Bourse24 Ads 245
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 236
تبلیغ بورس24

Bourse24 Ads 248
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 249
تبلیغ بورس24

محسن عباسی مدیرعامل شرکت مشاور سرمایه گذاری ابن سینا در واکنش به اظهارات اخیر سعید لیلاز اقتصاددان چپگرا در بورس نیوز نوشته است:

احتراماً پیرو گفتگوی حضرتعالی با سایت محترم فرارو در تاریخ 1393.4.4 تحت عنوان "در بورس چه خبر است؟" در خصوص وضعیت بازار سرمایه نکاتی را در این خصوص به استحضار می­رساند:

حضرتعالی اشاره ای به رشد 80-90 درصدی بورس نسبت به سال 91 داشته اید و متوسط سرعت رشد بورس را بیشتر از رشد اقتصادی کشور دانسته اید.

توجه داشته باشید که بورس تنها از رشد اقتصادی کشور تأثیر پذیر نیست و روند شاخص بورس برآیند بسیاری از عوامل در حوزه اقتصاد خرد و کلان، عوامل سیاسی و... می باشد. هیچ گونه ارتباط یک به یکی بین رشد اقتصادی و شاخص بورس وجود ندارد.اینکه مثلا اقتصاد 10% رشد کند و اگر بورس 20% رشد کند ، بگوییم سرعت رشد بورس متناسب با سرعت رشد اقتصاد نیست امری کاملا اشتباه است.

وزن صنایع بورسی در بازار سرمایه متفاوت است و رشد برخی بخشها تاثیرات بیشتری بر بازار می گذارد. حال ممکن است آن بخش در اقتصاد کل کشور وضعیت دیگری داشته باشد. مثلا سهم بخش کشاورزی در بورس بسیار کم است ولی معدن، فلزات و پتروشیمی سهم بیشتری دارند. بنابراین رشد این صنایع بورس را با سرعت بیشتری به جلو می راند. جدای از این عامل عوامل بسیار دیگری بر بورس تاثیر گذار هستند که جزو ذات این بازار محسوب می شود و نه عیب و ایراد آن!

یکی از این عوامل نرخ ارز می باشد. در دو سال گذشته شاهد 3 برابر شدن نرخ ارز در بازار بودیم و به تبع آن دارایی های واقعی نظیر زمین، ساختمان، خودرو و هر چیزی که با ارز در ارتباط بود ارزش بیشتری پیدا کردند زیرا اگر قرار بود همان دارایی را با قیمت ارز فعلی بخرید ارزش ریالی آن 3 برابر می شد. همین اتفاق در بازار سرمایه رخ داد.

ارزش داراییهای شرکتها که عمده تجهیزات و داراییها و ماشین آلات آنها وارداتی بوده است رو به افزایش گذاشت و در واقع قیمت سهام این شرکتها متاثر از افزایش ارزش جایگزینی آنها رشد کرد. در نتیجه افزایش قیمت ارز خود را در ارزش هر ورقه سهم شرکت نشان داد. ضمن اینکه بسیاری از شرکتهای معدنی، فلزی و پتروشیمی که صادراتی بودند از افزایش ارزش ریالی صادرات خود بهره بردند که باعث رشد بیشتر قیمت سهام آنها شد.

اگر شما ارزش دلاری بورس را محاسبه بفرمایید در حال حاضر نسبت به دو سال گذشته نه تنها رشدی نداشته است بلکه کاهش هم داشته است. بنا بر استدلال شما قیمت خودرو هم نباید رشد می کرد، زیرا آن هم دارایی است و وقتی اقتصاد رشد نداشته چرا آن دارایی با رشد ارزش مواچه شده، همینطور قیمت سکه و زمین و ساختمان و ...

