تسنیم: خاویر سولانا، مسئول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا طی یادداشتی در روزنامه تایمز عمان تحولات اخیر خاورمیانه را تحلیل کرد.
سولانا نوشت:
ظاهرا خاورمیانه گرفتار چرخه بیپایان بیثباتی شده است. احتمال اقدام نظامی در سوریه، به همراه وخیم شدن اوضاع در مصر پس از کودتای ارتش، منطقه را در لبه پرتگاه قرار داده است. از سوی دیگر، با وجود تغییرات به وجود آمده در ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری، مذاکرات بین المللی در خصوص بلندپروازیهای هسته ای تهران در یک پرونده شکست خورده باقی مانده است.
به موازات آنکه متحدان سنتی آمریکا در خاورمیانه مواضع مخالفی درباره اختلافات اساسی منطقه گرفتند تناقضات به صورت تصاعدی افزایش یافته است. از سوی دیگر در همه مسائل حساس فعلی، تایید منافع کشورهای همجوار و یا پیرامونی مسائل را پیچیده تر کرده است.
عدهای از تبعات شدید داخلی استقلال اخوان المسلمین در مصر بیم دارند و با مشروعیت یافتن دموکراتیک این جریان موافق نیستند. بنابراین آنها در مقابل اخوان موضع سختی گرفتند، در حالی که این گروه از بسیاری جریانهای دیگر میانهروتر است. اسرائیل، به سهم خود، به دو صورت فشار وارد کرد. اول از کودتای مصر حمایت به عمل آورد به امید آنکه ثبات بیشتری در مرز با سینا تامین خواهد شد.
از سوی دیگر، اسرائیل در مذاکرات سازش پیشرفتهایی را نسبت به دیگر موضوعات منطقه کسب کرد. جان کری، وزیر خارجه آمریکا برای این مذاکرات سرمایه و اعتبار سیاسی قابل توجهی از خود هزینه کرد. اکنون مشخص شده که کودتای مصر اشتباه بود. به نظر میرسد ارتش به شیوه های حکومتی 30 سال حکومت حسنی مبارک باز گشته است. حتی مبارک از زندان آزاد شده است. سرکوب اخوان المسلمین از سوی ارتش بیشتر بحث رقابت برای قدرت بود تا مسئله مذهب. اخوان به عنوان تنها نیروی سازمان یافته در مصر میتواند به صورت جدی ارتش را به چالش بکشاند. اخوان المسلمین بزرگترین تهدید در مقابل ارتش است، همچنان که در انتخابات گذشته محمد مرسی را به قدرت رساند.
در راس همه تحولات اخیر در منطقه، موضوع هسته ای ایران همچنان لاینحل باقی مانده است. با توجه به خشونت و آشفتگی موجود در منطقه این امر نباید تعجب آور باشد. اما، از زمانی که حسن روحانی، رئیس جمهور جدید ایران در ابتدای ماه آگوست به قدرت رسید، غرب- صریح بگویم- به حد کافی برای استفاده از این گشایش از خود تمایل نشان نداد. این اشتباه فاحش است، زیرا پیشرفت در مذاکرات با ایران درباره برنامه هسته ای امکان حل و فصل دیگر مسائل منطقهای را نیز تسهیل میکند. علاوه بر این، اکنون مذاکرات تحت صلاحیت دولت جدید ایران قرار گرفته است که به روحانی فضای بیشتری برای مانور میدهد.
محمد جواد ظریف، وزیر خارجه به نام و جدید ایران که مورد احترام همه رهبران کشورهای دخیل در مذاکرات هستند، مسئولیتهای مهمی در هر مذاکرهای که قرار است صورت بگیرد بر عهده خواهد داشت. در حالی که احتیاط در دستور کار غرب قرار گرفته است، اهمیت انتخاب روحانی باید به رسمیت شناخته شود. اگر پنجره دیپلماسی گشوده شده است، غرب باید برای استفاده از آن دست به هر کاری بزند.
باید خاطر نشان کنم که پیروزی روحانی، علیرغم انتظار بی تفاوتی گسترده، در انتخاباتی که که حدود 75 درصد مردم شرکت کردند شگفت آور بود. روحانی ایرانی ها را با ارائه یک برنامه بازبینی در اقتصاد، که به تعامل ایران با جامعه بین الملل وابسته است- و پیشرفت در مذاکرات هسته ای به نفع خود همراه کرد. از زمانی که روحانی رسما روی کار آمده است، به سرعت به مطالبات مردمی پاسخ میدهد. کابینه وی، در زمینه انتخاب اعضای آن برای اصلاح اقتصادی و روابط بین الملل و سیاست خارجی، یکی از مواردی بود که کمتر تحلیلگری به موفقیت روحانی امیدوار بود. بدین ترتیب، دو مرحله مهم پیش رفته است: اول توسط مردم ایران که نشان دادند که چالش های پیش روی خود را درک می کنند. و دوم توسط رئیس جمهور جدید، که بهترین تیم در دسترس را برای حل یک برنامه فوق العاده دشوار گزینش کرد.
یک اصطلاح معروف در ایران وجود دارد که برای جامعه بین الملل کاربرد دارد:« کسی که خواب است را میشود بیدار کرد اما کسی که خود را به خواب زده نمی شود بیدار کرد.» این که مخاطبان بین المللی ایران بر اساس اهمیت به قدرت رسیدن روحانی رفتار کنند، مسئله انتخاب آنهاست و نه جهل آنها.
در یک خاورمیانه آکنده از عدم قطعیت، قابل پیش بینی تر به نفع همه است. هیچ راه خروجی از چالش خاورمیانه بدون مشارکت، تعهد و عزم و اراده از سوی همه طرف ها ممکن نیست.
این مطلب را با دیگران به اشتراک بگذارید :
شما هم نظر دهید
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.