روز جمعه هشتم مرداد ١٣٩۵ قیمت نفت خام در بازارهای بینالمللی از کاهش نرخ برابری دلار بهره برد و کمی بالا رفت، اما قیمت شاخص نفت خام در بازار نایمکس (بورس نیویورک) همچنان در مقام مقایسه با ماههای قبل در سال جاری ١۴ درصد پایینتر بود.
به گزارش بورس24 ؛ دلیل اصلی کاهش قیمت نفت در بازار انبار شدن رقم بالای بنزین در اکثر کشورهای مصرفکننده به دلیل سطح پایین تقاضای مصرف و ادامه عرضه نفت خام از سوی کشورهای عضو اوپک و غیراوپک بهویژه افزایش تولید نفت خام در امریکا، خاموش شدن آتشسوزی وسیع در مناطقی که نفت خام ماسهای در کانادا تولید میشود، برقراری مجدد تولید و عرضه نفت خام نیجریه به بازار و کنترل اعتصابات در صنعت نفت کویت مطرح و تحلیل شده است. قیمت نفت خام شاخص بازار نیویورک مشهور به نفت خام متوسط تگزاس WTI در فوریه امسال بشکهای 26 دلار بود، در ماه ژوئن به بشکهای 51 دلار رسید و در روز جمعه هشتم مردادماه بشکهای 41.60 دلار معامله شد. قیمت نفت خام برنت دریای شمال اسکاتلند نیز بشکهای 42.46 دلار معامله شد.
انتخابات در امریکا و قیمت نفت خام؟
تحریم صنعت نفت و گاز ایران موقعیتی را فراهم آورد تا تولید نفت خام و گاز طبیعی از طبقات سنگ رسی (شیل اویل و شیل گاز) در عمق زمین، اقتصادی شود. امریکا از این طریق توانست خود را در موقعیتی قرار دهد که چنانچه به هر دلیل قیمتهای نفت خام به طور ناگهانی افزایش پیدا کنند، نقشی را که عربستان سعودی به عهده داشت خود ایفا کند. یعنی با وارد کردن نفت و گاز تولیدی امریکا به بازار قیمتها را مهار و در سطح قابل قبول برای اقتصاد امریکا و اروپا کنترل کند. در زمانی که اوباما برای انتخابات دور دوم ریاستجمهوری آماده میشد با برنامه سیاستهای پولی برای دلار (توقف چاپ دلار) و سیاست اقتصادی برای نرخ بهره بانکی و غیره توانست قیمت نفت خام در بازار را کاهش دهد تا رأیدهنده امریکایی بنزین را با قیمت ارزانتری مصرف کند. برنامه دولت اوباما در حال حاضر برای پیروزی هیلاری کلینتون در انتخابات ریاستجمهوری امریکا ادامه دارد. تولید شیل اویل و شیل گاز به دلیل پیشرفت تکنولوژی در قیمتهای حدود بشکهای 50 دلار مقرون به صرفه است. در گزارشی که اخیرا گروه صنعتی بیکر هیوز / Baker Hughes منتشر کرده است تعداد دکلهای حفاری برای نفت و گاز در امریکا افزایش یافته و به رقم 374 دکل رسیده است.
