رییس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی در تحلیل شعارهای اقتصادی مطرح شده از سوی کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری، بر لزوم توجه کاندیداها به چارچوبهای قانونی در این زمینه تاکید کرد و خواستار راستیآزمایی ادعاهای مطروحه از جمله در زمینه اشتغال و یارانهها از سوی کارشناسان اقتصادی شد.
غلامرضا تاجگردون، عضو هیات اجرایی مرکزی دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با حضور در خبرگزاری دانشجویان ایران و بازدید از این خبرگزاری در گفتوگویی از کاندیداها خواست در بیان آمار، اطلاعات و وعدهها حسن نیت داشته باشند و رسانه را جای ارایه اطلاعات غلط ندانند. البته او اضافه کرد که مردم روشنتر شدهاند و باید قدردان احمدی نژاد بود که حرفهایی زد و عملکردی داشت که دیگر نمیتوان مردم را گول زد.
او همچنین بر لزوم شفاف شدن دیدگاههای کاندیداها در حوزههای مختلف از جمله مسائل فرهنگی، کنسرتها، دفاع از سوریه و شبکههای مجازی تاکید کرد.
مشروح گفتوگوی ایسنا با غلامرضا تاجگردون را در زیر میخوانید:
- وضعیت رقابت کاندیداها و تبلیغات انتخاباتی را چطور میبینید؟
با آغاز تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری، کمیسیون تبلیغات تصمیم به لغو مناظره زنده گرفت که این امر با واکنش بسیاری از صاحبنظران و فعالان سیاسی مواجه شد. من هم به عنوان عضو هیأت اجرایی مرکزی انتخابات به وزیر کشور نامه نوشتم و از ایشان خواستم که در این زمینه تجدید نظر شود. تقریباً تمام آنهایی که درخواست مناظره زنده را کردند به این موضوع توجه کردند که بعد از رد صلاحیت احمدی نژاد احتمال بداخلاقی کمتر شده است.
همه به این موضوع اذعان دارند که بداخلاقی آقای احمدی نژاد در مناظره زنده تلویزیونی در سال ۸۸ اثر منفی بر اذهان جامعه گذاشت و کسی آن را زیبنده جمهوری اسلامی ایران نمیدانست. این بار هم که مناظرهها برگزار شد من پیشبینی نمیکردم از آن جنس حرفها حداقل توسط برخی از افرادی که در عرصه انتخاب هستند زده شود. این نشان میدهد که ما حتی در بین افرادی که در سطح ریاست جمهوری هستند و این همه روی آنها هزینه میشود که کاندیدا شوند به یک درجه فرهنگی مناسبی نرسیدهایم. به ویژه اینکه تریبون صداوسیما و رسانه در این مقطع کوتاه انتخابات در اختیار آنها قرار میگیرد و متأسفانه کسی هم بابت اظهاراتی که در این ایام دارد و بعضاً اطلاعات غلط به مردم میدهد محاکمه نمیشود.
