نوشتاری از ولی نادی قمی خبره بازارهای مالی ارزش بازار سهام نزدیک به ۹۰۰۰ همت است و با توجه به سود ناشران بورسی و فرابورسی، P/E گذشتهنگر بازار بیش از ۸ است. این نسبت قیمت به سود ، به طور معنیداری بالاتر از رقم تاریخی آن است. در واقع به رغم تورم بالای ۴۰ درصد سالیان اخیر، سود شرکت ها به اندازه کافی رشد نکرده است گزارش های غیرقابل اتکای ناشران بورسی و فرابورسی دغدغه فعالان بازار سرمایه را بیش از پیش کرده است. بسیاری از افرادی که به اتکای گزارش های ۹ ماهه شرکت ها اقدام به خرید یا فروش و بالانس کردن پرتفوی خود کرده اند، با دریافت گزارش های ۱۲ ماهه به این نتیجه رسیدند که گزارش های ۹ ماهه شرکت ها غیرقابل اتکاء بوده و عملا شرکت ها بسیاری از اطلاعات مهم و تاثیرگذار را از آن ها پنهان کرده اند. ناترازی برق در تابستان و ناترازی گاز در زمستان ، تولید شرکت ها را با وقفه هایی روبرو می کند. اگرچه شرکت های تولیدی باید با تمرکز بر روی بهرهوری و جذب تکنولوژی نسبت به مدیریت بهینه انرژی اقدام کنند اما سابقه نشان داده است که این دو مبحث به سرعت دست یافتنی نیست.
ولی نادی قمی
قریب به چهار سال است که از ترکیدن حباب تاریخی بورس میگذرد و به رغم تورم های بالای ۴۰ درصد، هنوز اوضاع بازار سرمایه به سامان نشده است.در بین عموم مردم « بردن سرمایه به بورس» مترادف با شکست و به عنوان بازنده بودن در یک تجارت ، ضرب المثل شده است.
دلایل متعددی را برای اوضاع اسفناک موجود می توان برشمرد که چکیده آن در یک کلمه متبلور است « اعتماد»، و بلایی که طی چندین سال اخیر بر آن رفته است.اعتماد سرمایه ای است که ذینفعان مختلف و بعضا با اهداف متناقض بازار سرمایه را به هم پیوند می دهد و از آن ها مجموعه منسجمی جهت بهبود اوضاع اقتصاد کشور، می سازد.
هدف نقد عملکرد یا نادیده گرفتن تلاش های مسئولان بازار سرمایه نیست بلکه با توجه به فرصت های جدید ، چگونه می توان بازار سرمایه را قابل زیستتر کرد و حتی موجب رونق آن شد.
۱- ارزش بازار سهام نزدیک به ۹۰۰۰ همت است و با توجه به سود ناشران بورسی و فرابورسی، P/E گذشتهنگر بازار بیش از ۸ است. این نسبت قیمت به سود ، به طور معنیداری بالاتر از رقم تاریخی آن است. در واقع به رغم تورم بالای ۴۰ درصد سالیان اخیر، سود شرکت ها به اندازه کافی رشد نکرده است و حتی حاشیه سود شرکتها کاهش معنا داری داشته است. بخشی از این کاهش سود را در محدودیت منابع مالی دولت می توان جستجو کرد. البته،آسیب دولت به بازار سرمایه فقط محدود به تغییرات قیمت خوراک و افزایش نهاده های انرژی و مالیات نیست،حجم بالای عرضه اوراق بدهی دولتی، نفس بازار را به شماره انداخته است و نقدینگی بازار را خشک کرده و اعتماد عمومی به بازار سرمایه را زیر سوال برده است.