دوران نفت خام به پایان رسیده است
تحلیلهای گوناگون حاکی از آن است که دوران تاثیرگذاری نفت خام در اقتصاد به پایان رسیده است و به نظر نمیرسد قیمت نفت خام در طول دو تا سه سال آینده بیشتر از ۵۰ دلار در هر بشکه باشد و چنانچه قیمت به حد ۵۰ دلار در هر بشکه هم برسد کما اینکه در ماههای اخیر تجربه شده است قیمت پایداری نیست. تا زمانی که تولیدکنندگان و صادرکنندگان عمده نفت خام عضو اوپک و غیراوپک به این نتیجه نرسیده باشند که باید در سطح قابل توجهی تولید و عرضه نفت خام به بازار را کاهش دهند، روند قیمتها رو به نزول خواهد بود؛ زیرا به دلیل تولید و عرضه نفت خام در سطح نسبتا بالا انبارهای ذخیره نفت خام جا برای نفت خام بیشتر ندارند و نفت خام تلنبارشده را تولیدکنندگان به ناچار در نفتکشهای بزرگ روی آب نگهداری میکنند. از سوی دیگر امریکا با پایین نگه داشتن نرخ بهره برای دلار در بانکهای خود، در حال حاضر وضعیتی را برای دارندگان دلار پیش آورده است که برای حفظ ارزش و قدرت خرید دلار به ناچار نفت خام بخرند و در انبار و یا در نفتکشها روی آب نگه دارند. از سوی دیگر دولت امریکا چاپ دلار را متوقف کرده است و ممکن است برای خرید نفت خام بیشتر به اندازه کافی نقدینگی دلاری نیز در بازار نباشد. در این صورت تقاضا باز هم برای خرید نفت خام و فرآوردههای نفتی به منظور نگهداری در انبارها و یا در نفتکشها و روی آب کم خواهد شد. این کاهش تقاضا ممکن است موجب یک التهاب و بحران در بازار نفت خام و سقوط بیشتر قیمت نفت خام نظیر آنچه در سال 2008 میلادی تجربه شد، شود.
دوران گاز طبیعی فرارسیده است
در دولت هشتم وقتی طرح انرژی برای صلح و معاوضه گاز طبیعی با برق با جمهوری ارمنستان و معاوضه گاز طبیعی با گاز طبیعی با جمهوری آذربایجان برای گازرسانی به جمهوری خودمختار نخجوان و طرح معاوضه نفت خام حوزه دریای خزر مطرح، برنامهریزی، اجرا و محقق شد این موضوع مدنظر قرار داشت که بازیگران در بازار گاز طبیعی محدودترند. دستکاری و بازی با قیمتها در بازار گاز طبیعی کمتر از بازار نفت خام تجربه شده است. کارشناسان میگویند که قیمت گاز طبیعی در همه بازارها یکسان نیست. زیرا گاز طبیعی یا به صورت تحویل از طریق خطوط لوله قیمتگذاری میشود و یا از طریق فروش گاز طبیعی مایع مشهور به LNG.
قیمت گران LNG
در روش فروش گاز طبیعی از طریق تبدیل گاز طبیعی به مایع LNG قیمت تمامشده بالایی دارد. زیرا یک بار گاز طبیعی را مایع میکنیم که بتوانیم آن را مثل نفت خام در کشتیهای خاصی حمل کنیم و سپس در مقصد مجددا آن را از حالت مایع به گاز طبیعی تبدیل میکنیم. این روش سرمایهگذاری عظیمی را هم در مبدا و هم در مقصد نیازمند است و کشور قطر بیشترین سرمایهگذاری را در این خصوص تاکنون داشته است. جالب اینکه سالها پیش سرمایهگذاریهای هنگفت برای قطر توجیه اقتصادی داشت و حالا با گذشت چندین سال مطالعات بازنگری ثابت کردهاند که قیمت تمامشده برای LNG قطر مورد قبول خریدار در بازار نمیتواند باشد و توجیه اقتصادی ندارد. بنابراین به دلیل قیمت نسبتا بالای تمامشده برای LNG که بخشی از این قیمت را خریدار باید بپردازد، در حال حاضر شرایطی پدید آمده است که میبینیم تانکرهای حمل و نقل LNG زیادی روی اقیانوس شناور هستند و نتوانستهاند خریداری پیدا کنند.
