حسین خزلی از لزوم متحول شدن ترکیب سهامداری کارگزاری ها و تخصصی تر شدن اداره این نهادهای مالی سخن می گوید.او می گوید : ٧٠ درصد معاملات بورس توسط ١۵ شرکت برتر کارگزاری انجام می شود...!
بورس به عنوان یکی از اصلی ترین بخش های بازار سرمایه دارای بازیگران مختلفی در بین دولتی ها و خصوصی هاست. وجود مردم عادی از هر کدام از این بخش ها به عنوان سهامداران به این بازار تنوعی به وسعت یک کشور می دهد. رابط بین معاملات و مردم شرکت های کارگزاری هستند. حسین خزلی خرازی، مدیرعامل کارگزاری کشاورزی در ادامه درباره تعداد و تنوع عملکرد کارگزاری ها و نیز نحوه کسب درآمد این شرکت ها می گوید. وی همچنین با اعلام آمار کدهای معاملاتی، از مشکلات موجود در بورس کشور و تفاوت آن با دیگر بازارهای جهانی سخن می گوید.
تا به امروز چند شرکت کارگزاری در ایران فعالیت میکنند و حوزههای فعالیت آنها در چه دستههایی طبقهبندی می شود؟
طبق آخرین آمارکه کانون کارگزاران، هم اکنون 109 شرکت کارگزاری در بورس های اوراق بهادار تهران، فرابورس، بورس کالا و بورس انرژی فعال هستند. بعضی از کارگزارها فقط در بورس کالا و برخی فقط در اوراق بهادار، بعضی در هر دوی اینها و برخی در هر چهار بورس فعال هستند. از سال های گذشته یک طبقه بندی بر اساس رتبه های کارگزارها وجود داشت که آنها را در رتبه های الف، ب، ج، د و ه مشخص می کرد اما از حدود یک سال و نیم پیش این رتبه بندی دیگر انجام نشد و ظاهرا مدل ارزیابی و رتبه بندی صنعت کارگزاری در حال تغییر است اما هنوز نه سازمان بورس و نه کانون کارگزاران مدل رتبه بندی جدید را ارائه نداده اند. کارگزاران در کل دنیا به دو دسته تقسیم می شوند. دسته اول کارگزارانی هستند که همه خدمات موجود در اساسنامه وخدماتی که مقام ناظر مجوز آن صادرکرده، ارائه می دهند و در دسته دوم کارگزارانی هستند که بخشی از این خدمات را ارائه می دهند. حدود 22 خدمت در اساسنامه صنعت کارگزاری وجود دارد و طبقه بندی شده که برای ارائه هر کدام از آنها نیاز به اخذ مجوز از بورس مربوطه و سازمان بورس هست. خدمت تعهد پذیره نویسی، بازارگردانی ، مشاوره سرمایه گذاری، مشاوره عرضه اوراق بهادار و ارزش گذاری سهام خدماتی است که بین صنعت کارگزاری و تامین سرمایه ها طبق اساسنامه مشترک هستند. اما در سال های اخیر سازمان بورس برای این چند خدمت مجوز ویژه می دهد. در بعضی از مواقع اجازه تعهد پذیره نویسی به کارگزارها یا به صندوق های با درآمد ثابت تحت نظر کارگزارها داده شده، در برخی موارد اجازه بازارگردانی اوراق بهادار را به کارگزارها یا به صندوق های با درآمد ثابت متعلق به شرکت های کارگزاری داده ، و در برخی موارد نداده است.
به طور مثال در شرکت کارگزاری بانک کشاورزی و صندوق یکم کارگزاری بانک کشاورزی متعلق به این شرکت، هم اکنون 14 درصد کل اوراق بهادار پذیرفته شده در بورس های تهران، فرابورس و بورس کالا را بازارگردانی می کند. این رقم به تنهایی بیش از هر کدام از شرکت های تامین سرمایه است. و یا در عرضه اوراق بهادار سلف موازی استاندارد گندم و مرابحه گندم که در شهریور و مهرماه امسال انجام شد سازمان بورس و اوراق بهادار اجازه تعهد پذیره نویسی هم به کارگزاری بانک کشاورزی و صندوق یکم داد. اما هنوز مرزهای دقیق و شفافی بین این خدمات وجود ندارد. ظاهرا آنچه که از جلسات برگزار شده در داخل سازمان بورس و سخنرانی های مدیران مربوطه در سازمان بورس بر می آید، در سال های آینده سازمان بورس اوراق و بهادار قصد دارد که مرزهای بسیار مشخص و دقیقی بین انواع این خدمات قرار بدهد تا شرکت های کارگزاری فقط به حوزه معاملات بپردازند و شرکت های تامین سرمایه به حوزه سایر خدمات.
