٣٣ چالش و ابرچالش تهران بزرگ

بعد از مرگ کریمخان زند ، آغا محمد خان قاجار درفروردین سال 1200 هجری قمری مصادف با 1164 هجری شمسی تاجگذاری و بر تخت سلطنت نشست و تهران را بعنوان پایتخت برگزید و آنرا "دارالخلافه" نامیدند .

با گزینش این شهر به پایتختی ، روند گسترش کمّی و کیفی تهران رشد شتابانی گرفت و در مدّت 233 سال ( از 1164 تا 1397 هجری شمسی ) جمعیّت تهران از حدود ۱۵۰۰۰ نفر به بیش از 10 میلیون نفر رسید و وسعتش از حدود 5 کیلومتر مربّع به بیش از 850 کیلومتر مربّع افزایش یافت.
شهرداری تهران از زمانی که نام بلدیه داشت تاکنون ، بیش از 50 شهردار بخود دیده است که محمد باقر قالیباف بیشترین عمر مدیریتی را که حدود 12 سال میباشد به خود اختصاص داده است . بعد از قالیباف ، غلامحسین کرباسچی دومین شهرداری است که بیشترین عمر مدیریتی را در فاصله سالهای 1368 تا 1377 در سمت شهردار تهران داشته و مرتضی الویری اولین شهردارتهران است که توسط اولین دوره تشکیل شورای شهر تهران در سال 1378 به عنوان شهردارتهران انتخاب میشود . در فاصله سالهای 1378 تا 1382 یعنی حدود 4 سال ، شهرداری تهران چهار شهردار را که مربوط به دوره اول شورای شهر تهران میباشد به خود دیده است یعنی بطور میانگین هر یکسال یک شهردار ؟!؟!؟ در دوره اول شورای شهر تهران .

با انتخاب سید محمد علی افشانی توسط شورای شهر دوره پنجم در اردیبهشت ماه 1397 انتظار میرود که شهر تهران با تدبیر مناسبتری نسبت به گذشته اداره و مدیریت شود . در این خصوص خبرگزاری اقتصادی ایران گفتگویی با حسن خسروی مدرس دانشگاه و مولف کتاب مدیریت منابع انسانی انجام داده است که ایشان هم از نیروهای قدیمی شهرداری تهران بوده اند و هم اینکه به عنوان کاندیدای انتخابات شورای شهر تهران در دوره های گذشته جزو کسانی هستند که معتقد است تهران بایستی بر اساس تعقل و نقشه راه مناسب اداره گردد. امید است که ماحصل این گفتگو برای شهروندان عزیز و مجموعه شهرداری تهران و بویژه شهردار محترم تهران جناب آقای مهندس افشانی مفید باشد .

جناب آقای خسروی ضمن تقدیر و تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید لطفا بفرمایید در وهله اول به عنوان یک شهروند چه انتظاراتی از شهردار و شهرداری تهران دارید ؟

باتشکر از لطف و عنایت شما عزیزان و قدردانی از توجه تان به مقوله شهرداری و مدیریت شهری ، لازم است به استحضارتان برسانم که امروزه کلان شهر تهران یا تهران بزرگ با وسعتی بیش از 850 کیلومتر مربع و جمعیتی حدود 10 میلیون نفر تقریبا رتبه 22 یا 25 را در بین شهرهای جهان داراست و این دو ویژگی سبب میشود که ما تهران را به عنوان یک ایران کوچک قلمداد کرده چرا که بسیاری از اتفاقات و رویدادهایی که در تهران رقم زده میشود خواه ناخواه اثرات مثبت یا منفی خود را در کل مجموعه کشور خواهد گذارد و این حقیقت تلخ و شیرینی است که گریزی از آن نمیباشد و لاجرم با این واقعیت باید تهران را اداره کرد . بنده انتظار دارم که مدیریت شهری ، کاری کند کارستان . یعنی شهردار محترم تهران میبایست به گونه ای رفتار و عمل نماید که شهرداری تهران از نظر ساختاری و سازمانی برای خود یک برند معتبر شود . باید کاری کرد که مثلا استخدام در شهرداری تهران اولویت هر متقاضی کار و جویای کار بویژه توسط دانشگاهیان و فرهیختگان جامعه باشد . بدین ترتیب هویت دادن به جایگاه و مقام و منزلت سازمانی شهرداری تهران موضوع بسیار مهمی است که انتظار داریم شهردار محترم منتخب ، بطور جد بدنبال آن باشند . ببینید تا قبل از دوره جناب آقای کرباسچی به عنوان شهردار تهران ، زباله ها با چرخ دستی های بسیار نا مناسبی حمل و نقل و جمع آوری میشدند که بوی تعفن زباله ها اهالی محله هارا اذیت میکرد . اما در دوره شهرداری آقای کرباسچی ماشینهای مکانیزه روی کار آمد و تحولی اساسی در ارائه خدمات به شهروندان ایجاد شد .