من به جای آقایان کاندیدا باشم میگویم ۵۰۰ هزار تومان یارانه نقدی میدهم! اما در این صورت باید همه فعالیتها را تعطیل کرد.البته مردم ما روشنتر شدهاند و باید قدردان آقای احمدی نژاد باشیم که حرفهایی زد و عملکردی داشت که دیگر نمیتوان مردم را گول زد. گفتمان احمدی نژاد نباید توسط این سطح از آدمها در رسانهها تکرار شود. متأسفانه ایشان فرهنگی را در این زمینه جاری کرده که امیدوارم در ادامه ایام تبلیغات انتخاباتی قدری کنترل شود. ضمن اینکه آمار و ارقام و برخی صحبتهایی که مطرح میشود باید صحت و سقمش مورد بررسی قرار گیرد و حداقل بحث کارشناسی درباره آنها صورت گیرد. مثلاً چند کارشناس بررسی کنند که آیاادعاهایی که مطرح شده یا وعدههایی که داده شده درست است یا غلط و این ادعاها راستی آزمایی شود. بررسی شود که ادعاهای مطرح شده درباره ایجاد اشتغال یا ایجاد شغل در پتروشیمیها امکانپذیر هست یا خیر؟
- وعدههای مطرح شده درباره افزایش میزان یارانه نقدی با توجه به مصوبات مجلس در برنامه ششم و قوانین مربوطه چقدر قابلیت اجرایی دارد؟
در مورد یارانههای نقدی این موضوع گفته نمیشود که اگر رایانه افزایش پیدا کند قیمتها هم بالا میرود. ما باید اول منابعی را کسب کنیم بعد آن را هزینه کنیم. بعضی میگویند ۱۵۰ هزار تومان یارانه نقدی ماهانه میدهیم. اگر من به جای آقایان کاندیدا باشم میگویم ۵۰۰ هزار تومان یارانه نقدی میدهم! اما باید کل بودجه کشور، نفت و منابع دیگر را تقسیم بر کل جمعیت کنیم. من که نماینده مردم در یکی از فقیرترین استانهای کشور هستم بدم نمیآید که به جای یارانه ۴۵ هزار تومانی، مردم ۳۰۰ هزار تومان یارانه بگیرند اما در این صورت باید همه فعالیتها را تعطیل کرد.
بیان چنین ادعاهایی هم جای تعجب دارد. به نظرم کسی که چنین حرفی میزند حداقل باید چهار عمل اصلی را بلد باشد و بتواند کتاب بودجه را باز کند. میتوان چنین افزایشی در یارانهها داد اما در مقابل باید همه چیز را تعطیل کرد. شاید هدفشان این است که همه مبانی اجرایی مملکت را تعطیل کنند.
ما در مذاکرات متعدد با دولت به جمعبندی رسیدیم که به شکل هدفگرا عمل کنیم و بر همین اساس پرداختی کمیته امداد و بهزیستی را از ۵۰ هزار به ۲۰۰ هزار تومان رساندیم. یعنی از طبقه بالا گرفتیم و به طبقه پایین دادیم. در شرایط فعلی امکان سه برابر و چهار برابر کردن یارانهها وجود ندارد و همین پول هم با کسری زیادی مواجه است.
کسی نیست از دولت بپرسد در حالی که ۳۰ هزار میلیارد تومان برای هدفمندی پیشبینی شده چطور ۴۰ هزار میلیارد تومان یارانه پرداخت میشود، طبیعتاً باید برای جبران این کسری کارهای عمرانی تعطیل شود. به اعتقاد من شرکت آب و برق خوزستان زمانی توان اداره کل مملکت را داشت اما حالا برای تأمین ترانس باید از استانهای مجاور کمک بگیرد. زیرا ما این شرکت را تعطیل کردیم و هرچه پول درمیآورد برای هدفمندی اختصاص میدهیم.
- در روزهای گذشته شعارهای اقتصادی دیگری هم از سوی کاندیداها مطرح شده که از سوی برخی کارشناسان اقتصادی مورد نقد قرار گرفته، این شعارها چقدر عملیاتی و اجرایی و در چارچوب قوانین کشور است؟
کاش آقایانی که وعده میدهند به مصوبات قانونی مجلس و چارچوبهایی که برای برخی حوزهها وجود دارد نیز دقت کنند. در برنامه ششم برای رسیدن به رشد ۸ درصد که مورد تأکید رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده هدفگذاری شده است. یکی از آیتم های رشد ۸ درصد سرمایهگذاری و به تبع آن رونق و ایجاد شغل است. هدف و برنامه دولت هم این است که در پایان برنامه نرخ بیکاری تکرقمی شود که به این منظور باید یک میلیون شغل ایجاد شود. بنابراین در برنامه دولت و مصوبه مجلس در پنج سال آینده باید سالانه یک میلیون شغل ایجاد شود تا رشد ۸ درصد محقق شود. برای اجرایی شدن این امر هم شروطی وجود دارد که بعضاً ممکن است روشها،اهداف و برنامهها را قبول نداشته باشند.