صادرات گاز طبیعی از طریق خط لوله/ مشکلات و مسائل جاری در ترکیه
از جولای سال 2015 چهار حمله تروریستی به خطوط لوله انتقال نفت و گاز در خاک ترکیه شده است. اخیرا به قطاری که برای خط لوله گاز در دست احداث به طول 1850کیلومتر/ Trans-Anatolian Pipeline) TANAP) لوله میبرد حمله شد. وقتی در سال 2013 برای احداث خط لوله انتقال گاز طبیعی در مسیر کریدور جنوب/ The Southern Gas Corridor برای سرمایهگذاری حدود 39 میلیارد دلار تصمیم نهایی گرفته شد و عملیات احداث نیز شروع شد موضوع تامین امنیت خط لوله در بخشهای مختلف مورد نظر قرار داشت، اما آنچه امروز در ترکیه اتفاق افتاده است پیشبینی نشده بود.
پس از جنگ چهار روزه بین جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان برای کنترل قرهباغ این احتمال وجود داشت که هرلحظه یک جنگ تمامعیار بین دو کشور اتقاق بیفتد. در وزارت نفت کارشناسانی طرح انرژی برای صلح را تعریف کردند و دولت هشتم موافقت کرد طرح معاوضه گاز به ازای برق با جمهوری ارمنستان و معاوضه گاز با گاز برای گازرسانی به جمهوری خودمختار نخجوان با جمهوری آذربایجان برنامهریزی و اجرا شود. در هرحال این نکته مورد توجه قرار داده میشود که در صورت بروز جنگ بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان خطوط لوله انتقال نفت و گاز از مسیر ترکیه در تیررس توپخانهها قرار دارند. تامین امنیت خطوط لوله نفت و گاز در خاک گرجستان هم به دلیل اختلاف بین گرجستان و روسیه The breakaway States of South Ossetia and Abkhazia مورد سؤال است.
در واقع دو کیلومتر از خط لوله انتقال نفت خام در سطح روزانه 315000 بشکه در مسیر باکو- سوپسا در کنترل گرجستان نیست. در روز وقوع کودتا در ترکیه در 16 جولای 2016 گرجستان مرز 252 کیلومتریاش با ترکیه را بست و کلیه پروازها را لغو کرد. روزانه حدود 740000 بشکه نفت خام خزر از مسیر ترکیه از طریق خط لوله باکو- تفلیس بندر جیهان در شرق مدیترانه ترکیه صادر میشود. روزانه 515000 بشکه نفت خام از اقلیم کردستان عراق و از مسیر خط لوله کرکوک به بندر جیهان ترکیه صادر میشود. برخلاف نقشی که ترکیه در حال حاضر برای صادرات نفت خام منطقه دارد، نقش فعلی ترکیه در صادرات گاز طبیعی محدود است. ترکیه حجم کمی از گازی را که از آذربایجان وارد میکند به یونان میفروشد. قرار است از سال 2020 خط لوله TANAP سالانه 10 میلیارد مترمکعب گاز جمهوری آذربایجان را از طریق ترکیه به کشورهای مختلف اروپایی بهویژه ایتالیا برساند و حدود سالی شش میلیارد مترمکعب گاز به ترکیه صادر کند. خط لوله مذکور قرار است که بهتدریج سالی 20 میلیارد مترمکعب گاز از مسیر ترکیه به کشورهای اروپایی انتقال دهد. به گفته کارشناسان، تنگه بسفر فقط هفتصد متر عرض دارد و روزی حدود سه میلیون بشکه نفت خام از دریای سیاه و از مسیر این تنگه عبور میکند. بسته شدن آن به هر دلیل بسیار برای بازار انرژی نگرانکننده و تاثیرگذار خواهد بود. زیرا به طور کلی ترکیه نقشی برای ترانزیت روزانه حدود 4.15 میلیون بشکه نفت خام دارد که حدود 4 میلیون بشکه از آن در این مسیر خرید و فروش (تجارت) میشود.
