بازار سرمایه در ماه های سپری شده از سال جاری به شدت تحت تاثیر ریسک های سیتماتیک بود. از ابلاغیه معروف دولت در خصوص نرخ خوراک پتروشیمی ها به متر مکعبی 7000 تومان بگیر تا چهار برابر شدن عوارض صادراتی فولاد و مس و در ادامه قطع برق صنایع ، جنگ حماس و اسرائیل و افزایش نرخ رسمی بهره بانکی به 24 درصد (غیر رسمی 30 درصد) و سیاست انقباظی بانک مرکزی؛ همه این رخدادها دست به دست هم داد تا دارایی سهامداران در بورس دست کم 30 درصد پایین تر از اول سال قرار بگیرد.
بورس24 : بازار سرمایه در ماه های سپری شده از سال جاری به شدت تحت تاثیر ریسک های سیتماتیک بود. از ابلاغیه معروف دولت در خصوص نرخ خوراک پتروشیمی ها به متر مکعبی 7000 تومان بگیر تا چهار برابر شدن عوارض صادراتی فولاد و مس و در ادامه قطع برق صنایع ، جنگ حماس و اسرائیل و افزایش نرخ رسمی بهره بانکی به 24 درصد (غیر رسمی 30 درصد) و سیاست انقباظی بانک مرکزی؛ همه این رخدادها دست به دست هم داد تا دارایی سهامداران در بورس دست کم 30 درصد پایین تر از اول سال قرار بگیرد.
آن هم سالی که پیش بینی می شد این بازار سرمایه گذاری محملی باشد برای جذب سرمایه و ارزش معاملات در آن هم به طور متوسط 10 همت در روز باشد اما رفتار دولت شرایط برعکسی برای این بازا رقم زد.
در این شرایط بغرنج همه بازیگران بازار سرمایه وظایف و نقش های تعریف شده ای داشتند ، از سهامدار خرد بگیرد که هر روز در کارزارهای محتلف به دخالت دولت در بورس اعتراض می کردند تا مدیران بازار که در پشت صحنه تلاش می کردند تا این ریسک ها را دانه به دانه از سر بازار دور کنند.تلاش هایی که سبب شد مصوبه افزایش نرخ خوراک لغو شود و عوارض صادراتی هم آن طوری که دولت می خواست افزایش پیدا نکند.
با این حال همچنان انگشت انتقاد برخی ذی نفعان بازار به سوی مدیران بازار نشانه رفته و می رود.بدون آن که ارزیابی دقیقی از موقعیت بازار و مدیران آن وجود داشته باشد.
علامت سوال هایی که سعی شده در این گزارش به آن پاسخ داده شود.
* بازار سرمایه در ماه های گذشته شاهد شرایط خاصی بود از افزایش نرخ خوراک پتروشیمی ها به مترمکعبی 7000 تومان که در نهایت لغو شد تا جهش بهره مالکانه و عوارض صادراتی مس و فولاد ؛ مواجهه مدیران بازار با این ریسک های سیستماتیک چگونه بود؟
علیرضا قدرتی رئیس هیات مدیره سبدگردان هیوا : بررسی و سنجش رفتار و سیاست گذاری مدیران فعلی سازمان با ادوار گذشته نشان می دهد که در برخی از موارد دارای محاسن و نکات مثبتی هستند که در گذشته کمتر دیده می شد و در برخی از موارد هم نکات منفی دیده می شود که در سایر دوره ها کمتر بود. مدیران فعلی سازمان در موضع حمایت از سهامدراان خرد عملکرد مطلوبی داشتند و سازمان نقش بیشتری را در احقاق حقوق سهامداران خرد ایفا کرده است. بطور مثال در مقابله با ناشران برخی از تصمیمات و حکم هایی که دادند در جهت منافع سهامداران خرد بود. همچنین در حوزه مواجهه با نهادهای دولتی و حاکمیتی با توجه به توانمندی ها و ابزارهای سازمان می توان به آن نمره قبولی داد. ضمنا در زمینه تغییر نرخ خوراک پالایشگاه ها سازمان پیگیری های زیادی انجام داد که در دوره های قبل با این شدت پیگیری نمی شد. همچنین در خصوص تغییر تسعیر در شرکت های صادرات محور و تولیدکننده و عرضه کننده در بورس کالا و حمایت سازمان از ادامه عرضه محصولات در بورس کالا تلاش های سازمان مثال زدنی بود.
