فاطمه اکرمی طعم هیجان را در ورزش ژیمناستیک و انجام حرکات سخت آن تجربه کرده و با ورزش پارکور به آن تجربه شدت بخشید. البته حیطه فعالیت های او تنها به اینجا ختم نمی شود، چرا که او سقوط آزاد را نیز تجربه کرده است.
برای او مهم نبود که در خانه همبازی ندارد. آنقدر با پدر و مادر و رشته ورزشی محبوبش سرگرم بود که هیچ گاه این خلأ را احساس نکرد. صفحه های تقویم کودکی و نوجوانی اش یکی پس از دیگری ورق خورد و او را به مراحل سفید و سیاه زندگی رساند اما آنچه در تمام این سال ها در گوشش طنین می انداخت، صدای گرم مادری بود که در دل آرزوی موفقیت او را می پروراند و دستان مهربانش را یارای لحظه های او قرار داده بود تا بداند برای رسیدن به سکوی موفقیت تنها نیست. فاطمه اکرمی این روزها علاوه بر موفقیت در رشته ژیمناستیک به عنوان یک دختر موفق در رشته ورزشی پارکور شناخته شده است.
معلمی به نام مادر
نهمین روز از آخرین ماه زمستان به دنیا آمد. دختری خجالتی بود، به همین دلیل در شش سالگی که با ورزش ژیمناستیک آشنا شده بود تا یک ماه در باشگاه گریه میکرد اما باز هم مادرش بود که تلاش میکرد او را مجذوب این ورزش کند. در مورد یکی از خاطرات کودکی هایش می گوید: یک سال از زمانی که با ژیمناستیک آشنا شده بودم میگذشت. یک روز برای اینکه بیشتر بازی کنم شروع به بهانهگیری کردم تا باشگاه نروم. از آن روز تا یک سال تنبیه شده بودم و دیگر از باشگاه خبری نبود.
مادرم این کار را کرد تا مطمئن شود من به این ورزش علاقه دارم یا نه و اینکه خودم از او بخواهم مرا دوباره به کلاس ژیمناستیک ببرد. یقین دارم این حرکت مادرم باعث شد من به این ورزش علاقهمند شوم و اکنون بگویم ژیمناستیک در خون من است.
درس استقامت
مدرسه شروع شده بود و من مصمم تر ار قبل ژیمناستیک را دنبال میکردم. کمکم شرکت در مسابقات اردوها هم به آن اضافه شده بود و از 9 ماه سال تحصیلی تقریباً سه، چهار ماه را سر کلاس ها حاضر می شدم و با همکاری مسئولان مدرسه به درس و ورزش توأم با هم میرسیدم اما هیچ گاه یکی را فدای دیگری نکردم و اکنون هم به ورزش در کنار درس اهمیت می دهم.
فاطمه اکرمی که در حال حاضر دانشجوی رشته سختافزار کامپیوتر است، ضمن بیان این جملات ادامه داد: اگر همراهی پدر و مادرم نبود، نمیتوانستم مسیر زندگیام را به درستی انتخاب کنم و بدون شک اگر جدیت هایشان نبود نمی توانستم جسارت انجام حرکات ورزشی پارکور را پیدا کنم.
وی با یادآوری خاطره فراموشنشدنی آن روز گفت: سال 86 بود که برای تمرین ژیمناستیک رفته بودم و به دنبال یکی از حرکات که به درستی انجام نشده بود دچار شکستگی بسیار شدید از ناحیه پا شدم و زمانی که مرا به بیمارستان رساندند خانوادهام را در جریان موضوع قرار دادند.
در شرایط خوبی نبودم و همه انتظار داشتند مادرم بعد از دیدن این صحنه تمرکز و توان خود را از دست دهد اما او در کمال ناباوری من و پرستاران، ملحفه سفید را کنار زد و با دیدن وضعیت پای من تنها گفت اگر بیشتر دقت میکردی اینطور نمیشد. اگر آن روز مادرم با قدرت عمل نمیکرد من هم نمیتوانستم به سرعت با این موضوع و مشکلات پس از آن کنار بیایم. دوره خیلی سختی بود، آب درمانی و فیزیوتراپیهای هر روزه خسته کننده بود اما از مادرم یاد گرفته بودم قوی باشم و همین باعث شد یک سال بعد از آن حادثه تلخ در مسابقات شرکت کنم و مقام نخست را کسب کنم.