مسیر کریدور جنوب انتقال گاز -The Southern Gas Corridor - بسیار گران است و تجاری و سودده بودن احداث خط لوله آن هنوز مورد سؤال است. سرمایهگذاری برای بخش بالادستی فاز دوم میدان شاه دنیز در دریای خزر حدود 19 میلیارد دلار تخمین زده شده است. توسعه مسیر خط لوله گاز جنوب قفقاز - The South Caucasus Pipeline - حدود پنج میلیارد دلار سرمایهگذاری لازم دارد. برای احداث خط لوله TANAP در دست اجرا حدود 10 میلیارد دلار سرمایهگذاری تخمین زده شده است. خط لوله انتقال گاز عبور از دریای آدریاتیک - The Trans Adriatic Pipeline - که از مسیر ترکیه گاز خزر را به مرز یونان و از آنجا به ایتالیا میبرد حدود شش میلیارد دلار سرمایهگذاری لازم دارد. در سال 2013 موضوع تجاری و سودده بودن این خطوط لوله مورد بحث قرارگرفت و تصمیمهای لازم بین سهامداران اتخاذ شد و قرارداد برای فروش گاز با مشتریان اروپایی شامل:
Axpo, GDF Suez, Gas Natural, E.ON, Shell, Hera, ENEL, Bulgargaz, DEPA امضا شد. آنچه امروز مطرح است این است که آیا میتوان از نظر فیزیکی این داراییها را حفاظت کرد؟ آیا طرفین قراردادها امضایشان را محترم خواهند شمرد و قراردادهای منعقده قابل اجرا خواهند بود؟
نفت و گاز (انرژی) کالا نیستند بلکه ارائهدهنده خدمات هستند
شرکت پترو اسکاتلند قبل از نهایی شدن برجام و در اوایل کار دولت یازدهم طرحی برای پالایش نفت خام ایران در پالایشگاهی در اسکاتلند تحت عنوان «انرژی ارائهکننده خدمات است و نه یک کالا» ارائه کرد. متعاقبا پیرو پیگیریهای به عمل آمده در تاریخ 30 خرداد 1395 در ادامه نتایج یازدهمین همایش بینالمللی انرژی تهران در کارگاهی که به میزبانی موسسه پژوهش در مدیریت و برنامهریزی انرژی دانشگاه تهران و موسسه آموزشی و پژوهشی اتاق ایران با حمایت کمیسیون انرژی اتاق ایران و با شرکت کریس کوک محقق ارشد دانشگاه کالج لندن و مدیر ارشد شرکت پترو اسکاتلند برگزار شد، ضرورت تعریف ساختار نوینی برای ارائه خدمات انرژی مورد بحث و تبادل نظر به شرح زیر قرارگرفت:
ارائه خدمات از سر چاه نفت و چاه گاز تا پریز برق وروشنایی چراغ روی دیوار
در زمان حاضر نفت، گاز، فرآوردههای نفتی و... برق (به طور کلی انرژی) را یک کالا تعریف میکنند. طبیعی است که تولیدکنندگان و عرضهکنندگان یک نوع کالا در بازار برای مشترییابی (سهم بازار) با هم در قیمت رقابت کنند. شرکت پترو اسکاتلند چند سال پیش پیشنهاد داد که خوب است جمهوری اسلامی ایران به جای فروش نفت خام و یا گاز طبیعی به عنوان یک کالا (commodity) تعریف جدیدی از حاملهای انرژیهای فسیلی به عنوان ارائه یا عرضه (Supply) در بازار به دست دهد و به عرضه خدمات انرژی از سر چاه نفت و سر چاه گاز تا پریز و چراغ روی دیوار به مصرفکننده اقدام کند.
صنعت نفت میتواند عرضهکننده نفت و گاز تولیدی کشور از سر چاه و پس از پالایش، حمل و نقل و... تحویل به صنعت تولید و صادرات برق باشد. درواقع به جای صادرات گاز طبیعی به صورت خام آن را به صورت برق در پریز برق و و روشن کردن چراغ روی دیوار محل مصرف تحویل دهد. برقی که کارخانهها با آن به کار بیفتند؛ برقی که ماشینها را به کار بیندازد و اتو و اجاق خانهها را روشن کند و سایر خدمات را به مصرفکننده ارائه دهد.