همایون دارابی مدیر عامل سبدگردان داریوش: ما باید چند چیز را صراحتا بدانیم. نخستین مساله اینکه که رییس سازمان براساس قانون بازار سرمایه در جایگاهی قرار گرفته که اختیارات و الزامات این مسوولیت به وی داده نشده است. یعنی رئیس سازمان امکانات و اختیاراتش حداکثر در اندازه یک معاون وزیر اقتصاد تعریف شده است که آن هم به دلیل ساختار خاص سازمان بورس به اندازه جایگاه معاونت اقتصادی یا رئیس گمرک و سازمان مالیاتی نیز نیست. در واقع رئیس سازمان نیازمند اختیارات و جایگاه مهمتری در حد و اندازه رئیس کل بانک مرکزی است تا بتواند اولا تعادل میان بازار پول و سرمایه را حفظ کند و دوم در برابر تصمیمات مخربی که ممکن است در دستگاههای مختلف اجرایی گرفته شود توان مقابله و حفظ منافع سهامداران را داشته باشد. الان می بینم یک تصمیمی در وزارت نفت گرفته می شود یا حتی در سازمان برنامه و بودجه در قالب لایحه بودجه سالانه تصمیمی راهی مجلس می شود. عملا در هیچ مرحله ای از سازمان نظری گرفته نمی شود یا سازمان امکان وتو را ندارد. در نهایت وقتی این تصمیم مثل تصمیم قیمت خوراک به اجرا در می آید تازه با فشار افکار عمومی از سوی سهامداران سازمان می تواند واکنش نشان بدهد که آن هم در یک دایره اختیارات محدودی است که عملا به تحرکات شخصی و ارتباطات خارج از ساختار بروکراتیک رئیس سازمان متکی است. لذا تا زمانی که اختیارات و جایگاه قانونی رئیس سازمان در محدوده کنونی است و دستگاههای دیگر ملزم به اخذ نظر سازمان در مورد مصوبات یا بخشنامه ها یا طرحهای مجلس و لوایح دولت نیستند واقعا کار زیادی از دست رئیس سازمان بر نمی آید مگر اینکه بخواهد استعفا بدهد که ما هیچ دستگاهی را در کشور نداریم که رئیسش به اندازه سازمان بورس استعفا داده باشد که به نوعی ناشی از فشارهای وارده به روسای سازمان از یک سو و نبود اختیارات کافی است. در اصلاح قانون بازار سرمایه باید هدف اول ارتقا جایگاه رئیس سازمان باشد. عضویت رئیس سازمان در هیات دولت یا تغییر جایگاه رئیس سازمان از سلسله مدیریتهای کنونی وزارت اقتصاد دارای اهمیت است.
محسن موسوی مدیر عامل تامین سرمایه امید: درخصوص اتفاقات منفی که دولت در بازار سرمایه از طریق تغییر نرخ خوراک و عوارض صادراتی فولاد و محصولات معدنی و ... ایجاد کرده، در دولت جایگاه و نقش بازار سرمایه در اقتصاد پررنگ نبوده و پی در پی پیشنهاد بسته شدن انواع بورس ها از طرف دولتمردان ارائه شده است. به نظر خود رئیس جمهور حمایت بهتری از بازار سرمایه داشته، و لااقل درخواست های منفی ارائه نکرده است. جایگاه سازمان بورس در مقابل نهاد موازی بازار پول، یعنی بانک مرکزی به هیچ عنوان قابل قیاس نیست و اثرگذاری آن در حد صفر می تواند تعبیر شود.
