عصر ایران: سرانجام محمود احمدی نژاد ، سه ماه پس از اتمام دوران ریاست جمهوری اش ،به روش خود در تأمین منابع مالی یارانه ها اعتراف کرد؛ روشی که در زمان ریاست جمهوری اش، به شدت آن را انکار می کرد.
رئیس جمهور سابق" در سخنانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به انتقادهایی که از روش جاری پرداخت یارانه ها می شود گفته است: "با ما به التفاوت ارز آزاد و دولتی 400 هزار بشکه نفت که سالانه حدود 60 هزار میلیارد تومان می شود، می توان تمامی مبلغ یارانه ها را تأمین و مازاد آن را در بخش های تولیدی مصرف کرد." (مشرق -11 آبان 92)
پیش از این و در هنگام تنش های ارزی در کشور - به ویژه در سال های پایانی احمدی نژاد - که بالا رفتن قیمت دلار در بازار آزاد را در پی داشت و نیز در مقاطعی که قیمت سکه، بی هیچ دلیلی بالا می رفت و بعد از پرداخت یارانه ها پایین می آمد، بسیاری از مردم و تحلیلگران بر آن بودند که ایجاد فاصله کاذب بین قیمت دولتی و قیمت آزاد ارز و نیز جهش بی حساب و کتاب قیمت سکه - حتی در زمان هایی که بهای جهانی طلا کاهش می یافت - کار خود دولت است تا بتواند با ایجاد هیجان کاذب برای خرید در جامعه، نقدینگی را جمع و سپس در قالب یارانه بین مردم تقسیم کند.
با این حال ، دولت زیر بار این ادعا نمی رفت و مدعی بود که بالا و پایین بردن قیمت ها در بازار ارز و سکه ، کار چند پیامک خبری است و دولت در این باره ، نمی تواند کاری بکند. البته در آن زمان هم هیچ کس باور نکرد که چند پیامک خبری از کل سیستم دولتی که همه اقتصاد را در دست دارد، مؤثر تر است ولی به هر حال ، دولت و رئیس اش در این ادعا ، بسیار مصرّ بودند!
اینک که عدد و رقم، ثابت می کنند که نمی توان از محل افزایش بهای حامل های انرژی و حذف یارانه های غیرنقدی ، در آمد کافی برای تأمین یارانه 44هزار و 500 تومانی را تأمین کرد، احمدی نژاد ، بار دیگر نسخه داده و گفته است ما به التفاوت ارز دولتی و آزاد را بین مردم توزیع کنید.
این بدان معناست که هر چه فاصله قیمتی بین ارز دولتی و آزاد زیادتر باشد، دست دولت در کسب در آمد بازتر است.
بنابراین ، اکنون که دلار 3000 تومان است، دولت می تواند با شگردهای احمدی نژادی - و شاید هم با پیامک(!) - قیمت دلار را برای چند هفته به بالای 4000 تومان ببرد و وقتی دلارهایش را خوب فروخت ، بار دیگر قیمت را کاهش دهد و در این میان ، چند هزار میلیارد تومانی کاسب و یارانه یک ماهش تأمین شود.
این روش، یعنی گران فروشی به مردم و تأمین هزینه یارانه ها از جیب خود مردم و البته ، گران کردن هزاران کالایی که مستقیم یا غیر مستقیم به دلار و سایر ارزهای معتبر مربوط اند.
با این وجود نمی توان از دولت روحانی انتظار داشت همان رفتارهای ناپسند و پوپولیستی دولت قبلی را تکرار کند که اگر چنین کند ، همان نقدهای وارده بر احمدی نژاد بر او نیز وارد خواهد بود.
از منظر عدد و رقمی نیز نسخه احمدی نژاد همانند بسیاری از عددسازی هایش در 8 سال گذشته، نادرست است زیرا اگر 400 هزار بشکه نفت مورد ادعای احمدی نژاد را در تعداد ایام سال ضرب کنیم و سپس در عدد 110 دلار (حداکثر قیمت نفت در حال حاضر) ، ضرب نماییم عدد 16 میلیارد دلار در می آید. با توجه به مابه التفاوت حدوداً 500 تومانی ارزهای دولتی و آزاد، عدد به دست آمده ، هشت هزار میلیارد تومان می شود نه 160 هزار میلیارد تومان.
حتی اگر احمدی نژاد، دلار دولتی را 1200 تومان حساب کرده باشد - که چنین چیزی وجود خارجی ندارد - باز هم کمتر از 29 هزار میلیارد تومان مابه التفاوت آن با ارز آزاد می شود و معلوم نیست رئیس جمهور سابق که به قول خودش "کارشناس ارشد همه چیز" بود ، این اعداد نامربوط را در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام از کجا در آورده و با چه ماشین حسابی ضرب و تقسیم کرده که این گونه نسخه های جادویی می دهد؟
همچنین مگر تا کی می توان این همه ارز را در داخل فروخت؟ آیا جناب ایشان ، ظرفیت و محدویتی برای تقاضا در داخل نمی شناسد؟! آیا باید نفت را فروخت و با قیمت داخلی دلار بازی کرد و بازار را به هم ریخت و یارانه داد؟! آیا این کشور نیاز مالی دیگری ندارد؟!
فارغ از همه این ها ، اگر با این روش های پیش پا افتاده می شد یارانه ها را تمام و کمال پرداخت ، چرا در دوران او ، کارخانه ها را هم برای تأمین منابع مالی یارانه ها می فروختند؟ چرا در نرخ سکه دستکاری می کردند؟ چرا سهم تولید از محل حذف یارانه حامل های انرژی را ندادند؟ چرا...؟
از همه این ها گذشته ، طراح این ایده بدیع ، بهتر است قبل از هر محاسبه خارق العاده ای در باره ما به التفاوت قیمت ارز آزاد و دولتی ، به این پرسش پاسخ دهد که اساساً «کدام دلار؟» ؛ مگر جناب رئیس جمهور سابق نمی داند که از صدقه سر سیاست های عالمانه اش ، اکنون دلارهای نفتی ایران را نمی دهند و تنها در چین ، 22 میلیارد دلار ایران به دلیل تحریم ها - همان کاغذ پاره های معرف حضور - بلوکه شده و قابلیت انتقال به ایران را ندارند. وقتی دلاری نیست که دولت آن را به مردم بفروشد و از مابه التفاوت آن ، یارانه بدهد، دیگر چه حساب و کتاب و نسخه ای؟!
می گویند کسی بر نوازنده ای خرده گرفت، نوازنده که می دانست او فقط غُر می زند و کاری بلد نیست، گفت: "گر تو بهتر می زنی بستان بزن."
در مورد احمدی نژاد، حتی این جمله را نیز نمی توان گفت چرا که او 8 سال تمام سازش را زده است و همه شنیده اند که چگونه می زده و چه آثار سوئی بر جای گذاشته است. بنابر این نباید انتظار داشته باشد به او بگویند برگرد و بستان و بزن!
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.