دیدگاه دوم یا خوشبینها معتقدند که بازار در نقاط حداقلی قرار دارد. وضعیت بنیادی بازار قابل قبول و جذاب است. P/E و P/S بازار پائینتر از میانگین 10 سال اخیر قرار دارند. از طرف دیگر، قیمتها به سطوح حداقلی خود رسیدهاند، رشد دلار به هر حال باید خود را جایی نشان خواهد داد. ارزش دلاری بازار با در نظر گرفتن عرضههای اولیه به 107 میلیارد دلار و بدون در نظر گرفتن ورود شرکتهای جدید (از سال 97 تاکنون) به رقم باورنکردنی ۷۰ میلیارد دلار رسیده است !

1) پیشبینی بازار ...
بورس24 : بورس تهران معاملات بیستمین روز اسفند را با تقاضای بهتری علیالخصوص در سهام پُرتراکنشی که روز یکشنبه به تعادل رسیده بودند آغاز کرد و در ادامه با برچیده شدن صفوف فروش صندوقهای اهرمی، اوضاع رو به بهبود رفت و طیف وسیعتری از نمادها به تعادل رسیدند. اما با گذر از 30 دقیقه نخست بازار و با عرضه صفوف خرید برخی از نمادهای مورد توجه و رنج منفی در اهرمیها، باری دیگر شاهد عقبگرد نمادها و افول سطوح قیمتی بودیم تا جایی که 70 درصد بازار سرخپوش شد و شاخص کل تقریبا تمامی رشد 19 هزار واحدی دقایق نخست را از دست داد و به نقطه آغازین بازگشت ! البته صفوف فروش بازار دیروز به مراتب سبکتر از روزهای اخیر شد اما چه فایده که پرتفوی سهامداران بر خلاف فضای شاخص، خون گریه میکند ! ارزش معاملات تحت تاثیر زد و خورد جدیتر معاملهگران و جمعآوری بخش خوبی از صفوف فروش با رشد قابل توجه 33 درصدی به بیش از 8 همت رسید و رقمی بالغ بر 260 میلیارد تومان از چرخه بازار خارج شد.
روز گذشته بخش دیگری از شوکهای ناشی از اخبار سیاسی و عزل وزیر اقتصاد و فضایی که صندوقهای اهرمی رقم زده بودند، تخلیه شد. البته هنوز هم پُرتراکنشها فضای بهتر و کوچکترها شرایط پرعرضهتری را تجربه میکنند و همین مساله در کنار رشد مجدد دلار و نوسانات مثبت طلا، فعالین بازار را به لحاظ روحی و روانی بشدت تحت فشار قرار داده است. در مجموع بازار تبدیل به میدان نبرد دو دیدگاه یا دو جریان سیاسی شده است. ابتدا دیدگاه بدبینها را میبینیم.
طی مدت اخیر بسیاری از افراد در بازارهای مالی به این جمعبندی رسیدهاند که تاریخ مصرف سیاست نهجنگ و نهمذاکره رو به پایان است و این یعنی اگر مذاکرهای نباشد، مسیری جزء جنگ و تحولات نظامی نخواهیم داشت ! لذا از آنجا که طرفین دعوا تا به این جای ماجرا سیاستی در پیش گرفتهاند که (در ظاهر) مذاکرهای امکانپذیر نیست، لاجرم بسیاری در مسیر فروش هر نوع دارایی از جمله سهام و تبدیل آن به طلا و دلار قرار گرفتهاند. البته ما نمیدانیم چنین تصویری از آینده درست است یا خیر ...! ولی فعلا جو منفی شکلگرفته در بازارها نشان از قالبشدن چنین رویکردی دارد. اما قسمت بد ماجرا اینجاست که سیاستگذاران ما با اصرار بر رویکردهای غلط که عمدتا هم به دلیل سوءاستفاده از رانت عظیم ایجاد شده است، به سیاستهای دولت آمریکا که تشدید فشار اقتصادی حداکثری است، به طرز عجیبی دامن میزنند.
اما دیدگاه دوم یا خوشبینها معتقدند که بازار در نقاط حداقلی قرار دارد. وضعیت بنیادی بازار قابل قبول و جذاب است. P/E و P/S بازار پائینتر از میانگین 10 سال اخیر قرار دارند. از طرف دیگر، قیمتها به سطوح حداقلی خود رسیدهاند، رشد دلار به هر حال باید خود را جایی نشان خواهد داد. ارزش دلاری بازار با در نظر گرفتن عرضههای اولیه به 107 میلیارد دلار و بدون در نظر گرفتن ورود شرکتهای جدید (از سال 97 تاکنون) به رقم باورنکردنی ۷۰ میلیارد دلار رسیده است ! بنابراین ارزش دلاری بازار در پائینترین سطح چند سال اخیر قرار دارد و این رقم اوج فقیر شدن اهالی بازار یا همان شاخص فلاکت و بدبختی را نشان میدهد !! این دسته از معاملهگران و سهامداران معتقدند ریسکهای سیاسی موضوع جدیدی نیست و سالهاست (بیش از 10 سال) که همراه بازار است و لذا آثار این ریسکها خود را در نرخ ارز و سپس اکثر داراییها منجمله بازار سرمایه نشان خواهد داد.
ضمن اینکه موضع این افراد نسبت به مسائل سیاسی خیلی هم منفی نیست و بسیاری بر این عقیدهاند که به زودی توافقاتی ولو در راستای کاهش تنشها صورت خواهد گرفت. از این رو آنها خریداران سهام ارزنده هستند و یا سهم خود را با این شعار که "از دل تهدیدها فرصت بزرگ ایجاد میشود" نگهداری میکنند. دیدگاه هر دو جریان درست است و نمیتوان به آنها خرده گرفت اما ...
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.