به نظر میرسد 4 عامل: افزایش نسبی حجم معاملات، تغییر مالکیت سهام (از کد معاملهگران حقیقی به حقوقی)، نزدیک شدن شاخص به کف 1.960 هزار واحدی مرداد ماه و رشد دلار بتواند به مرور بازار را از زیر بمباران و حملات موشکی فروشندهها خارج کند. البته موارد یاد شده الزاما تغییر مسیر قطعی را رقم نمیزند اما به هر جهت میتواند فضا را تا حدودی تعدیل کرده و بهبود بخشد.
1) پیشبینی بازار ...
بورس24 : بورس تهران معاملات سومین روز کاری هفته را تحت تاثیر برگزاری جلسه صبحگاهی شرکت بورس با برخی از حقوقیها و فعالین بازار با تعادل نسبی آغاز کرد و حتی با گذر از دقایق ابتدایی، طرف تقاضا شرایط بهتری گرفت اما با گذر از نیمه نخست بازار، باری دیگر ضعف طرف عرضه آشکار کرد و باری دیگر فروشندگان با رنجهای منفی (ضعیفتر از 2 روز قبل) توپ و میدان را به دست گرفتند. البته در دقایق پایانی تلاشهای مجددی برای جلوگیری از شدت گرفتن فشار فروش صورت گرفت اما آنچنان که باید و شاید امیدوارکننده نبود و با وجود رخسار مثبت شاخص (تحت تاثیر بلوکزنی در نمادهای شاخصساز و حفظ ظاهر) طیف وسیعی از نمادها با افت قیمت به کار خود خاتمه دادند.
ارزش معاملات روز گذشته نسبت به بازار یکشنبه با افت نزدیک به 20 درصدی به 4.4 همت رسید و نشان داد که با وجود جذابیت قیمتها اما خریداران جرات برای ورود به میدان را ندارند. البته این حجم برای بازاری که طی 3 روز افت زیادی را تجربه کرده رقم چندان بدی نیست. جالب است بدانید که 3 روز ابتدایی هفته رقمی بالغ بر 2.5 همت پول از بازار خارج شده (تغییر مالکیت حقیقی به حقوقی) که نشان از ترس و نگرانی طیف وسیعی از معاملهگران خرد دارد. بازار روزهای سختی را پشت سر میگذارد و تحولات سیاسی و سایه جنگ درست در زمانی که بازار میبایست روی پای خود میایستاد، او را کلافه و گوشهگیر کرده است.
به نظر میرسد 4 عامل: افزایش نسبی حجم معاملات، تغییر مالکیت سهام (از کد معاملهگران حقیقی به حقوقی)، نزدیک شدن شاخص به کف 1.960 هزار واحدی مرداد ماه و رشد دلار بتواند به مرور بازار را از زیر بمباران و حملات موشکی فروشندهها خارج کند. البته موارد یاد شده الزاما تغییر مسیر قطعی را رقم نمیزند اما به هر جهت میتواند فضا را تا حدودی تعدیل کرده و بهبود بخشد. این روزها پرسشی که در ذهن بسیاری از فعالین بازار مطرح میشود این است که چرا هر بار خبر از جنگ و درگیری در منطقه و خاورمیانه میشود، بازار به سرعت با رفتارهای هیجانی سقوط میکند ؟!
پاسخ این مساله بسیار ساده است. مقصر اصلی وضعیت بورس که در عین مفت بودن قیمت سهام شرکتها، تنشها و درگیریهای منطقه را با جزئیات کامل رصد میکند، تحریمهای سایر کشورها را پیشخور میکند، اتفاقات منطقهای را به تفکیک روی نمادهای دلاری و ریالی اعمال میکند و به هر اتفاق مثبتی از جمله رشد دلار و کامودیتیها و تحولات مثبت در کدال بیتفاوت است، سیاستگذار، دولت و نهاد ناظری است که باعث شده تصمیمات نسنجیده و مدیریت دستوری اقتصاد، هر صاحب سرمایهای به آن میزان به این بازار بیاعتماد شود که عطایش را کلا به لقایش ببخشد.
فقط کافی است نگاهی به رفتار سهامدار عمده (50 درصدی) شرکت مخابرات ایران (توسعه اعتماد مبین) داشته باشید که روز یکشنبه درست در زمانی که بازار زیر بار فشار سنگین روانی فروش قرار داشت، اقدام به تشکیل صف فروش در نماد اخابر کرد و با ایجاد پیکان منفی در بخش سهامداران بالای یک درصد نشان داد که چه هدفی را دنبال میکند ! توسعه اعتماد مبین در تماسی اعلام کرد که فروشنده اخابر نیست و تیک قرمز فروش در صفحه سهامداران مخابرات ناشی از سهام وثیقه متعلق به مبین نزد بانک سینا است که حقوقی مزبور را در نماد اخابر فروشنده جلوه داده است.
در واقع مشکل این روزهای بازار جنگ نیست. مشکل این روزهای بازار دستکاری قیمت و گسترش فضای نااطمینانی است و سازمان بورس با سکوت خود در قبال این رفتار نشان داد که نهتنها حامی سهامدار خرد نیست؛ بلکه در زمین بازیگران .و سیاستگذاران و بازار میکند !!
بازار سهام در تمام دنیا بازاری است که علاوه بر متغیرهای اقتصاد کلان نسبت به بیاعتمادی بسیار حساس است. یکی از بزرگترین تهدیدها در ایران نسبت به بورس از طرف دولتها وارد میشود. سیاستهای غیرکارشناسی، متغیر و اداره بخشنامهای کشور بیشترین لطمه را به بازار سرمایه میزند. طی 5 ماه اخیر دولت به همراه نهاد ناظر لطمه جبرانناپذیری را به بازار وارد نمودند و یکی دلایل واکنشهاس سریع بازار به اتفاقات منطقه، دقیقا فضای حاکم بر بازار است. بطور قطع اگر معاملهگران دست حمایتگر نهاد ناظر و سیاستگذار را میدیدند، اینچنین و با این سرعت آن در سطح حمایتی، دارایی خود را به آتش نمیکشیدند.
روز گذشته هم به این نکته اشاره شد که "به دولت، نهاد ناظر و بازیگران این روزهای بازار انتقادات زیادی وارد است. از عدم مدیریت صحیح بحران، بیتفاوتی صندوقهای حمایتی، خروج نقدینگی از طریق پذیرهنویسی شرکتها و صندوقها (در زمان قرار گرفتن بازار در رکود و پنیک)، عرضههای دستوری اردیبهشت ماه (سرکوب بازار)، عدم رسیدگی به پرونده افرادی که دسترسی به اطلاعات نهانی داشتند، شاخصسازی در نمادهایی همچون فارس و نوری و بیتفاوتی به رفتار سهامداران عمده گرفته تا قیمتگذاری دستوری، دستدرازی دولت به جیب شرکتها و سهامداران و هزاران مورد دیگر !"
اما در مورد فضای سیاسی و تحولات تلخ روزهای اخیر، 2 تحلیل متفاوت مطرح میشود که در ادامه مورد بررسی قرار خواهیم داد. قبل از اشاره به این تحلیلها به این نکته اشاره داشته باشیم که ...
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.