دنیای اقتصاد / بازار سرمایه ایران چقدر شفاف است؟ ملاك شفافیت چیست؟ در شرایطی كه اقتصاد كشور از روشهای اعتبارسنجی و رتبهبندی معتبری برخوردار نیست، چه امیدی به بازار سرمایه است؟
چه مرجعی باید این اعتبارسنجی را به عهده بگیرد و چه معیارهایی برای این امر باید در نظر گرفته شوند؟ اینها بخشی از مهمترین سوالاتی است كه باید شفاف شود تا مقدمات سایر موارد رشد بازار نیز فراهم شود. این در حالی است كه با توجه به روند آتی سیاستهای اقتصادی دولت یازدهم و چشمانداز اتخاذ سیاستهای جدید برای جذب سرمایهگذاری خارجی، این احتمال تقویت شده است تا با تسهیل برخی شرایط ورود سرمایهگذاران خارجی به بازار سرمایه، بتوان درعین ایجاد یك فضای امنتر سرمایهگذاری، شركتهای بورسی را در بوته شفافیت بیشتر قرار داد و مزیتهای نسبی یا زیاندهی ناپیدا را در این شركتها برجستهتر كرد. بدیهی است كه بازار سرمایه در اقتصاد آینده كشور با توجه به آرزوهای البته دستیافتنی، راهی جز فراگیر شدن ندارد. از این رو اهمیت پرداختن به مقوله اعتبارسنجی و رتبهبندی اهمیت بیبدیلی مییابد. دكتر محمد جلیلی، مدیرعامل شركت مشاوره رتبهبندی اعتباری ایرانیان در این زمینه به صراحت تاكید دارد كه در بازار سرمایه برای رتبهبندی خلأ جدی وجود دارد و شركتی كه بتواند در خصوص ورود به بازار سهام طرف مشورت همه مردم ایران باشد، وجود ندارد.
وی در پاسخ به این سوال كه با توجه به اهمیت بالای رتبهبندی در عرصه اقتصاد به عقیده شما این موضوع در كشور ما از چه جایگاهی برخوردار است و این موضوع در مقایسه با كشورهای بزرگ دنیا به چه شكل است، گفت: نخست بر خود لازم میدانم از ورود روزنامه وزین دنیای اقتصاد به بحث و بررسی در این مقوله تشكر كنم؛ بحثی كه بهرغم اهمیت آن كمتر كسی از فعالان، مدیران و متخصصان بازارهای مالی و سرمایه ورود كردهاند و متاسفانه در عمل برای آن قدمی قابل ملاحظه برداشته نشده است. امید میرود روزنامه دنیای اقتصاد با تداوم این موضوع، بتواند طلسم موجود را شكسته و گشایشی باشد برای آغاز مجموعهای از فعالیتها در این زمینه در كشور.
اما در جایگاه رتبهبندی در كشور همانطور كه استحضار دارید رتبهبندی مفاهیم و كاركردهای متنوعی دارد. رتبهبندی در بازار سرمایه با رتبهبندی در بانك و حتی رتبهبندی در صنعت بیمه تفاوتهای زیادی دارد. منطق اصلی رتبهبندی عبارت است از: شناسایی میزان ریسك موجود در محصولات مالی.
در بازار سرمایه ایران به هر حال دو ابزار مالی رایج (سهام و اوراق مشاركت) وجود دارد كه رتبهبندی اعتباری برای آن قابل استفاده است. با این حال در مقوله سهام (مشابه آنچه كه موسسه S&P انجام میدهد) خلأ جدی وجود دارد. «استاندارد اند پورز» مهمترین وظیفهاش بررسی تمام سهام موجود در بازار و ارائه پیشنهادهای سرمایهگذاری (خرید، نگهداری یا فروش) به سرمایهگذاران در این زمینه است. این موسسه هر هفته گزارشهای یك تا سه صفحهای در مورد تمام سهام مورد معامله در بازارهای مطرح دنیا را منتشر میكند و در این گزارشها از ابعاد مختلف سهم مورد بررسی، ارزیابی، تحلیل و رتبهبندی قرار میگیرد. هدف نهایی ارائه راهكارهای مفید برای سرمایهگذاران جزء (كه در كشورهای توسعه یافته اكثریت مردم یك جامعه را در بر میگیرند) است.