تا قبل از آن دوره ، کمتر متخصصی حاضر بود که در شهرداری تهران کار کند اما ما شاهد بودیم که در زمان آقای کرباسچی بسیاری از متخصصان دانشگاهی و فرهیختگان جامعه بکار گیری شدند و شهر تهران از این بابت کاملا دگرگون و متحول شد . این یعنی برندینگ و برند کردن ( branding ) سازمان شهرداری تهران که از بسیاری جهات قابل مطالعه و بررسی است و من قصد ندارم که فعلا بیش از این به آن بپردازم . دیگر آنکه ، بنده به عنوان یک شهروند انتظار دارم که مجموعه مدیریت شهری و شهرداری تهران برای من یک محیط زیست قابل سکونت با کیفیتی را فراهم کند که شهروندان در چنین محیطی اولا ، دغدغه سلامت روح و روان را نداشته ( آرامش و آسایش داشته باشند ) و ثانیا حقوق شهروندی در آن محترم شمرده شود که متاسفانه در حال حاضر شهر تهران فاقد چنین ویژگی هایی است . ببینید از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 تاکنون یعنی در فاصله چهل سال گذشته ، شهر تهران بیش از 15 شهردار بخود دیده است و این یعنی یک فاجعه مدیریتی . چرا که هر شهرداری که آمده است بنابر یکسری سلایق و برنامه هایی شهر تهران را اداره کرده که حقیقتا عمدتا منطقی و عقلایی نبوده اند . مثلا چندی پیش در رسانه های گروهی و اجتماعی و سایتها نام شهرهایی برده شده بود که حاکی از سرزندگی و شادابی و تحرک و شور و نشاط در آنان داشت . مثل دبی – پاریس – سنگاپور و... . واقعا باید رفت و یک مطالعه تطبیقی انجام داد که مثلا چرا پاریس یک شهر زنده و شاد و پر جنب و جوشی میباشد ؟ و در این مطالعه تطبیقی اشکال ما چیست و چرا شهر تهران چنین ویژگی هایی ندارد ؟ خوب اینها بر میگردد به مدیریت شهری و نحوه و کیفیت اداره امور شهر تهران که ما بدلیل فقدان برنامه و تخصص و نگاه آینده نگر از چنین جایگاهی بی بهره ایم . بنده به عنوان یک شهروند انتظار دارم که حمل و نقل و ترافیک – نظافت شهری و زیباسازی و همه مجموعه وظایف شهرداری تهران به گونه ای هماهنگ و منسجم پیش رود که برآیند آن و جمع جبری آن رضایتمندی بنده به عنوان یک شهروند باشد ولی شما نگاه کنید که کدام شهروند از آنچه که در شهر تهران میگذرد رضایت خاطر دارد . این میشود که شهروندان شهر تهران میسوزند و میسازند و عمر خود راسپری میکنند اما بدون کیفیت ؟!؟!. تهران به شهری بی در و پیکر و فاقد دورنمایی خوش و خرم تبدیل شده و لاجرم ما شهروندان انتظار داریم که شهرداری تهران یک محیط زیست باکیفیت سالم و با نشاطی را برای ما فراهم کند که حداقل امید به زندگی در بین مردم افزایش و ارتقاء یافته و شهر تهران یک شهر لذت بخش برای زندگی باشد .

با عنایت به مطالب گفته شده به عنوان دومین سوال بفرمایید که بدین ترتیب اگر شما شهردار تهران باشید چه میکنید؟
ببینید اداره نه تنها شهر تهران بلکه اداره کشور بایستی بر اساس تعقل صورت گیرد نه تعصب . به عبارت دیگر اگر شورای شهر تهران بر اساس تعصب حزبی و گروهی یک نفر را به عنوان شهردارتهران انتخاب کند که فاقد ویژگیهای مدیریتی و تخصصی و... باشد خواهیم دید که دیری نمیپاید و آن شهردار در کار خود ناکارآمد و مستاصل و بی خاصیت میگردد کما اینکه مجموعه عملکرد شهرداران منتخب در طول سالیان گذشته نشان داده است که شهر تهران بر اساس تعقل اداره نشده وگرنه شاهد این همه نابسامانی در تهران نمیبودیم . شما سری به خیابانها و بازار و مکانهای مختلف تهران بزنید ملاحظه میکنید که هیچ چیز این شهر با هیچ چیز آن سازگار و هماهنگ نیست . شما حتی برای یک پارک رفتن با زن و بچه آنقدر باید مصیبت پارکینگ و وسایل بازی و محل نشستن و سرویسهای بهداشتی و ... بکشید که آخرالامر از پارک رفتن خود پشیمان میشوید . در مورد بقیه امور مثل خرید کردن و بازار رفتن نیز ، وضع از این هم اسف بارتر است . بنده معتقدم اگر شهردار تهران باشم بایستی شهر را بر اساس تعقل اداره کنم و گرنه وقت مان را تلف کرده ایم . یک راه حل ساده برای موفقیت در این امر آن است که عرض کردم ، بایستی مطالعه جامع تطبیقی صورت گیرد و ببینیم دیگران چه کرده اند که سرآمد و موفق شده اند و ما هم راه رفته دیگران را دوباره آزمایش نکنیم و دست از لجاجت برداشته و دائم در آزمون و خطا نباشیم که جز هدر رفت منابع و زمان چیز دیگری نصیبمان نمیشود و اداره شهر بر اساس تعقل یعنی توجه به حرف متخصصان شهری و مدیریتی.نه هر آنچه که فلان کس و فلان گروه و فلان مقامات میگویند و امر و نهی میکنند . تهران را خرده فرمایشات این و آن نابود کرده است . تهران را امر و نهی های غیر کارشناسی و غیر تخصصی نابود کرده است . حقیقت آن است که تهران زخم خرده رنجوری است که هر کس به هر طریقی به تکه ای از هویت و جایگاه و نقش آن ضربه ای زده است .

