پرسش دومی که مطرح میشود این است که کدام صنایع میتوانند پیشرو در بازار باشند ؟ سراغ صادراتیها و شرکتهای ذینفع از اصلاحات ارزی برویم یا به دنبال خرید سهام Medium size و Small size و خودرویی و بانکی باشیم ! از دید ما کلیه صنایع پتانسیل رشد دارند و حتی معتقدیم بر خلاف دفعات گذشته خبری از حرکت نوبتی بازار (ابتدا دلاریها و سپس تورمیها) نخواهد بود.
1) پیشبینی بازار ...
بورس24 : در شرایطی به مصاف معاملات آخرین روز کاری هفته میرویم که بازار سهشنبه با افزایش تقاضا و جهش اولیه شاخص تا ارتفاع دو میلیون و 530 هزار واحدی آغاز کرد. با گذر از دقایق ابتدایی و با نزدیک شدن دماسنج اصلی بازار به سقف تاریخی، یک موج عرضه نهچندان قوی راهی بازار شد که در گام نخست تا حدودی جذب شد و برخی از نمادهای مورد توجه مجددا مسیر رو به جلو را در پیش گرفتند. اما این پایان کار نبود و با رسیدن به نیمههای ساعت معاملات قدرت فروشندهها کمی بیشتر شد و هر چه به پایان بازار نزدیکتر شدیم، بر تعداد نمادهای سرخپوش افزوده شد و لذا شاخص کل با از دست دادن بخشی از رشد روزانه خود، در ارتفاع دو میلیون و 518 هزار واحدی آرام گرفت. ارزش معاملات تحت تاثیر زد و خورد جدی معاملهگران با رشد 48 درصدی به 12 همت رسید و تراز نقدینگی حقیقیها اندکی مثبت (ورود 100 میلیارد تومان پول) بود.
البته عرضهها آنقدرها هم کمرشکن نبود. برخی از عرضههای روز گذشته میتواند بواسطه سخنرانی امروز رهبری باشد و احتمالا برخی ترجیح دادند این یکی دو روز را با آرامش بیشتری سپری کنند. به نظر میرسد برخی هنوز درگیر و دار مقاومتها هستند و هنوز به این نقطه که روند بازار تغییر کرده، نرسیدهاند ! قسمت جالبتر ماجرا اینجاست که اتفاقا بازارساز هم خلاء ضعف برخی را بهخوبی فهمیده و به شکل جالبی بازار و هیجانات آن را مدیریت میکند و بارها دستهای نوسانگیران را سوزانده است ! حتی گفته میشود بخش بزرگی از فروش روزهای ابتدایی هفته توسط فعالین قدیمی بازار (با کسب سود جزئی) صورت گرفته و پولی که نیمساعت پایانی بازار یکشنبه را جمعوجور کرد و رو به بالا رنج کرد، پول بیرون بازار و از همان جنسی که بازار را تا این نقطه آورده، بوده است ! البته صندوقهای تثبیت و توسعه هم بدون نقش در حمایت از بازار نبودند اما بطور کل آن پولی که بیمحابا میخرد، پول داخل بازار نیست و ظاهرا هنوز هم طیفی از معاملهگران قدیمی پذیرای تغییر روند بازار و تغییر رویکرد سیاستگذار نیستند !
البته از حق نگذریم دلار نیما و سیگنالهای اقتصادی، بسیاری را هوشیار و فعال کرده و در همین راستا بازار از ابتدای هفته حجم خوبی را تجربه کرده است. این جابجاییها یک مزیت ویژه دارد و آن هم اینکه کفسازی خوبی در این نقاط صورت میگیرد. به اعتقاد ما بازار هرچه بیشتر عرضه و جمعآوری شود، معاملهگران بهتر میتوانند بر ترس خود غلبه کرده و جسارت بیشتری برای خرید در هیجانات منفی پیدا کنند و بطور کل دوام و قوام بهتری بگیرد. اما این روزها دو پرسش خاص ذهن سهامداران و اهالی بازار را درگیر کرده که در ادامه به این پرسشها و پاسخ آنها میپردازیم ...
پرسش اول این است که روند شکلگرفته با سرعت قبل ادامه پیدا میکند ؟! به نظر اگر آن مطلبی که در گزارش روز گذشته درخصوص تحولات ارزی اشاره شد، اجرایی شود، بله ! "طبق وعدههای بانک مرکزی، مقرر شده از تاریخ سوم دیماه و به روایت دیگر 26 آذر ماه، تمامی صادرکنندگان و واردکنندگان (به جزء واردکنندگان کالاهای اساسی) برای مبادلات ارزی در بازار توافقی حاضر شوند؛ مکانی که در حال حاضر نرخ دلار بالاتر از 62 هزار تومانی را پذیرفته و این رویداد میتواند سرآغاز اصلاحات جدی در سیستم ارزی و اقتصادی کشور باشد." اخبار و تحرکات روزهای اخیر هم نشان میدهد که قرار است بهزودی بساط نیما جمع شده و راهی بازار توافقی شویم. بهنظر سرعت گرفتن رشد دلار نیما در همین راستاست و تصور میکنیم بانک مرکزی قصد دارد تا پیش از ورود شرکتها به بازار توافقی تا حد امکان نیما را به کانال 60 هزار تومانی نزدیکتر کند. به نظر بازار هنوز این حرف را باور نکرده و اثرات آن را ندیده است. اتفاقی که تحول شگرفی در کل بازار خواهد بود و لذا بهتر است سابقه چنین اتفاقاتی را در گذشته (سال 97) جستجو کنید.
اما پرسش دومی که مطرح میشود این است که کدام صنایع میتوانند پیشرو در بازار باشند ؟ سراغ صادراتیها و شرکتهای ذینفع از اصلاحات ارزی برویم یا به دنبال خرید سهام Medium size و Small size و خودرویی و بانکی باشیم ! از دید ما کلیه صنایع پتانسیل رشد دارند و حتی معتقدیم بر خلاف دفعات گذشته خبری از حرکت نوبتی بازار (ابتدا دلاریها و سپس تورمیها) نخواهد بود. چراکه اولا ...
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.