کارگزاری بانک کشاورزی روزگذشته با برگزاری مناظره ای با حضور بهروز خدارحمی و کامیار فراهانی کارایی یا عدم کارایی علم تکنیکال در بازار سهام را به چالش کشید...
روز گذشته نشست تحلیلی "رفتارشناسی بازار سرمایه با تمرکز بر تحلیل تکنیکال" با حضور مدیران، تحلیل گران و کارشناسان بازار سرمایه و نهادهای مالی در تالار استاد فقید دکتر غلامرضا اسلامی بیدگلی کارگزاری بانک کشاورزی برگزار شد .
به گزارش بورس24 ،در این نشست بهروز خدارحمی دبیر کل کانون نهادهای سرمایه گذاری ایران در واکاوی خود از تحلیل تکنیکال و ایرادهای وارده بر این نوع ابزار تحلیلی به مشکلات درون مکتبی علم تکنیکال اشاره کرد و گفت: بعضا مشاهده می کنیم که شخص متخصص تحلیل "اندیکاتور ایچیموکو" است، یعنی کل بازار را فقط از دیدگاه این اندیکاتور قادر است پیش بینی کند. در صورتی که این اندیکاتور در سال ۱۹۶۰ توسط فردی ژاپنی و برای بازارهای کالایی طراحی شد، یا تحلیل " امواج الیوت" با سبک های متفاوت که خود دارای احتمالات بسیار در شمارش ریز موج هاست.
وی ادامه داد: یعنی می توان به اندازه تعداد افرادی که از این تحلیل استفاده می کنند، ریز موج ها را شمارش کرد. حتی آخرین ورژن نرم افزارهای این امواج، بالغ بر ده ها الترناتیو برای شمارش امواج در اختیار قرار می دهد که معلوم نیست کدام یک پیش بینی درست ارایه خواهد داد، چه برسد به شمارش ریز موج ها به صورت چشمی که در ایران نیز بسیار رایج است.
وی همچنین به پارادوکس بزرگترین عدد طبیعی در تحلیل تکنیکال اشاره کردکه به استدلال چارتیست ها در نقایص (شکست های) تحلیل بنیادی و یا کارآیی بازار در توضییح برخی نوسانات و رفتارها به کار می رود.
همه ادعاهای چارتیست ها درست نیست
خدارحمی این ادعای چارتیست ها مبنی بر ارایه پیش بینی وضعیت فلان سهم از طریق تحلیل تکنیکال از سه ماه قبل را چیزی جز یک فریب افسونگر در حوزه مالی ندانست.
این کارشناس بازار سرمایه همچنین با هشدار نسبت به تبلیغات فراوان چارتیست ها در کانال های تلگرامی مبنی کسب بازدهی بالغ بر ۲۰ درصدی در بازه زمانی یک ماهه، توجه به این نوع تبلیغات را صرفا اقدامی ناشی از ناهشیاری مالی خواند.
به گفته وی، این گونه رفتارهای مالی از ناکارآیی بازار و عقلایی نبودن تصمیمات اقتصادی افراد ناشی می شود.
خدارحمی در جلب توجه سهامداران به چند مساله حایز اهمیت گفت: به رغم وجود دستورالعمل محدودیت فروش ۵۰ هزار سهم، محدودیت های دیگری چون دامنه نوسان و حجم مبنا هنوز هیچ یک از مدل های تکنیکالیست ها به واسطه این محدودیت ها تعدیل نشده اند.
وی همچنین به آموزش های قدیمی و کتاب های ترجمه شده چندین دهه گذشته غرب در ایران اشاره کرد که در نتیجه آن ها ابزارهای قدیمی تکنیکال که در دنیا حتی منسوخ شده است، همچنان در ایران به صورت رایج استفاده می شود.
تناقض های متعدد...
وی تصریح کرد: در ایران معمول است که تحلیل گران از تنظیمات اندیکاتورها و ابزارهایی استفاده می کنند که اصلا برای بازارهای سهام طراحی نشده است چه برسد به این که تنظیمات مطابق سال شمسی و رزوهای تعطیل و ... باشد. حتی در استفاده از نمودارها و داده ها بین تحلیل گران موارد متناقضی وجود دارد.
خدارحمی ادامه داد: کلیه اندیکاتورهای مورد استفاده در تکنیکال، یک تنظیمات به صورت پیش فرض یا رایج دارند که در بازارهای مختلف بر حسب فاکتورهای متفاوت، فرق می کند.