سوال دیگری که مطرح میشود این است که خوب ! راه برون رفت از این وضعیت برای نجات تهران و شهرداری تهران چیست ؟
شهرداری تهران خوشبختانه دارای برخی برنامه های مدون میباشد . اما برنامه شیک و قشنگ کافی نیست . برنامه قشنگ و با جلدهای نفیس و ورقهای گلاسه ، نیازمند آدمهای متخصص و فرهیخته ای است که آنها را اجرا و پیاده سازی نمایند . یک مشکل بزرگ شهرداری تهران بحث مدیریت منابع انسانی آن است . تعداد زیاد پرسنل و عیالوار بودن مجموعه شهرداری تهران این سازمان خدماتی مهم را سنگین و بی رمق کرده که تاب و توان حرکت تند و تیز و به عنوان یک سازمان چالاک را ندارد . بسیاری از پرسنل مجموعه کلی شهرداری تهران خسته و فرسوده اند زیرا بدرستی کارمند یابی و شایسته گزینی و استخدام صورت نگرفته است . اساسا تهران و شهرداری تهران با منابع انسانی دانا باید اداره شود . از قدیم گفته اند که توانا بود هر که دانا بود . نیروی انسانی و منابع انسانی و سرمایه انسانی و یا هر عنوان دیگری که بخواهیم برای این امر بکار ببریم فقط و فقط با دانایی و فرهیختگی ( دانش آموخته و آموزش دیده ) است که میتواند تحول و موفقیت ایجاد کند . ما اول باید نیک بدانیم که بافت کلی شهرداری تهران یک بافت خدماتی محور است و سپس بر اساس این تار و پود ، نیروی انسانی خود را رقم بزنیم تا نقش و نگار مناسبی حاصل شود . در حال حاضر ترکیب سابقه کاری – سن و سال – تخصص و جنسیت پرسنل شهرداری تهران یک وضعیت بسیار نابهنجاری داردکه هرگونه جراحی و اصلاح و نوسازی آن هزینه سرسام آور و سنگینی دارد ولیکن چاره ای نیست و شهرداری تهران یک بار برای همیشه بایستی تکلیف خود را برای داشتن پرسنلی کارآمد و دانا و یکدست ، روشن و مشخص نماید و قطعا فردا برای رسیدگی به این موضوع دیر است . از یک بعد ممکن است که شهرداری در جذب نیروی انسانی لازم ، موفق بوده باشد ولی از جهت نگهداری نیروی انسانی و توسعه آنان نیز مشکلاتی داریم که نمیتوان به سادگی از کنار آنها گذشت .

