نامه ها و اطلاعیه هایی که در آن زمان درباره اطمینان آنها از رشد انرون به کارکنان اعلام شده بود بی شباهت به تاییدیه ها و اطلاعیه های شرکت کنتورسازی و البته شرکت باران که زیرمجموعه اتاق اصناف بود، نیست.
ماجرای کنتورسازی ایران که شاید یکی از حساس ترین رویدادهای تاریخ بورس ایران باشد جنبه های مختلف و زوایای پیچیده ای دارد که لازم است به صورت موشکافانه بررسی شود. با وجود اینکه مدیرعامل و رییس هیات مدیره شرکت کنتورسازی از اواخر دی ماه سال گذشته پس از تفهیم اتهام با قرار وثیقه 5 هزار میلیارد ریالی بازداشت شده اما آیا سهامداران با این کار به حقوق خود می رسند؟
تردید در صحت و درستی گزارش های حسابرسی شده کنتورسازی این ماجرا را به بزرگترین رسوایی تاریخ بورس ایران بدل کرده و روند ماجرا به گونه ایست که ماجرای تخلف های شرکت انرون امریکایی که 32 سال قبل به عنوان بزرگترین شرکت انرژی جهان فعالیت می کرد را در اذهان تداعی می کند.
پس از آنکه انرون در سال 1985 از ادغام دو شرکت گاز طبیعی به وجود آمد جایگاه بزرگترین تاجر گاز در امریکای شمالی و انگلستان را به خود اختصاص داد اما پس از مدتی از یک شرکت انرژی به شرکت مدیریت خطر تعییر یافت.
این شرکت در سران مملکتی آن روز امریکا نفوذ زیادی داشت. خانم وندی گرام که قبلا توسط جورج بوش به سمت ریاست کمیسیون نظارت انرژی فدرال انتخاب شده بود و ایده ورود شرکت انرون به قراردادهای آینده و اوراق مشتقه متعلق به او بود، همسر سناتور گرام بود که توانست تمام نظارت های دولتی بر فعالیت انرون را از میان بردارد.
بدهی هایی که در ترازنامه انعکاس نیافت
بدین ترتیب انرون توانست برنامه ای را ترتیب دهد که بدهی هایش در ترازنامه منعکس نشود. این شرکت با ایجاد تعداد زیادی شرکت در خارج از کشور قیمت های انرژی را دستکاری می کرد و به مراجعه کنندگان برای عقد قرارداد سودهای ساختگی برای وال استریت گزارش می داد.
زمانی که بوش به ریاست جمهوری رسید فرصت و قدرت انرون فزونی یافت و رییس هیات مدیره انرون یعنی کنت لی که به عنوان عضوی از گروه انتقال بوش انتخاب شده بود به همراه دیک چنی معاون رییس جمهور مستقیما سیاست های انرژی کشور را در دست داشتند.
نامه ها و اطلاعیه هایی که در آن زمان درباره اطمینان آنها از رشد انرون به کارکنان اعلام شده بود بی شباهت به تاییدیه ها و اطلاعیه های شرکت کنتورسازی و البته شرکت باران که زیرمجموعه اتاق اصناف بود، نیست.
چندی بعد معاون توسعه شرکت بوسیله نامه ای که به آقای کنت لی رییس هیات مدیره نوشته بود مراتب نگرانی خود را درخصوص گرفتاری های حسابداری و حساب سازی اعلام کرد. در همان زمان و البته کمی پیش از آن مدیران شرکت بخشی از سهام انرون را با تبلیغ های مثبت و وعده افزایش ارزش چند صد درصدی شرکت در سال های آتی، فروختند.
هنوز چیزی از زمان فروش سهام این شرکت نگذشته بود که شرکت انرون در گزارش های خود زیان بسیار بالایی را اعلام کرد. کم کم پای کمیسیون بورس و اوراق بهادار امریکا جهت تحقیقات رسمی درباره این موضوع به میان آمد و دیری نپایید که انرون در گزارش های بعدی خود بدهی سنگین دیگری را به شرکت اضافه کرد. در همین زمان مدیران شرکت به منظور جلوگیری از کاهش رتبه اعتباری انرون سعی کردند این شرکت را به شرکت دیگری بفروشند اما اوراق قرضه انرون که توسط آژانس های اعتباری مستقل در کشور در رده اوراق بنجل قرار گرفته بود آنها را از خرید انرون منصرف کرد.
انرون ورشکست شد
بنابراین در سال 2001 انرون درخواست ورشکستگی داد که به عنوان بزرگترین درخواست ورشکستگی تاریخ امریکا ثبت شده است. در همان زمان شرکت انرون 4000 نفر از کارکنان خود در امریکا و 1000 نفر از کارکنان اروپایی خود را اخراج کرد. چند ماه بعد دادستانی امریکا وارد میدان شد و تحقیقات خود را آغاز کرد. حسابرس شرکت انرون اعتراف کرد که برخی از مدارک شرکت را از بین برده و دادستان کل امریکا که برای رقابتهای انتخاباتی سنا از شرکت انرون پول دریافت کرده بود بی صلاحیتی خود را برای تحقیقات اعلام کرد.
در سال 2002 مشخص شد که اعضا هیات مدیره انرون بوسیله طرح و برنامه پیچید ای سود شرکت را حدود یک میلیارد دلار نشان دادند و در این میان میلیونها دلار پول به جیب زدند. چند روز بعد کنت لی از هیات مدیره انرون استعفا کرد و موسسه حسابرسی نیز به دلیل از بین بردن مدارک تحت تعقیب قضایی قرار گرفت.