خدارحمی پیش فرض های کاربرد پذیری تکنیکال را قابل معامله بودن متغیر، نزدیک نبودن به رویدادهای مهم ( همچون مجامع) و پرگردش ( معامله) بودن ذکر کرد.
وی با طرح این سوال که چرا چارتیست های واقعی به روند حاکم اعتراضی نمی کنند؟، اقدام آن ها در حذف متغیرهای مزاحم را هم مورد اشاره قرار داد.
دست های خالی تکنیکالیست ها
در ادامه این نشست کامیار فراهانی در جایگاه تکنیکالیست عنوان کرد: اگر ظرف شش ماه در صندوق در آمد ثابت سرمایه گذاری می کردیم حدود ۱۲ درصد بازدهی با فرض مرکب بودن کسب می کردیم.
وی در مقایسه تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی عملکرد صندوق های سرمایه گذاری فعال در سهام را مورد اشاره قرار داد که کاربرد تحلیل های بنیادی در این صندوق ها بازدهی منفی به ۳۹ درصد از این صندوق ها اعطا کرده است.
وی که ارزش این صندوق ها را ۲۸۰ میلیارد تومان ذکر می کرد، ادامه داد: مدیران این صندوق ها حدود 5.6میلیارد تومان با وجود کسب بازدهی منفی دستمزد گرفته اند.
فراهانی در خصوص انتقادهای وارد بر چارتیست ها مبنی بر عدم برخورداری از بانک اطلاعاتی را به این گروه از فعالان بازار سرمایه وارد ندانست و عنوان کرد: این گروه از تحلیل گران در مقابل تحلیل گران بنیادی ، بودجه ای در اختیار ندارند. ضمن این که نهاد ناظر بر بازار سرمایه یعنی سازمان بورس باید به تعمیق تحلیل تکنیکال در بازار بپردازد.
وی تصریح کرد: تحلیل تکنیکال به رغم برخورداری از محدودیت هایی چون بودجه، تریبون و رسانه همچنان از رشد فراگیری در بازار سرمایه برخوردار است.
این تحلیل گر بازار سرمایه فعالیت بورس در سال های ۸۴-۸۵ را یاد آور شد که در آن سال ها تنها ۵ درصد بازار را چارتیست ها تشکیل می دادند، اما در حال حاضر در برابر رشد سرمایه گذاران و سهامداران و چارتیست ها، میزان شرکت های حقوقی افزایش نیافته است.
وی در اثبات پایین بودن بازدهی تحلیل بنیادی، پرتفوی شرکت های سرمایه گذاری را مورد اشاره قرار داد که با توجه به تغییر شرایط اقتصادی، این پرتفوها همچنان تغییر نکرده است.
وی معتقد است که بسیاری از داده های مورد نیاز در دسترس نیست، گزارش دهی شرکت ها از ساختار طبقه بندی شده برخوردار نیست .همچنین تضاد منافع تحلیل گران بنیادی و سفارشی بودن تحلیل ها منجر به بروز آسیب به حوزه تحلیل شده است.
پس از پایان این اظهارات، خدارحمی با تایید برخی از مشکلات و رفتارهای موجود در بازار سرمایه گفت: قرار بر این بود که در این جلسه صرفا به تحلیل تکنیکال پرداخته شود، مساله رفتارشناسی بازار مقوله بسیار گسترده ای است که نیاز به اختصاص جلسه ای جداگانه دارد، ضمن این که من هم وجود برخی از ایرادات موجود در بازار را نفی نمی کنم و در مورد برخی از نقایص با آقای فراهانی موافقم.اما در مورد تحلیل تکنیکال باید گفت که بنا به ادعای چارتیست ها این حوزه پولساز است پس نباید به حمایت سازمان بورس از آن ها برای چاپ کتاب دلخوش بود و آن ها خود می توانند با درآمدهای حاصله خود به چاپ کتاب در این زمینه بپردازند.
خدارحمی ادامه داد: ضمن این که اگر این نوع از تحلیل موفق به ارائه بازدهی های بالا شده است پس چرا شرکت های تامین سرمایه و شرکت های سرمایه گذاری حاضر به چاپ کتاب در این عرضه نیستند.
خدارحمی تصریح کرد: حتی در جدیدترین کتب مالی در زبان انگلیسی کتابی در خصوص تحلیل تکنیکال وجود ندارد.
وی بهترین اقدام سازمان بورس را انتشار کتابی در حوزه مالی خانواده و در قالب داستان نویسی ذکرد کرد تا به این واسطه افراد از سنین کودکی با مباحث مالی و سرمایه گذاری آشنا شوند.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.