Bourse24 Ads 245
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 236
تبلیغ بورس24

اسد الله عسگراولادی :من در ١٠ سال اخیر سه دوره در بورس آمده ام. یک بار ١٠٠ میلیون تومان ضرر کردم، سری دوم ۵٠٠ میلیون تومان در بورس سرمایه گذاری کردم، بعد از شش ماه ٣٠٠ میلیون تومان ضرر کردم، یعنی بیش از نیمی از سرمایه ام از بین رفت. بعد از این جریان دیگر در بورس سرمایه گذاری نکردم، همانطور که می دانید بورس در کشور ما در اختیار خصولتی هاست...

انتقاد عسگراولادی از بورس / کسی در بازار سهام ما سود نمی کند!

بورس24 : وقتی طرح راه ابریشم جدید چین از سوی شی جی پینگ، رییس جمهور چین در سال 2013 با عنوان "یک کمربند، یک راه" ارایه شد، با استقبال کشورهای منطقه مواجه شد به گونه ای که بیش از 40 نهاد به امضای تفاهمنامه‌های همکاری با چین مبادرت ورزیدند. این مساله از نظر مدیران بازار سرمایه نیز به دور نماند و آنها را بر آن داشت تا برای فراهم کردن زیرساخت های لازم برای ارتباط دو بازار سرمایه ایران و چین، تفاهم نامه ای میان دو شرکت سپرده گذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه دو کشور به امضا رسانند. بر این اساس بود که در سال 93 همزمان با برگزاری اجلاس سالیانه اتحادیه تسویه و پایاپای آسیا - اقیانوسیه در پکن، تفاهم نامه ای به امضای مدیران عامل شرکت های سپـرده گذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه ایران و چین رسید. پیرو این تفاهم نامه قرار شد تا امکان سنجی لازم به منظور سرمایه گذاری و تامین مالی متقابل سرمایه گذاران و سرمایه پذیران در بازار سرمایه دو کشور از طریق توسعه زیرساخت های بورس دو کشور صورت گیرد.

در واقع چشم انداز " یک کمربند، یک راه" سبب شد تا اهمیت شرکت سپرده گذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه کشور چین (CSDC) به عنوان یکی از بزرگترین شرکت های سپرده گذاری اوراق بهادار دنیا که به ارایه خدمات ثبت و تسویه برای بورس های شانگهای و شنزن می پردازد، بیش از پیش برای مسوولان بازار سرمایه ما نمایان شود. اما به رغم امضای تفاهم نامه مزبور، هیچ فعالیت اجرایی در راستای عملیاتی شدن این تفاهم نامه میان بازارهای سرمایه دو کشور صورت نگرفت و حتی پس از برجام نیز به رغم تقاضاهای خارجی ها برای سرمایه گذاری در کشور، چینی ها چندان پررنگ نبودند. در این میان اسدلله عسکر اولادی رییس اتاق مشترک ایران و چین معتقد است که بازار سرمایه کشور چندان در فعالیت های خود موفق نبوده است. معروفترین تاجر کشور در استدلال نارکارآمدی بازار سرمایه کشور، تجربیات ناموفق خود از ورود به بازار سرمایه را مورد اشاره قرار داد. مشروح گفت و گوی بورس امروز با اسدلله عسکر اولادی در ذیل آمده است که از نظرتان می گذرد:

-به عنوان یک تاجر مطرح، وضعیت بازار سرمایه کشور را در حال حاضر چگونه می بینید؟

بازار سرمایه در همه جای دنیا بازاری فعال و مفید است که برای تجارت در قرن بیست و یکم از اهمیت بالایی برخوردار است. در کشور ما متأسفانه بورس چنین خاصیتی ندارد؛ چون دولتی، نیمه دولتی و یا به اصطلاح خصولتی است و این خصولتی بودن بورس باعث می شود به جز آنهایی که نماینده نهادی هستند و در بورس حضور دارند و به صورت دستوری کاری را انجام می دهد، باقی دیگر در بورس سودی نکنند. به طوری که هر فرد دیگری که به صورت مستقل در بورس سرمایه گذاری می کند، بیشتر ضرر و زیان شناسایی می کند، در واقع آن فرد با استفاده از تجربیاتش نمی تواند کاری انجام دهد.