از این منظر روشن است كه ما در كشورمان فاقد چنین موسسات یا نهادهایی هستیم كه بتوانند مورد مشورت همه مردم ایران برای ورود به بازار سرمایه قرار گیرند. یكی دیگر از مقولاتی كه رتبهبندی اعتباری در آن كاربرد وسیعی دارد مربوط به انتشار اوراق بدهی است. اتفاقا اساس رتبهبندی اعتباری در همین مقوله تعریف میشود. یعنی رتبهبندی اعتباری عبارت است از نمرهای كه به یك ابزار بدهی منتشر شده داده میشود تا ریسك آن برای خریداران مشخص شود. از آنجا كه در ایران تقریبا تنها ابزار بدهی رایج برای بنگاههای اقتصادی اوراق مشاركت است و این اوراق نیز معمولا به دلیل ضمانتهای دولتی یا رسمی فاقد ریسك هستند، بنابراین در عمل نه نیازی به مقوله رتبهبندی بوده و نه كار خاصی در این زمینه در كشور انجام شده است.
موسسات رتبهبندی اعتباری در بازار سرمایه این دو وظیفه اصلی را بر عهده دارند: رتبهبندی یا تحلیل سهام با هدف ارائه مشورت به آحاد مردم و دوم رتبهبندی اوراق بدهی با هدف ارائه مشورت به خریداران این اوراق كه باز هم در عمل بخش قابل توجهی از مردم را كه در اوراق بدهی بنگاهها سرمایهگذاری میكنند، در بر میگیرد. به هر حال جای این مقوله از رتبهبندی به دلایل مختلف در اقتصاد ایران خالی است. البته در حوزه بانك (رتبهبندی اعتباری مشتریان بانكها و متقاضیان خدمات اعتباری) اقدامات موثری در سالهای اخیر انجام شده كه حاصل آن راهاندازی سامانه اعتبارسنجی بانكی است كه موجب شد بر اساس گزارش و تایید بانك جهانی رتبه ایران در گزارش بهبود فضای كسب و كار بینالمللی در زمینه شاخص اخذ اعتبار از سال 2011 تا 2014 مجموعا 30 رتبه بهبود یابد.
جلیلی در سخنان خود به شرایط پیش روی كشور به خصوص با ورود سرمایهگذاران خارجی اشاره كرد و در پاسخ به این سوال دنیای اقتصاد كه وجود موسسات رتبهبندی چه تاثیری بر طرحها و پروژهها دارد، گفت: واقعیت امر این است كه رتبهبندی اعتباری در چهار مقوله مورد استفاده اصلی قرار میگیرد:
1- رتبهبندی در بحث سهام شركتهای بورسی با هدف ارائه مشورت به سرمایهگذاران جزء
2- رتبهبندی در بحث اوراق بدهی با هدف ارائه مشورت به خریداران این اوراق
3- رتبهبندی در بحث متقاضیان وام یا اعتبار با هدف ارائه مشورت به بانكها
4-رتبهبندی در صنعت بیمه با هدف ارائه مشورت به بیمه گذاران بهویژه بیمهگران اتكایی.
به گفته وی در هیچ كجای این چهار مقوله رتبهبندی رایج در ادبیات علمی و متدولوژی رتبهبندی موسسات معتبر بینالمللی حرفی از رتبهبندی اعتباری در مقوله پروژهها و طرحهای سرمایهگذاری وجود ندارد. البته این به معنی عدم كاربرد آن نیست، بلكه میتوان از رتبهبندی در هر چهار مقوله فوق استفادههای جانبی كرد. به عنوان مثال اگر در مقوله رتبهبندی اعتباری اوراق بدهی برای اوراق بدهی یك شركت رتبه خوب ارائه شود، به هر حال درست است این رتبه ریسك اوراق آن شركت را مشخص میكند، اما از این رتبه بهصورت غیرمستقیم میتوان برای ارزیابی شركت در مقولات دیگر نیز استفاده كرد. اگر شركت به بانك هم مراجعه كند رتبه خوب آن میتواند مبنایی برای ارائه وام هم باشد و همچنین در ارزیابی سهام شركت نیز مورد استفاده قرار گیرد یا به عنوان مبنایی برای ارزیابی طرحها و پروژههای شركت نیز قابل استفاده خواهد بود. به هر حال وجود موسسات رتبهبندی اعتباری در همه مقولات فوقالذكر (صرفنظر از كاربردهای تخصصی آن) به عنوان یك زیر ساخت برای بهبود فضای كسب و كار شناخته شده و طبیعتا در بحث سرمایهگذاری خارجی میتواند به عنوان شاخصی برای ارزیابی مطلوبیت سرمایهگذاری در یك كشور زمینه جذب سرمایهگذاران خارجی را فراهم سازد.
