بر اساس آخرین آمار، میانگین مصرف بنزین از اول تا نهم تیر (مصادف با تعطیلات عیدفطر) ۸۴میلیون لیتر بوده است.
در گام اول هدفمندی یارانهها، دولت از اردیبهشت سال ۹۳ قیمت بنزین را افزایش داد و به دو نرخ لیتری ۷۰۰ وهزار تومان رساند. در سال ۹۴ نیز در دومین گام بنزین را به تک نرخ ۱۰۰۰ تومان افزایش داد. اگرچه حفظ نظام دونرخی قیمتگذاری بنزین اقدام مناسبی بود، اما اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها نتوانست جلو روند افزایشی مصرف بنزین را بگیرد. با توجه با اجرای دو راهبرد افزایش قیمت بنزین با اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها و ابطال کارت سوخت خودروها و موتورسیکلتها برای مدیریت مصرف بنزین، انتظار میرفت که کاهش چشمگیری در مصرف بنزین کشور در سال ۹۳ ایجاد شود، اما نه تنها شاهد کاهش قابل توجه میزان مصرف بنزین نبودیم، بلکه با افزایش مصرف بنزین هم مواجه شدیم.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، یکی از اهداف مهم هدفمندی یارانهها و افزایش نرخ حاملهای انرژی اصلاح الگوی مصرف بود و دولت قصد داشت با افزایش قیمت بنزین قدری از میزان رشد بیرویه مصرف داخل کشور را کاهش دهد. برخی بر این باورند که افزایش قیمت نمیتواند به عنوان عامل بازدارنده عمل کند و مصرف بنزین را تحتتاثیر قرار دهد. به اعتقاد مخالفان این طرح، چنین روشهایی نتایج کوتاهمدتی در پی دارند، و در درازمدت اثر پیشگیرانه خود را از دست خواهند داد و قیمت واقعی سوخت برای مردم عادی شده و تاثیری در صرفهجویی مصرف سوخت ندارد.
تاثیرات افزایش قیمت بنزین
قیمت بنزین مانند کالاهای اقتصادی دیگر از عوامل اثرگذار در میزان مصرف آن است، با این فرض که گزینه جایگزین برای آن در مقوله حمل و نقل، استفاده از وسایل نقلیه عمومی، کم مصرف، دوچرخه و حتی پیادهروی باشد. اما این افزایش قیمت، علاوه بر تاثیر بر میزان مصرف، بر شاخصهای دیگری تاثیرگذار است که میتواند در میانمدت مصرف را به حالت قبل برگرداند. مثال آن افزایش نرخ کرایه وسایل حمل و نقل عمومی است که مردم را به استفاده از وسیله نقلیه شخصی تشویق میکند. در مدلهای مختلفی از سیستم اقتصاد کلان کشورهای تولید و صادرکننده سوختهای فسیلی از جمله ایران نشان داده شده است که به دلیل تعیین نرخ سوخت از سوی دولت، این عامل بر قیمت سایر کالاها موثر است. با وجود عوامل تاثیرگذار متنوع در متغیر تورم، تاثیر قیمت سوخت به ویژه بنزین در درازمدت قابل صرف نظر است. این در حالی است که با بازگشت بودجه عظیم یارانهای این کالا به خزانه دولت و جبران کسری بودجه، شکاف پولی که خود مهمترین عامل در تورم است کاهش مییابد و در میانمدت با اعمال مدیریت صحیح مالی شوک تورمی اولیه را جبران میکند. در دولت یازدهم شاهد چنین مدیریتی و به تبع آن کاهش تورم بودیم. با این همه، مصرف سوخت پس از مدتی کاهش، دوباره به روند صعودی خود بازگشته است، چرا که در کنار افزایش قیمت سوخت، شرایط دیگری باید فراهم شود که در ادامه به آن میپردازیم. لازم به ذکر است میانگین مصرف بنزین از ابتدای سال ۱۳۹۶ تا کنون ۸۷میلیون لیتر بوده است که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته 6/8درصد رشد داشته است.
