هدف از بیان این مطلب، رسیدن به دو نکته خاص است. نکته اول اینکه وقتی قرار به حمایت واقعی از بازار باشد، جلسات و نتایج آن رسانهای نمیشود و بی سر و صدا سیگنال عملیاتی قوی صادر میشود. نکته دوم اینکه در آن مقطع منافع دولت و حاکمیت با سهامداران همسو بود اما امروز به شکل واضحی روشن است که هنوز منافع بالاییها با ما پائینیها یکی نیست.
1) پیشبینی بازار ...
بورس24 : بازار یک روز منفی دیگر را پشت سر گذاشت تا مهر هم به مانند سایر ماههای امسال بیمهریهایش را به رخ سهامداران کشیده باشد. اینکه چرا منفی هستیم را همه تا حدودی میدانند. تحولات و ریسکهای سیاسی در کنار نرخ بهره بالا و نزدیک شدن به انتخابات آمریکا بازار را تحت فشار گذاشته و لذا تمایلی به خرید دیده نمیشود اما اینکه چرا واقعا تلاشی برای خروج از این بحران نمیشود را متوجه نمیشویم ! در دقایق ابتدایی بازار دیروز بواسطه رسیدن چند گزارش نسبتا خوب 6 ماهه، تحرکات محدودی صورت گرفت اما به سرعت این تقاضا سرکوب شد و طبق روال روزهای قبل شاهد سرسرهبازی در طیف وسیعی از نمادها بودیم. بنابراین شاخص کل با افت دیگری (حدود 14 هزار واحد) تا مرز کانال دو میلیون واحدی عقب نشست. ارزش معاملات با کمی رشد به 2.4 همت رسید و رقمی بالغ بر 50 میلیارد تومان از چرخه بازار خارج شد. (اگرچه خروجی پول محدود بود اما 1.5 همت صف فروش در بازار برقرار است که در صورت تعادل، احتمالا معادل این رقم خروجی پول داشته باشیم ... !)
اولین ماه از فصل زیبای پائیز نهتنها برای سهامداران زیبایی نداشت که بواسطه برخی تحولات سیاسی و بیتفاوتی سیاستگذار به شرایط بازار، یکی از زشتترین ماههای سال بود. شاخص بورس در این ماه در ارتفاع 2,097 هزار واحدی آغاز کرد و با افت 4.3 درصدی تا ارتفاع 2,007 هزار واحدی عقب نشست. در این ماه شاخص گروه عرضه آب، برق و گاز بواسطه رشد نماد مبین و شاخص گروه رایانه بواسطه رشد نماد سپ با اندکی رشد روبرو شدند. شاخص دو گروه کانه فلزی و بیمه با ثبات بودند و مابقی صنایع روند کاهشی داشتند. سه صنعت فرآورده نفتی لاستیک و خودروسازی به ترتیب 13 – 12.5 و 11 درصد افت قیمت را تجربه کردند.
واقعا سخت است تحمل چنین روزهایی. بیش از 500 نماد وضعیت منفی و یا صف فروش دارند و خبری از حمایت و کمک برای تعادل بازار نیست. در این بین برخی از سهمها در حال رویت کفهای جدیدی هستند و این در شرایطی است سکه و ارز طی روزهای اخیر قلههای جدیدی را فتح کردند و لذا ما ماندیم با یک بازار بحرانزدهِ لگدمالشده و وعدههایی که اجرایی و عملیاتی نمیشوند ! به نظر ریشه تمام این مشکلات در عدم پذیرش بحران و کمکاری برخی از مسئولین است. و البته این موضوع فقط مربوط به بازار نیست و در سطح کلان کشور وجود دارد. منتهی برای برخی از موضوعات تلاشهایی میشود اما در مورد بازار سرمایه گویا خیلی اعتقاد به بحران نیست. بنابراین شاید مهمترین وظیفه رئیس سازمان بورس این باشد که وضعیت بحرانی را به شکل واضح و کامل به همراه اثرات آن و تبعات آن برای دولت روشن کند. بهخصوصکه در حال حاضر روزانه 3 درصد افت قیمت داریم و گذر زمان برای اهالی بازار تلخ و کشنده است.
البته طی روزهای اخیر رئیس سازمان به هیئت دولت رفت و با برشمردن برخی مشکلات بازار، پیشنهادهای هفتگانهای از جمله توقف اختلال در بازارها و قیمتگذاری دستوری، نزدیکشدن تدریجی قیمت ارز نیمایی و نرخ ارز در بازار آزاد، ایجاد هماهنگی کامل بین سیاستهای پولی و مالی و بازار سرمایه، بهویژه در حوزه نرخ سود سپردهها و ... را مطرح کرد و رئیسجمهور هم پس از شنیدن گزارش و راهکارهای ارائه شده سازمان بورس، دستورات لازم را به دستگاههای مختلف برای بهبود وضعیت بازار، صادر کرد. اما به نظر هنوز خیلی به موضوع بحران بازار سرمایه اهمیت داده نمیشود.
در مورد پذیرش بحران، به یک نکته خاص اشاره کنیم تا دقیقا متوجه شوید مسئولین امر کجای بازار ایستادهاند. اگر به خاطر داشته باشید، در حوادث دی ماه سال 98 و شهادت سردار سلیمانی، بازار پس از چند روز وضعیت قفلشدگی در صف فروش، به شکل بسیار قوی جمع شد و به سرعت از سقف کوتاهمدتی خود عبور کرد. کل بحران آن دوره یک هفته بود ! طی برخی اطلاعات کاملا موثق در آن مقطع رقمی بالغ بر 5 همت برای خروج از بحران به بازار تزریق شد و هیچ وقت این موضوع رسانهای نشد. توجه داشته باشید که 5 همت سال 98 با دلار 12 - 13 هزار تومانی معادل 30 همت امروز است ! پس خواستن، توانستن است.
هدف از بیان این مطلب، رسیدن به دو نکته خاص است. نکته اول اینکه وقتی قرار به حمایت واقعی از بازار باشد، جلسات و نتایج آن رسانهای نمیشود و بی سر و صدا سیگنال عملیاتی قوی صادر میشود. نکته دوم اینکه در آن مقطع منافع دولت و حاکمیت با سهامداران همسو بود اما امروز به شکل واضحی روشن است که هنوز منافع بالاییها با ما پائینیها یکی نیست. گویا فعلا تمرکز دولت بر ایجاد حباب در بازار طلا و فروش سکه و تامین مالی در این بازار است ! بنابراین طبیعی است تا زمانیکه قرار به باد کردن سکه و عرضه آن به خلقالله باشد، بازار سرمایه را تحت فشار قرار دهند !
و نکته آخر اینکه، آنچه از گزارشهای 6 ماهه منتشر شده برداشت میشود این است که ...
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.