به قلم هادی جمالیان، خبره بازارهای مالی
شاخص بورس از ابتدای سال ۱۴۰۱ تا امروز فقط ۱۱.۵ درصد بازدهی داشته است. بازده بسیار ناچیزی که به دنبال بازده ناچیز ۵ درصدی سال ۱۴۰۰ تکرار میشود. این دوسال کم بازده به دنبال سال ۱۳۹۹ با بازدهی ۱۵۵ درصد رقم خورده اند.
در این فاصله اما رشد نرخ ارز خیره کننده بود. از ابتدای سال ۱۴۰۱ (تا چهارشنبه ۲۷ بهمن ماه) نرخ ارز بیش از ۸۰ درصد رشد داشته است و از ابتدای سال ۱۴۰۰ حدود ۱۰۰ درصد!
بسته به این که بازه زمانی مقایسه بازدهی شاخص بورس با رشد دلار آزاد را کدام بازه در نظر بگیریم رفتار این دو متغیر متفاوت خواهد بود اما کم و بیش میتوانیم نشان دهیم که اگر چه در کوتاه مدت شاخص بورس عقب ماندگی جدی نسبت به رشد نرخ ارز داشته اما در بلند مدت همواره بازده شاخص بالاتر از بازده دلار آزاد بوده است.
از منظر تئوریک با فرض ثبات همه شرایط اگر ارزش داراییهای شرکت به علت کاهش ارزش ریال به صورت اسمی رشد کند آنگاه با فرض این که کل بدهیهای شرکت ریالی باشد انتظار داریم ارزش حقوق صاحبان سهام شرکت نیز -با اثر ضریب اهرمی- بیش از آن رشد کند. اگر چه شرکت ها از نظر میزان اهرمی بودن، ارزبری بهای تمام شده، ترکیب فروش داخلی و صادراتی، ارزی و ریالی بودن بدهیها و سایر عوامل متفاوتند اما انتظار می رود در کل صنایع بورسی، افزایش نرخ ارز در مجموع با بازده اسمی سهام همراه باشد. امری که در دو سال اخیر محقق نشده است.
واگرایی بازده شاخص با بازده دلار آزاد را میتوان ناشی از بی اعتمادی بازار به تداوم جریان نقدی شرکتها دانست. به عبارتی با تحولات دو سال اخیر بازار با ریسک بالایی در حوزه رابطه حاکمیت با بنگاهها مواجه شده است. اگر چه پیشبینیپذیر شدن بازار و کاهش مداخلات حاکمیت در روند کسب و کار بنگاهها و بصورت مشخص حذف قیمتگذاری دستوری از جمله شعارهای وزیر اقتصاد دولت سیزدهم بود اما در عمل آنچه تاکنون مشهود بوده این است که تیم اقتصادی دولت به هیچ وجه در این زمینه هماهنگ عمل نمیکند و بخشهایی از حاکمیت همچنان با قدرت تمام به دنبال سیاستهای مداخلهجویانه و آسیبزننده به امنیت سرمایهگذاری هستند که البته کسری بودجه به این امر دامن میزند.
اما روزهایی که گذشت در رابطه بین بازدهی شاخص کل و بازدهی دلار آزاد در بازه ۳ ساله روزهای تعیینکنندهای بود. نمودار بازدهی تجمعی شاخص بورس و دلار آزاد از ابتدای سال ۱۳۹۹ (نمودار زیر) نشان میدهد علیرغم اتفاقات دو سال اخیر، بازده تجمعی شاخص همواره بالاتر از بازدهی دلار آزاد بوده است. اما طی چند روز اخیر برای اولین بار این دو نمودار به هم برخورد کردهاند.
دلار آزاد در ابتدای سال ۱۳۹۹، ۱۴۹۰۰ تومان معامله می شد و شاخص بورس هم در حدود ۵۱۳۰۰۰ واحد بود. در هفته ای که گذشت با رسیدن شاخص به ۱۵۳۹۰۰۰ واحد و دلار ۴۴۷۰۰ تومانی، بازدهی تجمعی دلار و شاخص کل بورس (بر مبنای ابتدای سال ۱۳۹۹) برای اولین بار در محدودهی ۲۰۰ درصد با هم برابر شدند. تا پیش از این و از ابتدای دوره مذکور همواره بازده تجمعی شاخص بالاتر از بازده تجمعی دلار آزاد بوده است.
با بالاتر رفتن نرخ دلار آزاد از ۴۵۰۰۰ تومان و پایین آمدن شاخص از ۱۵۳۹۰۰۰ واحد عملا بازده تجمعی دلار از بازده بازار حتی قبل از رشد نجومی شاخص در سال ۱۳۹۹ نیز بالاتر رفته است که بسیار غیر معمول است. در حالی که شرکتهای بورسی در مجموع این سه سال زیانده نبودهاند انتظار این است که با توجه به نسبت اهرمی شرکتها قاعدتا بازدهی شاخص در بلندمدت با حفظ یک گپ مناسب بالاتر از بازدهی دلار آزاد باقی بماند و از این نظر بازار آماده یک رالی صعودی خواهد بود.
کاش دولتمردان از این فرصت ارزان بودن بازار استفاده کنند و با چند تصمیم نه چندان سخت بخشی از اعتماد از دست رفته را ترمیم کنند و تقاضای سرمایه گذاری در بورس جایگزین بخشی از تقاضای احتیاطی فزاینده در بازار ارز و طلا گردد.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.