در طول جنگ تحمیلی و بعد از آن در طول تحریمهای اقتصادی ایران، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، قطر و... در منطقه توانستند اقتصاد جایگزین نفت و گازشان را با احداث بنادر، شهرهای صنعتی و غیره برنامهریزی و اجرا کنند. امارات متحده عربی با سرمایهگذاری از محل درآمدهای نفتی سعی کرده که خودش را به یک مرکز تجاری عمده بینالمللی در منطقه تبدیل کند. قطر، عمان و بقیه هم سعی کردند و میکنند که در این راستا پیش بروند. اینکه موفق بودهاند یا نه بحث جداگانهای است. رئیس کمیسیون انرژی اتاق ایران معتقد است زمان آن رسیده است که ایران از فرصت کاهش قیمتهای نفت خام در بازار برای دلارزدایی اقتصاد ایران و رهایی از وابستگی به درآمدهای نفتی به طور جدی فکری بکند و چارهای ندارد جز اینکه از سرمایه نفتی باقیماندهاش استفاده بهینه کند و بنای اقتصاد آتی کشور را پیریزی کند. خوشبختانه این سیاست تحت عنوان «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل» تعریف شده است.
ایران صاحب منابع سرمایهای قابل توجهی است؛
به طور مثال: ایران بیشترین ذخایر گازی جهان را به خود اختصاص داده است. ایران دارای آفتاب بسیار گسترده و خوب، موقعیت جغرافیایی بین سه دریا (دریای خزر، خلیج فارس و دریای عمان)، مناطق بادخیز، رودخانههای مستعد تولید انرژی آبی، جزایر قشم و مناطقی نظیر چاه بهار (مکران) و غیره است. ایران نیروی انسانی عظیم جوان و تحصیلکرده دارد. نکته از همه مهمتر که خاص موقعیت جغرافیایی ایران است شرایط ژئوانرژی ایران است که از یک سو به خلیج فارس و از سوی دیگر به دریای خزر و از طریق کشورهای حاشیه خزر به دریای سیاه و دروازه اروپا و از سوی افغانستان به هند و سپس به چین و از سمت عراق به مابقی کشورهای خاورمیانه مرتبط است. ایران میتواند مشکلگشا برای همه کشورهایی باشد که نیازمند تامین امنیت انرژی هستند. ایران میتواند پایهگذار بزرگترین شبکه تولید، تجارت و ارائهکننده خدمات انرژی از طریق تولید و صادرات برق در منطقه و فرامنطقه باشد و به همه بازارهایی که مدنظر هستند دسترسی داشته باشد. ایران به چه چیز دیگری نیاز دارد؟ دسترسی به بهترین بازارها!
شبکه انرژی خزر
در دسامبر 2014 در نشستی که به این منظور با حمایت سازمان ملل و منشور انرژی (ECT) در عشقآباد (ترکمنستان) برگزار شد، با صحبتهای مدیر امور بینالملل شرکت ملی گاز ایران درباره درنظرگرفتن این واقعیت که موضوع تبدیل گاز به برق و صادرات برق راهحلی مناسب برای منطقه است، زمینه لازم فراهم آمد تا کریس کوک که به عنوان کارشناس از سوی میزبان در نشست مذکور شرکت داشت در سخنرانیاش و در ارتباط با پیشنهادهایی که قبلا به ایران و سازمان همکاری اقتصادی اکو داده بود «طرح شبکه انرژی خزر» را مطرح کند که بسیار مورد استقبال قرار گرفت. شرکت پترو اسکاتلند موضوع ضرورت مطالعه طرح مذکور را طی پیشنهادی به وزارت نیرو در ایران ارائه کرد که خوشبختانه با استقبال روبهرو شد. زیرا طی چند سال اخیر فناوری تبدیل گاز به برق و انتقال از طریق کابلهای برق مستقیم با ولتاژ بالا (HVDC) چنان پیشرفتی داشته است که به طور مثال در حال حاضر راندمان تولید برق تا ۶۰ درصد بهینه شده است. اکثر کارشناسان همعقیده هستند که با توجه به سرمایهگذاریهای خوبی که در زمینه پژوهش برای دستیابی به فناوریهای بهتر شده است، درصد راندمان تولید و انتقال برق از این هم بهتر خواهد شد.
