در میان کشورهای اروپایی، بورس آلمان به دلیل رقابتی بودن و ساختار ویژهای که دارد، جایگاه خاصی در اقتصاد این کشور و اتحادیه اروپا دارد.
دنیای اقتصاد؛ دکتر محیا کربلایی تحلیلگر اقتصادی : بر خلاف انگلستان، فرانسه و ایتالیا که تنها یک بورس اوراق بهادار دارند، در آلمان هفت بورس اوراق بهادار، کالا و انرژی فعالیت می کنند. یکی از بورس های جذاب آلمان، بورس مونیخ است.
در مونیخ، مرکز ایالت باواریای آلمان، با یوخین تیل (Jochen Thiel)، مدیر عامل بورس مونیخ ملاقاتی داشتم و درباره فرصت هایی که بورس ایران می تواند در اختیار سرمایه گذاران خارجی قرار دهد، گفت و گو کردیم.
شما تا کنون چند بار به ایران سفر کرده و در کنفرانسهای مربوط به فرصت های همکاری و سرمایهگذاری در بازار سرمایه ایران شرکت کردهاید. در مجموع بورس ایران و آلمان را چگونه باهم مقایسه میکنید؟
از برخی جنبهها، بورس ایران مرا به یاد بورس آلمان 20 سال قبل میاندازد. هرچند بورس ایران در این سالهای اخیر در به کارگیری اینترنت در معاملات و جذب سرمایهگذاران خرد، پیشرفت چشمگیری داشته است، اما بورسهای ایران به تحول اساسی احتیاج دارند. اینکه درصد مشارکت سرمایهگذاران خرد در ایران بسیار بالا است، فرصتی بزرگ در اختیار دولت قرار میدهد تا با ارائه خدمات و ابزارهای مناسب به مشتریان خرد، آنها را هرچه بیشتر در پیشرفت اقتصاد کشور شریک کند.
سیستمهای بورسی ایران، به نسبت سایر بازارهای پیشرفته، در مجموع سنتی است. برای ایجاد رابطه با بازارهای بینالمللی لازم است ایران این سیستمها را با استانداردهای جهانی منطبق سازد.در اینجا صدها هزار انواع ابزارهای مشتقه و محصولات مختلف معامله میشوند که باعث جذابیت بازار برای انواع مختلف سرمایهگذاران میشوند. ایران نیز برای توسعه بازار سرمایه خود باید سعی در ساخت اینگونه ابزارها کند، که طبیعتا در ایران باید با قوانین اسلامی منطبق نیز باشند.مساله دیگر این است که ساعت کاری بورس در ایران تنها سه ساعت و نیم است، در حالیکه در آلمان ما از ساعت ۸ صبح تا ۱۰ شب معاملات داریم. با توجه به تفاوت زمانی این مساله ضروری به نظر میرسد که زمان معاملات با سایر کشورها تا حدی همپوشانی داشته باشند.
همانطور که اشاره کردید، تعداد سرمایهگذاران خرد در ایران در سالهای اخیر افزایش چشمگیری داشته است، از این نظر بورس ایران را با بورسهای آلمان چگونه مقایسه میکنید؟ آیا حضور گسترده سرمایهگذاران خرد را که ممکن است نسبت به نوسانات بازار آسیبپذیرتر باشند، برای بورس مناسب میدانید؟
با وجود اینکه ایران و آلمان جمعیت تقریبا مساوی دارند، در بورس ایران تعداد سرمایهگذاران خرد نسبت به آلمان بسیار بیشتر است. این مساله از یکسو میتواند به اقتصاد کشور خیلی کمک کند و از سوی دیگر میتواند تا حدی خطرناک باشد.حضور گسترده سرمایهگذاران خرد نشاندهنده این است که مردم برای سرمایهگذاری در شرکتها، تامین مالی آنها و در نهایت به جریان افتادن و شکوفایی اقتصاد کشور اهمیت قائلند و میخواهند در این رشد شرکت کنند. این مساله در آلمان به این شکل چندان وجود ندارد و در نتیجه تعداد سرمایهگذاران خرد نسبت به ایران کمتر است.از سوی دیگر، اگر سرمایهگذار خرد با نوسانات و ریسکهای بازار آشنا نباشد، میتواند با مشکلات جدی روبهرو شود و سرمایه خود را به سادگی از دست بدهد. بنابراین لازم است برای بالا بردن دانش سرمایهگذاران خرد برنامهریزی انجام داد و فرهنگسازی مناسب صورت بگیرد تا از این پتانسیل به بهترین نحو ممکن بهرهبرداری شود.