رنگ جدید انتخاب ها
این بانوی جوان به سراغ ورزشی رفته که کمتر دختری آن را انتخاب می کند و تا به امروز عناوین و مقامهای متعددی به دست آورده است که از میان آنها میتوان به کسب دو مدال طلا و یک مدال نقره در مسابقات ژیمناستیک سال 1386 اشاره کرد که مربوط به کشورهای اسلامی بوده و شرکتکنندگان آن از کشورهای عراق، سوریه، سودان و... حضور داشتند. وی از سال 1383 راهی مسابقات شده و قهرمانیهای کشوری زیادی را در ورزش ژیمناستیک به خود اختصاص داده است اما از دو سال قبل، انتخابهایش رنگ دیگری به خود گرفت. این بار قرار بود تمام وسایل سطح شهر و پیرامون خود را به شکل یک مانع ببیند و این توانایی را درخود ایجاد کند که از این موانع عبور کند.
در این رابطه میگوید: دو سال گذشته به تشویق یکی از هم دانشگاهی هایم وارد این رشته ورزشی شدم. همان ساعتها و روزهای اول به او نشان دادم که توانایی انجام حرکات سخت پارکور را دارم. این رشته ورزشی و حرکات هوایی آن شباهت زیادی به حرکات ژیمناستیک دارد و به نوعی به صورت زنجیروار به ورزشهای دیگری متصل است. در واقع حرکات پارکور تکنیکهای رد موانع را به فرد میآموزد که البته به آمادگی بدنی خوبی نیاز دارد.
آنچه در این رشته ورزشی مهم است و یک ورزشکار را از سایرین متمایز میکند قدرت خلاقیت او است. هر چه یک ورزشکار بتواند خلاقیت را چاشنی حرکاتی که انجام میدهد کند موفق تر خواهد بود. درست همان کاری که فاطمه اکرمی انجام میدهد. او میگوید: در خیابان که راه می روم هر جایی را که احساس کنم مکان مناسبی برای انجام این حرکات است انتخاب می کنم و از میله تعبیه شده بالای یک دیوار گرفته تا ماشین و دیوار خانهها و پشت بام هایشان را به شکل یک مانع برای انجام حرکات پارکور می بینم و تا به امروز هم هر کسی اجرای این حرکاتم را دیده مرا تشویق کرده است.
پایگاه آرامش
تجربه هیجان، لذت بخش است اما کافی است مزه آن را زیر زبانت احساس کنی تا دیگر نتوانی از انجام حرکات پر از هیجان دست بکشی. فاطمه اکرمی طعم هیجان را در ورزش ژیمناستیک و انجام حرکات سخت آن تجربه کرده و با ورزش پارکور به آن تجربه شدت بخشید. البته حیطه فعالیتهای او تنها به اینجا ختم نمی شود، چرا که او سقوط آزاد را نیز تجربه کرده است. با چتر از ارتفاع 4 هزار متری پریده و سه دوره آموزشی این رشته ورزشی را در خارج از کشور گذرانده و موفق به کسب گواهینامه و قدم نهادن به دنیای حرفهای سقوط آزاد شده است.
او که اکنون مربی ژیمناستیک و پارکور است میگوید: این دورههای سخت و مشکل را گذراندهام تا به نیاز درونم پاسخ دهم و آرامش را به وجودم هدیه کنم. همیشه به ورزشهای پر هیجان و البته گاهی هم خطرناک علاقه داشتهام، به همین دلیل در سال جدید اسکی روی آب را دنبال کردهام و قصد دارم در ورزش موتورسواری و رالی هم تجربههای خوبی کسب کنم.
این بانوی ایرانی پس از این سالها آموخته است، دلتنگی هایش را کجا ببرد، هر بار که دلش می گیرد آرامش و توان دوباره اش را از خدایی می خواهد که تمام این استعدادها را به او ارزانی داشته و بعد از آن پرش از ارتفاع و ورزش های مهیجی مثل بانجی جامپینگ را بهترین گزینه برای آرامش جسم و روحش می داند.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.