چه اینکه پس از هر اتفاق منفی صرفا به سوگ بازار نشسته ایم. اقتصاد کشور پی در پی دستخوش حملات مختلفی از تغییرات نرخ بهره گرفته تا خبر بسته شدن بورس کالا قرار دارد و حال نیز جنگ های خاورمیانه و اروپا را داریم. لذا بازار سرمایه نیز با ابهامات بسیار دست در گریبان است.
فرهنگ حسینی مدیر عامل هلدینگ سرمایه گذاری امیر: سازمان بورس در دوره اخیر در خصوص موضوعات مختلف از جمله تصویب قانون بودجه و همچنین اقدامات وزراتخانه های مختلف، رویکرد بسیار فعالانه ای داشت. در دو سال اخیر، سازمان بورس دو نوبت در خصوص قیمت گاز پتروشیمی ها ورود نمود و پیگیری سازمان بورس به منطقی نمودن فرمول و قیمت کمک شایانی کرد. تعرفه های صادراتی نیز در نوبت وضع شد که با پیگیری صنایع و سازمان بورس، اصلاح گردید. همچنین در خصوص اصلاح قیمت ها و حفظ و تداوم حضور کالاها در بورس کالا اقدامات موثری نموده است. خودرو پس از سال ها در بورس کالا عرضه شد که با نظر شورای رقابت خارج شد. اقدامات در راستای معافیت مالیاتی و تجدید ارزیابی نیز در افزایش سرمایه گذاری شرکت ها و واقعی شدن ارزش ها موثر بوده است. همچنین اعطای مجوز کارگزاری و مقررات زدایی در حوزه بازارگردانی، اقدام موثری بوده است.
عظیم ثابت دبیر کل کانون کارگزاران بورس اوراق بهادار: بورس خودش علت مشکلات نیست. بورس معلول تصمیماتی در سطح اقتصاد کلان ، مسائل سیستماتیک ، قضایای بیرونی از بازار و تصمیمات دولت است و اینکه خود سازمان را مقصر مشکلات بازار بدانیم، نه اینگونه نیست. فرض کنید که سازمان وظایف مشخصی مانند، بحثهای نظارتی، حمایتی، متولیگری اصلی بازار، تصمیم گیری و نظارت در اختیار دارد، باید در فضای کلی این را ببینیم اگر به عنوان مثال نرخ سود بانکی یا نرخ سود بین بانکی افزایش پیدا کند، این سیگنال به نوعی به بازار مخابره میشود که مثلا نرخ ریسک افزایش پیدا کرده است، یعنی سرمایه گذاری بدون ریسک خیلی جذابتر شده است. طبیعتا ریسک ورود به بازار سرمایه دچار مشکل میشود و منابع به سمت بانکها یا صندوقهای سرمایه گذاری فیکس یا همان درآمد ثابت منتقل می شود. این مواردی است که باید در سطح کلان بررسی شود و باید مثلا در شورای پول و اعتبار و در نهایت شورای عالی بورس دربارهی این موارد تصمیم بگیرد. چرا که وزیر اقتصاد هم در شورای پول و اعتبار و هم در شورای عالی بورس سمت دارد و باید توازنی بین اینموارد اقتصادی در بازار پول و سرمایه ایجاد کند.
