به نظر می رسد برای تحلیل و پیشبینی آینده بازار سرمایه به صورت قیاسی باید ابتدا عوامل تأثیر گذاراز بعد کلان و از دو جنبه محیط داخلی و خارجی بررسی شود.
با توجه به شرایط پیچیده جهانی و داخلی و تغییرات سریع عوامل بنیادی و نرخ های جهانی ، پیش بینی صحیح از شرایط شرکت ها کار دشواری است در همین راستا مهرداد بختیاری عضو هیات مدیره کارگزاری امین آوید در گفت و گو با بورس24 تحلیل جامعی از شرایط پیش روی ارائه داد:
به نظر می رسد برای تحلیل و پیشبینی آینده بازار سرمایه به صورت قیاسی باید ابتدا عوامل تأثیر گذاراز بعد کلان و از دو جنبه محیط داخلی و خارجی بررسی شود. با این حال به صورت کوتاه و چکیده این عوامل بررسی میشوند و در پایان نتیجهگیری بر مبنای اطلاعات و دادههای فعلی اخذ میشود.
سیاست داخلی
اغلب کارشناسان معتقد هستند موفقترین جنبه عملکرد دولت از شروع فعالیت ، در حوزه سیاست خارجی و روابط بینالملل رخ داده است. این دستیابی تا حدی بزرگ است که به تنهایی شاید باعث مثبت شدن کل کارنامه دولت یازدهم در طول سه و نیم سال گذشته شود. با این حال تلاشهای بسیاری که برای پیش برد و تعالی اقتصاد و بازار سرمایه کشور بر اساس سیاست پسا توافق دولت که معطوف به ورود سرمایه، تکنولوژی و رونق تولید و افزایش صادرات و همچنین در نظر گرفتن پتانسیلها و امکانات گسترده ایران از جمله نیروی کار ماهر، انرژی ارزان و موقعیت ویژه جغرافیایی بوده است. با تمام این اقتصاد ما هنوز نتوانسته از گلوگاه بحران و رکود که ناشی از اعمال سیاست انقباضی شدید بوده، خارج شود؛ هرچند به تدریج شاخصهای اقتصادی را در مسیر بهبود قرار گرفته ولی هنوز با شاخصهای مطلوب فاصله داریم.
نقدینگی به دنبال بازار هدف می گردد
افزایش نرخ سود در بازار بین بانکی و رسیدن دامنه آن به 20 تا 25 درصد نشاندهنده شکست سیاست کنترل نرخها در بازار پول است و این مانع کاهش سود بانکی است و در نتیجه مانع حرکت جریان نقدینگی از بخش بازار پول به بازار سهام میشود. توجه شود نرخ سود 25 درصدی ، سود کم ریسکی محسوب میشود و معادل نسبت 4 در سود نقدی به هر سهم است که در مقایسه با سود نقدی به هر سهم بازار سرمایه که بالای رقم 10 است، بسیار جذاب می باشد. شایان ذکر است نقدینگی به رقم بسیار بالایی رسیده و به نوعی آتش زیر خاکستر است و این نقدینگی به دنبال بازار هدف می گردد.
نرخ ارز
دلار آمریکا در روزهای سپری شده از هفته گذشته افزایش قیمت زیادی را تجربه کرد و با رسیدن به مرز ۳۸۰۰ تومان به نوعی رکورد قیمتی در دولت یازدهم در زمینه دلار ثبت شد. نرخ ارز دوباره در بازار بالا رفت و این موضوع از چند جهت قابل تحلیل بوده که عوامل درونی و بیرونی در آن دخیل است. بدون نیاز به بررسی چرایی افزایش قیمت دلار این رشد برای بازار سرمایه اثر مثبت دارد. اول به این دلیل که در بازار، وزن شرکتهایی که از رشد نرخ دلار منتفع می شوند، سنگین تر است. علاوه بر این دلار گران تر به معنای سهولت در صادرات بیشتر است و به مرور شاهد این تاثیر مثبت در سود و زیان شرکت ها خواهیم بود. در مورد ارز چیزی که مشخص می باشد این است که دلار در ماه های آینده با فرض افزایش نرخ بهره باز هم رشد خواهد کرد و در کشور ما نیز سیاست تک نرخی کردن ارز فشارهای صعودی برای دلار ایجاد میکند؛ به طوری که پیش بینی میشود دلار تا انتهای سال جاری در محدوده 4000 تومان معامله شود.