از این رو موضوع: مدیریت استراتژیک منابع انسانی البته نه فقط در شکل و جدول و جزوه بلکه در عمل بسیار ضروری است . حقیقت آن است که نیروی انسانی بزرگترین و مهم ترین دارایی سازمان است بنا براین پرداختن به وضعیت نیروی انسانی خبره آموزش دیده فرهیخته دانا مسئله مهمی است که فقط با عقلانیت درست میشود . شهرداری تهران بدلیل ماهیت و بافت کاری خود نیازمند نیروهایی است که بتوانند بطور کیفی و تخصصی پاسخگوی ویژگیهای شغل و شاغل باشند . مثلا در حوزه حمل و نقل و ترافیک ، مهندس ترافیک داریم اما عقل ترافیک کم داریم . به عبارت دیگر ، بسیاری از طرح های ریز و درشت عمرانی و خدماتی مربوط به حمل و نقل و ترافیک را درسطح شهر تهران میبینید که اجرا میشوند اما عقلایی نیستند و فقط برای این اجرا شده اند که عده ای بگویند کاری کرده اند و عملکردی داشته اند . باز به عنوان مثال : نوع ، اندازه ، رنگ ، طراحی و معماری و اجرای سنگفرش بسیاری از معابر و پیاده روها اصلا عقلایی نیست و کاملا در سطح شهر محسوس است که این قبیل طرح های عمرانی ، عقلایی اجرا نشده اند . در مجموعه شهرداری تهران با انواع و اقسام سفارشها و معرفی نامه ها و توصیه ها ، افراد بسیاری ( اصفهانیها – مشهدی ها و.... ) در جای جای شهرداری سکنی گزیده اند و جا خوش کرده اند که در طی زمان باعث از هم گسیختگی تار و پود نیروی انسانی شده و شما شکل و شمایل منسجم و یکنواخت و با یک روند منطقی و عقلایی را در حوزه منابع انسانی شاهد نیستید . بنابراین ، راه نجات تهران برای برون رفت از این آشفته بازاری که در آن گیر افتاده است فقط و فقط در این است که تهران را براساس تعقل اداره کنیم نه تعصب .

چندی پیش بطور گسترده در فضای مجازی و سایتها از شما به عنوان یک گزینه برای معاونت منابع انسانی شهرداری تهران نام برده شده بود که به جهت سوابق شما در بحث ارتباطات و روابط عمومی کشور ، اهالی این حوزه از این خبر بسیار استقبال کرده بودند . ممکنه قدری در این خصوص توضیح بفرمایید ؟

خوب در وهله اول ممنونم از لطف و مرحمت دوستان و علاقه مندان و بعد اینکه موضوع مدیریت منابع انسانی یک جایگاه بسیار پراهمیت و تخصصی است که هر کسی توان کارکردن در آن حوزه را ندارد. سازمانها فی نفسه و بخودی خود جز مقداری آهن و چوب و در و تخته هیچ چیزی نیستند و آن چیزی که به این ساختارها و ساختمانها و سازه ها بها و ارزش میدهد انسانها و آدمهایی هستند که در آن کار و زندگی میکنند . مثلا شما در یک محله از شهر تهران میبینید که قیمت مسکن نسبت به سطح منطقه بالاست و هنگامی که علت را میپرسید به شما میگویند این محله به این دلیل گران و با اهمیت است که فلان صنف یا فلان کس در آن زندگی میکند و این موضوع بسیار مهمی است . سازمان شهرداری تهران فی نفسه عبارت است از یکسری ساختمانها و سازه های فیزیکی ، فلذا آنچه که بدانها اهمیت و ارزش میدهدآدمهایی هستند که در آن کار و فعالیت میکنند . و این است جایگاه انسان و منابع انسانی و نیروی انسانی . بنده خوشبختانه رشته دکتری تخصصی ام مدیریت منابع انسانی است و کتاب درسی و دانشگاهی با عنوان مدیریت منابع انسانی چاپ و منتشر کرده ام و هم اینکه سالهای سال در امور اداری سازمانهای مختلف منشا بسیاری از اقدامات مثبت در زمینه کار با پرسنل بوده ام و جنس این کار را کاملا میشناسم . بنده بیش از 25 سال است که سیستم شهرداری را میشناسم و از نزدیک با آن به اشکال مختلف کار کرده ام و مشاوره ها داده و تدریس داشته ام و برای آن نظر هایی دارم . به علاوه آنکه بخاطر بیش از سه دهه عضویت در انجمنهای مختلف که به نوعی با انسان و آدمیان سر و کار داشته اند و بویژه حوزه روابط عمومی و ارتباطات که از اتفاق چند جلد کتاب نیز در این زمینه چاپ و منتشر کرده ام و تجربه بیش از 22 سال سابقه تدریس در دانشگاه های مختلف و تربیت هزاران دانشجو و شاگرد در رشته ها و دروس گوناگون همه و همه علاقه مندی شدید بنده را به حوزه منابع انسانی نشان میدهند . بنابراین خوشحال میشوم که تجربه و علاقه خود را خالصانه با مدیریت محترم شهرداری به اشتراک گذاشته و یافته ها و بافته های خود را برای ارتقای جایگاه شهرداری تهران و پرسنل شریف و زحمتکش آن در تمامی سطوح اگر قابل باشم ارائه داده و کمکی نمایم که البته این بستگی دارد که شهرداری تا چه حد پذیرای ما و نظرات و دیدگاه های مان باشند .

بفرمایید که با توجه به تجربه شما به عنوان کاندیدای انتخابات شورای شهر تهران ، چه چالشها و مشکلاتی در اداره شهر تهران در ابعاد مختلف وجود دارند ؟ بطور خلاصه به آنها اشاره ای داشته باشید .

