دو هفته ای از تغییرات مدیریتی در بازار سهام گذشته است و رئیس جدید در حالی دو پست با اهمیت در این سازمان را به دو عضو جدید هیات مدیره سپرده که با انبوهی از مطالبات بخش های مختلف بازار سهام مواجه شده است...
عصر ایران؛ علیرضا باغانی: دو هفته ای از تغییرات مدیریتی در بازار سهام گذشته است و رئیس جدید در حالی دو پست با اهمیت در این سازمان را به دو عضو جدید هیات مدیره سپرده که با انبوهی از مطالبات بخش های مختلف بازار سهام مواجه شده است.
عده ای که از سال 84 به این طرف نتوانسته اند مجوز کارگزاری بگیرند از لزوم عدم انحصار در صنعت کارگزاری و سخت گیری نکردن سازمان بورس در اعطای مجوز سخن می گویند، گروهی به دنبال افزایش اختیارات کانون
هایی هستند که توسط دوستان اداره می شود و گروهی دیگر نیز از لزوم جلوگیری از نشت اطلاعات و افشای اطلاعات نهانی حرف می زنند.
در این میان البته گروه های دیگر هم خواستار پیگیری های شاپور محمدی در خصوص نظام مند شدن توزیع سود نقدی،راه اندازی موسسات رتبه بندی، احیای حاکمیت شرکتی، نظام مند شدن افزایش سرمایه و ده ها موضوع دیگر
شده اند که البته همه این ها خواسته ها و مطالبات به حقی است اما جای یک خواسته و مطالبه مهم در میان این همه خواسته ریز و درشت خالی است.
این خواسته در دو کلمه خلاصه می شود فرهنگ سازی. این که فلسفه سرمایه گذاری در بورس چه بوده؟ اساسا بورس تشکیل شده برای تزریق منابع مازاد مردم به چرخه تولید و فلسفه این که به کودکان آموزش سرمایه گذاری
در بورس از محل پول های قلک هایشان داده می شود این است که این نوع سرمایه گذاری در همه ابعاد به نفع نظام تولید و اقتصاد کشور است. اما آیا به واقع چنین است!؟ مرور دستنوشته اخیر کامیار فراهانی
(که به زبان محاورهای نوشته شده) در این خصوص خالی از لطف نیست...
«سلام آقای دکتر شاپور محمدی
یه روزایی، خیلی سال پیش، ما می گفتیم سود سرمایه گذاری بلندمدت خیلی بیشتر از سرمایه گذاری کوتاه مدته و خیلی هم محکم با دلیل و مدرک و نمونه ی آماری این موضوع رو ثابت می کردیم. ولی این روزها گفتن این جمله حتی شوخیش هم زشته. در بورس ایران چیزی به نام سرمایه گذاری بلند مدت حداقل امروز معنایی نداره. بازار سرمایه ی ما دیگه محلی برای پس انداز خانوار ها نیست. سرمایه گذاران بلند مدت بورس طی سال های اخیر دو سرنوشت داشته اند: ١- یا آن قدر ضرر کردند که از بورس خارج شدند ٢- یا تبدیل به سوداگرانی قهار شدند که عمر سرمایه گذاریشون به شش هفت روز هم نمی رسد.
بزرگترین اشتباه استراتژیک مدیران بورس طی چند سال اخیر نه بلوک زدن بود،نه توجه بیش از حد به شاخص بود،نه بسته نگه داشتن نماد ها و نه دامنه ی نوسان.اشتباه بزرگ مدیران بورسی کشتن چیزی به نام سرمایه گذاری بلند مدت بود.
بازار سرمایه بازیگران متفاوتی دارد. شرکت های سرمایه گذاری، کارگزاری ها، صندوق ها، افراد حقیقی، شرکت و سازمان بورس و... .
ضربهی اول : شرکت های سرمایه گذاری طی سال های متمادی عقلای بازار بودند. این ها با حساب و کتاب می خریدند با حساب و کتاب می فروختند. بازیگران اصلی بودند. ده ها کارشناس در این شرکت ها تلاش می کردند سهام مختلف رو ارزش گذاری و معامله کنند. در ماجرای اصل ٤٤ این شرکت ها چک اول رو خوردند.
