محمدعلی دهقان دهنوی رئیس پیشین سازمان بورس: هر شرکتی که با روشی نامناسب و سیاست نادرست به صورت تحمیلی اداره و یا قیمت گذاری می شود، در درجه اول منجر به آسیب به منافع سهامداران میشود، در نتیجه مدیران موظف اند که با مشکلات مقابله کنند،که اگر مقابله نکنند، صلاحیت نشستن روی میز مدیریت را ندارند. این مهم نیست که مدیر عامل یک شرکت را چه کسی منصوب میکند، مهم این است که مسئولیت قانونی وی در برابر همه سهامداران است،نه فقط در مقابل یک سهامدار و یا دولت؛ بلکه باید به همه پاسخگو باشد.
بورس24 : این روزها بحث نحوه فروش خودروسازان داخلی و قیمت گذاری محصولات آن ها بسیار مورد توجه قرار گرفته و اظهار نظرهای مختلفی درخصوص این موضوع می شود. خودروسازان داخلی که مدتی است محصولات خود را در بورس کالا عرضه می کنند، توانسته اند از این محل تا حدودی عملکرد مالی خود را بهبود بخشند.
اما شورای رقابت در تلاش برای انحصاری خواندن محصولات این کارخانجات است تا بتواند قیمت گذاری محصولات این کارخانجات را خودش انجام دهد و جلوی عرضه آن ها در بورس کالا را بگیرد. امروز هم که رسما دستورالعمل جدید شورای رقابت درخصوص خودروهای سواری منتشر شد و این شورا، خودروهای سواری را انحصاری خواند.
محمدعلی دهقان دهنوی رئیس پیشین سازمان بورس در گفت و گو با بورس24 درخصوص وضعیت صنعت خودرو، نحوه قیمت گذاری محصولات آن ها و لزوم دفاع از حقوق سهامداران صحبت کرده است.
*از نظر شما خودرو یا بهتر است بگوییم صنعت خودرو سازی در ایران انحصاری است؟
واژه انحصار در مورد خودروسازان داخلی اشتباه است. خودروسازی هایی هستند که از چین قطعات وارد می کنند، مونتاژ میکنند و میفروشند. تعدادشان هم به طور قابل توجهی افزایش پیدا کرده است. این خودروها از نظر قیمتی هم در برخی از کلاسها نزدیک یا مساوی با خودروسازهای داخل کشور (ایران خودرو و سایپا )است.
*کدام خودرو سازی ها؟
به طور مثال خودروهای امویام ، تیگو،کرمانخودرو،فردا موتور و چند برند دیگر همه در داخل کشور تولید میکنند. بنابراین ما نمیتوانیم واژه انحصار را در مورد صنعت خودرو مطرح کنیم. اگر در برخی از کلاسها خودروهای داخلی ارزانتر هستند به این دلیل است که آپشنها و امکانات کمتری دارند. مثلا اگر خودرویی ۳۰۰ میلیون تومان است، دلیل قیمت کمتر آن به دلیل آپشنهای کمتر آن است ( اتوماتیک نیست یا استحکام کمتری دارد یا ایمنی آن کمتر است.) و لذا قیمت آن در تناسب با خودرو کلاس بالاتر در بازار تعیین می شود. به عبارت دیگر هیچ وقت نمی تواند قیمت آن بیشتر از خودرو کلاس بالاتر شود. لذا نمی شود یک بخش این بازار را جدا کرد و تلقی انحصار از آن کرد.
*اگر فرض را بر انحصاری بودن خودرو بگذاریم ، راهکار چیست؟
حال فرض کنیم که پذیرفتهایم انحصار وجود دارد، راه درمان آن چیست؟ واردات را آزاد کنید، خودروی خوب مناسب شأن مردم وارد شود. حتی ممکن است خودروسازهای داخلی به دلیل واردات، بیشتر زیان کنند، ولی مطمئن باشید هیچکس معترض نمیشود، خودروساز رقابت می کند و کارایی خود را افزایش می دهد.