برای جذب سرمایهگذاری و ایجاد اشتغال باید چند قرارداد خارجی منعقد شود و شرکتهایی مثل شل و توتال سرمایهگذاری کنند که این منابع حاصل شود. اما آیا آقایان (نامزدهای انتخاباتی) حاضرند از چنین سیاستی دفاع کنند؟ در یکی از جلسات غیرعلنی مجلس بعد از سال جدید ۵۰ ایراد اساسی کشور مطرح شد. من در آنجا گفتم که برای رسیدن به رشد ۸ درصد تک نرخی شدن بیکاری و رونق اقتصادی منابعی مورد نیاز است و پیش فرضهایی وجود دارد که یکی از آنها سرمایهگذاری است. ما باید ببینیم چقدر منابع در دسترس داریم و برای رسیدن به آنها چه باید بکنیم. مثلاً ما نیازمند این هستیم که در حوزه نفت ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی داشته باشیم که تولید ۴ میلیون بشکه نفت را نگه داریم اما کل پول وزارت نفت ۶ تا ۷ میلیارد دلار است که عمده آن صرف هزینههای جاری میشود لذا باید چند قرارداد خارجی منعقد شود و شرکتهایی مثل شل و توتال سرمایهگذاری کنند که این منابع حاصل شود. اما آیا آقایان حاضرند از چنین سیاستی دفاع کنند؟ اگر ما این حرف را بزنیم میگویند وابسته به جریانات سرسپرده غرب هستید. اما کسانی که میگویند میخواهند ۵ میلیون شغل ایجاد کنند باید بقیه الزامات ایجاد شغل را هم قبول داشته باشند. آیا آنها قبول دارند که فضای امنیتی را از حوزه اقتصاد بردارند؟ اگر این همراهی وجود داشته باشد سالانه یک میلیون شغل ایجاد میشود. همچنانکه در زمان آقای خاتمی چند سال شاهد ایجاد ۹۵۰ هزار شغل بودیم زیرا فضا باز شده بود،امکان سرمایهگذاری وجود داشت و امنیت عمومی کشور و فضای سیاسی مطلوب بود. اما ما این را به هم زدیم و هشت سال شغل ایجاد نکردیم. آمار بانک مرکزی و مرکز آمار نشان میدهد که بین سالهای ۸۴ تا ۹۲ سالانه ۲۰ هزار شغل ایجاد شده است. اکنون هم ایجاد یک میلیون شغل در سال امکان پذیر است اما باید الزامات آن پذیرفته شود.
- برای رسیدن به رشد هشت درصدی اقتصادی به پیشفرض سرمایهگذاری اشاره کردید، جذب سرمایهگذاری در این میان چقدر اهمیت دارد؟ به عبارتی اگر خود را بینیاز از سرمایهگذاری خارجی بدانیم دستیابی به رشد هشت درصدی مقدور است؟
سرمایهگذاری داخلی و خارجی از ملزومات رشد اقتصادی است. اگر سرمایهگذاری خارجی کنار گذاشته شود ۷۰ درصد رشد اقتصادی نیز حذف خواهد شد. در سرمایهگذاری داخلی هم یک بخش بودجه دولتی، نفت و سیستم بانکی است. در بخش نفت از کل بودجه امسال ۳۵۰ هزار میلیاردی، ۱۱۰ هزار میلیارد تومان مربوط به نفت است که بخش قابل توجهی هزینه جاری است و عملکردمان ۳۰ هزار میلیارد تومان بودجه عمرانی است و به عبارتی ۱۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری به حساب میآید. در مقابل سیستم بانکی هم قفل شده و پولهایش بلوکه شده است.
