در جمع بندی این کنفرانس آمار جالبی بدست آمد و آن اینکه ٩١ درصد اشتغال این ٢٧ کشور مربوط به حوزهSME ها یا همان بنگاه های کوچک و متوسط است و سهم این بنگاه ها از تولید ناخالص داخلی بیش از ٧٠ درصد است. همچنین در آسیب شناسی حوزه بانکداری در این کنفرانس نیز عنوان شد که چرا بانک ها مسئولیتشان را در مقابل بنگاه های کوچک و متوسط درست ایفا نکردند و چرا بنگاه ها در این حوزه ها نتوانسته اند سرویس لازم را از بانک ها دریافت کنند؟
پس از گذشت 8 سال از بازگشایی فرابورس و ارایه حدود 500 درخواست از سوی شرکت ها برای ورود به این بازار، تنها 100 شرکت موفق شدند تا بر تابلو فرابورس قرار گیرند. افزایش درخواست های ارایه شده برای ورود شرکت ها به این بازار، در نهایت منجر شد تا فرابورس به ایجاد مکانیزم استفاده از خدمات این بازار برای شرکت های کوچک و متوسط بپردازد تا در نهایت شاهد راه اندازی بازار شرکتهای کوچک و متوسط به عنوان بازار نوظهور باشیم. بازار شرکتهای کوچک و متوسط یاSME Market ، مربوط به شرکتهایی است که جمع حقوق صاحبان سهام آنها حداقل یک میلیارد ریال و حداکثر 500 میلیارد ریال باشد، یا اینکه حداقل یک سال از تاسیس شرکت متقاضی سپری شده باشد. بر این اساس عبداله رحیم لوی بنیس طی گفت و گویی با بورس24 ، به فعالیت و مزیت های این شرکت ها پرداخته است.
مدیرعامل شرکت کارگزاری بانک انصار در گفت و گو با خبرنگار بورس24 ، در ارزیابی خود از نقش بنگاه های کوچک یا SME ها در اقتصاد دانش بنیان، اظهارداشت: بعد از انقلاب صنعتی سیر تحول اقتصادی متفاوت و بحث های جدیدی در حوزه اقتصاد مانند تخصص گرایی و کارآیی های بازار و ... وارد شد. مقداری طول کشید تا بحث اقتصاد صنعتی که مقطعی تقریبا طولانی بود به اشباع برسد. سپس از دهه هشتاد میلادی اقتصاد مبتنی بر خدمات و پس از آن در اواسط دهه 90 میلادی نیز خدمات مبتنی بر ICT و سیستم های نرم افزاری شکل گرفت.
وی بیشترین حجم سرمایه گذاری در این دوران را مربوط به شرکت های مبتنی بر حوزه IT مثل فیس بوک و مایکروسافت عنوان کرد و یاد آورشد: این جریان تا شکل گیری بحران سال 2008 میلادی ادامه یافت. با بروز بحران سال 2008، رکود اقتصادی شدیدی به وجود آمد که از بیشترین تاثیر را بر کارخانجات بزرگ و چند ملیتی همچون شرکت جنرال موتورز داشت.
عبداله رحیم لوی بنیس با اشاره به سرعت بالای تحولات اقتصاد در پی دانش و نوآوری، ادامه داد: به یاد دارم که طی سال های 2004 و 2005 عنوان می شد که 10 سال اخیر به اندازه تمام طول تاریخ علم پیشرفت کرده است. اما این روزها می گویند که علم هر 50 دقیقه به روز می شود. یعنی اگر 50 دقیقه مطالعه نداشته باشیم دقیقه 51 بی سواد هستیم. برای مهار بحران سال 2008 مطالعات زیادی انجام شده است. در آن سال اجلاسی در حوزه کشورهای OECD در تورنتو برای آسیب شناسی بحران سال 2008 برگزار شد.