بنده مهم ترین چالشها و مشکلات شهر تهران و شهرداری تهران را به شرح ذیل خدمتتان به صورت خلاصه مطرح میکنم و امیدوارم که هر کدام به شکل جدی دنبال و بررسی شوند و مرتفع گردند .

مهم ترین چالشها و مشکلات شهرداری تهران عبارتند از :

1 – حقیقت آن است که شهر تهران ، یک روستای بزرگ شده است و فاکتورها و استانداردهای لازم زیست شهری را دارا نمیباشد .

2 – شفاف نبودن جایگاه اقتصاد شهری کلانشهر تهران در اقتصاد ملی . نقش شهرداری تهران و شهر تهران در تولید ناخالص داخلی و ملی مشخص نیست . در حالیکه بسیار با اهمیت است .

3 – ضعف در ساختار سازمانی شهرداری ها و بهره وری نه چندان مطلوب پرسنل و نیروی انسانی مجموعه شهرداری .

4 – شفاف نبودن نقش حمایتی و عملیاتی سازمان شهرداریهای کشور در همکاری با شهرداری تهران.

5 – حسابرسی عملکرد مدیریت در شهرداری تعطیل است ضمن اینکه با متخلفان پروژه ها برخورد لازم و کافی نمیشود.

6 – عدم شایسته سالاری در انتخاب و انتصاب شهرداران مناطق تهران و نواحی و مدیر عامل و اعضای هیات مدیره سازمانهای وابسته به شهرداری .

7 – تهران فاقد یک شهربازی بزرگ و بین المللی و فاقد یک سالن همایش و نمایش بزرگ ( 10 هزار نفری )در تراز جهانی است که در چهل سال گذشته برای این امرهیچ کاری نشده است.

8 – از آنجا که تهران و همه چیز آن با مسایل کشور مرتبط و گره خورده است اما دولت ها در برنامه های پنج ساله و بودجه های سالیانه به شهرداری تهران توجه لازم و کافی را نداشته و ندارند .

9 - عیالوار بودن شهرداری و نظام مند نبودن استخدامها و عدم تناسب شغل و شاغل در مجموعه شهرداری تهران.

10 – عدم تناسب عقلایی و منطقی میان انتظارات شهروندان از شهرداری و امکانات و تجهیزات شهرداری تهران.

11 – غفلت از مقوله آموزش و عدم برنامه ریزی موثر برای آموزشهای مناسب و مستمر فنی و حرفه ای برای کلیه کارکنان در کلیه سطوح شهرداری .

12 - هر کس به هر شکل برای شهرداری تهران تعیین تکلیف میکند و امر ونهی های فراوانی به شهرداری میشود .

13 – فقدان یک برنامه پایدار قانونی و به هنگام برای برخورداری شهرداری از درآمدهای پایدار قابل اتکاء.

14 – تمرکز بی حد و حصر شهرداری به هر دلیل بر تراکم فروشی و لاجرم بدقواره شدن شهر و افزایش مشکلات زیست محیطی .

15 – سلیقه گرایی زیاد ، اغراض و امیال و تصمیمات شخصی در انجام خریدها ، اجرای طرح ها و پروژه های شهری .

16 – عدم عدالت و هماهنگی لازم در توزیع منابع مالی و امکانات در مناطق مختلف شهرداری .

17 – رفتار متفاوت و تبعیض آمیز شهرداری میان مناطق مرفه نشین و مناطق مستضعف نشین تهران .

18 – عدم حسابرسی ، بازرسی و نظارت موثر و قاطعانه در امور اداری و مالی شهرداری تهران.

19 – شفاف نبودن و در دسترس نبودن منابع و مصارف شهرداری تهران برای مطالعه و تحلیل دانشگاهیان .

20 – گاها به نظر میرسد که خود شورای شهرتهران نیز یک مانع و ترمز برای تحقق اهداف خرد و کلان شهرداری است

21 – جنس کار شهرداری و شهردار تهران ، اساسا خدماتی است . حال آنکه به نظر میرسد شهردار تهران سیاسی است .

22 – شهرداری تهران و راهنمایی و رانندگی در مدیریت ترافیک شهری و ابعاد مرتبط با آن ناموفق بوده و بیشتر اقداماتشان برای مردم تنبیهی و جریمه ای است تا خدمات رسانی و گره گشایی .

23 – هیچ گزارش مستند قابل دسترسی از میزان توفیق شهرداری تهران از نتایج و پیامدهای برنامه های پنج ساله اول شهرداری( 1388 ( 1392 - و پنج ساله دوم آن ( 1393 ( 1397 - برای مردم وجود ندارد .

24 – پراکندگی بسیار زیاد و آزار دهنده انواع و اقسام ساختمانهای شهرداری تهران در نقاط مختلف شهر و فقدان یک جانمایی مناسب و کارآمد در این خصوص .