وقتی میگویند بیش از هزار هزار میلیارد تومان نقدینگی در جامعه وجود دارد تصور مردم این است که اینقدر پول وجود دارد که به ۴ درصد افراد داده شده است. نقدینگی فرمولی دارد و به معنای پولی است که چاپ شده و در گردش است. در حال حاضر عمده پول بلوکه شده رسوب کرده است. شما ببینید در همین تهران چه تعداد ساختمان، برج و مجتمع تجاری ساخته شده که نمیتوانید آن را بفروشید. اینها در حساب و کتابها نقدینگی به شمار میروند. فرض کنید بانکی ۲۰۰ میلیارد دلار برای ساخت یک برج وام داده و حالا وقتی فرد نتوانسته وام را پرداخت کند تراز آن سال به سال افزایش پیدا میکند. حالا بانکها چطور میتوانند وام بدهند. آنها هم وام را استمهال و تمدید میکنند، پس پولی نمیچرخد مگر اینکه ما سرمایه قوی به بانکها بدهیم.
طبیعتاً ۳۲ درصد از رشد اقتصادی باید ناشی از بهبود بهرهوری باشد. معلوم است وقتی نرخ سود بالاست و منابع بلوکه شده، سرمایهگذاری اتفاق نمیافتد. ما در سه برنامه گذشته برای بهبود بهرهوری پیشبینیهایی داشتیم اما باز هم حاصل نشده است. متأسفانه محاسبه و ارزیابی دقیقی هم نمیشود بلکه برای قوی نشان دادن خودمان ضعفهای طرف مقابل و قوتهای خودمان را برجسته میکنیم.
میادین مشترک نفتی در آزادگان و غرب خوزستان ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار پول میخواهد. در واقع برای جریان سرمایهگذاری در حوزه نفت به ویژه در میادین مشترک ما نیازمند ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری هستیم و غیرممکن است بتوانیم خودمان به این عدد برسیم. اگر بخواهیم با همین روند ۴ میلیون بشکه پیش برویم ۱۰ سال دیگر به ۲ میلیون بشکه تقلیل پیدا میکنیم. زیرا سرمایه داخلی کفاف آن را نمیدهد. بانکها هم این ظرفیت را ندارند. در دوره آقای احمدی نژاد بخش نفت ۵۴ میلیارد دلار به سیستم بانکی بدهکار شد. ما امسال در بودجه نوشتیم که ۱۰ درصد پول نفت را به بانکها برگردانند. مدیرعامل شرکت نفت گفت که میخواهم استعفا دهم. یعنی ما توان بازگرداندن ۱۰ درصد این بدهکاری را نداریم بعد میخواهیم یارانه ۳۰۰ هزار تومانی به مردم بدهیم. به نظرم اگر آقایان میتوانند فضای سیاسی و بینالمللی را مطلوب کنند که این اتفاق بیفتد به نظرم آقای روحانی دودستی دولت را تقدیم آنها کند.
- جذب سرمایه گذاری خارجی در چه شرایطی ممکن است؟
فاکتورهای زیادی در سرمایهگذاری خارجی دخیل است اما اول از همه باید بدانیم پول جایی میرود که امنیت وجود داشته باشد و پایدار باشد. در حال حاضر هر کالایی از هر کشور جهان بخواهید در بازار ما پیدا میشود؛ زیرا سود کوتاهمدتی برای آن وجود دارد. اینکه رهبری میگویند کالایی که در داخل تولید میشود نباید از بیرون وارد شود، حرف درستی است. نکته مهم این است که همینها در بلندمدت به فضای ما اعتماد ندارند. به هر حال منطقه و کشورهای اطراف هم کشورهای همراهی نیستند. ضمن اینکه در اینگونه معاملات باید هر دو طرف حداقل به طور مساوی سود ببرند و ما باید به این موضوع قائل باشیم؛ در حالی که در مناسباتمان هنوز به این نتیجه نرسیدیم و اعتماد ما هم نسبت به آنها سلب شده است.
