Bourse24 Ads 245
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 236
تبلیغ بورس24

با توجه به گزارش گردآوری شده بانک مرکزی و بازار سرمایه به عنوان نگاهی به نقش بازار سرمایه در تصمیمات بانک های مرکزی و مساله ثبات، خلاصه ای از این گزارش تهیه شده است، متن و نظرات کارشناسی در این گزارش حاصل بررسی های انجام گرفته شده است و الزاما بیانگر دیدگاه های شرکت های فرابورسی ایران نیست.

بانک های مرکزی دنیا در شرایط بحرانی چه می کنند؟بازارهای مالی چه؟ گزارشی از فرابورس ایران

بورس24 :  با توجه به گزارش  گردآوری شده  بانک مرکزی و بازار سرمایه به عنوان نگاهی به نقش بازار سرمایه در تصمیمات بانک های مرکزی و مساله ثبات، خلاصه ای از این گزارش تهیه شده است، متن و نظرات کارشناسی در این گزارش حاصل بررسی های انجام گرفته شده است و الزاما بیانگر دیدگاه های شرکت های فرابورسی ایران نیست.

 تامین ثبات مالی در زمره ماموریت های بانک مرکزی می باشد، با توجه به اینکه تداوم عدم ثبات مالی می تواند مانع از فعالیت های اقتصادی، و به کاهش رفاه اقتصادی و بحران و در نتیجه تحمیل هزینه های اجتماعی و اقتصادی منجر می شود و این امر باعث ایجاد مشکل در راه رسیدن بانک مرکزی می ­شود، از همین رو حفظ ثبات مالی به عنوان هدف مهم سیاست های اقتصادی تلقی می شود( استوجانویچ و پاکویچ ،2014)

بحران های مالی جهانی در طول تاریخ نشان می دهد که نظارت و تنظیم ثبات مالی در سراسر سیستم در بسیاری از کشورها در دوره پیش از بحران ناکافی بوده است(کاوایی و مرگان،2012). در همین راستا و با توجه به درهم تنیدگی نظام مالی با بخش واقعی اقتصاد، نهادهای متعددی برای مدیریت ریسک، سیاست گذاری و .... تشکیل شد که از جمله آن می توان به نهاد بازار و اوراق بهادار اروپا، شورای ثبات مالی، هیات خدمات مالی اسلامی و مرجع نظارتی اتحادیه مالی آلمان اشاره کرد که هر کدام نقش خاصی در ایجاد ثبات مالی در بازار مربوط به خود را داراست.

ثبات مالی به معنای شرایطی ­ست که سه بخش از اجزای اصلی یک سیستم مالی، شامل موسسات مالی، بازارهای مالی و زیرساخت های مالی در وضعیت ثبات قرار داشته باشند. باید توجه داشت که برقراری رابطه علی بین بازار سهام و سیاست دشوار است چرا که بازار و سیاست نسبت به هم واکنش نشان می دهند و اخبار کلان اقتصادی بر هر دو اثر دارد. تعیین نرخ بهره وجوه فدرال (FFR) یا نرخ هدف وجوه فدرال که یکی از کانال های بانک مرکزی برای پیاده سازی اهداف سیاست پولی محسوب می شود در حیطه اختیارات  کمیته بازار باز است، بنابراین وقتی تغییری در این نرخ ایجاد می شود اگر ثابت شود که تغییر مزبور به دلیل تحولات بازار سرمایه و دیدگاه کمینه نسبت به آن تحولات ایجاد شده است، می توان از این تغییر FFR به عنوان اثرگذاری بازار بر سیاست یاد کرد.

فدرال رزرو  بازار سهام را حاوی اطلاعات ارزشمندی می­داند و توجه معنی داری به تحولات آن دارد به طوری که بازار سهام در فاصله بین جلسات، لحن بحث های فدرال رزرو  در مورد بازار را در جلسه های بعد پیش بینی می کند و متعاقبا اشاره های منفی به بازار، کاهش قابل توجه نرخ وجوه فدرال را پیش بینی می کند.

بحث های مکرر فدرال رزرو در مورد بازار سهام نشان میدهد که از نظر این نهاد، بازار سهام یک ورودی مهم برای سیاستگذاری است. در مقابل، تعدادی از ارجاعات و بحثها درباره بازار سهام در اسناد FOMC نشان میدهد که فدرال رزرو بازار را حاوی اطلاعات ارزشمند نمی داند و قدرت پیش بینی کنندگی بازار در تعیین تغییرات FFR تصادفی و بازتاب دهنده آثار متغیرهای حذف شده است. اینکه وزن بیشتر مربوط به کدام دیدگاه است نیاز به بررسی عمیقتری دارد که مطالعه یاد شده این منظور را برآورده  میسازد. هدف دوم درک سازوکار اقتصادی مربوط به حاوی اطلاعات ارزشمند بودن بازار از نگاه فدرال رزرو است.

به طور  خاص نویسنده دنبال آن است که بین دو دیدگاه محرک و پیشبینی کننده در نظر گرفتن بازار سهام، تمیز قائل  شود. در دیدگاه نخست، فدرال رزرو نوسانات بازار سهام را یکی از عوامل مؤثر بر اقتصاد می داند درحالی که طبق دیدگاه دوم، به بازار سهام توجه می شود زیرا پیش بینی کننده خوبی برای تحولات اقتصادی آتی (رشد، بیکاری و غیره) قلمداد می شود؛ به عبارت دیگر، در این دیدگاه اعتقاد بر آن است که همان عواملی که تحولات بازار سهام  را رقم زده ­اند، به ­زودی متغیرهای کلان اقتصادی را نیز تحت تاثیر خود قرار می دهند(سیسالک و ویسینگ -یورگنسن،2020).