- آیا خود شما تجربه ای برای حضور در بازار سرمایه داشته اید؟

من در 10 سال اخیر سه دوره در بورس آمده ام. یک بار 100 میلیون تومان ضرر کردم، سری دوم 500 میلیون تومان در بورس سرمایه گذاری کردم، بعد از شش ماه 300 میلیون تومان ضرر کردم، یعنی بیش از نیمی از سرمایه ام از بین رفت. بعد از این جریان دیگر در بورس سرمایه گذاری نکردم، همانطور که می دانید بورس در کشور ما در اختیار خصولتی هاست.

- اما پس از برجام هیات های زیادی از سرمایه گذاران خارجی در ورود خود به کشور، بازار سرمایه ما را نیز مورد توجه قرار دادند، در میان این هیات ها و کشورهای خارجی، تمایل سرمایه گذاران خارجی به ورود به بازار سرمایه کشور جالب توجه است، اینطور نیست؟

آلمانی ها چندی پیش وارد بورس شدند ولی رفتند. اگر مثلاً آن ها عدد 100 را وارد بورس کردند 70 تای آن در قالب زیان از میان رفت. در واقع این سرمایه گذاران فقط وارد بورس شدند تا کالاهایشان را عرضه کنند. در این بین با صنایع، معادن و پتروشیمی های ما شریک شدند. اما با این حال تعداد زیادی رفتند و تعداد کمی از آنها مانده اند.

-نظر شما در مورد سرمایه گذاران چینی چیست؟ آیا می توان شاهد ورود سرمایه گذاران چینی به بازار سرمایه کشورمان بود؟

چینی ها به بازار سرمایه ما اعتماد ندارند. کشور چین پنج بورس بزرگ دارد. یکی از بزرگ ترین، با سابقه ترین و پر درآمدترین بورس های چین، بورس هنگ کنگ است. چرا که هنگ کنگ مرکز بانک ها است. حداقل در این شهر بیش از دو هزار بانک، حدود یک هزار شرکت بیمه و کشتیرانی وجود دارد. بعد از آمریکا می توان گفت تقریباً هنگ کنگ مرکز پولی دنیا محسوب می شود. در واقع این شهر از توکیو، سیدنی و شانگهای مهمتر است. تجارت من در هنگ کنگ است و در آنجا دفتر دارم به طوری که اجباراً باید به عنوان مدیر حداقل هر دو ماه یک بار، چندی روزی را در آنجا حضور داشته باشم. اگر از بورس کشور نمایندگانی به بورس هنگ کنگ بروند ملاحظه خواهند کرد که بیشترین سهام آمریکا در بورس های چین خرید و فروش انجام می شود.

-چرا چینی ها بازار سرمایه ما را قبول ندارند؟

چینی ها می گویند این بورس دولتی و خصولتی است و باعث می شود تا مردم ضرر کنند. این در حالی است که می توان دعوتشان کنیم که از نزدیک بورس ما را ببینند. آن زمان می توان برای جذب آنها به بازار سرمایه تشویقشان کرد.

- بازار سرمایه ما از طریق سپرده گذاری مرکزی با چینی ها ارتباط برقرار کرده، شما به عنوان رئیس اتاق ایران-چین از این موضوع اطلاع دارید؟

این نوع ارتباط بی فایده است. اما اگر تفاهم نامه وجود دارد، خوب است. چین کشور بزرگی است که آمریکا را نیز از نظر تجارت در آینده عقب خواهد زد. مجموع دارایی های چین 4300 میلیارد دلار و صادارتش در سال 2280 میلیارد دلار و همچنین وارداتش 2050 میلیارد دلار است. 200 میلیارد دلار دارایی اضافه دارد. از همه ی بانکهای دنیا طلب دارد. ذخیره یک کشور به این معنی است که در بانکهای دنیا پول دارد. در بورس ها، بیمه ها، کشتیرانی ها سپرده دارد. به عنوان مثال یک شرکت در آمریکا فعالیت می کند چهار کشتی آن برای چینی هاست. همچنین 30 درصد از سهام بانک چی پی مورگان در آمریکا برای چینی هاست. چینی ها سرمایه هایشان را سپرده نمی گذارند که فقط بهره ی یک درصدی بگیرند؛ همانطور که مستحضرید بهره سپرده برای افراد خارجی یک درصد است. چینی ها عاقلانه عمل می کنند و می گویند چرا فقط یک درصد سود بگیرند!