این فضای اعتمادسازی کار بسیار سختی است. اینکه من مدافع برجام هستم نیز به این معنا نیست که همه آن را یکجا میپذیرم بلکه معتقدم برجام زمینههای همین اعتمادسازی را فراهم میکند. در این بخش کار اختلاف نظر وجود دارد و بعضی اصلاً قایل به میز مذاکره هم نیستند. ما باید به این نوع نگاه بپردازیم. در مجلس قبل خیلیها بودند و هنوز هم هستند که از پرچمداران جمنا هستند و مذاکره را قبول ندارند. ما باید فضای اعتمادسازی را به وجود بیاوریم و این راهی است که باید آن را برویم.
- توصیه شما به کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری در این باره چیست؟
کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری در بیان آمار و اطلاعات و وعدهها حسن نیت داشته باشند و رسانه را جای ارایه اطلاعات غلط ندانند. به هر حال هر دولت ضعفی دارد و این دولت هم بدون ضعف نیست بلکه باید شجاعانه آن را بپذیرد. مردم هم اگر این ضعف ناشی از محدودیتهای اجرایی توسط دولت بیان شود آن را میپذیرند. لذا خوب است که ضعفها گفته شود و دولت آنها را پاسخ دهد اما قرار نیست فقط از دولت سوال شود.
خوب است کاندیداهای دیگر بگویند که نظرشان درباره مسایل فرهنگی، کنسرتها و دفاع از سوریه چیست. افتخار دولت یازدهم این است که منابعش را جمع کرده و به بخش دفاع و سپاه کمک کرده تا امنیت بینالمللی را در کنار دیپلماسی خوبش فراهم کند. کاندیداها بگویند که آیا حاضرند در دولت آینده از منافع خود برای تقویت بنیه دفاعی کشور بگذرند و امنیت پایداری برای کشور فراهم کنند؟ یا اینکه نظرشان درباره شبکههای مجازی چیست؟
اگر آقایان میتوانند فضای سیاسی و بینالمللی را برای جذب سرمایه مطلوب کنند آقای روحانی دودستی دولت را تقدیم آنها کند.نکته مهم این است که ادب رعایت شود و تهمت زده نشود. در واقع خوب است که همه کاندیداها به طور شفاف مطالبشان را مطرح کنند و نهایتاً مردم انتخاب کنند. من فکر میکنم مردم ما در شرایطی نیستند که بشود سرشان شیره مالید.
- در روزهای گذشته مطالبی درباره معافیت مالیاتی آستان قدس رضوی در رسانهها مطرح شده، قانون فعلی در این باره چه حکمی دارد؟
در حال حاضر «طبق قانون» حرم از پرداخت مالیات معاف است اما فعالیتهای آستان قدس رضوی مشمول مالیات است. یعنی اگر آستان قدس در تهران فعالیت اقتصادی میکند باید مالیات آن را بدهد. همچنان که بنگاههای متعلق به بنیاد هم مالیات میدهند. البته بعد از اینکه عملکرد آستان ارایه شود موضوع روشنتر خواهد شد.
ضمنا ما در قانون معافیت مالیاتی نداریم بلکه مالیات صفر داریم. مالیات صفر هم به این معناست که باید پرونده مالیاتی تشکیل شود، صورتهای مالی ارایه شود و مالیات محاسبه شود و بعد بگویند مالیات صفر است. اما برخی نهادها چنین چیزی را از قبل نداشتند. مجوزی هم که وجود دارد مربوط به معافیت خود حرم است و طبق قوانین جدید همه به جز بخش کشاورزی و صادرات باید مالیات بدهند. در حال حاضر قرارگاه خاتم، ستاد اجرایی فرمان امام (ره)، بنیاد مستضعفان مالیات پرداخت میکنند، البته ممکن است در برخی موارد آیتمهای هزینهای آنها جزو هزینههای قابل قبول مالیاتی محاسبه شود که این بحث جداگانهای است.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.