وی ادامه داد: در جمع بندی این کنفرانس آمار جالبی بدست آمد و آن اینکه 91 درصد اشتغال این 27 کشور مربوط به حوزهSME ها یا همان بنگاه های کوچک و متوسط است و سهم این بنگاه ها از تولید ناخالص داخلی بیش از 70 درصد است. همچنین در آسیب شناسی حوزه بانکداری در این کنفرانس نیز عنوان شد که چرا بانک ها مسئولیتشان را در مقابل بنگاه های کوچک و متوسط درست ایفا نکردند و چرا بنگاه ها در این حوزه ها نتوانسته اند سرویس لازم را از بانک ها دریافت کنند؟
این کارشناس ارشد بازار سرمایه اضافه کرد: اما دلیلی که در پاسخ به این آسیب شناسی عنوان شد این بود که بانک ها آنقدر بزرگ و از اقتصاد واقعی صنعتی دور شده اند که دیگر درک شرایط صنعت برایشان مشکل است. یعنی فاصله ی بین صنعت و بانک زیاد شد و در نتیجه از مشکلات فارغ شدند و نتوانستند همدیگر را درک کنند. برای حل این مشکل هم پیشنهاد برگزاری میزهای تخصصی در بانک ها ارایه شد. به عنوان مثال برای شرکت اپل میز اختصاصی با کارشناس بانکی برگزار شود تا به صورت مستمر مدیر عامل شرکت بتواند با کارشناس بانکی در ارتباط باشد. در این روش، رابطه مشتری و بانک متحول می شود و بانک دیگر از تامین کننده اعتباری صرف خارج و نقش سرمایه گذار را می یابد.
وی تصریح کرد: در واقع چکیده آن کنفرانس این بود که راه نجات بحران اقتصادی و جلوگیری از تکرار این گونه بحران ها، تمرکز بر SME ها است. بر این اساس مطالعات بالایی در حوزه
SME ها انجام شد و تئوری ها و مکاتب فکری زیادی هم شکل گرفت. من نیز در کتاب خود در این زمینه، مسیر توسعه اقتصادی را از حوزه SME ها یافتم. این کتاب مبتنی بر 10 سال مطالعه SME ها در ایران از سال 1380 تا 1390 است. در این کتاب نقش SME ها در پنج حوزه ی اشتغال، ارزش افزوده، تولید ناخالص داخلی، سرمایه گذاری و انتقال تکنولوژی مورد بررسی قرار گرفت.
مزیت های فعالیت بنگاه های کوچک
رحیم لوی بنیس در بیان مزیت SME ها گفت: این بنگاه ها با کمترین افراد اداره می شوند. بهترین مسیر برای مدیریت منابع خرد آحاد جامعه محسوب می شوند. مدیریت این صنایع عمدتاً به دلیل یکی بودن مالک و مدیر کمترین چالش را دارد. البته این مساله دارای نقایصی است که آنهم راه حل دارد. یکی از مشکلات صنایع ما عدم تفکیک بین مالکیت و مدیریت است. راه حل این مشکل نیز آموزش علم مدیریت به مالک سرمایه است.
وی ادامه داد: اما نکته دیگری که می توان از طریق SME ها از آن بهره برد پیچیدن نسخه دو مشکل بزرگ اقتصادهای در حال توسعه یعنی انتقال دانش فنی و کمبود سرمایه است. در واقع طراحی SME ها به گونه ای است که این مشکلات را حل می کنند. SME ها نیاز به کمترین سرمایه گذاری دارند به طوریکه نیاز به انباشت سرمایه و برنامه ریزی از سوی دولت برای سرمایه گذاری در صنایع مادر وجود ندارد.
این خبره صنعت کارگزاری تصریح کرد: در واقع خانواده ها با پس انداز خود می توانند سرمایه گذاری کنند. این شرکت ها چابک، منعطف و به روزند لذا قابلیت انتقال دانش فنی را به سرعت دارند. در SME ها دانش فنی با سرمایه اندک جایگزین می شود. این دانش هم مبتنی بر علم روز است. عمدتا SME ها در حوزه مدیریت و به کارگیری دانش می توانند راحت تر افرد را برای تحصیل به ممالک صاحب دانش بفرستند؛ چون که صنعت برای خودشان است.
وی معتقد است که اقتصاد های دنیا در حال حاضر از صنایع بزرگ عبور کرده اند. شرکتی مانند تویوتا و جنرال موتورز دیگر شرکت های بزرگ بیست سال پیش نیستند؛ بلکه کارهایشان را برون سپاری و به شرکت های کوچک سپرده اند.
