«از بین بردن کامل و دائمی برنامه هستهای ایران، گزینهای غیرواقعگرایانه است و جمهوری اسلامی ایران بهعنوان عضو «ان پی تی»، حق غنیسازی صلحآمیز را برای خود محفوظ میداند. علاوه بر این، دانشی که طی شش سال اخیر بهویژه در زمینه سانتریفیوژهای پیشرفته و تولید اورانیوم کسب کرده، قابل بازگشت نیست.»

بورس24 : «از بین بردن کامل و دائمی برنامه هستهای ایران، گزینهای غیرواقعگرایانه است و جمهوری اسلامی ایران بهعنوان عضو «ان پی تی»، حق غنیسازی صلحآمیز را برای خود محفوظ میداند. علاوه بر این، دانشی که طی شش سال اخیر بهویژه در زمینه سانتریفیوژهای پیشرفته و تولید اورانیوم کسب کرده، قابل بازگشت نیست.»
ایران و حق غنیسازی صلحآمیز: مسیری غیرقابل بازگشت
«از بین بردن کامل و دائمی برنامه هستهای ایران، گزینهای غیرواقعگرایانه است و جمهوری اسلامی ایران بهعنوان عضو «ان پی تی»، حق غنیسازی صلحآمیز را برای خود محفوظ میداند. علاوه بر این، دانشی که طی شش سال اخیر بهویژه در زمینه سانتریفیوژهای پیشرفته و تولید اورانیوم کسب کرده، قابل بازگشت نیست.»
دیپلماسی هستهای؛ امیدها و چالشهای پیشرو
اندیشکده سلطنتی «روسی» انگلیس در مطلبی نوشت: با آغاز دوباره مسیر دیپلماسی میان تهران و واشنگتن، امید به کاهش تنشها پیرامون برنامه هستهای ایران افزایش یافته است.
هیچگاه مذاکره با ایران درباره برنامه هستهای آسان نبوده و اینبار نیز نخواهد بود. طرفهای مذاکره باید انتظارات خود را واقعگرایانه تنظیم کنند. آمریکا مشخص نکرده دقیقاً به دنبال چه چیزی از این مذاکرات است؛ اگرچه ترامپ صراحتاً گفته هدفش جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای است، اما این هدف، سالهاست مورد ادعای همه طرفهای درگیر بوده است. مسأله اصلی نه اعلام نیت، بلکه مشخصکردن چارچوبهای عملی و روشی برای تحقق این هدف است، چه سطحی از غنیسازی قابلقبول است؟ چه میزان شفافیت و نظارت کافی محسوب میشود؟ و ایران در برابر چه امتیازاتی حاضر به قبول این محدودیتهاست؟
از بین بردن کامل و دائمی برنامه هستهای ایران، گزینهای غیرواقعگرایانه است و جمهوری اسلامی ایران بهعنوان عضو «ان پی تی»، حق غنیسازی صلحآمیز را برای خود محفوظ میداند. علاوه بر این، دانشی که طی شش سال اخیر بهویژه در زمینه سانتریفیوژهای پیشرفته و تولید اورانیوم کسب کرده، قابل بازگشت نیست.
هدف خوشبینانه اما واقعگرایانه، رسیدن به توافقی مشابه برجام ۲۰۱۵ است، اگرچه بازگشت کامل به برجام ممکن نیست زیرا برنامه هستهای ایران اکنون پیشرفتهتر شده اما میتوان بر پایه ساختار برجام، محدودیتهایی مؤثر در زمینه سطح و میزان غنیسازی، تعداد سانتریفیوژها، و همچنین نظارت و راستیآزمایی وضع کرد. توافقی جدید میتواند زمان گریز هستهای ایران را افزایش داده و از این طریق فرصت اقدام دیپلماتیک یا بازدارنده را فراهم کند.
مذاکرات فنی پیچیده و زمانبرند، تجربه برجام نشان داده که رسیدن به توافق ماهها یا حتی سالها زمان میبرد. دولت بایدن نیز در چندین دور تلاش برای بازگشت به برجام ناکام ماند. اما هنوز چالشهای اصلی پابرجاست، ایران هنوز برنامه هستهای پیشرفتهاش را عامل بازدارنده اصلی میداند، و در برابر محدودیتهای اقتصادی، نیازمند تضمینهایی است که ارائه آنها در ساختار سیاسی آمریکا دشوار است.
چالشهای پیشروی مذاکرات و نقش اروپا
اروپا، بهویژه سه کشور عضو E3، نقش کلیدی در این فرآیند دارند. یکی از ابزارهای کلیدی اروپا، «مکانیسم بازگشت تحریمهای شورای امنیت» است که طبق قطعنامه ۲۲۳۱، در صورت عدم پایبندی ایران به تعهدات هستهای، تحریمهای سازمان ملل بهطور خودکار بازمیگردند. اما این ابزار در اکتبر ۲۰۲۵ منقضی میشود. با نزدیکشدن به این تاریخ، اروپا باید تصمیم بگیرد که آیا این اهرم فشار را بهکار گیرد یا آن را از دست بدهد.
تمدید این مهلت نیز بعید است، چرا که نیازمند تصویب قطعنامهای جدید در شورای امنیت است که با توجه به مخالفت احتمالی چین و روسیه غیرممکن به نظر میرسد و ایران نیز تمایلی به ادامهدار شدن این تهدید ندارد.
نویسنده این مطلب در ادامه ادعا میکند که اروپا باید با شفافیت اعلام کند که در صورت عدم پیشرفت ملموس در مذاکرات، از گزینه بازگشت تحریمها استفاده خواهد کرد. همزمان اروپا باید انتظارات خود را در چارچوب توافق موقت بهصورت شفاف و معقول بیان کند.
نویسنده این مطلب بدون اشاره به اینکه ایران در پاسخ به خروج آمریکا از برجام و عدم وفای به عهد اروپا در اجرای تعهدات برجامی، اجرای تعهدات خود را متوقف کرد، مینویسد: اولویت کلیدی باید بازگرداندن شفافیت به برنامه هستهای ایران باشد. در حالیکه اروپا مستقیماً در دور دوم مذاکرات بین تهران و واشنگتن شرکت ندارد، اما همچنان میتواند نقش مؤثری ایفا کند.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.