سید حمید حسینی، عضو اتاق بازرگانی تهران در این مورد به «کسبوکار» توضیح میدهد: سیاست یکسانسازی قراربود در دوره اول ریاستجمهوری روحانی اجرا شود، ولی دولت با توجه به شرایطی نتوانست این موضوع مهم را اجرا کند...
بورس24 : موضوع یکسانسازی نرخ ارز تقریبا جزء موضوعاتی است که در این سالها بارها درباره آن صحبت شده است. با این حال جدا از شیوههای مختلفی که برخی از کارشناسان برای این منظور پیشنهاد میکنند، موانع متفاوتی برای یکسانسازی مطرح میشود که از جمله موانع ذکرشده کاهش ارزش پولملی است. به اعتقاد کارشناسان، استفادههای رانتی از نرخ ارز که البته دونرخی بودن ارز بستر آن را فراهم آورده، در یک طرف موجب بالا رفتن درآمدهای برخی از سودجویان و در یک طرف باعث کاهش حاشیه سود فعالان اقتصادی به ویژه صادرکنندگان شده است.
بالا رفتن نرخ ارز نیز در چند ماه اخیر اگرچه به تعبیر برخی از فعالان اقتصادی لازمه واقعی شدن نرخ ارز است، اما در دیدگاه مقابل عاملی برای رونق گرفتن بازار سفتهبازی است و بدتر از آن کاهش ارزش پول ملی. با این حال برخی از گفتهها حاکی از آن است که در یک جنگ ارزی مساله بیش از آنکه بالا رفتن یا پایین آمدن ارزش پول ملی باشد، منافعی است که به واسطه واقعی بودن نرخ ارز به جیب فعالان اقتصادی و بازرگانان به عنوان یکی از پایههای اصلی برای توسعه و رشد اقتصادی کشورها میرود. بر همین اساس کشورها در جنگ ارز برای افزایش سود حاصل از صادرات خود به دنبال کاهش ارزش پول ملی هستند.
اقدامات دولت برای یکسانسازی نرخ ارز
در بازار سید حمید حسینی، عضو اتاق بازرگانی تهران در این مورد به «کسبوکار» توضیح میدهد: سیاست یکسانسازی قراربود در دوره اول ریاستجمهوری روحانی اجرا شود، ولی دولت با توجه به شرایطی نتوانست این موضوع مهم را اجرا کند. به نظر میرسد تا وقتی مشکلات بانکی و بحثهای ما با دنیا حل نشود، دولت جسارت رفتن به سمت یکسانسازی نرخ ارز را نخواهد داشت. هم فاصله ارز مبادلهای و آزاد زیاد است و هم اینکه جمعیت حقوقبگیران دولتی مانع و مخالف این مساله هستند. در حال حاضر حدود 24 میلیون نفر حقوق ثابت دارند که نگاه مثبتی به افزایش قیمت ارز ندارند و به دلیل تاثیراتی که گرانی ارز در پی دارد با آن مخالفت میکنند و البته کسانی هم از تکنرخی نبودن ارز منفعت حاصل میکنند و به طور غیرمستقیم مانعی برای آن هستند. به نظر میآید دولت نتوانسته است در این موضوع گفتمانسازی، دفاع خوب و ارادهای محکم برای اجرا داشته باشد. وقتی هم که مطرح میشود، در عمل به واردات علیه صادرات سوبسید میدهد. اگرچه علاقهمندی به یکسانسازی نرخ ارز از سوی مسئولان اعلام میشود، اما در عمل کار خاصی صورت نمیگیرد. البته نشانههایی از این امر به تازگی در بازار دیده میشود. برای مثال ستاد تنظیم بازار قیمت مواد اولیه قیر را در بورس برمبنای ارز آزاد به فروش گذاشته است که قبلا براساس ارز مبادلهای بود. به نظر میسد دولت دارد به این موضوع تن میدهد یا کمکم آزمایش میکند. برخی از کالاها نیز به همین منظور توسط دولت از ارز مبادلهای خارج شدهاند. منافع ملی ما در یکسانسازی نرخ ارز است و در این جنگ ارزی برعکس به جای اینکه به دنبال بالا بردن ارزش پول ملی باشیم، باید با کاهش ارزش پولی ملی بتوانیم صادرات را بالا ببریم، حتی اگر کاهش ارزش پول ملی به شکل مصنوعیباشد.
تاثیر ناچیز کاهش ارزش پول ملی
جمشید پژویان، کارشناس اقتصادی نیز با تاکید بر اینکه کاهش ارزش پول ملی در خیلی از کشورهای توسعهیافته جا افتاده و این کشورها برای رشد صادرات خود به این امر اقدام میکنند، میگوید: کاهش ارزش پول ملی امروزه در نگرش اقتصادی کشورها جایی ندارد. مساله کاهش ارزش پول ملی نیست، بلکه موضوع منافع اقتصادی است. به فرض مثال کشورهایی چون چین و آمریکا تلاش میکنند ارزش پول ملی خود را پایین آورده تا صادرات را افزایش دهند. پول ملی یک ابزار سیاستی است که معنایی ندارد آن را توهین یا ضربهای برای کشور بدانیم.در نتیجه این موضوع موضوعی نیست که اهمیت چندانی به ویژه در بحث مربوط به یکسانسازی نرخ ارز داشته باشد. وقتی ارزش پول ملی کمتر شود ما نمیتوانیم واردات راحت داشته باشیم و اگرچه واردات را گران کرده، اما صادرات را تقویت میکند. مشکل ما اقتصاد است. کاهش ارزش پول ملی خود به خود بد نیست، اما لازم به ذکر است که ما نیز برای صادرات چیزی نداریم . در زمینه تولید اتومبیل و وسایل خانگی و... جایی در بازار جهانی نداریم که کاهش ارزش پول ملی باعث کاهش ارزش صادرات ما باشد، اما یکسانسازی نرخ ارز به موضوع ثبات ارز پیوند دارد که به دلیل تاثیر ارز ما از مسائل سیاسی و تحریمها حلنشده باقی مانده است.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.