طبق مدلهای علمی و رفتاری در بازار سرمایه، آنچه در گذشته اتفاق افتاده و یا حتی در حال اتفاق افتاده لزوما نمی تواند قیمت سهام و ارزش بازار را تعیین کند. مهمترین عامل تاثیر گذار " وضعیت آینده" می باشد عمده نگاه بازار به آینده شرکت هاست. .به عبارت دیگر، بازار سرمایه همواره نگاهی رو به جلو دارد و عایدات آتی و فضای کسب و کار آینده شرکتها را ملاک تصمیم گیری قرار می دهد و با نرخ تنزیل مناسب آن شرایط را به وضعیت حال نزدیک می کند. .لذا اینکه الان وضعیت اقتصاد چگونه است و یا اینکه در گذشته چگونه بوده است به تنهایی تعیین کننده نیست. بنابراین اگر بخواهیم بگوییم بورس باید آیینه تمام نمای اقتصاد باشد، باید بگوییم بورس باید آیینه تمام نمای اقتصاد در گذشته، حال و آینده باشد.

منظور شما از هیاهوی فعالان بازار بورس برای ما روشن نیست. اگر منظور شما اعتراض سهامداران می باشد که آن صحبتها هیاهو نیست و دلیلی دارد که در ادامه به آن اشاره خواهم کرد. بورس یک بازار شفاف و قاعده مند است که قانونگذاران و متخصصان به مراتب کارآمدتری نسبت به بازار پول دارد.

اگرچه که انتقاداتی هم به مسولین وارد است اما در مقایسه با بی نظمی های نظارتی در بازار پول عملکرد بسیار بسیار بهتری دارد. بی نظمی هایی نظیر عدم رعایت نرخ سود سپرده ها توسط بانکها که کل اقتصاد را به هم ریخته است (و یکی از عوامل رکود بورس که به زعم شما کوچک و پر هیاهو و ناکارآمد است نیز محسوب می شود)، حجم بالای مطالبات معوق ، حجم فسادهای بانکی و ... از جمله این موارد است. جناب آقای لیلاز آنچیزی که شما از آن به عنوان هیاهو نام برده اید صدای اعتراض سهامداران متضرر و عمدتا حقیقی بورس نسبت به سیاستهای دولت در حوزه بازار سرمایه است.

سیاستهایی که خلاف برنامه ها و وعده های انتخاباتی رییس جمهور محترم، خلاف مصاحبه های اخیر وزیر اقتصاد در خصوص حمایت از بازار سهام و ارزندگی سهام بازار بوده است. سیاستهایی که تنها به دنبال کاهش تورم در کوتاه مدت و به هر قیمتی می باشد و مواردی چون افزایش هزینه های تولید، مالیات، حق بهره‌برداری از معادن، عدم اجازه افزایش قیمت محصولات تولیدی و .... را در بر می گیرد. جای تعجب دارد که حضرتعالی این انتقادها را هیاهو خطاب کرده اید.

در باره رانت به بورس و علت رشد شاخص به دلیل این رانت، توضیحات کمی ارایه کرده اید که بنده هیچگونه مبنای علمی ومنطقی برای آن پیدا نکردم!بورس بازار شفافیت است، بازار افشا است و تابلویی برای سنجش عملکرد تیم اقتصادی دولت می باشد. بنابراین هر وضعیتی که بورس الان نشان می دهد،نتیجه تصمیمات دولتمردان اقتصادی می باشد و نمی توان بورس را بازاری دانست که نماینده تصمیمات دولت نیست. ایکه شما واژه رانت را برای این بازار به کار می برید صحیح نیست و موجب عدم ارایه تصویر درست از بازار و مدیران و فعالان آن می شود. لطفا مصداقهای رانت به بورس را اعلام بفرمایید. بورس یک بازار است، لطفا اعلام کنید چه رانتی در اختیار این بازار قرار گرفته است؟ اگر منظور شما رانت به شرکتهای بورسی می باشد نیز مصداق این رانتها را اعلام بفرمایید.