-پس سرمایه گذاری چینی ها در صنعت بانکداری چگونه است؟

چینی ها اکثراً سهام بانک های کوچک را می خرند. با سهامی که خریداری و فعالیتی که راه می اندازند، بانک های کوچک را اینگونه بزرگ می کنند. در چین نیز بانک های کوچک تحت نظر بانک های بزرگ قرار می گیرند. بانک چین همه جا حضور دارد. این بانک در بورس هایی مانند چین، توکیو، سیدنی و تمام خاور دور حضور دارد. سیدنی بورس بزرگی است. پس از سیدنی، ملبورن و بعد بورس توکیو خیلی بزرگ هستند. بورس سئول کوچکتر از اینهاست ولی با این حال وجود دارد. جلوتر که برویم بورس سنگاپور است. بازار سرمایه ما هم پس از چین باید با سنگاپور ارتباط برقرار کند.

- رفع تحریم به چه میزان باعث ایجاد این مراودات می شود؟

آمریکایی ها هنوز قسمت دوم برجام را که در ارتباط با بانک های آمریکاست را قبول نکرده اند. البته این موضوع کاملاً سیاسی است. در واقع به رغم تفاهمی که شده، زیر حرف شان می زنند.

- به نظر شما آیا اساساً برجام برای ایران و کشور توفیقی داشته است و تا چه میزان منجر به تسهیل روابط ایران در عرصه بین المللی شده است؟

بله، به نظر من برجام تا 50 درصد و شاید تا 70 درصد توفیق داشته است. رابطه ما با دنیا قطع شده بود. برجام این روابط را تسهیل کرد. بانکهای اروپایی همه چیز را روی ما بسته بودند. ملاقات هیچ مسئول ایرانی با دنیا میسر نبود. بعد از برجام آقای روحانی با بیش از 10 رئیس جمهور دیدار کرده است. سه بار با پوتین، سه بار با رئیس جمهور چین و... . بعد از برجام آلمانی ها آمدند. 100 هیأت آمد. چهار نفر از رئیس هیأت هایی که به ایران آمده بودند، وزیر بودند. در صدر هیأت اتریشی، رئیس جمهور، در صدر هیات یونانی، نخست وزیر قرار داشت. از فرانسه دو بار هیأتی به همراه وزراء آمدند. پنج قطعنامه علیه ما در زمان آقای احمدی نژاد صادر شده بود که با یک قطعنامه تمامی این قطعنامه ها شکسته شد، بطوری که اکنون قطعنامه خیلی جدی علیه ما در عرصه بین المللی وجود ندارد. در هیچ جای دنیا ظرف چهار سال، پنج قطعنامه علیه کشوری صادر نشده است. تنها چیزی که در حال حاضر موفق نشدیم تا به واسطه برجام رفع کنیم رابطه بانکی با آمریکایی هاست. ولی با اروپا روابط بانکی ما تدریجاً رو به بهبود است. به نظر من برجام 60 درصد به اهدافش رسیده است.

- بعد از برجام هندی ها در چابهار سرمایه گذاری کردند، اما هنوز چینی ها اقدامی انجام نداده اند. آیا ایران در طرح چینی ها با عنوان "یک راه، یک کمربند" که در قالب "راه ابریشم" جدید چین عنوان شده است، مشارکتی دارد؟ آیا این موضوع اساساً می تواند فرصت مناسبی را برای شرکت ها و بنگاه های اقتصادی به ویژه ناشران بورسی فراهم سازد؟