امیر تقی خان تجریشی مدیر سرمایه گذاری گروه مالی فیروزه: مستقل کردن بازار سرمایه از نهادهایی که عملا تعلقی به این بازار ندارند، بسیار مهم است. یکی از مثالهای مهم ، بحث ارزشگذاری است ، بسیاری از نهادهای بیرون بازار سرمایه روی کارشناسان رسمی دادگستری تاکید دارند. همین تاکید در بازار سرمایه و نهادهای تحت نظارت سازمان بورس هم شکل گرفته در حالی که ، طبق قانون بازار سرمایه و ابزارهای مالی سال ۸۴ و ۸۸ ، می توان عملا از ظرفیت تامین سرمایهها و مشاور سرمایه گذاریهای تحت مجوزسازمان بورس استفاده کرد و به این نهادها همان اعتبار را بدهیم که به کارشناسان رسمی دادگستری داده میشود. سازمان براساس سابقه و عملکرد حد نصابهایی که برای صندوقها میگذارید که به جای اینکه ریسک را کاهش دهد، افزایش میدهد و صندوقها نمیتوانند طوری که خودشان فکر میکنند در بهترین اوراق و بهترین ترکیب سرمایهگذاری کنند. این محدودیتها باعث میشود که عملکرد صندوق ها کاهش و ریسکشان افزایش پیدا کند و البته صندوق باید بتواند این موارد را به اطلاع عموم به صورت شفاف برساند. در بحث قیمتگذاری دستوری صدای سازمان باید بهتر به هیئت دولت برسد ، رئیس سازمان بورس باید در هیئت دولت حضور داشته باشد که بتواند موضوع قیمتگذاری دستوری و صدماتی را که به ساختار اقتصادی کشور میرساند برای تصمیمگیران پررنگ و روشن کند. در خصوص عرضه خودرو در بورس کالا دیدیم که حتی تا لغو عرضه در بورس کالا پیش رفت. این مواردی است که جا دارد که سازمان بورس محکم از وظیفه بنیادی که بر عهده آن گذاشته شده ، دفاع کند.
نوید اختری زاده کارشناس بازار سرمایه: هرچند نزول بورس ناشی از تصمیمات دولت و مجلس است اما صیانت از حقوق و منافع سهامدار و بورس نیز در دستور کار هیئت مدیره سازمان بورس قرار ندارد.
سرکوب نرخ ها در بخش کالا و خدمات حاصل تصمیمات مشترک دولت و مجلس بوده که بر ریزش ارزش سهام شرکت ها تاثیر داشته و به عملکرد سازمان بورس مرتبط نمی شود اما سازمان بورس و هر رئیسی در این سازمان که سکاندار بوده است قطعاً در بضاعت خودش تلاشهایی داشته و نباید به این قائل بود که عشقی تلاشی نکرده اما شرح وظایفی در این سازمان دارد که مهمترین آن صیانت از حقوق سهامداران است.
*علت رکود بورس چیست؟
علیرضا قدرتی رئیس هیات مدیره سبدگردان هیوا: برخی از عوامل رکود فعلی بورس اثرات حادث شده و جدید هستند و برخی دیگر به دلایل قدیمی تر برمی گردند که بطور مزمن دامن بازار را گرفته اند. مهمترین دلیل دخالت های نابجای نهادهای مالی غیرمرتبط با بازار سرمایه است و حقوق حقه سهامداران به طور کامل از طرف آن ها به رسمیت شناخته نشده است. عواملی مانند قیمت گذاری دستوری، تعیین نرخ ارز دستوری و بحث خروج برخی از محصولات از بورس کالا مانند خودرو ضربات جبران ناپذیری را بر پیکره بازار سرمایه وارد کرده است. از طرفی اتفاقات جدید مانند ریسک های سیاسی منطقه از دیگر عوامل رکود بورس به شمار می رود.
نوید خاندوزی کارشناس بازار سرمایه: قطعا عوامل متعددی دست به دست هم دادند تا شرایط فعلی به وجود آید. به نظر من مهمترین عامل عملکرد دولت در سیاست گذاری هاست. طی یک سال اخیر دولت با تصمیمات غیرمنطقی نگذاشته که آب خوش از گلوی سهامدار پایین رود. عواملی مانند نرخ خوراک، عوارض صادراتی، خروج برخی محصولات از بورس کالا و نرخ گذاری های دستوری و یک سلسه تصمیمات اشتباه دولتی باعث بروز این بی اعتمادی شده است و جریان پول هم محاسبه گر است و دنبال جایی است که بتواند بیشترین بازدهی را با کمترین ریسک به دست بیاورد. بی اعتمادی به بازار سرمایه موجب شده تا با کوچکترین رفتار منفی، سهامدار تصمیم به خروج بگیرد. زیرا می داند کسی از منافعش حمایت نمی کند. مهمترین عاملی که می تواند این رفتار را برعکس کند حتما تغییر رفتار دولت در مواجهه با سیاست گذاری هایی که دارد است.