بورسی که عمده سهام شرکتهای بزرگ آن در اختیار خود دولت محترم می باشد. دولت متاسفانه به تعهدات خود در خصوص کسب و کار شرکتهای واگذار شده به بخش خصوصی پایبند نبوده است و شرایطی را که الان برای بهای مواد اولیه و قیمت فروش محصولات آنها اعلام می کند در زمان واگذاری در امیدنامه آنها اعلام نکرده بود بنابراین خریداران سهام این شرکتها با مفروضات ارایه شده در آن زمان سهام مورد نظر را خریداری کرده اند والان متهم به رانت و رانتخواری شده اند!

استاد بزرگوار، فرموده اید "دولت سالانه 150 میلیارد دلار انرژی رایگان به اقتصاد تزریق می کند و تنها 30 میلیارد دلار بازدهی بدست می آورد، بنابریان بورس مانند چاهی است که دو سوم منابع آن هدر می رود ویک سوم آن برداشت می شود".

من متوجه مقایسه 150 میلیارد دلار انرژی که به کل اقتصاد تزریق میشود و 30 میلیارد دلار بازدهی آن و تشبیه بورس به چاه را متوجه نشدم؟ مگر این 150 میلیارد دلار به شرکتهای بورسی تزریق شده است؟ مگر نفرمودید که بورس آیینه اقتصاد کشور نیست و کوچک و نا کارآمد است؟ پس چگونه ناکارآمدی کل اقتصاد ر ادر استفاده از منابع 150 میلیارد دلاری انرژی را به گردن بورس می اندازید و بورس را به چاه تشبیه می فرمایید؟ شما که بورس را کوچک و ناکارآمد توصیف فرمودید که نماینده کل اقتصاد نیست ولی در فرمایشاتتان بورس ر اموجب اتلاف انرژی تزریقی به کل اقتصاد دانسته اید؟ در ضمن اگر منظور حضرتعالی بازده 30 میلیارد دلاری نسبت به 150 میلیارد دلار تزریقی می باشد باید حضور محترم شما استاد گرامی عنوان کنم که نتیجه این تقسیم، یک سوم نیست و حاصل تقسیم این دو عدد 20 درصد و یا به عبارتی یک پنجم می شود.

در پایان یاد آور می شود که انتظار فعالان بورس حمایت از قیمت سهام و تزریق منابع بی حساب و کتاب و رشد مصنوعی قیمت سهام نیست. انتظار بازار شفافیت است.

انتظار فعالان بازار و سهامداران متضرر آن عمل به وعده های انتخاباتی رییس جمهور محترم، قولهای مساعد وزیر محترم اقتصاد و مدیران اقتصادی دولت محترم می باشد. انتظار بازار سرمایه ثبات در اجرای قوانین حاکم بر کسب و کار شرکتها، اجرای صحیح نظارتها بر بازار پول و جلوگیری از رقابت ناسالم این بازار با بازار سرمایه است. حداقل انتظار ما این است که همانطور که حفظ سرمربی تیم فوتبال کشور، تماشای فوتبال و... برای دولت محترم اهمیت دارد حفظ سرمایه های مردم در بورس و صیانت از این امانت ها و توجه به توسعه بازار نیز برای دولت محترم اهمیت داشته باشد.

لیلاز در فرارو چه گفته بود...؟

فرارو-صالح‌آبادی، دبیر شورای عالی بورس و اوراق بهادار با اشاره به وضعیت فعلی بازار سهام اظهارداشت: شاخص کل بورس از ابتدای سال تاکنون از رقم 79015 واحد به 72969 واحد رسید که نشانگر کاهش 7.7 درصدی است. شاخص کل بورس در پایان معاملات امروز با افت ۲۰۰ واحدی به ۷۲ هزار و ۳۴۰ واحد رسید و ارزش معاملات نیز همچنان در بازه کمتر از ۱۰۰ میلیارد تومان قرار دارد. این در حالی است که سخنگوی سازمان بورس و اوراق بهادار ضمن ابراز امیدواری نسبت به آینده بازار سرمایه، وضعیت فعلی بازار را یک فرآیند کوتاه‌مدت خواند و از عملیاتی شدن ابزارهای جدیدی در آینده نزدیک خبر داد که یک محدوده سود را برای سرمایه‌گذاران تضمین می‌کند.