سیاست بین الملل
در این برهه با روی کار آمدن ترامپ آینده سیاسی و اقتصادی ایران با اما و اگرهای زیادی روبرو شده و تا زمانی که مشخص نباشد در موضوع هسته ای ایران، دولت آمریکا چه راهکاری را در پیش می گیرد، فضای ابهام ادامه پیدا خواهد کرد. با این حال دوگانگی شدیدی در حال حاضر بین اتحادیه اروپا و ترامپ در مورد برجام وجود دارد که حداقل نتیجه آن کاهش احتمال اجماع جهانی در برابر ایران است. از آنجا که سرمایه گذاران خارجی به شدت ریسک گریز هستند، همین فضای ابهام منجر به تأخیر در ورود سرمایهگذاران خارجی به ایران شده است که این موضوع یکی از دلایل مهم بی تفاوتی بازار سرمایه به کاهش حجم معاملات است. رفع تحریم ها در عمل آن گونه که باید و شاید خود را در صورت های مالی شرکت ها نشان نداده و قیمت نفت زیر 50 دلاری و سود بالای بانکی همچنان ترمز شاخص کل بورس تهران( با توجه به نسبت پی به ای بالایی که دارد)را می کشد.
اقتصاد آمریکا و رشد اقتصادی چین و هند
اقتصاد ایالات متحده آمریکا به دلیل بالا بودن حجم صادرات، واردات، سرمایه گذاری مستقیم خارجی و مبادلات بازرگانی همواره به عنوان موتور محرک اقتصاد جهانی معرفی می شود. در اواخر سال جاری فدرال رزرو قصد دارد با اجرای سیاست افزایش نرخ بهره، سیاست پولی و اقتصاد آمریکا را در موقعیت بهتری قرار بدهد. به نظر می رسد برنامههای مالیاتی و تعرفهای که رئیس جمهور جدید آمریکا دارد، باعث رشد اقتصادی آمریکا شود. ترامپ قصد دارد تا نرخهای مالیات را به خصوص برای قشر متوسط جامعه، کاهش دهد که این سیاستهای مالیاتی میتواند مشوقی برای کسبوکار، پسانداز و سرمایهگذاری و در نتیجه افزایش رشد اقتصادی باشد.
از سوی دیگر کشور هند پس از مدتها درگیری با فقر و بیکاری و رکود اقتصادی، هم اکنون در حال پیشرفت سریع است و دولت هند در سالهای اخیر برای تقویت نرخ رشد اقتصادی اقدام به اجرای طرحهای اصلاحاتی اقتصادی کرده که از جمله آنها میتوان به پرداخت یارانه به بخش کشاورزی و کاهش نرخ بهره بانکی اشاره کرد؛ در مقابل قطب اقتصادی جدید در حال شکلگیری در هند، رشد و توسعه اقتصادی در چین با تنزلی بیسابقه در 25 سال اخیر مواجه شده است. بنابراین میتوان انتظار داشت تولید و مصرف کامادیتیها در سال آینده خیلی دچار تغییر اساسی نخواهند شد.
