در بازار میبینیم که با وجود برخی خبرهای مثبت باز هم بسیاری از سهامداران ریسک حضور را نپذیرفته و تمایلی به خرید ندارند. این دیدگاه ناشی از ترس نسبت به وقوع تصمیمات احتمالی تلختر توسط فردی است که قرار است بر سکان ریاست قوه مجریه بنشیند. اما واقعا بازار در این 3 سال علیالخصوص در یکسال اخیر بدترین شرایط را تجربه کرده؛ از نرخ بهره 40 درصدی و سرکوب دلار نیما گرفته تا دستدرازیهای مکرر دولت به جیب صنایع و شرکتها، اصرار بر قیمتگذاری دستوری، دو جین جنگ و سقوط یک بالگرد ... !
1) پیشبینی بازار ...
بورس24 : در شرایطی به مصاف معاملات آخرین روز کاری هفته و آخرین روز کاری فصل بهار میرویم که بازار دیروز هم با وجود خبرهایی نظیر مهلت گرفتن یکساله دو شرکت ایرانخودرو و سایپا برای خروج از ماده 141، کاهش مجدد نرخ سود اخزا، سوت پایان تصمیمگیری «بند س تبصره ۶ قانون بودجه ۱۴۰۳» به نفع بازار سرمایه، افزایش دامنه نوسان کلیه سهام (به غیر از بازار پایه) تا سطح 6 درصد از تاریخ 9 تیرماه و واریز 800 میلیارد تومان پول توسط صندوق توسعه ملی به صندوق تثبیت، خوب پیش نرفت و خونریزی و قربانی شدن سهام در راستای به جا آوردن آداب عید قربان ادامه داشت ! مدت هاست که بازار توجهی به اخبار مثبت ندارد و هر تعادلی را فرصت فروش قلمداد میکند و لذا در معاملات روز گذشته، شاخص کل با یک افت 9 هزار واحدی دیگر تا ارتفاع دو میلیون و 36 هزار واحدی عقب نشست. ارزش معاملات حول محور 2 همت در نوسان است و خروج نقدینگی از بازار بواسطه بیتفاوتی سیاستگذار به شرایط موجود ادامه دارد.
حکایت این روزهای بازار حکایت فردی است که سالها در زندان بوده و حالا با نزدیک شدن به ماهها و هفتههای پایانی برای رهایی از این وضعیت، در حال خط کشیدن روی دیوار سلولی است که مدتها در آن زندانی بوده؛ اما هیچکس نمیداند چه چیزی در انتظار بازار است و فردای انتخابات و آزادی از این فکر و خیال چه شرایطی برای او رقم خواهد خورد. اما به هر جهت شاید اتمام این بلاتکلیفی و خروج از این حصار بتواند عاملی برای تحرکات بهتر در بازار باشد. طبق خطکشی روزهای اخیر، 5 خط دیگر باقی مانده تا به روز جمعه و انتخابات برسیم و احتمالا شنبه صبح مصادف با 9 تیر ماه، بازار با دامنه نوسان 6 درصد و رئیسجمهور جدید مواجه خواهد بود.
در بازار میبینیم که با وجود برخی خبرهای مثبت باز هم بسیاری از سهامداران ریسک حضور را نپذیرفته و تمایلی به خرید ندارند. این دیدگاه ناشی از ترس نسبت به وقوع تصمیمات احتمالی تلختر توسط فردی است که قرار است بر سکان ریاست قوه مجریه بنشیند. اما واقعا بازار در این 3 سال علیالخصوص در یکسال اخیر بدترین شرایط را تجربه کرده؛ از نرخ بهره 40 درصدی و سرکوب دلار نیما گرفته تا دستدرازیهای مکرر دولت به جیب صنایع و شرکتها، اصرار بر قیمتگذاری دستوری، دو جین جنگ و سقوط یک بالگرد ... !
در دورهای قرار داشتیم / داریم که بیتدبیری و بیکفایتی در تصمیمگیریهای کلان اقتصادی در مورد شرکتها به اوج خود رسید. البته طرز تفکر افرادی همچون جلیلی، زاکانی و یا قاضیزاده با مشاورین جاهلی همچون جبرائیلی میتواند ضربه دیگری به بدنه نحیف و آسیبدیده بازار باشد و اتفاقا معتقدیم یکی از دلایل قرار گرفتن بازار در مسیر افت و قفل شدن، ناشی از ترس رسیدن به قدرت طرز تفکر همین افراد است. سیاستگذار نشان داده که همواره برگهایی برای ضربه زدن بیشتر به اقتصاد دارد اما واقعا چیزی که این مدت تجربه کردهایم، سختترین و تلخترین اتفاقات برای اقتصاد و بازار بوده است.
اما مجددا به بحث انتخابات میرسیم. نزدیک به یک ماه از سانحه فرود سخت میگذرد و بازار همواره درگیر این موضوع بوده و ناچارا این چند روز را هم باید تحمل کرد تا بلکه با روشن شدن رئیسجمهور جدید، فضا کمی تغییر کند. اما دوشنبه شب نخستین مناظره نامزدهای انتخاباتی برگزار شد. تا پیش از این برنامه تصور میکردیم که جدال این افراد با یکدیگر و مطالبی که مطرح میشود میتواند کمی هیجان ایجاد کرده و عاملی برای تحرک بیشتر در بازار باشد اما انصافا 4 ساعت وقت و زمان صرف برنامهای شد که خروجی خاصی نداشت. از برنامهریزی ضعیف صدا و سیما و نحوه زمانبندی برای پاسخ به پرسشها گرفته تا کاندیدهایی که نهتنها پاسخگوی سوالات مطرح شده کارشناسان نبودند که در بیان اعداد و ارقام هم حرفی برای گفتن نداشتند و صرفا در برخی از پارتها به گیج یکدیگر رفتند.
به قول دوستی، شاید بتوان پذیرفت که هر یک از این افراد به دلیل مشغله کاری که دارند، خیلی روی مباحث اقتصادی نظیر نقدینگی و تورم و کسری بودجه و ... مسلط نباشند اما اینکه مشاورین این افراد هم اطلاع کافی از چالشهای فعلی کشور نداشته باشند و نامزدها را به اندازه کافی برای پاسخگو بودن، ساپورت و هدایت نکنند، به هیچوجه پذیرفتی نیست ! تصور کنید ...
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.