آیا تنها مطالعه از سوی سرمایهگذاران خرد کافی است؟ در آلمان برای اینکه از مشارکت سرمایهگذاران خرد حمایت شود، بورسها چه ابزاری را به کار میگیرند؟
قطعا تنها اطلاعات کافی نیست. بورسها باید ابزارهای معاملاتی مناسبی برای سرمایهگذاران خرد تهیه کنند و در اختیارشان قرار دهند. نکته بسیار مهم این است که اکثر سرمایهگذاران خرد، مشاغلی در خارج از بورس دارند و نمیتوانند تمام مدت بازار را دنبال کنند.در بورسهای پیشرفته، برای این سرمایهگذاران ابزارهایی تهیه میشود که بتوانند تا حدی خرید و فروش را اتوماتیک کنند. برای مثال یکی از این ابزارها، برنامههایی هستند که در صورت افت قیمتها، بهصورت اتوماتیک دستور فروش صادر میکنند. چنانچه این حد فروش با رشد بازار رشد کند، میتواند سود سرمایهگذار را حداکثری کند، اما اگر مانند آنچه من در ایران مشاهده کردم، برنامه هوشمندسازی نشده باشد، سود حداقلی نصیب سرمایهگذار میشود.
ارائه ابزارهای اینچنینی از سوی کارگزاریها و بورسها، باعث جذاب شدن بازار برای سرمایهگذاران خرد میشود و آنها را به افزایش سرمایهگذاری تشویق میکند. در ایران متاسفانه برای سرمایهگذاران خرد بهصورت جدی بازاری توسعه نیافته است. طبیعتا ابزارهای قدیمی نمیتوانند پاسخ مناسبی به سرمایهگذاران بدهند و آنها به جای بورس به سرمایهگذاری در بخشهای دیگر روی خواهند آورد.
در آلمان هفت شرکت بورس فعالیت میکنند. در کنار این شرکتها، سازمانهای ناظری نیز وجود دارند، ساختار این سازمانها چیست و چگونه بر بورس نظارت میکنند؟
بر بورسهای آلمان دو مجموعه نظارت میکنند؛ یکی وزارت اقتصاد و دیگری «شورایبورس» است.در آلمان، ساختار اقتصادی به این صورت است که هر ایالت وزارت اقتصاد خود را دارد. در وزارت اقتصاد ایالتهایی که شرکت بورس دارند، بخشی وجود دارد که بر قوانین و مقررات حاکم بر بورس آن نظارت میکند. نهاد ناظر دوم شورای بورس است؛ شورای بورس ایالت باواریا متشکل از ۲۴ نفر عضو نماینده فعالان بورس است؛ نمایندگان بانکها، ناشران، کارگزاران، موسسات مالی و سرمایهگذاری و دو نماینده هم از سوی سرمایهگذاران خرد در این شورا حضور دارند.این دو نهاد وظیفه وضع مقررات جدید یا تغییر آنها را به عهده دارند. برای مثال زمانیکه به منظور ایجاد یک محصول یا ابزار بورسی جدید به قوانین نوین نیاز است، ابتدا این قوانین از سوی بخش بورس وزارت اقتصاد ایالت مورد بررسی قرار میگیرند.چنانچه وزارتخانه یک ایالت تصمیم به تغییر قانونی گرفت، آن را برای رایگیری به شورای بورس اعلام میکند و در نهایت این شورای بورس است که قانون جدید را تایید یا رد میکند.
اما اعضای شورای بورس، نمایندگان شرکتها و موسساتی هستند که خودشان در بورس فعال هستند، به عبارتی خودشان ذینفع هستند. آیا این موضوع میتواند باعث شود، این افراد به نحوی بازار را به نفع خودشان هدایت کنند؟
نه، ساختار شورای بورس کاملا دموکراتیک است. شورا ۲۴ نفر عضو دارد که هریک نماینده گروهی از فعالان بازار است، از جمله سرمایهگذاران خرد. برای تصویب یک قانون جدید یا تغییر قانون، رضایت تمام این اعضا لازم است. چنانچه آنها بخواهند قانونی را صرفا به نفع یک گروه تصویب کنند، سایرین مخالفت خواهند کرد و به این ترتیب خود به خود از لابیگری جلوگیری میشود.
بنابراین به غیر از بخش قوانین و مقررات کلی مرتبط با بورس، دست شما بهعنوان شرکت بورس برای تعیین فعالیتها و استراتژیها کاملا باز است؟
بله. سایر تصمیمگیریها در بورس مانند هر شرکت خصوصی دیگر توسط سهامداران و مدیران انجام میشود. تعیین مدیرعامل و اعضای هیات مدیره و اهداف، همگی مستقل از وزارت اقتصاد یا شورای بورس انجام میشوند.