همایون دارابی مدیر عامل سبدگردان داریوش: در مورد وضعیت کنونی بازار می دانیم که بازار در سه تله گیر افتاده؛ تله اول قیمت گذاری دستوری است تله دوم نرخ غیر واقعی ارز تحمیلی به شرکتهای بورسی و تله سوم نرخ عجیب و غیر منطقی بهره است. امروز شما در همه دنیا می بنید الاکلنگ نرخ بهره و شاخص بورس برقرار است یعنی در آمریکا نرخ بهره بالا می رود از آن سو بورس نیویورک با ریزش شدید قیمتها مواجه می شود یا در هر بورس دیگر.
میثم فدایی مدیرعامل تامین سرمایه دماوند: در حال حاضر مهمترین و اولین عامل بالا بودن نرخ بهره بدون ریسک است که رکود در همه بازارها از جمله بازار سرمایه ایجاد کرده است.
سیاوش وکیلی معاون اجرایی کانون نهادهای سرمایه گذاری: اتخاذ سیاستهای انقباضی از سوی بانک مرکزی با هدف کنترل تورم که عمدتاً از طریق کنترل ترازنامه انجام شده، عطش نقدینگی بانکها را افزایش داده و بنابراین پیشنهاد نرخهای بالاتر از سوی بانکها ناگزیر شده. همین مساله در نهایت بازده صندوقهای درآمد ثابت را هم افزایش داده، به طوری که بازده برخی از این صندوقها بالای ۳۰ درصد بوده و حتی معدود صندوقهایی بیش از ۴۰٪ در یک سال بازدهی داشتهاند. این مساله دقیقا برابر با سهامی است که p/e زیر ۳ داشته باشد که عملا در بازار بین سهام DPS محور چنین گزینهای پیدا نمی شود.
مسائل ژئوپلیتیک و تنشهای منطقهای تقاضای داراییهای امن مانند طلا را افزایش داده و موجب جذب نقدینگی به این بازارها میشود. برای مثال از روز ۱۵ مهر با آغاز جنگ فلسطین، صندوقهای طلا بیش از ۱۰۰۰ میلیارد تومان جذب نقدینگی از افراد حقیقی داشتهاند. از سوی دیگر، گزارش اخیر مرکز پژوهشها در خصوص کسری بودجه سال جاری، ۵۸۰ همت کسری برای دولت برآورد کرده که ۲۰۰ همت از آن مربوط به تبصره ۱۴ است. کسری بودجه، می تواند ریسکهای سیستماتیکی مانند دستاندازی به سود شرکتها را به بازار تحمیل کند. همچنین اهتمام دولت به انتشار اوراق با نرخهای بالا نیز میتواند جاذب نقدینگی از بازار سهام باشد.
اعتماد به بازار اگرچه مدتهاست به یک کلیشه تبدیل شده اما به قول راجر فارمر، اقتصاددان برجسته آمریکایی، در کتاب "اقتصاد چگونه کار میکند؟" اعتماد عاملی است که چون کمّی نمیشود، در مدلسازیها لحاظ نمیشود اما تا زمانی که نباشد پولی وارد آن بازار نخواهد شد. افزایش انواع ریسکهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک در ماههای اخیر بویژه بعد از اتفاقات اردیبهشت ماه، باعث شده تا ارزش دلاری بازار سرمایه با وجود عرضه شرکتهای جدید و ثبات نسبی دلار، بیش از ۵۰ میلیارد دلار از روز ۱۷ اردیبهشت تا به امروز کاهش یابد.