شبکه انرژی خزر در یازدهمین همایش بینالمللی انرژی تهران
برای معرفی طرح شبکه انرژی خزر، با سفری که اخیرا وزیر نیرو به انگلستان داشت در روز ۱۴ جولای ۲۰۱۶ در لندن سمیناری با حضور استادان و کارشناسان اسکاتلندی برگزار شد. در این سمینار مدیر عملیاتی شرکت پترو اسکاتلند توضیح داد که برای یک مدتزمان مشابه میزان افت قیمت هریک از انواع حاملهای انرژی فسیلی در یکی دو سال اخیر چگونه بوده است. به طور مثال نفت خام 74 درصد افت قیمت داشته است و احتمالا این افت قیمت ادامه هم خواهد داشت. قیمت گاز طبیعی به دلیل پیروی از قیمت نفت خام در فرمولهای قیمتگذاری برای گاز طبیعی حدود ۴۲ درصد کاهش داشته است. اما قیمت حاملهای اولیه انرژی که به برق تبدیل شدهاند نظیر گاز طبیعی بسیار کمتر افت داشته است. زیرا قیمت برق حدود 2 تا 3 درصد در بازار عمده فروشی کاهش داشته است و در بازار خردهفروشی میزان افت قیمت برق نزدیک به صفر بوده است. به همین دلیل است که شرکتهایی که در رسانههای ایرانی از آنها به عنوان غولهای نفتی نام برده میشود نظیر شرکتهای شل، بیپی و غیره ساختارشان را تغییر دادهاند و یا در دست تغییرند تا به صورت شرکتهای عرضهکننده/ supplier یا تولیدکننده و انتقالدهنده برق برای ارائه خدمات انرژی درآیند.
گاز طبیعی با خط لوله به کشورهای همسایه صادر کنیم یا برق؟
برخی معتقدند که فروش گاز طبیعی از طریق خط لوله به کشورهای همسایه به دلیل پایین بودن راندمان تولید برق در نیروگاههای ایران مقرون به صرفهتر از تبدیل گاز به برق است. شرکت پترو اسکاتلند به وزارت نیرو پیشنهاد داده است که میتوان با مشارکت در تولید در بخش پاییندستی صنعت انرژی با صاحبان فناوری برای افزایش راندمان تبدیل گاز طبیعی ایران و منطقه خزر به برق و صادرات برق به جای گاز طبیعی به اقتصاد انرژی ایران و منطقه کمک کرد. به همین دلیل به ابتکار موسسه آموزشی و پژوهشی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران، بخش خصوصی، موسسه پژوهش در مدیریت و برنامهریزی انرژی، دانشگاه تهران، بخش عمومی و آکادمیک و شرکت پترو اسکاتلند (بینالمللی) در روز 31 خرداد 1395 (20 ژوئن 2016) توافقنامهای در تهران امضا شد که براساس آن سکویی (پلتفرمی) ایجاد شد تا طرح شبکه انرژی خزر (Caspian Energy Grid –CEG) را پس از جلب و جذب حمایت مالی و صنعتی لازم مطالعه کنند. موسسان سکوی مذکور معتقدند که توجه زیادی نسبت به این طرح ابتکاری در خارج از ایران جلب شده است؛ با بهرهگیری از مشارکت صاحبان فناوری در تبدیل گاز طبیعی به برق در منطقه و انتقال آن از طریق یک شبکه برق مستقیم با بهترین راندمان و بازدهی (بهرهگیری از تکنولوژی HVDC کابلهای انتقال برق مستقیم با ولتاژ بالا) از جنوبیترین نقطه ایران (به طور مثال جزیره قشم) به شمالیترین نقطه ایران و بالعکس و نیز به مرزهای کلیه کشورهای همسایه به نحوی که حداکثر نقاط ایران را پوشش دهد. همچنین از طریق کشورهای حاشیه دریای خزر و شبکهای از طریق ارمنستان، گرجستان و از زیر دریای سیاه میتوان به شبکه اروپا در بلغارستان، رومانی، یونان و سایر کشورها متصل شد. به همین ترتیب با اتصال شبکه برق مورد نظر به افغانستان و از آنجا به هندوستان و فرا مرزهای کشورهای هند و چین.