اشاره ها به بازار در صورتجلسه ها به چهار دسته اصلی طبقه بندی می شوند:

 1.مطابق با دیدگاه محرک(توصیف بازار سهام به گونه ­ای که اثر علی بر اقتصاد داشته باشد)

 2. مطابق با دیدگاه پیش بینی کننده (توصیف این که بازار سهام چگونه چشم انداز اقتصادی یا انتظارات سرمایه گذاران را بازتاب می دهد)

3. توصیف سایر عوامل تعیین کننده ارزش سهام(عوامل مؤثر بر بازار سهام به ­جز چشم ­انداز اقتصادی، از جمله تأثیر سیاست پولی بر بازار) و بحث در مورد سطوح ارزشگذاری

4. توصیفی(خلاصه ساده از حرکات اخیر بازار سهام)

ن

سچتی و همکاران (2000) استدلال می کنند  که بانک های مرکزی می توانند عملکرد اقتصاد کلان  را با واکنش به قیمت دارایی ها بهبود بخشند زیرا  حباب های دارایی باعث انحراف در  سرمایه ­گذاری و مصرف می شود. به همین ترتیب، پیک، روزنگن و توتل (2016 ) استدلال می­کنند که برخی از واکنشها به بازار سهام با توجه به هزینه­ های ناشی از بی­ ثباتی مالی می ­تواند بهینه  باشد.

از جمله راهکارهایی  که بانک های مرکزی می توانند برای پیشگیری از وقوع بحران های مالی بکار بگیرند کاهش ریسک سیستمی از  طریق بهبود سیستم های پرداخت و تسویه و ایجاد مشوق هایی برای تسویه معاملات برخی مشتق ها در نهادهای طرف معامله مرکزی است. در کنار این راهکار، طراحی رویه­ هایی برای مقابله با ورشکستگی موسسات مهم نیز  می­ تواند مفید باشد.

اما هدف اصلی یک بانک مرکزی در طول بحران مالی، مهار آسیب و محدود کردن تأثیر آن بر اقتصاد واقعی است. اولین ضرورت بازگرداندن آرامش به بازارها ی مالی است. وحشت و قطع جریان اعتبارات، آسیب در سیستم مالی را تشدید می کند. بنابراین بانک ­های مرکزی باید عدم اطمینان را کاهش دهند، اطمینان حاصل کنند که بازار اعتبار کوتاه­ مدت به­ درستی کار میکند و از فروپاشی مؤسسات مالی به دلیل محدودیت های نقدینگی جلوگیری کنند. همچنین تا زمانی که سازوکارهایی وجود نداشته باشد تا اطمینان حاصل شود که سیستم مالی به دلیل شکست یک مؤسسه مهم آسیب نمی­ بیند، بانک های مرکزی باید از فروپاشی این نهادهای مهم حتی در صورت ورشکستگی جلوگیری کنند.

اولین اقدامی که بانک های مرکزی برای دستیابی به این اهداف استفاده می ­کنند، ارائه نقدینگی در مقیاس گسترده در برابر وثایق باکیفیت است که این امر همانطورکه باجت(1873) توصیه می­ کند بخشی از نقش سنتی بانک مرکزی به عنوان گزینه آخر برای اخذ وام است. اما طبق این توصیه، چنین حمایتی محدود به بانک ها می شود درصورتی که اگر همانند آنچه در سیستم مالی آمریکا وجود دارد، واسطه ­های غیربانکی هم در سیستم مهم باشند  بانک های مرکزی باید با همان شرایط به این مؤسسات نیز وام بدهند. ابزار دوم، نرخهای بهره و ابزارهای سیاست پولی در اختیار بانک مرکزی است. در پاسخ به کاهش پیش بینی شده در  تقاضای کل، نرخ ها باید به شدت کاهش یابند تا نرخ های واقعی مشاهده شده به مقادیر تعادلی مدنظر نزدیک تر  شود.

اگر ابزار دوم فاقد کارایی شود (برای مثال در شرایط دام نقدینگی و حداقل بودن نرخها)، بانک های مرکزی نیز  باید اقدامات غیرمتعارف را به­ عنوان سومین ابزار در نظر بگیرند. یکی از این اقدامات، تعهد صریح به نگه داشتن نرخ بهره در سطوح پایین برای مدت طولانی است تا عدم اطمینان کاهش و به طور بالقوه نرخ بهره در سررسیدهای طولانی ­تری  کاهش یابد. اثربخشی این اقدام، به اعتبار بانک مرکزی بستگی دارد. یکی دیگر از اقدامات غیرمتعارف، مداخله مستقیم در بازارهای مالی است؛ برای مثال خرید قطعی ابزارهای مالی برای تأثیرگذاری بر منحنی بازده در صورت لزوم، بانک­ های مرکزی ممکن است از انعطاف­ پذیری بیشتری به خرج دهند و نیازهای وثیقه ای خود را  کاهش دهند بدین معنی که در برابر وثایق متنوع تری وام اعطا کنند. در نهایت، بانک­ های مرکزی ممکن است  زمانی که حل یک بحران نیاز به حمایت بیشتر در قالب تضامین دولتی یا تزریق سرمایه داشته باشد، با مقامات  مربوط به سیاست مالی همکاری کنند.

منبع خبر: سازمان خبری - تحلیلی بورس 24

این مطلب را با دیگران به اشتراک بگذارید :

نظرات :

شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.

شما هم نظر دهید

برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید


Bourse24 Ads 242


پاسخ به سوالات بورسی شما
Bourse24 Ads 250
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 246
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 143
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 247
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 208
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 25
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 27
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 32
تبلیغ بورس24