ما یک بحث برجام و توافق را داریم که چند سال پیش با خروج آمریکا از برجام چالشهایی ایجاد شد، نکته دوم بحث افایتیاف و بحث سیاههای است که ما در آن قرار داریم، اگر مراودات و شرایط پولی در چند سال گذشته را دقت کنید به صورت نامحسوس به سمتی میرویم که بیشتر قوانین افایتی اف و شرایط پولی در چند سال گذشته را تحت بانکداری خودمان اجرا کنیم، پس اگر توافق اتفاق بیفتد، بلافاصله بعد از آن باید تصمیمی برای افایتیاف بگیریم که از لیست سیاه خارج شود. اگر این اتفاق هم متعاقب برجام و توافق رخ بدهد، اتفاق بسیار بزرگی است که چند سالی بود که گروه بانکی و مراودات بانکی را زیر سایه خود نگهداشته است و الان میتواند باعث آزادی بانک ها شود و بتوانند با حجم بالاتری سوئیفت داشته باشند.
بورس24 : مهدی ساسانی کارشناس بازار سرمایه معتقد است درصورت به نتیجه رسیدن برجام، سود شرکت های بورسی که درآمدی از محل صادرات دارند، تحت تاثیر قرار نمی گیرد تا زمانی که دلار بازار آزاد بتواند دلار نیمایی را به سمت قیمت های پایین تر هدایت کند. گفت و گوی بورس24 با ساسانی را بخوانید:
*درصورت نهایی شدن مذاکرات و به نتیجه رسیدن برجام، بازار سرمایه چه واکنشی از خود نشان میدهد؟
اگر قرار باشد بعد از این مدت زمانی که گذشته است به یک برجام یا یک توافق برسیم که بتواند برجام قبل را احیا کند، از دو دید میتوانیم به این موضوع نگاه کنیم، ابتدا جو روانی که خود اتفاق توافق میتواند بر روی بازارهای مختلف ایجاد کند و دوم اثر عملی یا فیزیکی که میتواند این اتفاق بر روی اقتصاد ما ایجاد کند. اثر روانی که از اسم آن مشخص است بر روی همه بازارها میتواند یک اثر کوتاه مدت باشد و بعد از یک دوره زمانی بازارها باتوجه به عرضه و تقاضایی که دارند به سمت تعادل پیش بروند، پس بازار سرمایه هم از این موضوع مستثنی نمیشود و با آمدن خبر توافق میتواند یک اثر هیجانی را در دل خود ببیند. اما اثر ماندگاری یا همان اثر فیزیکی که در اقتصاد ما میتواند ایجاد کند، برمیگردد به اینکه توافقی که قرار است رخ بدهد از نظر عملی از چه کیفیتی برخوردار باشد؟ مثلا چه میزان از تحریمهای ما برداشته شود، چه میزان از دلارهای بلوکه شده به کشور برگردد، نحوه برگشت این دلارها چگونه باشد، به صورت اسکناس یا کالایی باشد؟ چه میزان از شرکتهایمان بتوانند مراودات مالیشان را با شرکتهای بیرون مرزی به صورت راحت انجام دهند؟ همه اینها میتواند بازارهای مختلف ما را به صورت واقعی بعدا تحت تاثیر قرار دهد. اگر قرار باشد که شرکتهای ما بتوانند مراودات مالی خود را با شرکتهای خارجی انجام دهند، میتواند آثار ریالی روی سود و زیان آنها داشته باشد که در نهایت در سالهای آینده بتواند به اینها کمک کند.
*برجام چه تاثیر با اهمیتی بر روی صنایع دلار محور خواهد داشت؟
در بازار دلار الان شاهد ۳ نوع نرخ هستیم، یکی نرخ نیمایی که اکثر شرکتهای دلار محور ما با این نرخ صادراتی که انجام میدهند و دلارشان را آنجا تسویه میکنند، دوم نرخ دلار توافقی است که مردم با کارت ملی این دلار را خریداری میکنند و سوم دلار بازار آزاد است. آنچه مشخص است تا زمانی که نرخ دلار آزاد باعث افت قیمت دلار نیمایی نشود، ما نمیتوانیم تاثیر منفی برای شرکتهای صادرات محورمان قائل باشیم، چون این شرکتها با نرخ دلار نیما که الان حوالی ۲۶ تا ۲۷ هزار نوسان میکند، دلار خود را تسویه میکنند در حالیکه دلار بازار آزاد از محدوه ۳۲ هزار تومان به محدوده ۳۰ هزار تومان رسیده است و هنوز فاصله معناداری با دلار نیمایی دارد، پس تا زمانی که نرخ آزاد که تحت تاثیر جو روانی توافق و آزاد شدن منابع ارزی ایران در بیرون از کشور میتواند حادث شود ، از قیمت دلار نیمایی پایینتر نیاید و عملا تاثیر خاصی را نمیتواند بگذارد. نکته دیگر اینکه درست است که شرکتهای صادرات محور صادرات خود را در قالب تحریم انجام میدهند و دلارشان را با نرخ نیما تسعیر میکنند، اما در آن طرف چون زیر فشار تحریمها قرار دارند، یک بخشی این تحریمها برایشان هزینه بر است، یعنی باید محصولاتشان را از یک مسیرهایی به دست مصرف کننده نهایی یا کشورها برسانند که آن مسیرها برایشان هزینه دارد و اگر قرار باشد تحریمها برداشته شود، آن هزینهها میتواند کمتر شود و از آن طرف این کاهش نرخ دلارشان را تا نوعی و جایی کاور و پوشش دهد. شخصا فکر میکنم که برای اینها شاید در کوتاه مدت تحت تاثیر افت قیمت دلار ما یک شرایط هیجانی را داشته باشیم، اما در نهایت باتوجه به سهولتی که در بحث صادراتشان و تنوعی که در بازار محصولاتشان برایشان ایجاد میشود، میتواند شرایط بهتری ایجاد کند.