دولت باید آرام آرام رانت را حذف کند اما سعید لیلاز کارشناس مسائل اقتصادی در گفتگو با فراروگفت: «در هیاهو و سر و صدا راجع بورس معمولا فراموش می شود که شاخص بورس در حال حاضر نسبت به پایان سال 91 حدود 80 تا 90 درصد رشد دارد و متوسط سرعت رشد آن در دو سال گذشته به مراتب بیش از سرعت رشد کل اقتصاد ایران بوده است.» این مطلب متعلق به سایت فرارو است و به دلیل اهمیت آن بازنشر شده زیرا امکان دارد بنیانهای فکری تیم اقتصادی دولت به این تفکرات نزدیک باشد

فعالین بورس هیاهو نکنند

وی ادامه داد: «نکته دیگر اینکه با ایجاد نوسانات فصلی و مقطعی، شاغلین در بورس موفق می شوند با وجود کوچک بودن سهم بورس در اقتصاد ایران هیاهو و سر و صداهایی بیش از شایستگی کل بورس ایجاد کنند.»
رشد بورس متناسب با اقتصاد نبوده وی افزود: «نکته دیگر اینکه در دو سال اخیر روند افزایشی بورس هیچ تناسبی با تغییرات اقتصاد ایران در عالم واقع نداشته است و این موضوع نشان می دهد تغییرات شاخص بورس در ایران بیش از آنکه از عوامل اقتصادی تبعیت کند، از عوامل غیراقتصادی همچون عوامل سیاسی، روانی و انتظاری پیروی می کند.» رانت دولت سابق برای بورس این کارشناس مسائل اقتصادی خاطرنشان کرد: «بورس ما هیچ تناسبی با اقتصاد ایران ندارد. در حالی که ایران در سال های 91 و 92 بدترین سقوط آزاد رشد اقتصادی تاریخ خود را تجربه می کرد، شاخص بورس به شدت در حال افزایش بود؛ چون دولت سابق به بورس رانت می داد.»

لیلاز گفت: «نکته دیگر اینکه سهم بورس در بازار سرمایه ایران بسیار کوچک است و لذا از تلاطمات و نوسانات آسیب بیشتری می بیند و شاخص آن سریع تر افزایش و سریع تر هم کاهش پیدا می کند.» بورس غیر واقعی است و نماینده اقتصاد ایران نیست.وی تصریح کرد: «لذا علل شرایط کنونی بورس ناشی از کوچک بودن بورس، غیرواقعی بودن بازار بورس در ایران نسبت به سایر کشورها و همچنین دخالت دستگاهها و بنگاههای شبه دولتی و شبه حکومتی در بورس است.» وی افزود: «یکی دیگر از دلایل سقوط شاخص بورس قطع رانت هایی است که در دولت قبل به برخی نهادها و شرکت های شبه دولتی در بورس تعلق می گرفت.»

این کارشناس مسائل اقتصادی تاکید کرد: «لذا من معتقدم بورس از ابتدا در ایران شایستگی نمایندگی اقتصاد ایران را حتی در سطوح سیاسی و تبلیغاتی نداشته و اکنون که اصلا ندارد.»

دولت دخالت نکند

لیلاز گفت: «ما باید از نوساناتی که در بازار بورس روی می دهد نترسیم و اجازه ندهیم این ترس باعث افزایش دخالت دولت در بورس شود؛ چرا که این دخالت باعث بدتر شدن شرایط می شود.» وی افزود: «اجازه دهیم بورس هرچه بیشتر آینه تمام نمای اقتصاد ایران و نه آینه تمام نمای سطوح تصمیم گیری - مدیریتی و اجرایی کشور باشد.» لیلاز با بیان اینکه تزریق رانت به بورس کاملا اشتباه است گفت: «البته من مخالف حذف یکباره رانت هستم؛ اما مخالف وضعیت ثبات سابق هم هستم. لذا دولت باید آرام آرام رانت را حذف کند.»