وی در پاسخ به این سوال كه در صورت رتبهبندی شركتها و موسسات ایرانی، آیا امتیازات جالبی برای جذب سرمایهگذار خواهیم داشت یا شركتها و حتی طرحها و پروژههای ما از استانداردهای رتبهبندی كشورهای معتبر دنیا دور هستند، افزود: رتبهبندی خودش استاندارد دارد، اما استاندارد طرحها و پروژهها در این زمینه موضوعیت ندارد. به عبارت دیگر مقوله رتبهبندی اعتباری با استفاده از دانش و استانداردهای حرفهای هر ابزار مالی را میتواند رتبهبندی كند و فرق ندارد این ابزار بدهی یا سرمایهگذاری در ایران باشد یا در هر كشور دیگر، بلكه نتیجه رتبهبندی ممكن است متفاوت باشد. به این صورت كه ممكن است دو پروژه كاملا مشابه از هر حیث صرفا به دلیل تفاوت در محل اجرا (در دو كشور متفاوت)، ریسك و رتبه اعتباری آنها با هم متفاوت باشند، چراكه ریسكهای كشور و ریسكهای صنعت نیز بر درجه ریسك شركتها تاثیر گذار است. جلیلی افزود: همانطور كه میدانید در مورد ایران حتی اگر بپذیریم بنگاههای اقتصادی ما در رتبهبندی اعتباری با ریسكهای بالا شناخته شوند، معنایش عدم جذابیت برای سرمایهگذار خارجی نیست. در بحث سرمایهگذاری بسیاری از سرمایهگذاران اتفاقا به دنبال پروژههای دارای ریسك بالا میگردند، چراكه هر چه ریسك یك پروژه بالاتر باشد بازده مورد انتظار آن نیز بالاتر خواهد بود و مشتریان خاص خودش را خواهد داشت. به گفته وی در بحث سرمایهگذاری هر دو مقوله ریسك و بازده با هم سنجیده میشوند، در حالی كه رتبهبندی اعتباری صرفا یكی از ابعاد (ریسك) را میسنجد، بنابراین صرف تفاوت در مقوله رتبه اعتباری نمیتواند دلیلی بر جذابیت یا عدم جذابیت سرمایهگذاری در یك كشور برای سرمایهگذاران خارجی باشد و میزان بازدهی نیز به عنوان شاخصی مهم میتواند بسیار تاثیر گذار باشد. از اینرو به نظرم در مجموع برقراری مكانیزمهای رتبهبندی اعتباری در ایران میتواند با ایجاد شفافیت در فضای اقتصاد و مشخص كردن میزان ریسك، زمینه مساعدی را برای جذب سرمایهگذار خارجی فراهم كند.
به گفته وی به هر حال شكی نیست كه بازدهی مورد انتظار پروژههای سرمایهگذاری در ایران در مقایسه با بسیاری از كشورها در سطح بسیار مناسبی قرار دارد. مدیرعامل شركت اعتبار ایرانیان در ادامه گفت: موسسات رتبهبندی خوشبختانه به دلیل قدمت بیش از صد سالهای كه در دنیا دارند، از مشخصات و استانداردهای كاملا شناخته شدهای بهرهمند هستند كه برخی از آنها عبارتند از:
1- آیین رفتار حرفهای (یا نظام استاندارد) مشخص
2- استقلال موسسات رتبهبندی اعتباری فعال در بازار سرمایه مشابه موسسات حسابرسی
3- مبتنی بر دانش و دانش بنیان بودن
4- تابع قوانین حفظ و محرمانه بودن اطلاعات
5- پیشرو بودن در نهادهای مالی كشور.
جلیلی در نهایت در پاسخ به این سوال كه با توجه به مشكلاتی كه اقتصاد ایران دارد از جمله اقتصاد زیرزمینی گستردهای كه بخش قابل توجهی از اقتصاد را در بر میگیرد یا فساد گسترده یا بخش دولتی قوی، چگونه میتوان اعتباردهی بازار سرمایه را به استانداردها نزدیك كرد، گفت: اصولا وجود موسسات رتبهبندی قوی به معنای وجود مكانیزمهای اعتماد بخش در بازارهای سرمایه است. بنابراین اگر بتوانیم موسسات رتبهبندی یا مكانیزم رتبهبندی اعتباری را به درستی و مبتنی بر استانداردها پیادهسازی كنیم، نفس این كار راهحل بسیار مناسبی برای حذف فساد اقتصادی و تقویت بخش خصوصی و ایجاد فضای شفاف و قابل اعتماد برای فعالیت اقتصادی محسوب میشود.
این مطلب را با دیگران به اشتراک بگذارید :
شما هم نظر دهید
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.