*باوجود برجام و احتمال رفع تحریمها چقدر میتوان به اتصال به ابزار جامعه جهانی و ارتباطات مالی بین بانکی یا همان سوئیفت امیدوار بود؟ در صورت اتصال به این شبکه بانکیها چه میزان منتفع خواهند شد؟
ما یک بحث برجام و توافق را داریم که چند سال پیش با خروج آمریکا از برجام چالشهایی ایجاد شد، نکته دوم بحث افایتیاف و بحث سیاههای است که ما در آن قرار داریم، اگر مراودات و شرایط پولی در چند سال گذشته را دقت کنید به صورت نامحسوس به سمتی میرویم که بیشتر قوانین افایتی اف و شرایط پولی در چند سال گذشته را تحت بانکداری خودمان اجرا کنیم، پس اگر توافق اتفاق بیفتد، بلافاصله بعد از آن باید تصمیمی برای افایتیاف بگیریم که از لیست سیاه خارج شود. اگر این اتفاق هم متعاقب برجام و توافق رخ بدهد، اتفاق بسیار بزرگی است که چند سالی بود که گروه بانکی و مراودات بانکی را زیر سایه خود نگهداشته است و الان میتواند باعث آزادی بانک ها شود و بتوانند با حجم بالاتری سوئیفت داشته باشند و مراودات مالی را با بانکهای سایر کشورها در زمینه اقتصادی برقرار کنند و این میتواند گردش مالی بانک های ما و ایجاد درآمدی که از این محل میتوانند داشته باشند، را افزایش دهد و یک ارزیابی مثبتی میشود از این موضوع داشت.
*در بلند مدت با احیای برجام در صنعت خودرو چه تحولی رخ میدهد؟
در صنعت خودرو زمانی که برجام در سالهای گذشته رخ داده بود، شاهد این بودیم که برخی از شرکتهای دارای تکنولوژی بالاتر، تمایل برای ورود به بازار خودرو ایران را داشتند، یعنی هزینه تولید در کشور ما پایین است و آن شرکتها میتوانستند فناوری خودشان را با هزینه تولید که در ایران وجود دارد، انجام دهند و صرف توسعه اقتصادی کنند. شرکتهایی مانند پژو، سیتروئن، رنو متقاضیانی بودند که در بازار ایرانی جای کار برایشان بود. الان هم این انتظار میرود که اگر توافق شود و این شرکتها از زیر تحریم احتمالی که میتوانست در آن زمان وقتی با ایران توافق کنند و گریبانشان را بگیرد، خارج شوند، مجددا به سمت این بازار بکر ایران که چند سال هم بلوک شده پیش بیایند. این هم میتواند برای سایر شرکتها و هم برای صنایع خودرو سازی خوب باشد، چون ما چند سالی است که از عرصه جهانی به شدت عقب افتادهایم و نتوانستهایم که تکنولوژیهایمان را به روز کنیم، حضور این شرکتها میتواند تحولی از نظر کیفی در بحث محصولاتما ایجاد کند که این یک نگرش مثبت است، ما شاهد این هستیم که صرفا شرکتهای ایرانی به مونتاژ کار شرکتهای چینی تبدیل شده بودند و سطح کیفی محصولات به شدت افت داشت در صورتی که ما باید در سطح شرکتهای اروپایی پیش برویم و سعی کنیم که از آن محصولات هم در بحث خدمات خودمان استفاده کافی را ببریم.
*در صورت احیای برجام و احتمالا فروش بیشتر نفت، تاثیر آن بر صنعت پتروشیمی چیست؟
محصولات صنعت پتروشیمی ما تحت تاثیر قیمتهای جهانی کاور میشود و زمانی که ما بتوانیم فروش نفت بیشتری داشته باشیم، درآمدهای نفتی دولت افزایش پیدا میکند، احتمالا اگر بتواند نفت بیشتری را بفروشد، با این الزام که قیمت نفت هم از یک عددی پایینتر نیاید، چرا که زمانی که عرضه نفت افزایش پیدا کند، قیمت آن هم تحت تاثیر قرار میگیرد. به نوعی درآمد دولت از این بخش بیشتر تامین میشود و شاید فشاری که الان دولت برای کسب درآمد روی شرکتها دارد (و ما اصطلاحا میگوییم دست خود را در جیب شرکتها کرده است که به دلیل تحریمها هم است،) مقداری کمتر میشود، پتروشیمیها یکی از صنایع سودساز ما هستند که در سالهای گذشته با مشکلات زیادی که تحت تاثیر خوراک یا یوتیلیتی یا حتی بحث صادرات و نرخ تسعیر ارز با دولت درگیری زیادی را داشتند، اگر این درگیریها کمتر شود، بتوانند بخشی از مطالباتشان را از دولت بگیرند، میتواند شرایطشان بهتر شود. قیمتهای محصولات این شرکت ها وابسته به قیمتهای جهانی است، از طرفی بحث اوره، متانول و سایر محصولاتی که صادراتشان برای این شرکتها بیشتر از داخل درآمدزا است با قیمتهای جهانی بیشتر دچار چالش میشوند.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.