چینی ها نیز آمدند. بنده قبل از سال 2013 یعنی در سال 2008 به چین رفتم، در واقع در آن زمان جاده ابریشم رسمیت یافت. در حال حاضر آقای حریری و بنده عضو شورای عالی جاده ابریشم هستیم. سابقه جاده ابریشم به 2000 سال پیش باز می گردد. این راه در سال 2013 به سه خط تقسیم شده است. یک خط آن از چین به پاکستان انتقال می یافت که پس از بندر گواتر پاکستان قرار بود بود به چابهار بیاید. پس از آنکه سال گذشته رئیس جمهور چین به ایران آمد، چینی ها در حال بررسی هستند که آیا این خط ابتدا به چابهار بیاید و از چابهار به مسقط، شمال عراق و ترکیه ادامه یابد. در واقع در این طرح که جاده ی اصلی آن از وسط ایران عبور می کند، عضو شورای عالی آن هستیم و هر سال باید به چین رفت و آمد داشته باشیم. این همان چیزی است که آقای رئیس جمهور چین بر آن اصرار دارد.

- تا چه میزان این طرح چینی ها باعث برهم زدن قدرت اقتصادی آمریکا می شود؟

اگر ما برای آمریکا رقیب درست نکنیم آمریکا تسلیم نمی شود. ما روابط خوبی با خاور شرق یعنی اول از همه چین، روسیه و در آخر هند داریم. اروپا در حال جدا شدن از آمریکاست و این مساله در رفتار کشورهای آلمان، ایتالیا و فرانسه نسبت به آمریکا کاملا قابل مشهود است. اما انگلیس به عنوان کشوری در اروپا هنوز زیر چتر آمریکا قرار دارد. در حال حاضر ما به چین برای درازمدت نگاه می کنیم بطوری که روابط با چین را 50 ساله تصور می کنیم. چرا که 10 سال است که چین بزرگترین خریدار و اولین شریک تجاری ما محسوب می شود.

-راستی چگونه اتاق ایران و چین شکل گرفت؟

رهبری ابتدا به کره رفته بودند؛ بعد از بازگشت از کره، چند روز شانگهای و پکن بودند. من نیز همراهشان بودم که به من گفتند که رابطه مان را با چین بهتر کنیم. پس از آن رئیس دولت اصلاحات در دوران ریاست جمهوری خود، به چین رفتند. در چین گفتند که می خواهیم یک اتاق و شورای مشترک تأسیس کنیم. آن زمان من در هنگ کنگ تجارت می کردم. آقای خاموشی که همراه رئیس جمهور وقت بودند پیشنهاد دادند که من مسئول این شورا شوم. برگشتیم و این شورا را تأسیس کردیم. یکسال بعد به پیشنهاد بنده به رئیس جمهور یک اتاق مشترک برای ایران و چین تشکیل شد. هم اکنون اتاق بازرگانی ایران-چین بیش از سه هزار نفر عضو دارد.

- بورس به شما قدرت پیش بینی می دهد در واقع بر اساس پیش بینی آینده، سهام قیمت گذاری می شوند.

در کنار پیش بینی، در بورس رقابت و باند بازی نیز وجود دارد.

- با همه این تفاسیر بورس موقعیتی ایجاد کرده که ارزش بسیاری از شرکت های خدماتی پس از ورود به بورس چند برابر شده است؟

- بله، اما با این حال من معتقدم که بورس ما هنوز قابل پیش بینی نیست، در واقع وجود رانت در آن باعث شده که به آن نتوان اعتماد کرد. بطوری که افراد متفرقه هیچ گاه در بورس منفعت ندارند.

- شما به عنوان یک فرد فعال در عرصه تجارت و بازرگانی کشور چه پیشنهادی دارید؟

آنچه مسلم است این است که اختیارات خصولتی ها باید کمتر شود. کارگزاران بورس فقط فکر این نباشند کارمزد بگیرند و نسبت به زیان سهامداران بی تفاوت باشند. در واقع آنها باید حافظ منافع افراد باشند و سرمایه گذاران حقیقی را به درستی راهنمایی کنند.

-اما با ایجاد و شکل گیری شرکت های مشاوره سرمایه گذاری، این ریسک تقریبا از میان رفته است، چرا که منافع این شرکت ها درکسب سود سرمایه گذار تعریف شده است، در واقع آنها به این واسطه کارمزد می گیرد و باید هم پاسخگو باشند.