بنزین، کالای کم کشش
قیمتگذاری یکی از ابزارهای حاکمیت است که با آن میتواند عوامل مختلفی همچون سرمایهگذاری، تقاضا و غیره را کنترل و تنظیم کند. قیمتگذاری صحیح میتواند به رشد اقتصادی و توسعه صنعتی هر بخش از کشور کمک کند اما در بعضی موارد، قیمتگذاری به تنهایی موثر واقع نمیشود. یکی از شاخصترین موضوعات در همین حوزه موضوع کالاهای کم کشش است. کالای کم کشش یعنی کالایی که تقاضای آن به تغییرات قیمتش حساس نیست و هرچه قیمت آن کالا افزایش یابد میزان تقاضا با کاهش چشمگیری روبهرو نخواهد شد. یکی از معروفترین کالاهای کم کشش در ایران، بنزین است. مصرف بنزین در ایران چندان به قیمت حساس نیست. طبق آمار تغییرات محسوسی در کاهش مصرف بنزین به دلیل ورود CNG به سبد سوخت، ورود کارت سوخت و اجرای طرح هدفمندی یارانهها (افزایش قیمت سوخت) در سالهای اولیه اجرای هدفمندی اتفاق افتاد. از طرفی اثر تورم بر کاهش قیمت واقعی بنزین نیز مشهود است و کاهش چشمگیر قیمت در سالهای ۸۹ تا ۹۲ به دلیل رشد روزافزون تورم بوده است که باعث شده قیمت واقعی بنزین به شدت کم شود. بنزین ۷۵درصد از سوخت خودروهای سواری ایران را تامین میکند. تنها جایگزین بنزین برای مردم گاز CNG و یا حمل و نقل عمومی است. کمبود تعداد جایگاههای CNG در بعضی شهرها و صفهای شلوغ این جایگاهها و نیز معایب موجود خودروهای دوگانه سوز و گازسوز، باعث میشود تا CNG به تنهایی توانایی جانشین شدن با بنزین را بیش از این نداشته باشد. ضعف زیرساختهای موجود در حمل و نقل عمومی نیز عامل دیگری میشود تا مردم بیشتر به سوخت بنزین و خودروهای سواری خود وابسته شوند و لذا در زمان تصمیمگیری بین انتخاب ماشین شخصی و راههای دیگر، قیمت بنزین برای مردم مهم نباشد. یکی از عواملی که سبب میشود بنزین در کشورهایی نظیر ایران و آمریکا یک کالای کم کشش باشد همین است که مردم در صورت گران شدن بنزین، انتخابهای بهتری برای جایگزینی با بنزین ندارند و دوباره مجبور میشوند که از همان بنزین (با هر قیمتی که عرضه شود) استفاده کنند.
راههای کاهش مصرف بنزین
با مقایسه آمار کشورهای ایران، آمریکا و اروپا میتوان نتیجه گرفت که سیاست کاهش مصرف بنزین به وسیله افزایش قیمت آن، میتواند اثرات قابل توجهی بر میزان مصرف داشته باشد اما این مهم میبایست در کنار اقداماتی نظیر تنوع بخشی به سبد سوخت (بنزین، دیزل، اتانول، برق، گاز و …) انجام شود تا بتواند تاثیرش را بهطور کامل بگذارد. طرح جایگزینی خودروهای CNG با بنزینی، نمونه موفق اجرا شده در کشور ایران است که طبق همین اصل به درستی اجرا شد و باعث کاهش چشمگیر و جلوگیری از رشد روزافزون مصرف بنزین در کشور شد، طوری که تا سال ۱۳۹۳ به میزان ۲۹۰میلیون بشکه در مصرف بنزین صرفه جویی شده است. تنوع بخشی به سبد سوختی و توسعه حمل و نقل عمومی، باعث کاهش وابستگی به یک سوخت خاص میشود که این نکته در تامین و پایداری امنیت عرضه انرژی بخش حمل و نقل بسیار موثر خواهد بود. از طرفی اتخاذ یک سیاست صحیح در روند قیمتگذاری سوخت میتواند از لحاظ امنیت انرژی و اقتصادی به نفع مردم و حاکمیت باشد. در کنار اینها، توجه به قمیتگذاری حمب و نقل ریلی و هوایی و ایجاد امکانات مناسب حمل و نقل در سطح شهرها، بسیار حائز اهمیت است. متاسفانه اکنون هزینه سفر میان شهری با خودرو شخصی، ارزانتر و راحتتر از استفاده از هواپیما یا قطار است که این خود مصرفکننده را به استفاده از خودرو شخصی تشویق میکند. علاوه بر مصرف بیرویه بنزین، ریسک بالاتر حوادث جادهای، ترافیکهای سنگین، آلودگی هوایی و زیستمحیطی و عدم سوددهی بخش راهآهن و هواپیمایی، ناشی از استفاده بیش از حد مردم از خوردو شخصی است. همه اینها با سیاستگذاریهای درست در این زمینه، فرهنگسازی در جهت استفاده از حمل و نقل عمومی و مهمتر از اینها، ایجاد امکانات مناسب در تمام شهرها و روستاها و مسیرهای مختلف، قابل حل خواهد بود.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.