به نظر باید این چند هفته را هم صبر کرد تا تکلیف کابینه دولت چهاردهم روشن شده و تیم جدید مستقر شود و دست به اقدامات اصلاحی بزند؛ آنگاه میتوان گفت در روند میانمدت و بلندمدت چه تغییراتی حاصل میشود. البته این تیم طی روزهای و هفتههای اخیر سیگنالهای نسبتا واضحی را در برخی مسائل صادر کرده اما از آنجا که گوش بازار از حرف و شعار پُر شده، خیلی به این سیگنالها وزن نمیدهد و منتظر اخبار، تحولات و بخشنامههای قابل اتکاتری است.
1) پیشبینی بازار ...
بورس24 : در شرایطی به مصاف معاملات دومین روز کاری از یک هفته نیمه تعطیل میرویم که بازار شنبه متعادل آغاز کرد و طبق روال عادی برنامه هر چه از دقایق نخست بیشتر فاصله گرفت، سمت تقاضا ضعیفتر و سمت عرضه قویتر شد و در همین راستا شاخص کل با یک افت دیگر (9 هزار واحد) تا ابتدای کانال 2.2 میلیون واحد عقب نشست. ارزش معاملات کاهشی بود و با افت 16 درصدی به 2.7 همت رسید و رقمی بالغ بر 390 میلیارد تومان از بازار خارج شد. در واقع کل نقدینگی که شنبه هفته گذشته بواسطه خوشبینی به تحولات پیش رو به دل بازار زده بود، طی 5 روز کاری تالار شیشهای را ترک کرد ! واقعا عجیب است که برای بسیاری از معاملهگران تغییر و تحولات و خبرها دیگر معنا و مفهوم ندارد و تحت هر شرایطی چه در مثبتها و چه در منفیها شاهد خروج پول از بازار هستیم !! خیلی علاقه به صحبت کردن درخصوص طرح توطئه نداریم اما واقعیت به نظر میرسد دستهایی در کار است که بازار را به چنین روزی انداخته است.
به نظر باید این چند هفته را هم صبر کرد تا تکلیف کابینه دولت چهاردهم روشن شده و تیم جدید مستقر شود و دست به اقدامات اصلاحی بزند؛ آنگاه میتوان گفت در روند میانمدت و بلندمدت چه تغییراتی حاصل میشود. البته این تیم طی روزهای و هفتههای اخیر سیگنالهای نسبتا واضحی را در برخی مسائل صادر کرده اما از آنجا که گوش بازار از حرف و شعار پُر شده، خیلی به این سیگنالها وزن نمیدهد و منتظر اخبار، تحولات و بخشنامههای قابل اتکاتری است.
اما سوالی که ذهن بسیاری از فعالین بازار را درگیر کرده این است که آیا پولی برای ورود به بازار وجود دارد یا صرفا باید در انتظار خارج شدن تهمانده نقدینگی از بورس باشیم !؟ بهنظر پاسخ این پرسش کاملا واضح و روشن است. پول عجیبی بیرون بازار وجود دارد و به دقت در حال رصد کردن اتفاقات و رویدادها است و قطع به یقین با دریافت سیگنال قویتر وارد گود خواهد شد. ضمن اینکه، فراموش نکنیم که بخش مهمی از این بازار را حقوقیها اداره میکنند. و از قضا این حقوقیها به خوبی میدانند که احتمالا قرار است به زودی میز و صندلیهایی را که طی 3 سال اخیر به آن چسبیده بودند و هیچگاه از حق و حقوق و منافع سهامداران دفاع نکردند را واگذار کنند ! و لذا طبیعی است که در بازار منفعل باشند و تمایلی برای خرید و فروش نداشته باشند. البته یکی دو حقوقی این روزها عجیب فروشنده بودند که امیدواریم اثر نیاز به پول باشد و ماجرا سیاسی و بحثهای اینچنینی نباشد. بخشی دیگر هم صندوقهای اهرمی هستند که چالشهایی را برای بازار ایجاد کردند که در ادامه درخصوص بخشی از این مشکلات که قضیه امنیتی ندارد، صحبت خواهیم کرد !
در گذشته وقتی نقدینگی وارد بازار میشد، در مسیر خرید سهام قرار میگرفت و لذا حرکت این پول منجر به رشد قیمتها به هر تناسبی و بطور کل حرکت بازار میگردید. اما از زمان آغاز فعالیت صندوقهای اهرمی، به ویژه در 3 - 4 ماه اخیر، هر گاه که انگیزه برای حرکت بازار ایجاد شده، دارندگان نقدینگی از حقیقی گرفته تا حقوقیها و افرادی که دارایی تحت مدیریت دارند، ترجیح دادند اقدام به نوسانگیری روی صندوقهای اهرمی نموده و در بازه زمانی کوتاه، سود حداکثری کسب کنند و لذا همین رویکرد منجر به ایجاد مشکلاتی در بازار شده است. به نظر 3 گروه مقصر این ماجرا هستند. مقصر یا متهم ردیف اول، سازمان بورس است که طی مدت اخیر مجوزهای زیادی برای این صندوقها بدون نظارت صحیح و در نظر گرفتن عمق بازار صادر کرده و حالا گوشهای نشسته و نون و ماستش را میخورد. قسمت تلختر ماجرا اینجاست که سازمان بورس حتی تلاشی هم برای اصلاح در سادهترین بخش ماجرا که اصلاح دامنه نوسان این صندوقها باشد، نمیکند. مقصر دوم و سوم هم خود صندوقها و فعالین بازارند. به نظر معاملهگران هم کم مقصر نیستند.
بگذارید کمی قضیه را باز کنیم. تصور کنید صندوق X سهامی نظیر فولاد، شبندر، پارسان، وغدیر، خمهر، رمپنا، فاراک، غشهداب، رکیش، وپست، دامین و ... را در پرتفوی خود دارد. وقتی بازار به سراغ خرید نیمی از این نمادها نمیرود، طبیعتا ...
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.