دراینکه بازار سرمایه ایران نیازمند اصلاحات ریز ساختاری و زیرساختی است ، تردیدی وجود ندارد. حتی مدیران و تصمیم گیرندگان بازار سرمایه نیز می دانند که بازار ایران از هر دو سو نیازمند یک جراحی اساسی است.
سالهاست که اصلاح قوانین و مقررات بازار سرمایه ایران که از آن به عنوان تنقیح نام می برند، در سرلوحه اقدامات سازمان بورس و دیگر نهادها قرار گرفته است اما این روند آنچنان کند و با سرعت نامحسوس پیش می رود که گویی عزم جدی در این باره از سوی بزرگان بازار وجود ندارد.برهمین اساس با یکی از پیشکسوتان بازار سرمایه ایران، حسین خزلی خرازی ، مدیرعامل کنونی کارگزاری بانک کشاورزی گفتگویی داشته ایم و با او درباره موضوعی کمتر پرداخته شده به گفتگو نشسته ایم.
_ آقای خزلی اجازه بدهید گفتگو را با اساسی ترین سوال آغاز کنم ، به نظر شما مهمترین کارهای زمین مانده در بازار سرمایه ایران چیست؟
بازار سرمایه ایران در طی سالهای اخیر بارها بر کمک و یاری رساندن به شبکه بانکی کشور که امروز با کمبودها و مشکلات بسیاری دست به گریبان است ، تاکید داشته است. بانکها از منابع نقدینگی لازم برخوردار نیستند و منابع خود را صرف مشتریان قبلی خود کرده اند و دیگر نمی توانند مانند گذشته به اقتصاد کشور و تولید نقش چندانی ایفا کنند. این درحالی است که بازار سرمایه ایران با درک این موضوع آمادگی خود را برای رفع این کمبود بارها اعلام کرده است. اگرچه رشد نرخ سهم بازار سرمایه از نظر تامین مالی در طی چند سال قبلی بسیار مناسب و قابل توجه بوده و در طی سه ، چهار سال گذشته توانسته 10 درصد از وظیفه تامین مالی را برعهده بگیرد اما باید در نظر داشته باشیم که همچنان 90 درصد از وظیفه تامین مالی بر دوش شبکه بانکی کشور است.
درنتیجه برای پاسخ به سوال شما مبنی براینکه مهمترین کار زمین مانده در بازار سرمایه ایران چیست ، باید بگویم تسهیل در امور با بازنگری در قوانین و مقررات و دستورالعمل ها ، همانطور که رییس سازمان بورس نیز بارها در سخنان خود بر این موضوع تاکید داشته است. خوشبختانه او پیش از تکیه زدن بر ریاست سازمان بورس ، معاون وزیر اقتصاد بوده و با تجربیات و سابقه ای که در وزارت اقتصاد کسب کرده اند، امروز بر این موضوع کاملا واقف هستند که بازنگری قوانین و مقررات نه تنها برای بورس برای کل دستگاه های کشور مانند بیمه ، مالیات ، گمرک ، سرمایه گذاری خارجی و .... امری مهم و ضروری است .
متاسفانه امروز درتمام این دستگاه ها با انبوهی از قوانین و مقررات و دستورالعمل ها ی قدیمی مواجه هستیم که یا موضوعیت ندارند و یا باتوجه به نیازهای جامعه و پیشرفت تکنولوژی در زمینه فن آوری اطلاعات دیگر نیازی به وجود آنها احساس نمی شود و باید آنها را حذف یا ادغام کرد تا سرعت کار بالا رود.
_ بدین ترتیب می توان گفت امروز مهمترین کار در بازار سرمایه ایران بازنگری در قوانین و مقررات است؟
بله دقیقا !
_ آیا باید این اصلاح و بازنگری در قوانین و مقررات را از کتاب قطور قوانین و مقررات بازار سرمایه آغاز کرد؟
راستش را بخواهید من معتقدم خیر، اولین گام را باید از همین دستورالعمل ها و آیین نامه های داخلی بازار برداشت. حال اگر سوال شود مهمترین آیین نامه و دستورالعمل کدام است ؟ درپاسخ می گویم همان چیزی است که درگیری این روزهای بازار پایه و اصلی محسوب می شود، یعنی آیین نامه معاملات که شامل همه بورس ها مانند بورس کالا ، فرابورس، بورس تهران و مابقی می شود.
درحال حاضر ، یک آیین نامه معاملاتی وجود دارد که در سال های گذشته به تصویب رسیده و درزمان خود بنابر مقتضیات تنظیم و تدوین شده است ، اما امروز دیگر جوابگوی نیازها نیست . اجازه بدهید سخنانم را با بیان تجربه ای درهمین باره ادامه دهم. در زمانی که من عضو هیات مدیره بورس کالا بودم ، کارگروهی را تشکیل دادیم به نام بازنگری در قوانین و مقررات در بورس کالا ، با تشکیل جلساتی بسیار منظم و مرتب و با حضور الزامی تمامی اعضا ، متاسفانه در تمام مدتی که ما مشغول به این کار بودیم به یک نتیجه بسیار اساسی رسیدیم. اینکه تغییر درقوانین و مقررات داخلی و آیین نامه ها بسیار مشکل است و طاقت فرسا، چرا که این دستورالعمل ها و قوانین آنقدر درهم تنیده و پیچیده هستند که دست بردن و اصلاح در هرکدام از آنها نیاز به رجوع و تغییر در دیگر قوانین و اصلاحیه ها دارد.
