مقداری کملطفی است که همه چیز را به تحولات سیاسی گره بزنیم. چراکه اتفاقات و رویدادهای دیگری هم رخ داده که سبب بهبود نسبی جو بازار شده است. یکی از این اتفاقات کاهش نرخ بهره و اخزاها بوده و دیگری رشد آرام دلار نیما ! ضمن اینکه برخی از شرکتها هم عملکرد ماهانه خوبی داشتند. از طرف دیگر فعال شدن دو صندوق اهرمی جدید در سمت خرید میتواند عاملی برای بسته شدن کف قیمت در بسیاری از نمادهای بزرگ و تاثیرگذار باشد.
1) پیشبینی بازار ...
بورس24 : در شرایطی به مصاف معاملات دومین روز کاری هفته میرویم که بازار شنبه با دامنه نوسان 6 درصدی آغاز کرد و از طرف دیگر فضای انتخابات و دو مرحلهای شدن آن را دیده بود. بنابراین سهامداران با گامهای لرزان وارد میدان شدند و شاهد جدال بین معاملهگران بدبین و خوشبین بودیم. جدالی که تا نزدیکی ساعت 12 با پیشتازی نسبی خریداران پیش رفت اما رسیدن نتیجه نهایی آرا و کاهش اختلاف بین نفر اول و دوم باعث شد تا فضا در دقایق پایانی بهخصوص در 30 دقیقه انتهایی بازار با عرضههای بیشتری پیش برود؛ هر چند که شاخص کل مجال برای کاهش نیافت و با رشد نزدیک به 11 هزار واحدی در ارتفاع دو میلیون و 96 هزار واحدی قرار گرفت. ارزش معاملات تحت تاثیر افزایش دامنه نوسان و زد و خورد جدی معاملهگران افزایشی بود و با رشد 12 درصدی به رقمی بالغ بر 3.2 همت رسید اما تراز نقدینگی حقیقیها منفی بود و حدود 150 میلیارد تومان پول از چرخه بازار خارج شد.
از حق نگذریم واکنش معاملهگران و سهامداران به نتایج آرا بد نبود. دلیل این مساله شاید پیشتازی نسبی جناح اصلاحطلب در زمان معاملات و امیداروی به حصول نتیجه مورد نظر در دوره دوم انتخابات بود. و البته اینکه بازار واکنش قویتری نداشت، به این دلیل است که اولا پولی برای واکنش به اخبار نمانده و دوما قدرت ریسک معاملهگران به قدری پائین آمده که بسیاری ترجیح میدهند تا حصول نتیجه قطعی و روشن شدن تفکرات اقتصادی دولت جدید، به رفتار محتاطانه خود ادامه دهند. کمی به اتفاقات 14 - 15 ماه اخیر فکر کنید. از آن ریزش دستوری و دستدرازیهای مکرر دولت به جیب شرکتها و سیاستهای پولی و ارزی بانک مرکزی گرفته تا یک جین جنگ و تحولات نظامی در منطقه و سر آخر فرود سخت رئیسجمهور ! بنابراین کمی هم باید حق داد که فعالین بازار تمرکز کافی در تصمیمگیری نداشته باشند و نگاهها به روند معاملات بشدت کوتاهمدتی باشد.
اما انتخابات روز جمعه و اخبار و تحولات پس از آن 4 پیام مهم برای کشور و اقتصاد داشت که در ادامه به این موارد اشاره خواهیم کرد و البته همین ابتدا این نکته را ذکر کنیم که نگاه ما به مسائل، سیاسی نبوده و صرفا به دنبال درک از فضای اقتصادی و اثرات این پیامها بر روند بازار سرمایه هستیم.
موضوع اول، مشارکت ضعیف 40 درصدی جامعه در انتخابات دوره چهاردهم بود. خوب است بدانید که میزان مشارکت در انتخابات سالهای 1388 تا 1403 یعنی طی 5 دوره اخیر به ترتیب 85 - 73 - 73 - 49 و 40 درصد بوده و این یک پیام واضح دارد ! در یکی از رقابتیترین انتخاباتهای ریاست جمهوری که اصلاحطلبها و اصولگرایان با همه اعوان و انصار خود در آن حضور داشتند، اکثریت ۶۰ درصدی مردم ایران از اصلاحطلب و اصولگرا عبور کردند و برایشان فرقی ندارد چه کسی در پاستور بنشیند و این یعنی باید صدای اکثریت و مشکلات آنها بهخصوص مشکلات معیشتیشان را شنید. چراکه ادامه این رویه منجر به ریزش مجدد آرا در دورههای بعدی خواهد شد. شک نکنید اگر همین بر و بچههای دهه 50 و 60 که بسیاری از مشکلات را با گوشت و پوست و استخوانشان تجربه کردند، داخل میدان این انتخابات نبودند، مشارکت در همین دوره هم اعداد و ارقام پائینتری را تجربه میکرد.
موضوع دوم، جدال طیف اصولگرای تکنوکرات یعنی قالیباف با اصلوگرای پایداری یعنی جلیلی و عدم اجماع آنها در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری بود. این موضوع میتواند دو علت داشته باشد. علت اول ولع رسیدن به قدرت و علت دوم جدا شدن طیف فکری این افراد و احذاب از یکدیگر که در نهایت باعث شد پزشکیان برنده این دعوا و ماجرا باشد و در دور اول انتخابات در جایگاه نخست بایستد. این مساله نیاز به نگاه سیاسی دارد و لذا از آنجا که ما تحلیلگر سیاسی نیستیم، خیلی این موضوع را باز نمیکنیم اما همینقدر بدانیم که ...
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.