چه جریانی میتواند بازار را از این بحران خارج کند ؟ این مهمترین پرسشی است که این روزها ذهن سهامداران و اهالی بازار را درگیر کرده ! البته بحث در این خصوص بسیار است اما به نظر اشاره به چند نکته خالی از لطف نباشد. مهمترین گام این است که رئیسجمهور و مشاورین او بهخصوص دکتر طیبنیا و عبده تبریزی که اتفاقا شناخت خوب و کافی از بازار دارند، این نکته را متوجه شوند و بپذیرند که بازار مدت هاست وضعیت بحرانی دارد.
1) پیشبینی بازار ...
بورس24 : در شرایطی به مصاف معاملات چهارمین روز کاری هفته میرویم که بازار دوشنبه با وجود اینکه از پاسخ نظامی یکشنبه شب ایران به اسرائیل مصون مانده بود اما با رویت رخسار خونین بازارهای مالی دنیا از شاخص بورسهای کشورهای بزرگ و پیشرفته نظیر ژاپن و آلمان گرفته تا نفت و طلا و بازار کریپتو، تصمیم گرفت که بههمان رفتار هیجانی خود ادامه دهد و خدای نکرده از قافله عقب نماند ! البته شاخص کل به لطف و مدد تحرکات حمایتی در نمادهای بزرگی همچون فولاد، فملی و نوری، فضای چندان بدی نداشت و اَبَرکانال 2 میلیونی را حفظ کرد اما وقتی بیش از 80 - 90 درصد نمادها و صندوقها زیر فشار عرضهاند و یا با صف فروش همراهند، یعنی بازار کماکان مسیر بحرانی را طی میکند و حتی زنگ خطر برای بحرانهای بعدی هم (ابطالیها و کال مارجینها) به صدا در آمده است !! ارزش معاملات شبیه به بازار یکشنبه و کمتر از 2 همت بود و جریانِ افراطیِ فروشنده به خروج 580 میلیارد تومان پول از بازار تن داد ... !
تحولات بازار دوشنبه باری دیگر ضرورت ایجاد محدودیت دامنه نوسان را یادآوری کرد. انصافا بازار دیروز هیچ منطق و دلیلی برای بدتر شدن و تشدید فشار فروش نداشت و گویا دلیل هیجان منفی، ریزش بازارهای مالی دنیا بوده است ! نه اینکه مراودات ویژهای هم با دنیا داریم، باید به هر موضوعی حتی ریزش 17 درصدی بیتکوین هم واکنش منفی نشان دهیم ! اما بحث امروز را از موضوع دامنه نوسان آغاز میکنیم که همواره مخالفانی دارد و البته باید پذیرفت که نهصرفا دامنه نوسان، که هر تصمیمی در بازار ممکن است مخالفانی داشته باشد. اما نکته مهم این است که اولا قرار نیست تغییر سیاستها دائمی باشد. ثانیا برای هر تغییری نمیتوان همه را مجاب به پذیرش و جلب رضایت کرد و ثالثا هر تصمیمی ممکن است معایب و نقاط ضعفی داشته باشد. ضمن اینکه بزرگترین اعتراض بازار این است که چرا بعد از افت 12 درصدی قیمتها چنین رویکردی اتخاذ شد و درک و شجاعت کافی برای مقابله با جریان تنش فعلی وجود نداشت.
گفته میشود تفکر نهاد ناظر این بود که با جریان پولی که در اختیار دارد و به کمک بانکها میتواند این بحران را مدیریت کرده و پشت سر بگذارد ! رگههایی از این جریان در بازار چهارشنبه دیده شد اما برای شنبه خشاب آنها خیلی پُر نبود و با وجود برخی هشدارها اما زمانی تصمیم به کاهش دامنه نوسان گرفته شد که آنها متوجه شدند قادر به ایجاد "اتحاد و همدلی" و کمک به بازار نیستند ! در واقع مدیران ارشد زمانی تسلیم شدند که خیلی دیر شده بود ! در مجموع نهاد ناظر به مانند دفعات گذشته نتوانست در حساسترین نقطه، تصمیم قاطعانه و عاقلانهای بگیرد و لذا کوتاهی سازمان در افت اخیر به هیچوجه پذیرفتنی نیست. گویا سهامداران و فعالین بازار مسخره دست یکسری مدیر بیتدبیر و لجبازند که همچون موش آزمایشگاهی در مسیر آزمون و خطای آنها قرار بگیرند ... !!
نکته دیگر اینکه، کسی موافق جریان محدودیت دامنه نوسان نیست اما وقتی ابزار دیگری نظیر تزریق منابع و لاینهای اعتباری و کمک حقوقیها و اعتماد و اتحاد نیست، چارهای به غیر از حرکت به سمت تصمیمات بازدارنده جهت جلوگیری از تشدید بحران نیست. انصافا کمی به شرایط نگاه کنید ! از ابتدای سال تاکنون انواع و اقسام ریسکها جلوی چشم بازار صفآرایی کردهاند و کار به جایی رسیده که حتی نقدینگی پشت تالار هم تا زمانی که تغییر رویکرد در سیستم تصمیمگیری و تصمیمسازی سیاستگذار را نبیند، دست از تماشاچی بودن با وجود جذابیت قیمتها برنخواهد داشت و رفتار هیجانی میتواند بازار را راهی پلههای پائینتری کند. ضمن اینکه تجربه اخیر در کاهش دامنه نوسان (از خرداد تا اوایل تیر) چندانهم بد نبود و با وجود چالشهایی در نقدشوندگی اما ...
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.