دولت با انواع و اقسام فشار ها این ها رو مجبور کرد تا بلوک های بزرگی رو بخرند و بجای مبحث ارزش گذاری درگیر پرداخت انواع اقساط شوند. من با صراحت عرض می کنم نصف این خرید ها با فشار مستقیم دولت وقت انجام شد. در مرحله ی بعد، همزمان با کاهش قیمت های جهانی عایدی این شرکت ها کمتر هم شد و کار بجایی رسید که این شرکت ها برای پرداخت تعهدات خودشون از حالت منفعل به فروشنده ی محض تبدیل شدند و این گونه روند عرضه و تقاضای بازار بهم خورد. مدیران وقت سازمان بورس حتی ٥ ثانیه هم فکر نکردند که عقلانیت بازار سرمایه در حال از دست رفتنه و ترجیح دادند موز میل کنند.
ضربهی دوم : دولت به بهانه ی رد دیون حجم زیادی سهام به صندوق های بازنشستگی، تامین اجتماعی و... واگذار کرد. سو مدیریت و گاها بی مدیریتی این شرکت ها باعث شد موفق به تامین نقدینگی روزمره خود هم نشوند و برای ایفای تعهداتشان نه تنها دیگر در بازار سرمایه خریدار نباشند که فروشنده هایی باشند که با هر قیمتی سهام خود را می فروشند.
مسئولان وقت سازمان بورس در آن زمان کوچکترین دخالت و پیش بینی ای نکردند و موز دوم رو میل کردند.
اجازه بدید سند و مدرک ارائه کنم: مقایسه کنید حجم خرید و فروش های شرکت های سرمایه گذاری را با افراد عادی بازار سرمایه طی ماه های اخیر. حجم معاملات بزرگترین شرکت های سرمایه گذاری با بیش از ٣-٤ هزار میلیارد پرتفوی از حجم معاملات یه سرمایه گذار ٢٠-٣٠ میلیاردی کمتر است.
ضربه ی سوم :
تایید صلاحیت حرفه ای مدیران شرکت های سرمایه گذاری. این اسمش خوبه ولی عملکردش فقط سبب آسیب شد. برخی مدیران ناشایست با لابی های گسترده همه تایید صلاحیت شدند و این قانون در نهایت فقط سبب تسویه حساب های شخصی شد. العاقل یکفی بالاشاره.
می دانم کار سختی است ولی، شرکت های سرمایه گذاری را زنده کنید. کارکرد این نهاد ها عقلانیت بازار بود. اون هایی که قهر کردند رو دلجویی کنید اونهایی که زیر تعهدات مالی فجیع هستند را مدیریت کنید. عقل را به بازار برگردانید.
با خروج عقلانیت از بازار ضربه ی چهارم به بازار وارد شد:
دستورالعمل معاملات اعتباری
برای این میشه یه مثنوی هفتاد من نوشت. بر اساس این دستور العمل شما اگر بخوای اعتبار بیشتر بگیری و بهره ی کمتر بدی، باید گردش معاملاتت بیشتر شود. با همین یک گزاره ما همه ی معامله گران اعم از کوچیک و بزرگ رو تشویق کردیم تا بجای تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکی کنند و از نوسان های روزانه استفاده کنند.
هزاران سفته باز تحویل بازار دادیم که حتی حاضر نبودند به بیش از یک هفته فکر کنند. در نهایت موج های جدیدی در شرکت های کوچک که می شد راحت قیمتشان را دستکاری کرد راه افتاد. ویروس جدید اپیدمی شد و از معامله گران خرد به بقیه ی بازار تسری پیدا کرد. مقایسه بفرمایید بازدهی شرکت های کوچک بازار سرمایه با شرکت های بزرگ بازار سرمایه را. »
بله. تلنگر به جای این تحلیل گر بورس به فلسفه ای است که موجب شده تا بازار سهام در ایران بنا شود،بورسی که حالا بیشتر مامنی است برای دلالانی که فقط نام سهامدار را یدک می کشند تا از خلال خبرها،شایعات و اظهار نظرها بتوانند به قول خودشان 5درصدی بخورند!