25 – مشخص نبودن فلسفه وجودی و نتیجه عملکرد و اقدامات ساختارهایی مانند تشکیلات مربوط به طرح جامع مطالعات حمل و نقل وترافیک و مرکز مطالعات شهرداری تهران که عمری بیش از دو دهه دارند .معلوم نیست اینها واقعا چه خاصیتی دارند و چه میکنند؟

25 – آسفالت های بی کیفیت ، چاله ها و دست اندازهای فراوان ، عدم اصلاح هندسی معابر ، کمبود شدید امکانات رفاهی و بهداشتی در پارکها و فضاهای سبز و جنگلی شهر ، تابلوهای بسیار زیاد ، بعضا بی خاصیت ، تکراری و آزاردهنده بصری در معابر و میادین و چهار راه های مختلف شهر .

26 – کمبود شدید توالت های عمومی ، پارکینگ و توفقگاه مناسب و کافی برای مردم.

27 – اطلاع رسانی ناکافی از عملکرد و فعالیت های شهرداری به مردم و ضعف شدید تخصصی روابط عمومی درمجموعه شهرداری تهران .

28 – هیچ طرح یا مطالعات آکادمیک مشخصی وجود ندارد که مثلا تهران در افق چشم انداز ایران 1404 باید کجا باشد و چگونه باشد ؟ یک بار برای همیشه باید تکلیف توسعه تهران در تمام ابعاد مشخص ، معین ، مصوب و اجرایی شود .

29 – جایگاه و تراز جهانی تهران در مقایسه با پایتخت ها ی بزرگ و توسعه یافته دنیا مشخص نیست ( کجا هستیم و کجا باید باشیم ؟).

30 – عدم هماهنگی و همکاری شایسته میان بخش تولید وصنعت ، بویژه کارخانجات و شرکتهای تولیدی و صنعتی بزرگ مستقر در تهران با شهرداری تهران در پرداخت عوارض ، مالیات و ایفای مسئولیت اجتماعی که این شرکتها دارند .

31 - تصمیمات و برخوردهای بعضا سیاسی و سهم خواهی اعضای شورای شهر و مسئولان کشور با مجموعه شهرداری تهران.

32 – شهرداری تهران فاقد مدل است . مثلا مشخص نیست که قرار است شهر تهران مثل کدام شهر دنیا باشد ؟

33 – فساد اداری و مالی .

به عنوان آخرین سوال بفرمایید که آیا از شهرداران قبلی تهران مطلب یا نکته خاصی دارید که عنوان کنید ؟

بله سوال جالبی است . در سایتها و منابع خبری وقتی که جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد در سال 1382 در شورای شهر دوره دوم به عنوان شهردار تهران انتخاب شدند مطالب جالبی از ایشان نقل شده بود که عینا تقاضا دارم خوانندگان عزیز با دقت بخوانند و خودشان قضاوت کند در باره آنچه که گفته شده و آنچه که عمل گردیده است.