بله وجود این نوع از شرکت ها باعث می شود که افراد به بورس علاقمندتر شوند.

- اینکه شما می فرمایید بورس ما خصولتی است بیشتر به این دلیل است که در کنار دولت، نهادهایی مانند آستان قدس رضوی، بنیاد مستضعفان و ... هستند که هم حضور دارند و هم منابع زیادی در اختیار دارند. اما تمام این نهادهای عمومی در اختیار دولت نیست. شما موافق این موضوع هستید که بورس این نهادها را ملزم به شفاف سازی می کند؟ یعنی مالیات و گزارش بدهند.

اما شما باید توجه داشته باشید که اگر این شرکت ها گزارش واقعی دهند زیان و ورشکستگی آنها مشخص می شود، در واقع شرکت هایی گزارش می دهند که ضرر نکرده اند.

- در حال حاضر اتفاق جدیدی که افتاده این است که به نهادهای عمومی اجازه ی ثبت یعنی نقل و انتقال و تغییر هیأت مدیره را نمی دهند، مگر این که به بورس اطلاعات لازمه را بدهند...

بعضی شرکت ها وضع مالی خوبی ندارند و مایل به ارائه ی این گزارش نیستند و برای رفع این مشکل مالی معاملات ضربدری انجام می دهند که شاید زیانشان جبران شود. بخاطر همین تا جایی که بشود در برابر ارایه اطلاعات مقاومت می کنند.

- دولت دوم آقای روحانی را چگونه می بینید؟

سال اول که دورنمای خوبی ندارد. زیرا بانکها زیر فشار هستند و اقتدار بانکها کم شده است.

- از نظر شما اوضاع الان بحرانی است؟

بله، شدیداً بحرانی است. وقتی دولت اعلام می کند تورم 8% است ولی بانک ها از شما بهره 22% می گیرند و به سپرده شما هم 22% سود می دهند، نشان از بحرانی بودن آنها دارد. وقتی تورم 8% است، نرخ بهره باید 9% باشد. در همه جای دنیا مرسوم است که نرخ بهره باید یک یا دو درصد بیشتر از تورم باشد. اگر تورم حقیقی است نرخ بهره نباید 22% باشد. به عنوان مثال اگر تورم 15% است نرخ بهره باید 18% باشد. از نظر ما رکود در بازار یعنی کسادی و این خطر بزرگی در بازار ماست. دلیل ناتوان بودن دولت برای پرداخت بدهی های زیاد خود به بانک ها و بیمه های اجتماعی که دو-سه سال است پرداخت نشده است، همین رکود است. در حال حاضر پنج نهاد معافیت دارند که شامل: بنیاد مستضعفان، آستان قدس رضوی، ستاد اجرایی، کمیته امداد و بنیاد شهید می شود که مالیات نمی پردازند ولی باید مالیات بدهند. اشتغال مهمترین مسأله برای آقای روحانی است. پنج میلیون تحصیل کرده و سه میلیون فرد معمولی بیکار در کشور داریم. باید تا آخر سال 96 حداقل یک میلیون نفر به کار مشغول شوند.

- ارز را چگونه می بینید؟

ارز در همین حدود الان می ماند. دولت با پول نفتی که می فروشد اجازه رشد نرخ ارز را نمی دهد.

- آیا شما موافق این عمل هستید؟

- خیر، زیرا ارز ارزان، قاچاق به همراه دارد. ارز ارزان باید با حساب باشد. وقتی ما می توانیم ارز ارزان داشته باشیم که روزی چهار میلیون بشکه نفت بفروشیم و بدهی دولت را بپردازیم.

منبع : بورس امروز

منبع خبر: سازمان خبری - تحلیلی بورس 24

این مطلب را با دیگران به اشتراک بگذارید :

نظرات :

شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.

شما هم نظر دهید

برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید


Bourse24 Ads 242


پاسخ به سوالات بورسی شما
Bourse24 Ads 250
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 246
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 143
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 247
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 208
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 25
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 27
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 32
تبلیغ بورس24