۲-گزارش های غیرقابل اتکای ناشران بورسی و فرابورسی دغدغه فعالان بازار سرمایه را بیش از پیش کرده است. بسیاری از افرادی که به اتکای گزارش های ۹ ماهه شرکت ها اقدام به خرید یا فروش و بالانس کردن پرتفوی خود کرده اند، با دریافت گزارش های ۱۲ ماهه به این نتیجه رسیدند که گزارش های ۹ ماهه شرکت ها غیرقابل اتکاء بوده و عملا شرکت ها بسیاری از اطلاعات مهم و تاثیرگذار را از آن ها پنهان کرده اند یا توجه لازم را نشان ندادهاند. اگر به این گزارش ها نتوان اتکاء کرد پس به چه می توان اعتماد کرد؟این موضوع حتی اعتماد فعالانی که دهه هاست در این بازار حضور دارند را با تردید مواجه کرده است.
۳- نوسان سود ناشران بورسی و فرابورسی طی چند سال اخیر، بر شدت عدم اطمینان حاکم بر بازار سرمایه افزوده است. در کنار آن ، بحران های اجتماعی و چشمانداز تیره توافق نیز مبنایی برای عدم ورود سرمایههای جدید شده است.بیش از ۸۰ درصد هزینه های تولیدی شرکت ها را هزینه خوراک و مواد اولیه تشکیل می دهد حذف اختلاف قیمت آزاد و دولتی ارز در کنار ثبات نسبی مقررات برای خوراک به همراه برگزاری جلسات دوره ای با مدیران شرکت های تولیدی این اطمینان را در بازار به وجود می آورد که قافلهسالاران این بازار نسبت به حاشیه سود شرکت ها حساس بوده و هیچ توجیه و دلیلی نمیتواند درب خزانه شرکت ها را به روی غیر از سهامداران شرکت باز کند.
۴- ناترازی برق در تابستان و ناترازی گاز در زمستان ، تولید شرکت ها را با وقفه هایی روبرو می کند. اگرچه شرکت های تولیدی باید با تمرکز بر روی بهرهوری و جذب تکنولوژی نسبت به مدیریت بهینه انرژی اقدام کنند اما سابقه نشان داده است که این دو مبحث به سرعت دست یافتنی نیست. این در حالی است که خیل عظیم پناهجویان افغان (بنا به برخی آمارها از ۴ تا ۶ میلیون مهاجر و برخی آمارها به ارقام بسیار بیشتری اشاره دارد )در کشور حضور دارند و ناترازی انرژی را بحرانیتر کردهاند.بیش از ۱۵ درصد از ظرفیت های برق کشور توسط این مهاجرین مصرف می شود و شاید همین مقدار مصرف گاز کشور را می توان به ایشان نسبت داد.انتظار می رود که مسئولان با انعکاس واقعیت ها، سیاست کلی را به سمت اقدامات فوری کاهش ناترازی انرژی و سپس جذب تکنولوژی و ارتقای بهرهوری سوق دهند.
۵- بازار سرمایه ، به طور خلاصه، بازار خلاقیت نهادهای مالی بهرهمند از جوانان نخبه و بازار قوانین و مقررات است. از یک سو قوانین و مقررات نباید آنقدر خشک، بی روح و غیرقابل انعطاف باشند که بازار را به کاری روتین و روزمره ( شبیه بازار پول) بدل کنند و از سوی دیگر سخت گیری در اجرای قانون( البته قوانین و مقررات مکتوب و نه مقررات نانوشته) نیز باید مورد تاکید باشد. کوه ساختن از خطاهای کوچک افرادی که چتر حمایتی ندارند و در نظر نگرفتن خطاهای بزرگ افرادی که پشتوانه سیاسی دارند و یا در مصدر امور هستند، بنیان های اعتماد را متزلزل می سازد. هنوز خاطره کتمان اطلاعات مربوط به تغییر قیمت خوراک پالایشیها و پتروشیمیها در اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ در اذهان فعالان بازار سرمایه برجسته است و عدم گزارش شفاف در خصوص مسببین آن واقعه و نحوه برخورد با آنها، اعتماد عمومی را خدشه دار کرده است.همچنین عدم انعطاف در قبال فعالیت های نهادهای مالی خلاقیت و مشتریمداری آنان را با محدودیتهایی مواجه کرده است.
خبره بازارهای مالی
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.