عظیم ثابت دبیر کل کانون کارگزاران بورس اوراق بهادار: در سطح کلان باید ریاست محترم سازمان و شورای عالی بورس دقت کنند و سیستمی را به کمک دولت و بانک مرکزی طراحی کنند که مشکلات نرخ خوراک، تسعیر ارز ، معافیت مالیاتی فولاد و معادن را حل کنند. سازمان با هم افزایی با کانون ها و مجلس تا جایی توانسته این موارد را مطرح و یا رفع کند. باید حواسمان به همه این جوانب باشد، وقتی ما نرخ ارز را به صورت دستوری پایین نگهمیداریم به صادرات ضربه میزنیم، بخش صادرات غیر نفتی کاهش پیدا میکند، ارز آوری را دچار مشکل میکند. در مواقعی که سازمان توانسته است بیشتر لابی گری کند بیشتر چانه زنی کند و در واقع تصمیم گیران را برای برخی موارد مانند نرخ خوراک و بهره مالی و نرخ عوارض صادراتی قانع کند، تصمیم گیری شورای پول و اعتبار برای ممانعت از افزایش نرخ سود بانکی برای بازار بهتر بود، در حال حاضر نقدینگی فعالان بازار و سایر کسانی که منابع دارند متاسفانه در بانکها و صندوقهای با درآمد ثابت قفل شده و یکی از دلایل کم تحرکی بازار این است که منابع از بازار کوچ کرده است و متاسفانه به جایی رفته که برای فعالیتهای مولد مورد استفاده قرار نمی گیرد.
هاشم ذوالفقاری کارشناس بازار سرمایه: به دلیل رکود اقتصادی، افزایش نرخ تورم و افزایش بهای تمام شده تولید، شرکت ها نیز طرح های توسعه ای نداشته و همین موضوع باعث شده تا بورس جذابیت خود را از دست دهد. همواره قیمت گذاری دستوری به عنوان یک آسیب و آفت در اقتصاد ایران محسوب شده و از سویی دیگر نرخ بالای بهره بانکی و اوراق نیز از جذابیت سهام شرکت ها کاسته است. نرخ خوراک، قیمت سوخت، بهای برق و.... که به صورت دستوری از سوی دولت به مجتمع های تولیدی ابلاغ شده و از آنجایی که یارانه ای برای این بخش نیز در نظر گرفته نمی شود، کاهش سودآوری و نبود سودآوری را برای توسعه به همراه آورده است. نبود طرح توسعه ای نیز به خروج سرمایه گذار منجر شده و جذابیت بازار سرمایه از را از بین برده است. نهاد های نظارتی نیز تنها به رفع مشکلات برای بازه زمانی چند هفته اندیشیده تا رضایت نسبی و منافع بخشی از ساختار را به دست آورند.
نوید اختری زاده کارشناس بازار سرمایه: تصمیمات و مصوبات ناگهانی برای درمان کوتاه مدت نه تنها در بخش های دیگر بلکه به بازار سرمایه نیز سرایت کرده است.
بازدید رئیس دولت سیزدهم قبل از برگزاری انتخابات ریاست جهموری از شرکت بورس همچنان در اذهان عمومی و سهامداران به خاطر هست.
در آن بازه زمانی نیز روند حرکتی شاخص شرایط مساعدی نداشت و ایشان با حضور در ساختمان شرکت بورس، بازار سرمایه را اولویت دولت خود اعلام کرد.
طی سال های اخیر از سمت فعالان اقتصادی به ویژه بخش خصوصی و سهامداران تلاش زیادی صورت گرفت تا در حوزه سیاست گذاری اقتصاد کلان، مصوبات لغو و بازنگری شود اما در واقعیت نتیجه دیگر به دست آمد.
بازار سرمایه هرگز اولویت دولت نبوده به طوری که منافع سهامداران خرد نیز لحاظ نمی شود.