بورس چاهی که پر نمی شود

وی ادامه داد: «معنا ندارد دولت سالی 150 میلیارد دلار انرژی رایگان به اقتصاد تزریق کند و در عوض 30 میلیارد دلار صادرات داشته باشد. به عبارتی بورس ایران همچون چاهی است که در آن آب بریزیم و دو سوم آن هدر برود و باقی آن را برداشت کنیم. یعنی اگر در این چاه آب نریزیم، آبی نخواهد داشت. پس چرا باید در این چاه آب بریزیم؟»

چند کلمه هم از...

غلامرضا سلامی هم در دنیای اقتصاد نوشت:برای تبیین جایگاه بورس در اقتصاد هر کشور وضعیت بورس به صورت یک نماد مطرح می‌شود. در سال گذشته شاهد یک گسستگی در تمام زمینه‌های اقتصادی بودیم، اما روند بورس بر‌خلاف این متغیر‌های کلان حرکت کرد. در این میان افزایش‌هایی که در بورس شاهد بودیم ناشی از فعالیت‌های درون جوش نبود، بلکه نشات گرفته از یک رونق کاذب در سال گذشته بود.

در این بین باید اشاره کرد که افزایش رشد شاخص بورس ارتباطی با وضعیت اقتصادی کشور ندارد و در شرایطی که تمام شاخص‌های اقتصادی منفی بودند، افزایش شاخص بورس نشانه بهبود اوضاع نبوده و نیست، چراکه در بازار ایران، رشد بورس ارتباطی به ظرفیت‌های درونی بنگاه‌های اقتصادی ندارد و لذا بورس نمی‌تواند آیینه اقتصادی کشور باشد. وارد کردن پول بدون پشتوانه به بازار و به عبارتی ایجاد تحرک مصنوعی در بورس به مثبت شدن روند بورس به صورتی ناپایدار کمک کرد، اما از آنجا که شرکت‌ها با تمام ظرفیت کار نمی‌کنند و به دلیل رکود تورمی نمی‌توانند نقدینگی مورد نیاز خود را تامین کنند، این حمایت‌ها کمکی به حل مشکلات بازار سرمایه نمی‌کند. بر این اساس رفتار اقتصادی دولت را می‌‏توان از بورس کشور تفکیک کرد. دقیقا در شرایطی که در جامعه هیچ نشانه‌ای هم از تغییر وضعیت به چشم نمی‌خورد شاخص بورس دیوانه‌وار رشد داشت.

این رونق در شرایطی صورت گرفت که رشد اقتصادی کشور منفی بود. با این توضیحات باید گفت دولت باید بخش واقعی اقتصاد را که همانا تولید و صنعت است حمایت کند که در این صورت خودبه‌خود بورس هم تقویت خواهد شد، اما برعکس آن امکان‌پذیر نخواهد بود؛ کما اینکه تجربه سال گذشته بورس نیز عکس این موضوع را نشان داده است. بازار سهام جزئی از اقتصاد ملی است و باید متناسب با اقتصاد ملی حرکت کند‌، در غیر این صورت باور تحولات مثبت و دلنشین در این بازار وقتی که اقتصاد ملی با مشکلات دست و پنجه نرم می‌کند، سخت است و جلب اعتماد مردم کاری سخت‌تر.مگر چه اتفاقی در اقتصاد کشور افتاده بود که شاخص بورس در سال گذشته، هر روز رکورد می‌زد؟ کاملا معلوم بود که رشد بورس حبابی است، چراکه نه کارخانه جدیدی افتتاح شده بود و نه بیکاری جوانان کاهش یافته بود