*حال با توجه به اینکه آن راهکار (واردات) را نمیتوانیم اجرایی کنیم چه باید کرد؟
ممکن است به دلیل نبود ارز کافی با مشکل واردات مواجه شویم، اما به چه حقی از جیب سهامدار شرکت، لاتاری راه میاندازیم و به جیب یک عدهای دیگر میگذاریم؟ وظیفه شورای رقابت مقابله با انحصار است. آیا این روش مسئله انحصار را حل کرده است؟ خیر، بلکه فقط رانت برای عدهای ایجاد میشود، این روش قیمت گذاری اشتباه است.
*یکی از انتقاداتی که به بورس کالا میشود، میگویند بورس کالا قیمت را افزایش داده؛ این درست است؟
با یک مثال موضوع را شفاف می کنم، قیمت خودرویی درب کارخانه ۳۰۰ میلیون تومان است، در بازار آزاد ۶۰۰ میلیون خرید و فروش میشود، از نظر مردم قیمت ۶۰۰ میلیون است نه۳۰۰ میلیون. خودروی ۳۰۰ میلیونی به مردم نمی رسد. حال وقتی در بورس کالا قیمت گذاری می شود طی رقابت مثلا ۴۵۰ میلیون تومان معامله میشود، معنی آن این نیست که قیمت خودرو افزایش داشته، بلکه نشان می دهد بورس کالا قیمت را کاهش داده است. قیمت خودرو را باید نسبت به قیمتی که در بازار رایج است مقایسه کرد. پس عرضه در بورس کالا بهتر از روش لاتاری خودروسازی است. اگر کسی درست فکر بکند، متوجه میشود که این روش، روش درستتری است. عرضه در بورس کالا عادلانهتر، بهتر و برای آحاد مردم مناسبتر است، چون قیمت را از قیمت فعلی بازار پایینتر میآورد و دسترسی بهتری برای مردم ایجاد میکند.
*پس از نظر شما واردات و یا عرضه در بورس بهترین روش های شکستن انحصار است؟
بله، اگر واردات آزاد شد و خودرو با کیفیت و با قیمت مناسب وارد شد، دیگر نیازی به عرضه در بورس کالا نداریم. آن زمان میپذیریم و میگوییم خودرو کالای مناسبی برای عرضه در بورس کالا نیست،چون متنوع است،تیراژ،آپشنها و قیمتهای مختلف دارد ، ولی الان که به بهینه اول نمیتوانید دستیابی پیدا کنید،بهینه دوم عرضه در بورس کالا است. اگر به سراغ روشهای لاتاری بروید،به همه مردم خیانت کردهاید،از جیب منافع سهامداران دزدی کردهاید و اقتصاد کشور را هم فلج کردهاید.
*در مورد خودرو ،موضوع بازار سرمایه هم وجود دارد که با خبرهای منفی آن،نماد این شرکت ها منفی شده و به ضرر سهامدار است،بستن نمادها یا تغییرات دامنه در این شرایط چقدر درست است؟
بازگشایی و توقف بیش از حد نمادها به خودی خود جالب نیست، چراکه هر روز یک تصمیم جدیدی گرفته میشود. نکته دیگر این است که چه زمانی باید نمادها را ببندیم؟ وقتی که یک ابهام وجود دارد، نه یک خبر منفی. اگر خبری از یک مبدأ رسمی به عنوان یک تصمیم جدید اعلام میشود و میدانیم که آن تصمیم منفی است، حق نداریم نماد را ببندیم، ولی اگر ابهام داریم و ابعاد خبر هنوز مشخص نشده است، در این شرایط نماد را میبندیم. لذا فکر میکنم که تصمیم سازمان هم در همین راستا بوده است . در مورد نمادهای خودرویی نیز ، انتظار نمیرود که وقتی خبر منفی منتشر شود، نمادها را ببندند.