در این شبکه انرژی جایگاه دولتها و بخشهای خصوصی چگونه خواهد بود؟
دولتها نقش تدوین و تنظیمکننده مقررات و مدیریت شبکه انتقال برق مستقیم با ولتاژ بالا را عهده دار خواهند بود، درحالی که بخش خصوصی و مصرفکنندگان برق در هر منطقه دربرگیرنده تولیدکنندگان برق با ظرفیت کم و زیاد از راههای مختلف مثل انرژیهای تجدیدپذیر وخورشیدی، بادی و غیره خواهند بود. در یک شبکه تعریفشده اقتصادی و مالی (منطقهای و بینالمللی) میتوان با یکدیگر تجارت (خرید و فروش) انرژی داشت. به اعتقاد کارشناسانی که با شرکت پترو اسکاتلند همکاری دارند شبکه انرژی «برق» خزر (CEG) یکی از بزرگترین و شاید بزرگترین طرح و شبکه انرژی جهانی خواهد بود که در نتیجه انجام مطالعه آن و اجرایی شدن این طرح برای مردم هر منطقه موجب ایجاد اشتغال و درآمد خواهد بود و به رشد اقتصادی منطقهای و فرامنطقهای کمک خواهد کرد.
روش سرمایهگذاری در شبکه انرژی خزر
طرح شبکه انرژی خزر شیوه مشارکت جدیدی را تعریف کرده است که برای مطالعه آن مدتهای طولانی دو تیم تحقیقاتی در دو دانشگاه مطرح و مشهور اسکاتلند کار کردهاند. در این شیوه نوین که در یک پروژه نسبتا عمده انرژی در بریتانیا هم استفاده شده، صاحب فناوری به جای فروش فناوری خود در تولید انرژی شریک میشود و یا حتی فناوری خود را بر اساس درآمدی که استفاده از فناوری موجب خواهد شد از نتیجه تولید انرژی طرح مورد نظر به صورت اجارهبها برای فناوری و آوردهاش در پروژه دریافت میکند. آوردههای هر طرف عضو مشارکت در تولید انرژی (بخش پاییندستی صنعت انرژی - به طور مثال برق) محاسبه و بر اساس آن سود طرفین نیز تعیین و محاسبه میشود. بدین ترتیب حتی میتوان گفت که میزان سرمایهگذاری مورد نیاز حدود صفر خواهد بود. در واقع طرفین با داراییهایشان در پروژه سرمایهگذاری کردهاند.