در اخبار آمده بود که : شورای اسلامی شهر تهران، با اکثریتآراء ، محمود احمدینژاد را بهعنوان شهردار پایتخت انتخاب کرد. در جلسه شورای شهر، دکتر احمدینژاد با ۱۲ رأی موافق، ۲ رأی ممتنع و یک رأی مخالف بهعنوان شهردار انتخاب شد. وی در تشریح برنامههای خود با اشاره به مشکلات و معضلات شهر تهران با بیان دیدگاههای خود گفت: در تهران پس از انقلاب اسلامی، فعالیتها و خدمات بسیار ارزشمندی در آن انجام شده است و چهره امروز تهران با ۲۵ سال قبل قابل مقایسه نیست. شهردار منتخب شورا در عین حال گفت: امروز تهران از فقدان برنامهریزی جامع رنج میبرد و مدیریت شهر تهران با ناکارآمدی روبهروست و قوانین حاکم بر تهران بسیار متنوع و ناهمگون است. وی همچنین گفت: نهضت خدمترسانی به مردم در شهرداری تهران باید در اولویت قرار گیرد . احمدینژاد افزود: بهدلیل عدم اجرای طرحهای مناسب و علمی در تهران، هماکنون شاهد بافت ناموزون و بیهویت هستیم و در مدیریت شهر تهران اقدامات لحظهای، بیبرنامگی، تصمیمات غیرعلمی تقریباً نهادینه شده و بخشی از منابع تهران در دوبارهکاریها و روابط ناسالم و برنامههای عمرانی تلف میشود. وی گفت: در مجموعه فعالیتهای مدیریت شهری یک نظارت جامع وجود ندارد و مردم به ویژه نخبگان حضور سازمانیافته در تصمیمسازیها ندارند. شهردار منتخب شورا همچنین با بیان اینکه بخشی از اقدامات شهرداری تحتتأثیر منافع حزبی قرار گرفته است گفت: همه مشکلات شهر تهران را در یک سال و یک دوره چهارساله نمیتوان حل کرد بلکه با یک برنامهریزی بلندمدت و با حضور کارشناسان و صاحبنظران امور شهری حل میشود. وی حل مشکلات تهران را در گرو تعامل کامل بین همه ارکان حکومتی بهویژه دولت، مجلس و قوه قضائیه دانست و خدمترسانی سالم و آسان و واقعی، احیاء اعتماد عمومی به مدیریت شهری تهران و پایهریزی برای دستیابی به شهری آباد و سالم را از اهداف برنامههای خود عنوان کرد .وی با بیان اینکه شهرداری تهران فاقد یک سازمان فنی و اداری به معنای واقعی است گفت: باید ارتباط نخبگان و مردم با شهرداری را بهگونهای سامان دهیم که در تصمیمسازیها و تصمیمگیریها مؤثر باشند .احمدینژاد تصریح کرد: تهران به لحاظ زمینشناسی در معرض آسیب و بحران است و طرحهایی که برای مقابله با این بحرانها و کاهش آثار زیانبار آن تهیه شده باید به مرحله اجرا درآید. وی در عین حال گفت: ساختار مدیریتی در شهرداری تهران باید اصلاح شود و امروز بسیاری از اهرمهای مدیریتی در شهرداری حضور ندارند و سطح دانش و تخصص در رده های مختلف باید ارتقاء پیدا کند. احمدینژاد، تهران را فاقد طرح جامع دانست و گفت: یکی از ضعفهای شهر تهران اتکاء به تخلف از قانون بوده است، در حالی که شهر باید با اتکاء به منابع سالم و پایدار و کمترین تحمیل به شهروندان اداره شود. وی گفت: تهران بهدلیل مرکزیت باید از لحاظ فضای شهرسازی و معماری سمبل ارزشهای ایرانی و اسلامی باشد و باید تلاش کرد تا با ارتقاء شاخصهای زندگی شهری ، تهران به یکی از آبادترین شهرهای کشور تبدیل شود.

وی ضمن تأکید بر اداره صحیح و اصولی تهران گفت: مدیریت شهرداری نباید با کارهای سیاسی و حزبی آمیخته شود بلکه قانونمداری باید محور و اصل همهکارها قرار گیرد .احمدینژاد گفت: شهرداری مملو از نیروهای فداکار و متخصص است ونباید برخی رفتارهای عدهای خاص موجب نادیده انگاشتن همه عناصر دلسوز شود .

وی هزینه خدمات را در شهرداری بالا دانست و گفت: باید با استفاده از سازوکارهای مناسب هزینه خدمات کاهش یابد و وجهه شهرداری بازسازی شود و اعتماد به مدیریت شهری افزایش یابد. احمدینژاد شفافسازی در تصمیمات و قراردادهای شهرداری را به عنوان یکی از راههای مبارزه با فساد مورد تأکید قرار داد و گفت: شهرداری در حال حاضر با ۴۰۰ نوع خدماترسانی فاقد یک سیستم اطلاعات مدیریتی است. وی تصریح کرد که رهنمودهای مقام معظم رهبری نقش اصلی و محوری را در برنامههای آینده شهر تهران خواهد داشت . شهردار منتخب شورا محور انتخاب همکاران خود در شهرداری را تدین، پاکدامنی، سلامت، کارآمدی و امانتداری دانست و گفت: هرکس خود را با این اصول تطبیق دهد، مخلص او هستم.

هم چنین جناب آقای دکتر محمد باقر قالیباف نیز در شورای شهر دوره سوم در سال 1384 که به عنوان شهردار تهران انتخاب شدند مطالبی را به عنوان اولویتها و برنامه های خود مطرح کرده بودند که آنهم عینا در اینجا میاورم و باز قضاوت را به عهده اهل نظر میگذارم که چه دیدگاه هایی وجود داشته و چه عملکرد و نتیجه ای را شاهد هستیم .