آیا این تعداد کارگزاری بورس در بخش بازار سرمایه ما کافیست یا در این زمینه کمبود وجود دارد؟
طبق مطالعه سازمان بورس واوراق بهادار و کانون کارگزاران، تعداد شرکت های کارگزاری ما متناسب با ارزش گذاری بازارجاری و متناسب با حجم معاملات بسیار بیش از بورس های کشورهای همسایه و بسیار بیشتر از کشورهای پیشرفته است. مثلا ارزش بازار سهام ما حدود 100 میلیارد دلار است و در بهترین سال که سال 92 بوده 35 درصد ارزش بازار ما مورد معامله قرار گرفته است. اگر بخواهم ریالی همین آمار را اعلام کنم در سال 92 مجموعه ارزش بازار بورس تهران و فرابورس حدود 450 هزار میلیارد تومان بوده که 35 درصد آن یعنی چیزی در حدود 120 هزار میلیارد تومان آن معامله شده است. وقتی که حجم معاملات را می گوییم باید مجموعه خرید و فروش را محاسبه کنیم که دو برابر این می شود چون یک طرف فروشنده و یک طرف خریدار است . در بهترین تاریخ بازار سرمایه که سال 92 بود حدود 240 هزار میلیارد تومان حجم معاملات ما بوده است. تقریبا" حدود 108 شرکت کارگزاری در آن دوره فعالیت داشته و وقتی به نسبت تعداد شرکت ها میانگین بگیریم رقم بسیار کوچک می شود اگر رقم میانگین را به دلار تبدیل کنیم رقم به طرز غیر قابل باوری کوچک می شود. مثلا فرض کنید بورسی مثل استانبول که حدود 600 میلیارد دلار ارزش دارد و در سال یک بار 100 در 100 ارزش بازار مورد معامله قرار می گیرد یعنی سالی 1200 میلیارد دلار گردش است. در ترکیه 35 شرکت کارگزاری فعال هستند که سهم شان از کل بازار بسیار زیاد است. یا در بازار بورس سنگاپور 640 میلیارد دلار ارزش بازار و فقط 24 کارگزاری وجود دارد. بنابراین نسبت کارگزار ها ی مابه حجم معاملات و ارزش بازارتعداد زیادی میباشد.
متاسفانه سازمان بورس و اوراق بهادار در سال های گذشته نتوانسته از تعداد شرکت های کارگزاری کم کند و خود شرکت های کارگزاری کوچک و یا حتی زیان ده نتوانستند با هم ادغام شوند. در سه چهار سال اخیر نهادهای مالی بزرگ، شرکت های سرمایه گذاری بزرگ و بانک های بزرگ تازه تاسیس شده شروع کردند به خریدن کارگزاری های کوچک و این نوید دهنده این است که بالاخره صنعت کارگزاری از نظر ساختار سهام داران متحول شود. ولی باید برای کارگزارهای کم بازده و زیان ده و غیر فعال ، در سال های آینده فکر جدی کرد.
با وجود بالا بودن تعداد کارگزاری ها آیا مجوزدهی برای تاسیس کارگزاریهای جدید اکنون سختتر شده است؟ معیارهای تایید صلاحیت مدیران کارگزاریها و اعطای مجوز به آنها اکنون چگونه است؟
در ده سال گذشته دو یا سه مجوز جدید داده شده و در پنج سال گذشته هیچ مجوزی داده نشده است. سیاست سازمان بورس با توجه به تعداد بالای شرکت های کارگزاری این نیست که مجوز جدید بدهد بلکه نهادهای مالی را ترغیب می کند که کارگزاران کوچک را بخرند و اصلاح ساختار انجام دهند. سازمان بورس و اوراق بهادار حدود هشت سال است که دستورالعمل دقیقی برای تایید صلاحیت مدیران نهادهای مالی از جمله شرکت های کارگزاری دارد. این دستورالعمل ضرایب دقیقی دارد که ترکیبی از تحصیلات و تحصیلات مرتبط ، سوابق کاری در بازار سرمایه و پول و مدارک حرفه ای است. اگر از 100 امتیاز، شخص مصاحبه شونده زیر 40 امتیاز کسب کند خود به خود رد می شود. بین 40 تا 70 امتیاز بیاورد دعوت به مصاحبه می شود و یک کمیته مصاحبه کننده در سازمان بورس اظهار نظر می کنند. اگر فرد متقاضی بالای 70 امتیاز کسب کند بطور خودکار قبول می شود. این فرآیند فقط برای تایید صلاحیت علمی و حرفه ای است. در سازمان بورس برای مدیرعامل و اعضای هیات مدیره کارگزاری ها یک بخش تایید صلاحیت امنیتی و اخلاقی هم وجود دارد که از مراجع ذی صلاح مثل قوه قضاییه و وزارت اطلاعات استعلام می شود و در صورتیکه افراد سو سابقه نداشته باشند در آن بخش هم تایید می شوند. در مجموع در سال های اخیر خیلی در تایید صلاحیت مدیران سخت گرفته می شود و بانکِ اطلاعاتی بسیار قوی در سازمان بورس به نام ستان (سامانه تبادل اطلاعات نهادهای مالی) مستقر هست. هرچند نرم افزار این بانک اطلاعاتی بسیار اذیت کننده است اما اطلاعات همه مدیران نهادهای مالی و نه فقط کارگزاران در این بانک اطلاعاتی هست و ضرایب و سوابق و امتیازات، حتی امتیازهای منفی، جرایم و تخلفات و تذکراتی که گرفتن در آن ثبت شده است.