پایان سخن
در پایان بر اساس وضعیت کنونی، با در نظر گرفتن آخرین گزارش صندوق بین المللی پول از تراز تجاری ایران و پیشبینی بانک جهانی از میانگین رشد اقتصادی ایران به رقم 4.6 درصد در فاصله سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸ میلادی، توجه به قیمتهای میانگین کامادیتیها در یک بازه سالانه و نه قیمت لحظهای، در نظر گرفتن حجم اسمی نقدینگی و حجم واقعی آن در کشور، برای یک سرمایه گذار ریسک گزیر که نیاز به نقدینگی برای یک بازه زمانی تا خرداد ماه سال 1396 ندارد و با توجه به این نکته که در مدیریت گاهی میتواند باعث رشد یا کاهش قابل توجه سود شرکت شود، در هر صنعت بسته به تحولات شکل گرفته و میزان اهرم، درصد تغییر سود یا پوشش سود متفاوت است و آی پی اس (investment policy statement) هر شخص، چه حقیقی و حقوق، خاص آن شخص میباشد. از این رو پیشنهاد بررسی صنایع زیر برای خرید داده میشود:
صنایع فولاد و معدنی فلزی
به دلیل انتظار رشد تقاضا مصرفی فولاد در دنیا که انجمن جهانی فولاد درباره چشم انداز و تقاضای مصرفی فولاد در سال 2017 نیز به تشریح آن پرداخته و رشد قیمت دلار و نیز افزایش ظرفیت در برخی از شرکتهای این دو گروه، انتظار رشد سودآوری بیش از پیشبینی ارئه شده وجود دارد. همچنین نظر اغلب تحلیلگران جهانی این است که در بلند مدت دلار تضعیف خواهد شد و در مقابل کامودیتیها رشد خواهند کرد.
صنعت پتروشیمی
در صنایع پتروشیمی باید به این نکته مهم توجه شود که افزایش نرخ ارز شبیه چاقوی دو لبه میتواند عمل کند، چون هم میتواند باعث افزایش فروش و هم باعث افزایش بهای تمام شده به خصوص در صنعت پتروشیمی بالا دستی شود. چون این گروه پتروشیمی خوراک را با ارز مبادله ای و محصول را با ارز آزاد میفروشند؛ همین سبب رانت 10درصدی میشود. شیب تغییرات در پتروشیمیهای خوراک مایع تندتر از پتروشیمیهای خوراک گازی و در پتروشیمیهای گازی هم شیب تغییرات در شرکتهای که اوره تولید میکنند کمتر از شرکتهای متانولی خواهد بود؛ چون درصد مصرف گاز در اوره سازی نسبت به صنایع دیگر پتروشیمی پایین تر است. بدیهی است در پتروشیمیهای اوره ای و متانولی شرکتهایی که صادرات محورند و مشکل صادرات ندارند، تغییرات قیمت جهانی و دلار را سریعتر نشان می دهند و شرکتهایی که عمده فروش آن ها، داخلی می باشد، تغییرات قیمت جهانی با تاخیر در صورتهای مالی آنها منعکس خواهد شد. در صنعت پتروشیمی، ارزشافزوده واقعی در گرو تکمیل زنجیره ارزش و ایجاد صنایع پاییندستی است که بیشترین نزدیکی را به بازار مصرف نهایی دارند. در تولید صنایع پایین دستی پتروشیمی از یک سو به زنجیره ارزش در صنایع بزرگ بالادستی پتروشیمی ها کمک کرده و از سوی دیگر اشتغال زایی بزرگی را در اقصی نقاط کشور به همراه دارد. توجه غالب به احداث و توسعه واحدهای بالادستی نظیر الفین ها و پلی الفین ها، اوره و آمونیاک، متانول و مواردی از این دست که علیرغم تناژ بالا، از ارزش افزوده پایین برخوردارند، تنها به موازات توسعه صنایع مکمل و تکمیل زنجیره ارزش این مواد به رشد و شکوفایی صنعتی، توسعه فناوری، اشتغالزایی و کسب ارزش افزوده می انجامید.
صنعت مس و روی
افزایش تولید خودرهای برقی در بلند مدت سبب افزایش مصرف فلز مس و نیکل میشود ولی در مقابل افزایش خودروهای برقی سبب کاهش مصرف فراورده های نفتی و پالایشی خواهد شد. علاوه بر این کاهش موجودی مس و روی در دنیا و افزایش قیمت روی به بیش از ۲۵۰۰ دلار در هر تن پس از ۵ سال و قیمت مس به حدود 6000 دلار، باعث شده که میانگین فروش در شرکتهای این صنعت رشد کند؛ علاوه بر این افزایش نرخ دلار باعث شده سود این شرکتها از این محل نیز افزایش یابد و شرکتهای سرمایهگذاری که بخش عمدهای از پورتفولیوی خود را به این صنایع تخصیص دادهاند را نیز تحت تأثیر قرار می دهد.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.