*به نظر شما در شرایط حاضر وظیفه ذینفعان مختلف چیست و چه واکنشی باید داشته باشند؟ آیا سهام داران خرد می توانند از شورای رقابت شکایت کنند؟
یک نکته مهم از نظر من این است که مدیران شرکت ها باید از منافع سهامداران حمایت کنند و با توجه به اینکه در حال حاضر به منافع سهامدار شرکت های خودرویی تعدی شده، هم سهامداران خرد و هم خود مدیران شرکتهای خودروسازی ما میتوانند علیه شورای رقابت شکایت کنند. مسئولیت اصلی مدیر عامل یک شرکت چیست؟ حداکثر کردن ثروت سهامداران . اگر اتفاقی بیافتد که به ثروت سهامداران آسیب وارد شود و مدیر عامل واکنش نشان ندهد،یعنی صلاحیت ندارد. اگر مدیرعامل شرکت خودروسازی و اعضای هیئت مدیره آن نسبت به تصمیمات شورای رقابت موضع مقابله نگیرند،صلاحیت ندارند و ماندنشان در آن رکن قانونی نیست و هر سهامداری میتواند شکایت کرده و سلب صلاحیت آنها را مطالبه کند. سازمان بورس هم در این مدت تلاشهای خوبی انجام داده است، تلاش سازمان ۲ وجه دارد،یک وجه آن را در رسانه میبینیم ،وجه دیگر آن هم رایزنی و لابی و استفاده از اهرمهای قدرت در پشت صحنه است که این مورد هم توسط سازمان انجام میشود که امیدواریم به نتیجه مطلوبی برای بازار سرمایه و شرکتهای خودرو سازی برسد.
*در مورد ورود سایر صنایع به بورس کالا هم در دوره شما صحبت هایی شده بود، به طور مثال تایرسازان...
سازمان بورس مسئولیت نظارت بر کل بازار را بر عهده دارد، در دوره حضور من در سازمان، رویکرد ما این بود که با تشکیل میزهای صنعت،مشکلات صنعت را احصاء و دنبال کنیم ، البته با توجه به محدودیت زمانی کوتاه در سمت ریاست سازمان (8 ماه) تا جایی که میتوانستیم،مشکلات صنایع را دنبال کردیم،شاید نوبت میز صنعت به صنعت تایر سازی نرسید، از طرفی هم خود آنها به اندازه کافی پیگیری نکردند. البته فضای کار الان هم برای تایرسازان وجود دارد و بورس کالا رویکرد خیلی خوبی در این باره دارد و کمک می کنند تا کالای تولیدی صنایع بورسی در بورس کالا به صورت شفاف معامله شوند. سازمان هم همیشه این آمادگی را دارد و جایی که میبیند منافع سهامدار تقویت و حفظ میشود با کمک شرکتهای بورسی این کار را انجام میدهد. بنابراین در مورد شرکتهای تایر سازی هم مسیر اصلی مطالبه است، که هم با نیروی سهامدارانشان و هم مراجعه خودشان به بورس کالا و سازمان بورس در این مسیر قرار بگیرند. همانند کاری که در دوره ما برای ورود سیمان به بورس کالا انجام دادیم و در حال حاضر هم کارخانههای سیمان و سهامداران و هم مصرفکنندگان سیمان شرایط خوب و با ثباتی را تجربه می کنند . در مورد خودروسازها هم من از زمانی بودهام،موضع همین بود،حتی آخرین جلسهای که با خودروسازها داشتم،به آنها گفتم اگر شما نروید و در دادگاه بر علیه شورای رقابت شکایت نکنید، شما را سلب صلاحیت میکنم.به طور کلی،هر شرکتی که با روشی نامناسب و سیاست نادرست به صورت تحمیلی اداره و یا قیمت گذاری می شود، در درجه اول منجر به آسیب به منافع سهامداران میشود، در نتیجه مدیران موظف اند که با مشکلات مقابله کنند،که اگر مقابله نکنند، صلاحیت نشستن روی میز مدیریت را ندارند. این مهم نیست که مدیر عامل یک شرکت را چه کسی منصوب میکند، مهم این است که مسئولیت قانونی وی در برابر همه سهامداران است،نه فقط در مقابل یک سهامدار و یا دولت؛ بلکه باید به همه پاسخگو باشد.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.