در بسیاری از موارد به علت ترسیدن، شخصا در معاملات خود کارشکنی و خرابکاری می کنیم ... در اغلب اوقات در زندگی عادی ترس بسیار مفید است ولی در دنیای بازار سهام می تواند حقیقتا زیان بار باشد... واضح است که این ترس موجب اختلال در معاملات شما می شود زیرا سبب می شود شما براساس مصالح خود عمل نکنید... آنچه بیشتر مردم انجام می دهند قطع زودتر از موعد سود و ادامه حضور بیشتر در معاملات زیان ده و در نتیجه زیان بیشتر است...
آموزش بورس همراه با عصر ایران و بورس24 :
بازار بورس افراد شجاع اما خردمند و صبور را می طلبد . بورس اوراق بهادار جای یک شبه پولدار شدن نیست. سرمایه گذاری در بورس مستلزم کسب دانش ، آگاهی ، پیگیری و صبر است...
در بسیاری از موارد به علت ترسیدن، شخصا در معاملات خود کارشکنی و خرابکاری می کنیم .در اغلب اوقات در زندگی عادی ترس بسیار مفید است ولی در دنیای بازار سهام می تواند حقیقتا زیان بار باشد.
ترس ما را یاری می کند که از چیزهایی که به زعم خود ما تهدیدکننده هستند، پرهیز کنیم .بسیار مهم است که توجه داشته باشیم آنچه که تصور می کنیم برای ما تهدید کننده است ممکن است در واقع چنین نباشد و این تهدید فقط در ذهن ما وجود داشته باشد.
مثالی خوب برای این مورد در کتاب "معامله گر منضبط" ارائه شده است. کودکی که یک بار به سختی توسط یک سگ گاز گرفته شده است ناخودآگاه تمام سگ ها را در ذهن خود با تهدیدی دردناک مرتبط می داند و در نتیجه هر بار که در آینده با یک سگ مواجه می شود دچار ترس و وحشت می شود .ترس این کودک از تمامی سگ های دیگر (به غیر از آن سگی که او را گاز گرفته است ) ترسی حقیقی است .او هیچ راهی برای تمایز بین یک سگ خطرناک و یک سگ بی آزار ندارد زیرا تجربه او بر این موضوع استوار است که تمام سگ ها خطرناک هستند .این برداشتی از محیط است که او آن را واقعیت می پندارد .گرچه این حقیقت همه آن چیزی نیست که طبیعت در ارتباط با سگ ها می تواند ارائه کند ، یعنی این که تمام سگ ها خطرناک نیستنند. بالعکس اشخاص کمی را می بینیم که از این لحاظ احساس خطر می کنند چه بسا کودکان بسیاری که تمایل بسیاری برای بازی با سگ ها دارند.
در آینده هر بار که این کودک با یک سگ مواجه شود دچار احساس ترس می شود .اگر سگی به سوی این کودک حرکت کند کودک این حرکت را اقدام برای حمله تلقی کرده در حالی که سگ فقط قصد بازی داشته است. در حقیقت این کودک چنان از سگ به وحشت می افتد که بخشی از توجه و تمرکز خود را برای این صرف می کند که مطمئن شود دراطراف سگی وجود ندارد. مسئله این است که تلقی او درباره روابط انسان و سگ نادرست است .بدین ترتیب او به طور طبیعی فکر خواهد کرد که این ترس از بیرون به او القا می شود نه از درون ؛ در حقیقت ترس او در حال اعمال نفوذ بر روی ادراکش می باشد تا تصویری مطابق با تجربه او در ذهنش حک کند.
آیا متوجه شباهت بین ترس این کودک با ترسی که ما می توانیم در طول معاملات خود کسب کنیم، می شوید؟ هنگامی که ما بر روی معاملات زیان ده و اشتباهات خود تمرکز می کنیم به ضمیر ناخودآگاه خود دستوراتی قدرتمند صادر می کنیم .در نتیجه دچار همان زیان هایی خواهیم شد که سعی در اجتناب از آن ها داریم. در حقیقت آنچه همیشه بر روی آن تمرکز می کنیم چیزی خواهد بود که به دست می آوریم.
لزوما نمی توان به صرف تمرکز بر روی معاملات سود ده و مکانیزم های مناسب برای معاملات انتظار توفیق داشت. ولی راه حل نهایی چندان نیز از این مورد دور نمی باشد. ببینید اگر به طور مستمر و فشرده بر روی اشتباهات و تصمیم های غلط خود تمرکز کنید مطمئنا به دست آوردن نتایجی مشابه دور از ذهن نمی باشد.
ضمیر ناخودآگاه شما تصویر ذهنی که شما در حال ارائه آن هستید می بیند و بر اساس دستوالعمل هایی که از شما دریافت می کند اقدام خواهد کرد. این در حقیقت اساس عملکرد ضمیر ناخودآگاه است. بدین ترتیب که تصویر ذهنی دریافت شده از شما را بررسی کرده و از طرف شما و بر اساس دستورالعمل های دریافتی از ذهن شما کمال سعی خود را بر انجام آن استوار می سازد.