از سوی دیگر، درهر تغییری یک مقام ناظر و بالادستی مانند سازمان بورس، هیات مدیره بورس و یا حتی هیات دولت وجود داشت که سال های گذشته به دلایلی آیین نامه یا دستورالعمل را ابلاغ کرده که تنها بخشی از آن به بورس کالا مربوط می شود، یا شورای بورس مصوباتی داشته که نکاتی از آن حتی معدود به بورس کالا مرتبط می شود ، بدین ترتیب بازنگری و یکپارچه کردن یا به عبارتی تنقیح تمام این دستورالعمل های پیچیده و هزارتو با نکاتی که در بالا گفتم چندان کار راحتی نیست.
_ بدین ترتیب دراینجا با دو چالش مواجه ایم؛ اول اینکه کار بسیار مشکل و زمان بر است و با توجه به ضرورت کار چرا کمتر به آن پرداخته شده است؟
اول اینکه کار بسیار مشکل و زمان بر است، و از سویی دیگر این کار از آن دسته امور است که فاقد هیاهو و سروصداست و نیازمند ساعت های متمادی مطالعه ، بررسی کردن وکاربسیار. اما با این سوال شما موافق نیستم که چرا کسی به سراغ انجام این کار نمی رود. به نظر من این گونه نیست، زیرا این کار درحال انجام است اما بسیار کند پیش می رود. درحالیکه سازمان بورس نیز چندی است سامانه ای را درهمین باره به منظور تغییر در قوانین و مقررات بازار سرمایه راه اندازی کرده که این خود مهر تاییدی بر این مهم است که تنقیح قوانین و مقررات بازار سرمایه در اولویت امور محسوب می شود.
_ ازدیگر کارهای زمین مانده دربازار سرمایه پس از تنقیح قوانین و مقررات چیست ؟
ازدیگر کارها پس از تنقیح قوانین و مقررات، اصلاح رفتارهاست که از آن در علم مدیریت به نام فرایندها یاد می شود. به زبانی ساده تر باید بگویم بسیاری از چالش های امروز ما دیگر به قوانین و مقررات مرتبط نیست و بلکه به فرایندها ارتباط دارد، برهمین اساس من معتقدم امروز یکی از مهمترین وظایف مدیریت ها بازنگری فرایندهاست که در دانش مدیریت به آن می گویند BPR یا مهندسی مجدد فرایندها. نخستین بار نیز بیل گیتس این دانش را در دهه 90 رواج داد.
_ بیشتر توضیح بدهید؟
ببینید، سازمان های قدیمی با رسوب فراوانی از فرایندها مواجه هستند، مبنی براینکه افراد چه کاری باید انجام دهند، پس از اتمام این کار باید کدام کار را شروع کنند، البته این موضوع از صنعت و کارخانه و خط تولید آغاز شد و به تدریج همه نهادهای خدماتی حتی صنعت مالی را نیز گرفتار کرد، درحالیکه امروز دیگر این سیستم پاسخگو نیست. ورود تکنولوژی های جدید و اتوماسیون امروز به اندازه ای به سرعت کار کمک کرده که دیگر روش های موجود و متداول امروز نمی تواند جواب بدهد.
اجازه بدهید مثالی بزنم ، تا پیش از این خانواده ها برای سفارش غذا ، لیستی از شماره تلفن رستوران ها را جمع آوری می کردند در حالیکه امروز اپلیکیشن و نرم افزارهایی وجود دارد که شما تنها با یک کلیک می توانید انبوهی از فهرست رستوران را با انواع غذا و تقسیم بندی از نظر مکانی، قیمتی و ساعت کاری به شما ارایه دهند. می خواهم بگویم که امروز در بسیاری از صنایع اتوماسیون زندگی انسان ها را تغییر داده است .
_ بدین ترتیب، چرا در صنعت مالی و بازار سرمایه چنین تحول چشمگیری رخ نمی دهد ؟
چون این نیاز هنوز احساس نشده است. وقتی می گوییم 49 میلیون ایرانی دارنده سهام عدالت هستند ، چگونه است که هنوز هیچ سامانه خاصی برای عرضه این اوراق یا دادوستد آن فراهم نشده. بنابراین دومین و مهمترین کاری که مدیران بازار باید برای آن وقت صرف کنند بازنگری در فرایندها و اتوماسیون است که هنوزمربوط به ده سال قبل می شود.
_ به عبارتی تسهیل در امور؟
بله ، دقیقا، درحالی که اگر هدف جذب سرمایه گذار خارجی است باید راحتی و آرامش برای آنها فراهم شود ، هنوز بسیاری از امور در بازار سرمایه ایران مشکل و سخت است .
_ از دیگر مصائب و کارهای باقی مانده در بازار را ریز ساختارها می دانند. دراین باره چه اقداماتی صورت گرفته است ؟
برای این موضوع نیز سازمان بورس باید کارگاه هایی برای مدیران خود برگزار کند ، کلاس های آموزشی که همه مدیران سازمان بورس را در همه سطوح و در همه حوزه ها درگیر کند ، تا یک بازنگری جدی در دستورالعمل مصوب سال 86 صورت گیرد . امروز قواعدی مانند حجم مبنا، محدوده نوسان در بازار، زمان گشایش نمادها یا حتی نحوه سفارش گیری در بازار سهام ما وجود دارد که واقعا باید درباره وجود یا حذف آنها یک تصمیم گیری جدی صورت گیرد و البته حذف بعضی از آنها نیازمند یک جسارت واقعی.
_ بدین ترتیب بازار سرمایه ایران راهی بس طولانی و سخت را برای تحول در پیش دارد؟
بله دقیقا که البته تحقق تمام این اتفاقات نیازمند یک عزم جدی و جسارت است.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.