دکتر قالیباف، ۷ محور(مدیریت و منابع انسانی، توسعه اجتماعی ـ فرهنگی، شهری بااصالت و هویت ایرانی ـ اسلامی، شهری با عملکردهای ملی و جهانی، شهر پاک، حمل و نقل و ترافیک، شهرداری و معماری) را برای شهرداری آینده مطرح کرده است. به گزارش خبرگزاری فارس ، محمد‌باقر قالیباف شهردار فعلی تهران برنامه‌های جدید خود را برای مدیریت آینده شهری مطرح کرد . در مقدمه برنامه محمد‌باقر قالیباف شهردار تهران آمده است: کلانشهر تهران، پایتخت جمهوری اسلامی ایران و ام‌القرای جهان اسلام دارای موقعیت‌های ژئوپولیتیکی حساسی در منطقه خاورمیانه است. تهران پایتخت 200 ساله ایران، آیینه تمام نمایی از تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی تاریخ پرفراز و نشیب این سرزمین به شمار رفته و از این رو دربرگیرنده میراث مادی و معنوی غنی است. برنامه حاضر تحت عنوان (توسعه اجتماعی شهر : تهران در مسیر پیشرفت و عدالت) برگرفته از اسناد طرح جامع، مجموع اقدامات و دستاوردهای شهرداری تهران به ویژه اقدامات 8 ساله اخیر، تحلیل وضعیت موجود، تبیین آینده مطلوب، شناسایی مسیرهای مناسب برای رشد و توسعه و در راستای تحقق چشم‌انداز توسعه بلند‌مدت شهر تهران است.

چشم‌انداز توسعه بلند مدت شهر تهران ، که سیمای مطلوب شهر در افق طرح و میثاقی برای توسعه پایدار کلانشهر تهران و پایتخت کشور است، هماهنگ با چشم‌انداز 20 ساله کشور، مبتنی بر آرمان‌های زیر است. * تهران، شهری با اصالت و هویت ایرانی ـ اسلامی (شهری که برای رشد وتعالی انسان و حیات طیبه ، سازمان می‌یابد) .

* تهران، شهری دانش‌پایه، هوشمند و جهانی

* تهران، شهری سرسبز و زیبا، شاداب و سرزنده با فضای عمومی متنوع و گسترده * تهران، شهری امن و مقاوم در برابر انواع آسیب‌ها و مقاوم در برابر مخاطرات و سوانح .

* تهران، شهری پایدار و منسجم با ساخت مناسب برای سکونت، فعالیت و فراقت. * تهران، شهری روان با رفاه عمومی و زیرساخت‌های مناسب، همراه با تعدیل نابرابری‌ها و تأمین تمامی حقوق شهروندی .

* تهران، کلانشهری با عملکردهای ملی و جهانی و با اقتصادی مدرن به مرکزیت امور فرهنگی ـ پژوهشی و سیاسی در سطح کشور و حداقل یکی از سه شهر مهم و برتر منطقه آسیای جنوب غربی.

اصول حاکم در برنامه:

اصل (ارزش‌مداری و اخلاق‌محوری)

* اصل (نگرش سیستمی و نگاه همه‌جانبه و یکپارچه به توسعه شهری)

* اصل مدیریت کارآمد و جهادی

* اصل (انعطاف‌پذیری و قابلیت کسب بهترین جایگاه)

* اصل (عدم تمرکز، توزیع قدرت و تقویت مشارکت عمومی)

* اصل (چابک‌سازی و برون‌سپاری و مدیریت کارفرمایی)

* اصل (قانون‌مداری و برنامه‌محوری)

* اصل (سلامت و شفافیت)

* اصل ( توجه به تعهد، تخصص و شایستگی)

* اصل (عدالت‌محوری، توجه به حقوق شهروندی و توجه به منافع عمومی) * اصل (مسئولیت همگانی و پاسخگویی چندجامعه و پذیرش نظارت همگانی) * اصل (توجه به کیفیت، سرعت در عمل با ثبت هزینه بهینه)

* اصل (تأکید بر حفظ و ارتقای منابع انسانی)

* اصل (تأکید بر استفاده بهینه از منافع مالی و حرکت به سوی کسب درآمدهای پایدار)

برنامه محمدباقر قالیباف کاندیدای شهرداری تهران برای دوره جدید در 7 محور تنظیم شده است که عبارتند از:

محور اول:مدیریت و منابع انسانی. محور دوم: توسعه اجتماعی ـ فرهنگی محور سوم: شهری بااصالت و هویت ایرانی ـ اسلامی . محور چهارم: شهری با عملکردهای ملی و جهانی. محور پنجم: شهر پاک. محور ششم: حمل و نقل ترافیک . محور هفتم: شهرداری و معماری.

خوب . ملاحظه کردید که بنده دو دیدگاه و استراتژی های کلان اداره امور شهر تهران راکه توسط دو شهردار محترم قبلی تهران یعنی آقایان احمدی نژاد و قالیباف ارائه کرده بودند در اینجا مطرح کردم که قطعا مشترکاتی با هم دارندو همانگونه که گفته شد قضاوت و ارزیابی پیرامون آنها را واگذار میکنیم به خوانندگان فرهیخته این مطالب و امیدوارم که همه شهروندان و مسئولان دولتی با مشارکت فعال و دلسوزانه در همه امور ، یاری رسان مدیریت شهری برای برخورداری از یک شهر با کیفیت و با استانداردهای جهانی و بین المللی باشیم . ان شاء ا... .