وضعیت آماری کدهای معاملاتی و ضریب فعالیت این کدها چگونه است و توزیع سرمایهگذاران در بین کارگزاریها به چه شکلی صورت پذیرفته است؟
طبق آخرین آمار اعلام شده حدود 10 میلیون ایرانی شامل شخص حقیقی و حقوقی کد بورسی دارند. از این تعداد حدود 700 هزار کد فعال است و در سال حداقل یکبار خرید و فروش می کنند و کمتر از 100 هزار کد وجود دارد که می توان به آنها فعال دائمی گفت یعنی تعداد خرید و فروش آنها بیش از پنج بار در سال است. آمار و اطلاعات دقیق در شرکت سپرده گذاری مرکزی وجود دارد. در بین شرکت های کارگزاری 15 شرکت کارگزاری برتر 70 درصد حجم معاملات و سرمایه گذاری ها را به خود اختصاص داده اند. این نسبت تقریبا در تمام صنایع دیگر هم هست. و شرکت های برتر سهم از بازار بیشتری دارند. در هیچ صنعتی ندیدم که سهم از بازار مساوی تقسیم شده باشد.به ویژه در صنعت رقابتی کارگزاری به دلیل تنوع خدمات و سهولت دسترسی و سرویس های بهتری که شرکت کارگزاری می دهد این سهم می تواند تغییر کند.
چه عواملی به طور مستقیم و غیر مستقیم بر وضعیت درآمدی کارگزاریها تاثیر میگذارد؟ با توجه به سیکلهای رونق و رکود بازار سرمایه، وضعیت درآمدی کارگزاریها چگونه تغییر میکند؟ کارگزاریها از چه طریقی میتوانند به درآمد تقریباً پایداری برسند؟
مهم ترین عاملی که تاثیر مستقیم بر وضعیت درآمدی کارگزاری ها دارد حجم معاملات است و نه شاخص. ممکن است که شاخص ها در برخی موارد پایین بیاید و بازار منفی هم باشد اما حجم معاملات خوب باشد چون کارگزارها در مرحله اول از معاملات کارمزد می گیرند. پس هرقدر حجم معاملات بالاتر باشد کارمزد بیشتری می گیرند. رونق و شادابی کل بازار یکی از مواردی است که بر درآمد کارگزارها تاثیر می گذارد. سایر خدمات کارگزارها مثل خدمت سبدگردانی ، صندوق های سرمایه گذاری و ... همگی تابعی از رونق و شادابی در بازار است. اگر مراجعه سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی به بورس ها کم شود و اگر شاهد رکود و بی انگیزگی سرمایه گذاران باشیم طبیعی است که حجم درآمد سرمایه گذاران هم پایین خواهد آمد. صنعت کارگزاری از آن دست صنایعی است که هزینه های ثابت بالایی دارد. و می توان گفت هر شرکت کارگزاری باید نقطه سر به سرش را با توجه به هزینه ثابت خود محاسبه کند. به ازای هر یک واحد عبور از نقطه سر به سر بیش از یک واحد به سود شرکت کارگزاری افزوده می شود. بنابراین زمانیکه شرکت کارگزاری نتواند از پس هزینه های ثابت خود بر بیاید به نقطه بحرانی و زیان می رسد. اصولا صنعت کارگزاری درآمد ثابت و پایدار ندارد. ممکن است که شرکت کارگزاری در یکی دو سال زیان بدهد و یا سود خیلی کمی داشته باشد اما در سال هایی که رونق در بورس و معاملات وجود دارد آنچنان سود آور باشد که زیان سال های قبل را بپوشاند. خیلی مهم است که شرکت های کارگزاری سرمایه مناسبی داشته باشند تا بتوانند در مقابل زیان تحمل کنند و در سال های رکود از پس هزینه های ثابت خود بربیایند. بهترین شرکت های کارگزاری آنهایی هستند که هزینه ثابت های خود را پایین نگه می دارند زیرا مهم ترین و بیشترین فاکتور