شرکت انرون 20 هزار طلبکار داشت که جمعا 67 میلیارد دلار طلب داشتند. شرکت کنتورسازی حدود 11 هزار طلبکار دارد که برای پرداخت خسارت های آنها چند ده میلیارد تومان نقدینگی لازم است که معادل چندین میلیون دلار می باشد.
چرا فعالان بازار به کنتورسازی اعتماد کردند؟
سهم کنتورسازی زمانی بیشترین اعتماد سهامداران را به خود جلب کرد که اطلاعیه های شفاف سازی که منتشر شده بود ادعای مدیران شرکت کنتورسازی را مبنی بر برنده شدن در مناقصه پروژه صندوق های فروشگاهی تایید می کرد. حال سوال اینجاست که سهامداران کنتورسازی که در این ماجرا کمترین تقصیر را داشتند به جز اعتماد بر ساختار حاکمیتی و مدیریتی سازمان بورس و پیشینه حضور سالهای زیاد کنتورسازی در بازار بورس باید برای تصمیمات خود به چه چیز دیگری متوصل می شدند؟
فراموش نکنیم که بازار نگاه متفاوت تری را نسبت به شرکتهای بورسی دارد و سهامی که در بازار بورس معامله می شوند را نسبت به سایر بازارها کم ریسک تر و مطمئن تر می داند. از سوی دیگر باور بازار بر این است که مدیران بورسی در جهت صیانت از صحت گزارش های شرکت ها در تلاش هستند. بنابراین اعتماد به اطلاعیه های حسابرسی شده کدال مهمترین منبعی است که سهامداران و فعالان بازار سرمایه برای سرمایه گذاری های خود در اختیار دارند.
چطور می توان سهامداران کنتور را نجات داد؟
با همه این احوال شاید سهامداران بخت برگشته کنتورسازی با ایجاد تغییرات مدیریتی و سرمایه ای شرکت کنتورسازی و همچنین حمایت از کسب و کار این شرکت در حوزه کنتورهای الکترونیکی و هوشمند و صندوق های فروشگاهی بر این باور باشند که در سالهای آتی ممکن است اتفاقات مثبتی در شرکت کنتورسازی رخ دهد که با توجه به سرمایه پایین این شرکت به سودهای اعلامی دسترسی پیدا کرده و پی بر ای قابل قبولی را داشته باشد. به شرط آنکه از مالکیت جدید شرکت اطمینان کامل حاصل کنند. در این صورت شاید خریداران جدیدی وارد میدان شوند و برخی از سهامداران قبلی نیز از فروش سهام خود با هر قیمتی منصرف شوند. ضمن اینکه با این تغییرات احتمالا شرکت های تامین سرمایه و سرمایه گذاری نیز برای بازارگردانی و حمایت از سهام کنتورسازی تمایل به آمادگی نشان دهند. البته این مفروضات مشروط بر آن است که همچنان ضرورت نصب صندوق های فروشگاهی وجود داشته باشد.
بر اساس نامه های رسمی که در سامانه کدال نیز اطلاع رسانی شده اتاق اصناف ایران که بانی اصلی پروژه صندوق های فروشگاهی بود به شرکت هوشمند سامانه باران ماموریت داده بود که نسبت به تجهیز ست افزاری و نرم افزاری کلیه اصناف کشور به صندوق های مکانیزه فروش اقدام کند. شرکت باران نیز اعلام کرد که پس از برگزاری مناقصه ای نسبت به انعقاد قرارداد میان مدت 5 ساله با شرکت کنتورسازی ایران جهت تولید و تامین صندوق های فروشگاهی جهت بهره برداری اصناف کشور اقدام نمود.
با تایید این خبرها و اعلام رسمی این اطلاعات در سامانه کدال و مصاحبه مدیران مربوطه با خبرگزاری های رسمی سهام کنتورسازی که از نظر مدیریتی در میان اهالی بازار چندان خوش نام نبود این بار مخاطبان بیشتری را به خود جلب کرد و حتی آن دسته از افرادی که حاضر نبودند آکنتور را در قیمت های 1000 تومان خریداری کنند حالا برای خرید هر سهم این شرکت در قیمت های بالاتر از 7500 تومان وسوسه شده بودند.
پس از آنکه سهم در هفته ابتدایی سال 95 تا محدوده 8300 تومان پیش رفت روند کاهشی را در پیش گرفت و در عرض کمتر از 6 ماه تا محدوده 4600 تومان افول کرد. اما در طول مدتی که سهم روند نزولی داشت همچنین مدیر عامل این شرکت بر چشم انداز روشن آن و ورود به حوزه تولید و فروش صندوق های فروشگاهی تاکید می کرد. اگر چه برخی اعتقاد دارند که هدف اصلی این شخص جمع آوری نقدینگی از طریق بورس و نجات شرکت از بدهی های بالا و بیرون آمدن از زیر فشار بار بدهی های بانکی بود اما آنچه مسلم است این است که در این میان بیشترین آسیب و خسارت متوجه سهامداران کنتورسازی شده است.
همانطور که گفتیم ماجرای کنتورسازی پیچیدگی های زیادی دارد که روشن شدن آن اراده قوی سازمان بورس و وزارت اقتصاد را می طلبد. هر چه بیشتر درباره زوایای این داستان بررسی می کنیم یقینمان درباره ابهامات این ماجرا بیشتر می شود و انسان را به یاد ماجرایی قدیمی می اندازد. ماجرایی که شاید هنوز پاسخی برای آن پیدا نشده است؛ اینکه اول مرغ بود یا تخم مرغ؟! شاید پیدا کردن پاسخ این پرسش که اصولا پروژه صندوق های فروشگاهی وجود خارجی داشته یا خیر بتواند روشن کننده بسیاری از ابهامات این پرونده باشد.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.