این مسئله برای ضمیر ناخودآگاه اهمیت ندارد که دستورات دریافتی به صلاح شماست یا نه؟ بلکه به سادگی سعی بر دنبال کردن اطلاعات دریافتی دارد بدون توجه به این مسئله که آیا این اطلاعات حقیقتا مفید هستند یا نه؟درست مانند مثال گاز گرفتن سگ که درآن کودک این پیام را به ضمیر ناخودآگاه خود فرستاد که تمام سگ ها نسبت به او رفتاری تهدید آمیز دارند.در اینجا دو مسئله حائز اهمیت است. اول آن که اطلاعات دریافتی لزوما صحیح نیستند چنانکه می دانیم تمام سگ ها خطرناک نمی باشند و دوم آن که این اطلاعات همواره مفید نمی باشند.(واضح است که کودک بسیار خوشحال تر بود اگر روابطی بهتر با سگ ها داشت).
هنوز راه های دیگری نیز وجود دارند که ترس ما از طریق آن ها موجب بروز مشکلات در معاملات ما می شوند. به خاطر داشته باشید که ترس های ما به شکل مکانیزمی اخطار دهنده برای جلوگیری از آنچه به زعم ما تهدید محسوب می شوند ، عمل می کنند .یکی از این روش ها این است که افراد از بسیاری از اطلاعات تهدید آمیز و یا اختلافاتی که بر خلاف عقیده کنونی ماست ، دوری می کنند. به جای این که به روشنی به مشاهده اختلافات مختلفی که ما را در گرفتن تصمیم های مهم در معامله یاری می کنند بپردازیم سعی بر چشم پوشی و اجتناب از آن ها داریم. در هنگام معامله این مسئله می تواند بسیار بسیار خطرناک بوده و بر خلاف مصالح ما عمل کند.
هنگامی که ما با ترس معامله می کنیم به آسانی از بعضی چیزها چشم پوشی می کنیم .برای مثال اگر در حال معامله ای هستیم که بر طبق برخی اطلاعات ارائه شده از بازار حق با ماست و برخی اطلاعات دیگر حاکی از اشتباه بودن تصمیم ماست، شما کدام یک را انتخاب می کنید؟ واضح است که در مورد اطلاعات مثبت توجه بیشتری نشان خواهیم داد و در بسیاری از موارد اطلاعاتی را که شامل وجود دیگر احتمالات می باشند، نادیده خواهیم گرفت. این طرز تفکر می تواند برای هر معامله گری خطرناک باشد زیرا پس از مدتی اطلاعات تهدید آمیز می توانند بسیار غیر قابل چشم پوشی شوند و تنها راه برای رهایی از این فشار خارج شدن از معامله خواهد بود. همچنین یک معامله گر ترسو معامله ای سود ده را در جهت عکس این مسئله انجام می دهد .ترس او از زیان کردن موجب خواهد شد که ناخودآگاه بر روی آنچه بازار می تواند به او زیان وارد کند متمرکز شود ، به خاطر داشته باشید که در یک معامله زیان ده معامله گر ترسو فقط بر روی اطلاعاتی تمرکز می کند که حامی وضعیت فعلی او می باشد و عوامل دیگر را که ممکن است با عقیده او موافق نباشند را نادیده می گیرد.
او چنان بر روی اطلاعاتی که در تائید ترس او از ضرر کردن تکیه می کنند متمرکز می شود که بدون توجه به مقدار سود بالقوه باقیمانده در بازار زودتر از موعد بازار را ترک می کند و در صورتی که بازار همچنان پس از این که او بازار را ترک کرد به حرکت ادامه دهد و اوضاع از این هم بدتر می شود. چرا که شروع به ملامت خود می کند که چرا بیشتر در بازار نماند مطمئنا او متوجه نخواهد شد که علت ترس او از زیان کردن بود که باعث شد زودتر از موعد بازار را ترک کند.
این ها علل اصلی هستند که اغلب معامله گران در معاملات خود کمتر سود کرده و به زیان های خود اجازه ادامه پیدا کردن می دهند یا از سودهای بیشتری محروم می شوند.
واضح است که این ترس موجب اختلال در معاملات شما می شود زیرا سبب می شود شما براساس مصالح خود عمل نکنید .برای جلوگیری از این موضوع باید کاملا به خود اطمینان داشته باشیم که همیشه به صلاح خود عمل می کنیم. بنابراین برای موفق بودن باید بر روی عوامل مختلفی تمرکز کنیم. آنچه بیشتر مردم انجام می دهند قطع زودتر از موعد سود و ادامه حضور بیشتر در معاملات زیان ده و در نتیجه زیان بیشتر است. شما باید برخلاف این عمل کنید و برای این کار باید که طرز فکر خود را تغییر دهید.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.