*سهم نرخ سود بانکی در این برهه چقدر است؟
علیرضا قدرتی رئیس هیات مدیره سبدگردان هیوا: افزایش نرخ سود بانکی که جدی ترین رقیب بازار سرمایه است نیز در این رکود نقش مهمی داشته اشت.
نوید خاندوزی کارشناس بازار سرمایه: در مورد نرخ سود با چالش خاصی مواجهیم. یکی از این چالش ها اقتصادی و فنی است که به کسری بودجه دولت مربوط می شود. دولت به دلیل تورم، حاضر به لحاظ کردن منطقی نرخ ارز در بودجه نیست و فشار را بر انتشار اوراق وارد کرده است. با وجود اینکه این راه حل کوتاه مدتی است و در بلند مدت جواب نمی دهد اما به هر حال دولت در حال تکرار آن است. انتشار اوراق یعنی نرخ سود. بنابراین نرخ سود نمی تواند کاهش یابد.
همایون دارابی مدیر عامل سبدگردان داریوش: نرخ بهره تنظیم کننده جریان نقدینگی میان بازارهاست. اگر این نرخ بهره بالا را در کنار سیاست انقباضی بگذاریم که متاسفانه بانکها عملا قفل شده و سرمایه در گردش کافی در اختیار بنگاهها نمی گذارند و از آن سمت عملا تسهیلاتی برای طرحهای توسعه ای پرداخت نمی کنند وضعیت حاد کنونی نقدینگی در بازار سرمایه قابل توجیه است. وقتی شما به سادگی می توانید نرخهای موثر 27تا 30درصد در نظام بانکی بدون ریسک دریافت کنید یعنی نرخ متناظر آن در موقعیتهای دارای ریسک می بایست 45تا 50درصد باشد که چنین موقعیتهایی کم رخ می دهد لذا نقدینگی در نظام بانکی رسوب کرده و وارد بازار نمی شود و بنگاههای و افراد هم با توجه به نیاز به نقدینگی اقدام به فروش و خروج پول از بازار می کنند.
فرهنگ حسینی مدیر عامل هلدینگ سرمایه گذاری امیر: چالش اصلی بازار در حال حاضر نرخ بهره بالا و روند ضعیف قیمت های جهانی است که در کنار ثبات دلار در شرایط تورمی، سبب کاهش سود حقیقی شرکت ها شده است.
عظیم ثابت دبیر کل کانون کارگزاران بورس اوراق بهادار: دغدغه دولت کنترل تورم از طریق افزایش نرخ سود بانکی است. این را باید بدانند که کنترل تورم در کشور با افزایش نرخ سود بانکی محقق نمیشود. وقتی نرخ تورم عددهای بالایی نزدیک به ۴۵ تا ۵۰ درصد است نرخ سود بانکی ۲۵ تا ۳۰ درصد نمیتواند مانع این شود که ما تورم را کنترل کنیم. باید حواسمان به تولید باشد، رشد تولید با افزایش نرخ سود بانکی منافات دارد، یعنی تامین مالی بنگاهها دچار مشکل میشود.
*اگر شما رئیس بورس بودید چه می کردید؟
علیرضا قدرتی رئیس هیات مدیره سبدگردان هیوا: در یک سال اخیر تغییرات جدی در دستورالعمل های بازار در خصوص تغییر ساعت معامله، تغییر دامنه نوسان بازار و حد نصاب صندوق های با درآمد ثابت ایجاد شد که به اعتماد سهامداران لطمه زد. تلاش می کردم تا ذهنیتی که به غلط از سازمان در خصوص عدم حمایت از سهامداران به وجود آمده، را از بین ببرم و ارتباط بیشتر و بهتری با فعالان بازار سرمایه برقرار می کردم.