آیا رقابت شدیدی که بین بورسهای مختلف آلمان وجود دارد نیز باعث جذاب شدن بیشتر بورسهای آلمان میشود؟
بله، سرمایهگذاران در آلمان، چه حقیقی و چه حقوقی، خیلی مطلع و حرفهای عمل میکنند. اینترنت این فرصت را برای آنها ایجاد کرده است تا به اطلاعات دقیق دسترسی کامل داشته باشند. سرمایهگذاران میتوانند قیمت سهام و ابزارهای مختلف را در لحظه در بورسهای مختلف کشور ببینند و مقایسه کنند. از سوی دیگر استقلال بورسهای مختلف آلمان در آنها انگیزه رقابت ایجاد میکند. اگر یک بورس قیمتها را برای سرمایهگذاران جذاب نکند، طبیعتا مشتریانش را از دست خواهد داد، چون همان مشتری میتواند با یک کلیک در بورسی دیگر سرمایهگذاری کند. هرقدر سرمایهگذاران خرد با بازار آشناتر باشند، بورسها را به داشتن عملکرد بهتر سوق خواهند داد.
به اعتقاد شما برای اینکه بورس ایران برای سرمایهگذار خارجی جذاب باشد، به چه نکاتی باید توجه کرد؟
برای اینکه سرمایهگذاران خارجی به بورس ایران جذب شوند، انجام برخی اقدامات در بورس ایران ضروری به نظر میرسد؛ لازم است ابزارهای معاملاتی متفاوتی در اختیار سرمایهگذاران قرار گیرد. ما بهعنوان شریک خارجی متوجه تفاوتهایی که قوانین مالی اسلامی در بازار ایران ایجاد میکنند هستیم، اما سازمان بورس لازم است در تطابق این قوانین برای ایجاد ابزارهای لازم برای سرمایهگذاران بهصورت جدی فعالیت کند.بهعنوان مثال، در اسلام «پیش فروش» سهامی که هنوز خریداری نشده است (short selling)، ممنوع است، هرچند با تمهیدات لازم در بازار آتی سکه برای این مساله راهکاری پیدا شده است. سازمان بورس ایران لازم است برای سایر ابزارها نیز راهحلی طراحی کند. نکته بسیار مهم دیگر این است که سازمان بورس دست کارگزاران را برای ارائه ابزارهای نوین بیشتر باز بگذارد و در عین حال بر فعالیتشان نظارت بسیار سختگیرانهای داشته باشد. به این معنی که در عین حال که بازار تنوع پیدا میکند، سازمان بورس بر سلامت بازار نظارت دارد و آن را تایید میکند.
برای سرمایهگذار خارجی هیچ چیز به این اندازه خطرناک نیست که بداند در بورس یک کشور معاملات براساس اطلاعات داخلی انجام میگیرند. اگر یک بار معاملهای بر مبنای ارتباط داخلی در بورس رخ دهد و بار دوم تکرار شود، میتوانید مطمئن باشید که در بار سوم، هیچ سرمایهگذاری از کشورهای پیشرفته به این بازار نزدیک نیز نخواهد شد.این اتفاقی است که در بسیاری از کشورهای حاشیه خلیج فارس رخ داده است و باعث شده سرمایهگذاران خارجی به هیچ عنوان به بورس این کشورها وارد نشوند.چنانچه بورس ایران بتواند تمام این موارد را به بهترین نحو ممکن مدیریت کند، میتواند انتظار داشته باشد که سرمایهگذاران خارجی با رغبت به بازار سرمایه ایران نگاه کنند.
در حال حاضر بزرگترین چالش را برای ورود سرمایهگذاران خارجی به ایران چه میدانید؟
بزرگترین چالشی که سازمان باید برای آن راهحلی پیدا کند، وضعیت تحریمهای آمریکا در مورد شرکتهای ایرانی است. متاسفانه تاکنون پاسخ روشنی برای این سوال که کدام شرکتها همچنان از سوی آمریکا در تحریم هستند و کدامها نیستند، نداریم. اینجا بسیاری از سرمایهگذاران، بخشی از فعالیتهای اقتصادی شان در آمریکاست و این حقیقتی غیرقابل انکار است. بهترین کاری که میتوان برای جذب سرمایهگذار اروپایی انجام داد، شفافسازی و ارائه اطلاعات مفید است تا بتواند با آرامش و بدون هراس از جریمههای احتمالی از سوی آمریکا به بازار ایران وارد شود. این مساله تاکنون چندان جدی گرفته نشده ولی اگر ایران به دنبال سرمایهگذاران خارجی در بازار سرمایه است، باید به روشنسازی و تفسیر تحریمهای باقی مانده کمک کند. در صورت روشن شدن وضعیت شرکتها، سرمایهگذاران خواهند توانست با خیال راحت سهام آنها را خریداری کنند.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.