در شرکت کارگزاری هزینه های حقوق و دستمزد است. در مراحل بعدی هزینه فناوری اطلاعات است. بنابراین باید مدلی برای حقوق و دستمزد داشته باشیم که سطحش پایین باشد اما زمانیکه سطح سود آوری و معاملات شرکت بالا رفت مدیران و کارکنان کارگزاری بتوانند حقوق های متغیر خیلی خوب و بالا دریافت کنند اگر بتوانند این مکانیزم را در مجموع جبران خدمات و پاداش خود داشته باشند، می توانند تا حدودی به پایدار بودن درآمد امیدوار باشند. هرچند این حرف ها برای شرکت های کارگزاری نهادی است که سهامدار با مدیران متفاوت هستند. در خیلی از شرکت های ما سهامدار همان مدیران کارگزاری هستند بنابراین خیلی سودآوری برای این دسته مهم نیست. اصولا این نوع از شرکت های کارگزاری تشکیل نشده اند برای اینکه سود آور باشند و در ترازنامه سود نشان بدهند، این شرکت ها معمولا عمدا یا در صورت های مالی سود پایینی دارند و یا زیان کرده اند. شرکتهای کارگزاری نهادی مدیرموظف است پاسخگو باشد نسبت به سهامداردر خصوص سود آوری ، صنعت کارگزاری صنعتی نیست مثل صنایع تولیدی سود آور باشد و سود دهی آن بسیار وابسته به شرایط بازارمی باشد.
وضعیت کارگزاریهای سهام و کارگزاریها کالایی با یکدیگر چه تفاوتهایی دارد؟ جنس دغدغههای این دو چه قرابتهایی با هم دارند و اکنون در ایران اوضاع کدامیک بهتر است؟
بورس کالای ما با همه بورس های کالایی دنیا متفاوت است. در دنیا بورس کالا در واقع اوراق بهادارِ مشتق از کالا است. اما عمده معاملات در بورس کالای ما فیزیکی و نقد با الزام به تحویل کالا است.هسته اصلی بورس کالا محصولات پتروشیمی ، فولادی و کشاورزی معامله می شود و معاملات نقدی و حتما باید کالا تحویل داده شود.البته بورس کالای تعدادی کارگزاران فعال در بورس کالا که حجم و رتبه بالایی دارند اصولا کارگزارنی از جنس بازرگانان همان صنعت هستند. البته در سال های اخیر بورس کالای ما سعی کرده انواع متنوعی از اوراق بهادار مثل سلف موازی استاندارد ، گواهی سپرده کالا، معاملات آتی مورد را معامله کند. با این حال بورس کالا سعی در تبدیل شدن به یک بورس کالای واقعی دارد. این بورس یک بازار تجاری است که انواع کالاها به صورت فیزیکی در آن معامله می شود. روش ها و رویه ها و حتی تیپ آدم هایی که در بخش اوراق و کالا با هم کار می کنند متفاوت است. نمی توان گفت وضعیت کارگزاران در بخش کالایی بهتر است یا اوراق بهادار. از تقریبا 109 شرکت کارگزاری حدود 70 کارگزاری رتبه الف دارند یعنی در بورس های اوراق بهادار، کالا، فرابورس و انرژی فعال هستند. این هم خود یک سیاست متنوع سازی درآمد در سال های اخیر ایجاد کرد. برخی اوقات درآمد این کارگزاری ها از بخش اوراق بهادار کم می شود، اگر بتوانند در بورس کالا فعال باشند می توانند از این بخش جبران کنند. فعالیت در تمام بخش های بورس کار بسیار دشواری است که نیازمند مدیریت اصولی است. اگر بازار ما به بورس های جهانی وصل شود به همان میزان تخصص و نیروی انسانی ماهر و فضای فیزیکی و تخصص آی سی تی نیاز است. کارگزاری که بتواند در چنین فضایی کار کند قطعا درآمد و سودآوری خود را بالا می برد.