همایون دارابی مدیر عامل سبدگردان داریوش: در مورد اقداماتی که رئیس سازمان الان می تواند انجام بدهد یک بخشی به برقراری دیالوگ و گفت و گو میان فعالان بازار و رئیس سازمان و دیگر مدیران سازمان باز می گردد. دو طرف نباید هیچگاه باب گفت و گو را ببندند و باید دیالوگ برقرار باشد تا انتظارات غیر منطقی کنار برود.فعالان بازار باید این مساله که اختیارات سازمان چقدر است را درک کنند. از سویی هم باید به ساختار پاندولی سازمان توجه کنند که به طور کامل یک سازمان دولتی یا سازمان عمومی و مردمی نیست و چیزی در بین این دو است لذا انتقادات بی دلیل تنها وجه دولتی بودن سازمان را تشدید می کند. از سوی دیگر سازمان باید از اختیارات خودش و همچنین ابزار محدودش برای تاثیر گذاری بر مراکز تصمیم سازی استفاده کند و حضور بیشتری در این مراکز داشته باشد. سازمان از ضعف مطالعات قوی علمی رنج می برد. علی رغم منابع مالی مناسبی که دارد فاقد مراکز پژوهشی لازم است و این ضعف باعث الکن شدن زبان سازمان می شود. در همین حال سازمان همواره از مساله مرتبط دانستن فراز و فرود بازار و شاخص به سازمان آسیب دیده است. به نظر من رئیس سازمان می بایست خط قرمز میان خود و شاخص و تحولات قیمتی بازار را حفظ کند و یکبار برای همیشه این مساله که قیمت و شاخص به سرمایه گذاران ارتباط دارد نه سازمان را عملی نشان بدهد. در همین حال سازمان می بایست در دیپلماسی عمومی و فرهنگ سازی و تبلیغ با اتکا منابعی که دارد نقش بیشتری ایفا کند.
میثم فدایی مدیرعامل تامین سرمایه دماوند: یکی از مواردی که در بازهای به آن نیاز داشتیم، وجود سخنگو از سازمان بود، تا در مقابل برخی اتفاقات واکنش شفاف و سریع نشان دهد که البته طی چند ماه اخیر این موضوع با انتصاب سخنگو در سازمان حل شد. برخی بازارگردانها در حسابهایشان به جز سهم، اصلا وجوه نقدی ندارند. باید قوانینی اعمال شود که اگر بازار گردان نمادی فقط سهم داشت از برخی قوانین معاف شود تا زمانی که ناشر بتواند ، نقدینگی تزریق کند.
از طرفی سقف برخی از صندوقهای بزرگ پر شده است که باید به آنها افزایش سقف داده شود تا بتوانند منابع برای بازار تزریق کنند. در خصوص عرضه اوراق دولتی هم ترتیب خاصی برای فروش اوراق وجود ندارد، عمدتا این اوراق در نیمه دوم سال عرضه می شوند و این موضوع برای شرایط بازار مناسب نیست و از طرفی نرخ بهره را افزایش می دهد. به این موضوع دقت کنیم، نباید سیاستهای دولت را در هر شرایطی به بازار سرمایه پیوند بزنیم، همه چیز در بازار سرمایه لزوما به دولت وابسته نیست، بازار باید راه خود را از برخی اخبار و مسائل جدا کند.
محسن موسوی مدیر عامل تامین سرمایه امید: سازمان بورس به نظر جایگاهی در بودجه ریزی دولت نداشته، و دولتمردان هیچ اهمیتی به اثرات منفی و مخرب برخی تصمیمات خود بر بازار سرمایه قائل نیستند. لذا باید نقش پررنگی برای تصمیمات اقتصادی دولت برای سازمان بورس ترسیم شود تا بتواند از اثرات مخرب تصمیمات منفی اقتصادی پیشگیری شود و مانند بانک مرکزی از استقلال نسبی و قدرت نسبی برخوردار باشد. لذا اگر منصوبان سازمان بورس از جایگاه بالایی در تیم اقتصادی دولت برای تصمیم گیری ها برخوردار باشند می توانند آثار سوء تصمیمات منفی را تقلیل داده و منافع سهامداران را یدک بکشند.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.