ماده 12 قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر و ارتقای نظام مالی کشور
با بهرهبرداری از ماده 12 قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر در طرح شبکه انرژی خزر/ CEG مشارکت در تولید در بخش پاییندستی صنعت انرژی و در نتیجه ارتقای نظام مالی کشور میسر است. در این طرح علاوه بر کشورهای حوزه دریای خزر، در ایران مثلا در اطراف زاهدان فرد صاحب زمین با تولیدکنندگان فناوری (تکنولوژی) شبکههای خورشیدی در ارتباط قرار میگیرد. چون روستایی صاحب زمین به انرژی خورشیدی فراوان دسترسی دارد، صاحبان فناوری تولید برق از انرژی خورشیدی از زمین او استفاده میکنند و برق تولید میکنند و برق تولیدشده را به شبکه انرژی خزر متصل میکنند. شبکه انرژی خزر طوری طراحی خواهد شد که به شبکه انتقال برق مستقیم با ولتاژ بالای اروپا (HVDC) وصل شود. در نتیجه یک مصرفکننده اروپایی مثلا یک شرکت دانمارکی برق خورشیدی تولیدشده در روستای اطراف زاهدان و یا برق بادی تولیدشده در منجیل و یا گاز طبیعی تبدیلشده به برق در ایران و منطقه خزر را از شبکه انرژی خزر برحسب نیازی که دارد دریافت میکند. در مقابل و براساس توافقی که با شبکه انرژی خزر دارد به ازای برق دریافتی میتواند مبلغی به صورت نقد و یا کالا و خدمات بدهد. به همین دلیل است که ما تعریف جدیدی برای انرژی مطرح میکنیم و میگوییم انرژی یک کالا نیست بلکه فرآهمآورنده خدمات است.
تحریم شبکه انرژی خزر؛ مشکل و شاید غیرممکن
نکته قابل توجه این است که نفت و گاز را میتوان مورد تحریم قرار داد. کما اینکه این تحریمها در صنعت نفت ایران تجربه شده است. نکته دیگر اینکه نفت و گاز دارای مشخصات متفاوتی هستند، به طور مثال نفت سبک ایران، یا نفت سبک دوبی و غیره؛ اما در ارتباط با همین حاملهای اولیه انرژی با ترکیبات و مشخصات متفاوت که به برق تبدیل شدهاند نمیتوان گفت برق تولیدی از گاز طبیعی ایران یا ترکمنستان و یا قطر. نتیجه این تبدیل فقط برق است با فرکانس و ولتاژ قابل استفاده توسط مصرفکننده. بنابراین برق شخصیت و تعلق ملی در شبکه انرژی خزر ندارد و قاچاق آن هم کار آسانی نیست. علاوه بر آن تحریم برق اگر غیرممکن نباشد بسیار مشکل است. برق از هرکجا که میگذرد و یا به هرکجا که وارد میشود مصرفکننده را چنان به خود عادت میدهد که وقتی نباشد و قطع بشود مصرفکننده احساس میکند با بحران مواجه شده است.
علاوه بر همه اینها ما میتوانیم در منطقه مکانیسمی را تعریف کنیم که به جای تبادل ارزی برای تجارت انرژی معاملات در شکل معاوضه انرژی/ Energy Swap انجام شود که نیاز به بحث مفصل دیگری دارد و برای دلارزدایی اقتصاد کشورهای تولیدکننده و صادرکننده نفت نظیر ایران که با تحریم دلاری مواجه هستند راهکار و راهبرد نوینی را ارائه میدهد.
نتیجهگیری
اوپک در حال احتضار به سر میبرد. عربستان را میتوان قاتل اوپک معرفی کرد و این واقعیت را باید پذیرفت که اوپک دیگر در بازار جهانی نفت نقشی ایفا نمیکند. مجمع کشورهای صادرکننده گاز (GECF)هم هنوز نتوانسته است برای خود جایگاه مناسبی در بازار بینالمللی انرژی به دست آورد. شبکه انرژی خزر در راستای نظریه دو سال پیش رئیس جمهوری اسلامی ایران در اجلاس داووس (سال 2014) که پیشنهاد داد تولیدکنندگان و مصرفکنندگان انرژی باید با هم بازار انرژی را مدیریت کنند، یک راهحل مناسب قرن بیستویکمی برای مشکل قرن بیستویکمی تولیدکنندگان و مصرفکنندگان حاملهای اولیه انرژی فسیلی (نفت و گاز) است.
منبع:اتاق بازرگانی
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.