در اقتصاد ایران افرادی وجود دارند که متاثر از برخی سیاست‌ها، در برهه‌های مختلف، سرمایه‌های خود را به صورت ناگهانی وارد برخی حوزه‌ها کرده و باعث نوسانات شدید می‌شوند. گاه سرمایه‌های خود را به سوی بازار مسکن، گاه خودرو و گاه به سمت بورس هدایت می‌کنند. واقعیت این است که نوسان نرخ ارز، موجب افزایش نرخ تورم شد و مانع از رشد و توسعه حداقلی اقتصاد کشور گشت، چرا‌که افزایش نرخ ارز علاوه‌بر ایجاد بی‌ثباتی منجر به افزایش قیمت تمام شده محصولات اکثر شرکت‌های بورسی می‌شود.درحالت کلی بورس آیینه تمام‌نمای اقتصاد است و حرکت بورس تابعی از روند اقتصاد کلان کشوری است اما در سالی که گذشت بورس تهران به‌‌رغم وضعیت نامناسب بخش واقعی اقتصاد بازدهی خوبی داشت و این رونق کاذب به دلیل حمایت‌های غیرمعقولانه از بورس تهران بود.

تزریق پول بدون پشتوانه به بورس شکاف بین این بازار و بخش واقعی اقتصاد را عمیق‌تر کرد. در حالی‌که شاخص‌های کلان اقتصادی در سال‌های اخیر روند نزولی را سپری کرد، اما بورس برخلاف جهت این شاخص‌ها حرکت کرده است. رونق کاذب دیگری که در بورس تهران اتفاق افتاد، روش ناکارآمد خصوصی‌سازی بود که سهام شرکت‌ها به وسیله اطلاعات نه چندان شفاف و روشن وارد بورس شد و زمینه رانت‌خواری برای افرادی که اطلاعات خوبی داشتند ایجاد کرد. روند صعودی رشد شاخص بورس ناشی از این دو عامل (تزریق پول بدون پشتوانه و روش ناکارآمد خصوصی‌سازی) باعث شد که این طور به نظر برسد که بورس تهران با رونق مواجه است.

افزایش قیمت دلار از هزار تومان به سه هزار تومان نیز محرک دیگر افزایش قیمت سهام بود و همه این عوامل باعث شد بین بخش واقعی اقتصاد و بورس فاصله بیفتد؛ شکافی که این روزها با کاهش شاخص بورس در حال پر شدن است. انتظار می‌رود دولت یازدهم با اتخاذ سیاست‌های کارآمد شکاف بین بخش واقعی و بورس را کمتر کند. در بخش واقعی اقتصاد مشکل رکود تورمی وجود دارد که انتظار می‌رود با اتخاذ سیاست‌های مناسب از سوی دولت یازدهم از این بحران خارج شویم، چراکه زیرساخت‌های بخش اقتصاد ما ضعیف نیست و مشروط به خروج از بحران رکود تورمی رشد خوبی هم خواهد داشت. بحران تحریم‌ها را نباید فراموش کرد.

با خروج از رکود و کاهش تورم شاهد رونق بخش تولیدی در کشور خواهیم بود و با رونق بخشی تولید شاهد رونق بورس بیشتر از هر بخش دیگر خواهیم بود. ولی اگر از شرایط رکود تورمی خارج نشویم شاهد خطر رقابت جدی بازارهای موازی با بورس خواهیم بود. رونق تولید در هر کشوری نشانه سلامت اقتصاد آن کشور خواهد بود . به اعتقاد اینجانب اگر اقتصاد ایران سال جاری در مسیر خودش شروع به رشد کند شاخص بورس نیز متناسب با آن رشد خواهد کرد. افزایش شاخص‌ها بیشتر در بازار ثانویه رخ داده تا بازار اولیه، لذا دولت باید سازوکارها را به گونه‌ای پی‌ریزی کند که نقدینگی‌ها به مسیر درست هدایت شود که این مهم با دور شدن از بحران رکود تورمی قابل دسترسی است.

این مطلب را با دیگران به اشتراک بگذارید :

نظرات :

شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.

شما هم نظر دهید

برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید


Bourse24 Ads 242


پاسخ به سوالات بورسی شما
Bourse24 Ads 246
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 143
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 247
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 208
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 25
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 27
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 32
تبلیغ بورس24