نوآوری؛ ویژگی بارز SME ها
به گفته مدیرعامل کارگزاری بانک انصار؛ یکی از ویژگی های بارز SME ها قابلیت نوآوری است؛ چرا که SME ها یاد می گیرند از لحظه تولدشان باهوش باشند و با این حافظه شکل می گیرند. این شرکت ها معمولا تحت حمایت دولت ها نیستند و می دانند باید به مدیریت ریسکهای خود بپردازند. لذا رقابت پذیر می شوند. بر این اساس است که بهترین و با کیفیت ترین محصولات دنیا از طریق SME ها تولید می شود.
وی در تعریف SME ها عنوان کرد: در جهان تعاریف متفاوتی در این زمینه وجود دارد. برخیSME ها را مبتنی بر سرمایه اولیه تقسیم بندی می کنند مثل ژاپن که کمتر از 1000 دلار را بنگاه کوچک، بین یک تا 5 هزار دلار را بنگاه متوسط و بالای آن را بنگاه بزرگ تقسیم بندی می کند. برخی دیگر مبتنی بر تعداد کارکنان هستند و برخی دیگر تلفیقی از این ها. در ایران این تقسیم بندی مبتنی بر تعداد کارکنان یک صنعت است. با این تقسیم بندی بنگاه تا 49 نفر بنگاه کوچک، 50 تا 99 نفر بنگاه متوسط و از این تعداد به بالا را بنگاه بزرگ نام گذاری می کنند. اما نکته ای که نباید در این جا فراموش کنیم توجه به این مساله است که اقتصاد ما به صورت تاریخی قابلیت بنگاه داری بزرگ ندارد.
این فعال صنعت کارگزاری در بیان دلیل این مساله، به بخش کشاورزی کشور اشاره کرد و گفت: یکی از مزیت های ایران تنوع چهار فصل آب و هواست. اگر بخواهیم در حوزه کشاورزی خلق ارزش کنیم این ها صرفا از طریق SME ها قابل تحقق هستند. مثلا برای تولید فرآوری خشکبار نمی توانیم کارخانه 10 میلیارد دلاری احداث کنیم. ضمن اینکه در عین حال که باید SME ها را توسعه دهیم از بحث خوشه های صنعتی و زنجیره های ارزش نیز نباید بگذریم.
وی یکی از مزایای SME ها را قدرت تصمیم گیری سریع و انعطاف پذیری بالای مدیریت، قدرت بالا در جذب و بومی کردن تکنولوژی (اقتصاد دانش بنیان)، قابلیت تراکم دانش بیشتر در تولید و قدرت بالا در تربیت کارآفرینان و مدیران اقتصادی کشور ذکر کرد.
رحیم لوی بنیس در اشاره به نقش اقتصاد مقاومتی در SME ها، گفت: SME ها می توانند در اکثر افراد جامعه نفوذ کنند و مردم را از صدقه گیری از دولت دور کنند. همچنین این شرکت ها
می توانند تعاملات فراملی را هم تنظیم کنند. برای درک بیشتر از میزان موفقیت این شرکت ها کافی است بدانیم که از کل 395 نوآوری جهان که در سال 1982 در زمینه الکترونیک و تجهیزات حسابگری صورت گرفته است 227 نوآوری فقط در صنایع کوچک بوده است. همچنین در بخش تجهیزات کنترل فرآیند از 165 نوآوری 93 تای آن در صنایع کوچک بوده است.
وی معتقد است: اولین اقدام در حوزه اقتصاد و به طور کلی همه امور، شناخت از وضعیت موجود خود است. اینکه کجاییم؟ چه فرصت ها و تهدیداتی داریم؟ اما نکته دیگر توجه به نقش
دولت ها در توسعه بنگاه های اقتصادی است. در تمام دنیا دولت از نقش متولی گری، سیاست گذاری و پایش و مراقبت برخوردار است. تا زمانی که بنگاه ها بزرگ، متوسط و کوچک رشد و توسعه نیافته اند، دولت نباید نگاه درآمدی به آن ها داشته باشد. بنگاه ها مراحل تولد، رشد، بلوغ و تثبیت دارند و هر شرکتی بدون توجه به نوآوری اگر بخواهد به کار خود ادامه دهد در نقطه ای محکوم به شکست می شود.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.