برخی از رقابت منفی میان کارگزاران انتقاد کرده و آن را عامل کاهش کیفیت آنها میدانند. منظور از رقابت منفی در این صنعت چیست؟
با توجه به اینکه اصلی ترین درآمد صنعت کارگزاری کارمزد است برخی از شرکت های کارگزاری عمدتا کوچک و خصوصی برای بقا تنها ابزار در بازاریابی را تخفیف در کارمزد می دانند. شهریور سال جاری دستورالعمل واحدی مشخص شد که هرگونه تخفیف تا 25 درصد از سقف کارمزدها مجاز است و بیش از آن تخلف است. هرچند باز ممکن است که خیلی از کارگزاران رعایت نکنند. همین اتفاق در صنعت بیمه افتاد و بحران های جدی برای صنعت بیمه به وجود آمد. البته عموم بازارهای مالی دنیا در یک نقطه کارمزد را کاملا آزاد کردند و چیزی به عنوان سقف و کف کارمزد در بازارهای پیشرفته نیست و کاملا رقابتی است. این به دلیل تنوع خدماتی است که ارائه می کنند و باعث جذب مشتری می شود. هرچند در همین بازار کاملا رقابتی در دنیا برخی کارگزاران برای برخی خدمات خاص کارمزد بسیار بالایی می گیرند و هیچ سقفی برای کارمزد خدمات خاص وجود ندارد. یکی از این خدمات خاص در دنیا مثلا طی قراردادی برای مدیریت پرتفوی و سبد سهام شخص درصورت بازدهی خوب ، در بازده آن شریک می شود وخدمات کارگزاری دنیا بخاطر تنوع زیاد باعث شده نرخ کارمزد تقریبا به صفر رسیده است. صنعت کارگزاری باید نسبت به محیط اطرافش حساس باشد و برنامه استراتژیکی مدونی داشته باشد.
چشمانداز صنعت کارگزاری بورسها را در ایران چگونه میبینید و چه تهدیداتی را پیشروی آن دانسته و به نهاد ناظر برای فعالیت بهتر آنها چه توصیهای دارید؟
نظارت بر صنعت کارگزاری بسیار سخت است. در هیچ صنعتی ندیدم که مثل صنعت کارگزاری لایه های متعدد نظارتی وجود داشته باشد. کارگزاری حسابرس داخلی دارد. هم بورس ها و هم کانون و هم سازمان بورس نظارت دارند. نظارت از طرف اعضای هیات مدیره نیز اعمال می شود. علاوه بر مرزهای قانونی، مرزهای اخلاقی هم برای کارگزاران در حال تعریف است و برخی از کارگزرای های بزرگ برای خود و کارکنانشان دستورالعمل های اخلاقی مهمی تدوین می کنند. هر میزان که زمان جلو می رود نظارت ها هوشمند تر و به نفع سرمایه گذاران می شود هر چند هنوز فاصله زیادی با نظارت های با استاندارد، شفافیت و عملیاتی بازارهای پیشرفته جهانی داریم.
با این اوصاف کارگزاری بانک کشاورزی چه برنامه های در جهت توسعه فعالیت هایش در بازار سرمایه دارد؟
برنامه های آینده شامل حداقل 8 مورد از جمله ثبت افزایش سرمایه 40 میلیارد تومانی و تبدیل شدن به بزرگترین کارگزار از لحاظ سرمایه، تاسیس یا تملک شرکت های پردازش اطلاعات مالی، مشاور سرمایه گذاری و سبدگردانی برای تکمیل حلقه زنجیره خدمات مالی و تبدیل شدن به یک هلدینگ مالی کاملا بورسی و بازار سرمایه ای، تقاضای تاسیس تامین سرمایه به سازمان بورس در بخش کشاورزی و با مشارکت نهادها و فعالین حقوقی و بزرگ بخش کشاورزی و با محوریت بانک کشاورزی ، تامین مالی خارجی از طریق انتشار اوراق بهادار اسلامی در بازارهای کشورهای مستعد، تبدیل شدن به سهامی عام و عرضه سهام در فرابورس ایران تا پایان سال جاری، تاسیس صندوق کالایی مبتنی بر ذرت و جو ETC ، تاسیس صندوق بادرآمد ثابت دوم به صورت قابل معامله در بورسها ETF و طراحی و تولید یا خرید سامانه های مستقل عملیاتی و نرم افزارهای مختص کارگزاری است.
منبع : تجارت فردا
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.