کامیار فراهانی نویسنده و تحلیل گر بازار سرمایه در نوشتاری تلگرامی هجمه های پی در پی به رئیس سازمان بورس را دستاویز طنز تلخی کرده و از مشقت های فراوانی حرف زده که شاپور محمدی این روزها متحمل می شود...
بورس24 : کامیار فراهانی نویسنده و تحلیل گر بازار سرمایه در نوشتاری تلگرامی هجمه های پی در پی به رئیس سازمان بورس دستاویز طنز تلخی کرده و از مشقت های فراوانی حرف زده که شاپور محمدی این روزها متحمل می شود...
به نظر من یکی از اشتباهاتی که یه مدیر تو نظام جمهوری اسلامی می تونه بکنه اینه که رییس سازمان بورس بشه.
شما فرض کن رییس یه سازمانی بشی که در هر حالتی قراره فحش بخوری.
اخزا رو اجازه معامله بدی، کف بازاریا فحشت میدن. اجازه ندی صندوق فیکس اینکامی ها فحشت میدن.
عرضه اولیه بکنی اینوریا فحش کش ات می کنند، عرضه اولیه نکنی اونوری ها فحشت میدن.
شاخص رو مثبت کنی، مردم بهت بدوبیراه میگن مثبت نکنی طیب نیا بلاک ات می کنه.
با دستکاری در قیمت مبارزه کنی، سفته بازا جیغ می زنند که فضا پلیسی شده. مبارزه نکنی فحشت می دن که خودتم همدستی.
بعد حالا اینا که خوبه. حداقل خودت یه کاری کردی می فهمی چرا فحش می خوری. یه حالتی هم هست که تو روز اول کت شلوار رو پوشیدی بری رو صندلی ریاست تکیه کنی می بینی دمه در یه سری ادم دارن فحش ات می دن می گن شاپور بی کفایت استعفا استعفا. پرس و جو می کنی بفهمی اینا دیگه چی می گن می فهمی رییس قبلیه کنتور رو یه روزی باز کرده، اینا ضرر کردند. تا تو بفهمی منظور از کنتور، سهام شرکت کنتور سازیه نه کنتور آب و برق، شیشه های تالارت اومده پایین.
حالا بعضی وقتها هم تو به خیال خودت استاد دانشگاهی و دل ات می خواد قوانین تغییر بدی و مثلا بهبود ایجاد کنی. هلک هلک راه می افتی میری قم یه سری توضیحات می دی و برمیگردی مثلا معاملات آپشن رو راه میندازی.
از فردا صبح حالا یه سری فحش جدید بخاطر آپشن می خوری. که این نقد شونده نیست. قیمت گذاریش درست نیست و...
بری تو جلسه، یه سری بهت بگن اره حجم مبنا و دامنه نوسان و باز و بسته شدن نماد به شکل کنونی اشکال داره. تو هم خیلی ساده دلانه بگی "آره اشکال داره باید درستش کنیم" سه روز بعد میری میبینی باید کلی آیین نامه و دستورالعمل تغییر بدی و جدیدش رو بنویسی. کار رو شروع نکرده یه سری بهت فحش می دن که همش وعده الکی می دی.
واسه روتین ها هم فحش می خوری. مثلا ده ساله نمایشگاه بورس داره برگزار میشه تو هم به روال هر سال برگزارش می کنی. یه عده بهت فحش میدن که نمایشگاه به چه دردی می خوره. مدیر رو عوض می کنی فحش می خوری که چرا عوض کردی. عوض نمی کنی فحش می خوری که جسارت تصمیم نداری.
اتاق کنفرانس مثلا ٣٠ نفر جا داره. سی و دو نفر رو دعوت می کنی حرف بزنند بعد صد و سی هزار نفر بهت فحش می دن که چرا ما نیومدیم.
اینا قسمت خوبه داستانه. یعنی شب بری خونتون می تونی واسه مامانت تعریف کنی چرا فحش خوردی. یه وقتایی هم هست که فحش بی دلیل می خوری. مثلا یارو رفته مس خریده، فرهنگیان صف رو میده. تو فحش میخوری.
داری با زنت سبزی خوردن می خری یهو می فهمی سیف تصمیم گرفته فرمت صورت های مالی بانکها رو اصلاح کنه. تا برگردی خونه می بینی کلی ادم، ابا و اجدادت رو یکی کردن که چرا این اتفاق افتاده. تا بیای ثابت کنی به من چه، عمه خانوم اَت ریسک قرار گرفته.
تا می آی کنتور و بانک رو جمع و جور کنی یهو یه شاتالاپ دیگه می خوره در گوشت. خبر داری میشی آقای پ اعتبار گرفته رفته سهم خریده پولشو نداده. هل می کنی قانون تسویه کارگزارا رو می خوای درست کنی یهو ١٤٠ تا کارگزاری بهت فحش میدن.
خسته و کوفته، اویزون اویزون، تصمیم می گیری بری تو تلگرام گروه خانوادگی یکم آمار فامیل رو بگیری می بینی پسر عموت از تو یه کانالی فوروارد کرده #مدیریت_بلد_نیستید
شب رو با زور و زحمت قرص می خوابی. صبح بلند میشی میبینی دفتر رییس جمهور مسیج داده که چرا مدیرفرابورس رفته از کاندید رقیب رییس جمهور حمایت کرده.
می خوای کله ات رو بکوبی به دیوار که یهو میبینی، اونور دیوار کمپین راه انداختن چرا نمودار رو از سایت تی اس ای حذف کردید. با خودت میگی مگه سایت تی اس ای نمودار داشت اصلا؟
یا یهو تو فرابورس بازار پایه رو منفجر می کنند تا تو بیای بفهمی داستان چیه باز کلی بد و بیراه می شنوی.
روزنامه رو باز می کنی میبینی نوشته زمزمه تغییر شاپور. خبرگزاری رو باز می کنی میبینی نوشته شاپور همدست سفته بازان، محلی هم از "اعراب" نداره. به آبدارچیت میگی یه چایی برام بریز، وقتی با چایی می اد میگه اقا من سهام بانک صادرات دارم کی بازش می کنید؟ جرات نمی کنی چایی رو بخوری از ترس اینکه توش کاری کرده باشه.
مهم نیست تو شاپور باشی یا عبده باشی باید فحش بخوری و می خوری. عوض ات هم کنند بعدی بیاد اون هم فحش می خوره. اصلا خود وارن بافت رو هم بیارن باز فحش می خوره. رییس سازمان بورس اصلا رییس نهاد ناظر نیست بلکه رییس بنگاه فحش خوریه.
من همیشه دلم می خواد برم پیش اونایی که لابی می کنند رییس سازمان بشن ازشون بپرسم شما از عمه خانوم و بقیه اجازه گرفتید؟
پی نوشت: متن بالا اصلا به معنای نفی انتقادات نیست بلکه به معنای نیاز هم برای تغییر رویکرد سازمان هم تغییر فضای فکری ماست.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.