صادق زیبا کلام در یادداشتی در شرق نوشت:
به واسطه دشمنی ما با غرب- بهویژه با آمریکا- بسیاری از کشورها سوءاستفاده کرده و در تعامل با ما همواره سعی میکردند دست بالا را بگیرند. با عادیشدن روابط ما با اروپا و ایالاتمتحده، فرش این سوءاستفاده دیپلماتیک از زیر پای آنان کشیده خواهد شد و نفس این موضوع، بدون تردید تغییر و تحول کمی برای ما نخواهد بود. نفس اینکه در تعامل با روسیه و چین دیگر مجبور نیستیم به واسطه دغدغه دشمنی با غرب، هوای آن دو ابرقدرت را داشته باشیم البته تغییر مهمی در روابط ما با مسکو و پکن پدید خواهد آورد. نفس اینکه ما مجبور نشویم دههامیلیارددلار درآمد نفتی را که از چین، هند، ژاپن و کرهجنوبی طلبکار هستیم وصول نکنیم و این کشورها در عوض هر کالایی را که خواستند به ما بدهند البته وضعیت خوبی نیست و این شرایط پایان خواهد یافت. نفس اینکه ما مجبور نشویم به دلیل تحریم فروش نفت و تحریم بانکی، به امثال بابک زنجانیها متوسل شویم و بعد هم شاهد همهگونه فساد و حیفومیلشدن داراییهایمان شویم البته که مهم است. نفس اینکه بعد از این ما دیگر مجبور نخواهیم شد به واسطه تحریمها و به واسطه ضرورت دورزدن آن، 20 یا 30درصد- حداقل- کالاهایی را که نیاز داریم گرانتر از قیمت جهانی وارد اقتصادمان کنیم البته که مهم است.
نفس اینکه به واسطه تحریمها نتوانیم در پارس جنوبی سرمایهگذاری کنیم و قطر دومیلیوننفری، سالی 40میلیارددلار بیش از ما از این حوزه مشترک گاز برداشت کند، البته که مهم است. نفس اینکه بهواسطه تحریمها، صنایع کشورمان با کمتر از نصف ظرفیت کار میکنند دوباره بتوانند به شرایط عادی بازگردند، البته که مهم است. نفس اینکه با کنار رفتن تحریمها و عادیشدن روابط با دنیا، سرمایهگذاری خارجی و مهمتر از آن، تکنولوژی پیشرفته در صنایع مهم نفت و گاز و پتروشیمی بتوانند وارد کشور شوند البته که مهم است. بالاخره ایجاد اشتغال برای بیش از پنجمیلیونبیکار در کشور، بدون سرمایهگذاری سنگین و جدی خارجی چگونه ممکن است تحقق یابد؟ همه این نتایج مثبت بدون تردید باعث یک خانهتکانی درستوحسابی در اقتصاد، تجارت، اشتغال و بسیاری از جنبههای دیگر کشورمان خواهد شد، اما هنوز یک حوزه است که مغفول مانده. حوزهای که اگر گفته شود به تنهایی معادل با همه پیامدهای دیگر که ذکر شد میتواند باشد، سخنی به گزاف نرفته است. این حوزه عبارت است از بهحاشیهرفتن تندروها از متن رابطه میان ایران و غرب و بهویژه ایران و ایالاتمتحده. فراموش نکنیم حتی زمانی که توافق « ژنو» در حال امضاشدن بود، سناتورهای تندروی جمهوریخواه امضا جمع میکردند که تعداد آنها برای وضع تحریمهای جدید از مرز دوسوم بگذرند تا رییسجمهور اوباما نتواند از حق وتوی خود در قبال سنا استفاده کند. راستی را آن است که سردی روابط میان ایران و آمریکا- صرفنظر از آنکه چه میزان آن از ناحیه آنها بوده و چه میزان از ناحیه نگاه و رویکرد انقلابی ایران پس از سال 57- مهمترین و تعیینکنندهترین پارامتر در رابطه میان ایران و دنیا، همین مساله بوده است. چهبسیار کشورهایی که بهواسطه اختلاف با ایالاتمتحده با آنها نیز دشمن شدهایم و چهبسیار دوستیهایی که به نظر نمیرسید «خیرات و مبرات» چندانی برای منافع ملیمان در بر میداشتند اما بهواسطه نفس دشمنی با ایالاتمتحده، لاعلاج نیازمند آن دوستیها شده بودیم. بهترین شاهد مثالی که از بابت دوستیها و دشمنیهایی که بهواسطه دشمنی با آمریکا عایدمان شد میتوان آورد، دشمنی یا سردی روابط میان ما با اروپا بود. واقعا مشکل ما با اروپاییها بر سر چه بود؟ هنوز جوهر امضای توافق ژنو خشک نشده بود که اروپاییها اعلام کردند از چند روز دیگر تمامی تحریمهایی را که یکجانبه علیه ایران وضع کرده بودند لغو میکنند. روز گذشته نیز آغاز این روند از 20 ژانویه را مورد تاکید قرار دادند. کاهش تنش میان ایران و ایالاتمتحده را در بلندمدت میتوان بزرگترین دستاورد ژنو دانست.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.