مبحث احیای فرهنگ سرمایه گذاری در بورس آنقدر مهم است که ترجیح می دهم در نوشتار این هفته در خصوص سایر مطالبات و خواسته ها از رئیس جدید بورس چیزی ننویسم.فقط در خصوص همین فرهنگ سازی در کنار کارهایی که بخش های نظارتی و اجرایی بورس باید انجام بدهند، فرهنگ سازی از طریق رسانه ها نیز ضروری به نظر می رسد.شنیده ایم که سازمان بورس و اوراق بهادار در سال های گذشته بودجه میلیاردی برای فرهنگ سازی داشته که صرف ساخت سریال، تیزر تلویزیونی و چاپ و نشر کتب مختلف و سایر اقلام فرهنگی شده است.اما آیا به واقع این فرهنگ سازی توانسته اصل فرهنگ سرمایه گذاری در بورس را حاکم کند.قطعا خیر و به نظر می رسد به جای صرف هرگونه هزینه اول باید به قول کامیار فراهانی عقلانیت را در بازار حاکم کرد و به اعتقاد نگارنده زمانی می توانیم بگوییم بودجه فرهنگ سازی در بازار سهام هدر نرفته که بتوان کتاب سرمایه گذاری در بورس را در مقطع دبیرستان و حتی کتاب آشنایی با بازار سهام را در مدارس ابتدایی به عنوان یک درس اصلی شاهد باشیم نه برنامه های فاقد محتوا و فاقد اثر بخشی که در سال های گذشته بودجه این بخش را هدر داده است.
تغییرات مثبت
در حالی تنها دو هفته ای است که رئیس جدید بر مسند ریاست بورس نشسته که با دو حکم جدید دو عضو هیات مدیره جدید سازمان بورس و اوراق بهادار را به طور موظف در ساختمان ملاصدرا مشغول به فعالیت کرده است.
بر این اساس رییس سازمان بورس و اوراق بهادار طی حکمی عراقچی را به عنوان "معاونت اجرایی" این سازمان منصوب کرده است. سیداحمد عراقچی پیش از این دبیر شورای پول و اعتبار بوده و با تصمیم شورای عالی بورس، به عنوان یکی از پنج عضو هیات مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار انتخاب شده است.برخی او را دارای نسبت فامیلی با سید عباس عراقچی می دانند اما نکته با اهمیت حسن شهرت و سوابق خوب وی در بخش های اجرایی بازار سهام از جمله حوزه نرم افزاری است.
در انتصابی دیگر شاپور محمدی سعید فلاح پور دیگر عضو جدید هیات مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار را به عنوان رئیس مرکز پژوهش، توسعه و مطالعات اسلامی سازمان بورس منصوب کرده است.او نیز دارای چهره داشگاهی بوده و در کنار فعالیت به عنوان استاد دانشگاه تهران و نگارش ده ها مقاله و تحقیق فعالیت هایی هم در زمینه ریسک به عنوان مدیر ریسک بانک اقتصاد نوین داشته است.
با توجه به سوابق وی به نظر می رسد که پست خوبی هم برای او انتخاب شده است.قبل از وی حسین فهیمی صاحب این سمت بود اما به دلیل پایان پیدا کردن مهلت قانونی عضویت او در هیات مدیره بورس او به عنوان رئیس هیات مدیره سپرده گذاری مرکزی که به سازمان اسناد بورس معروف است،منصوب شده است.اما بدون تردید تغییرات دیگری هم در راه است. پیش بینی شخصی نگارنده این است که از میان معاونت های موجود معاونت حقوقی بورس با تغییرات مدیریتی مواجه شود.بخش های نظارتی بورس و شرکت مدیریت فناوری بورس فعلا تا به این جای کار به تغییرات نزدیک تر هستند.در بورس ها نیز نظر بر ابقای مدیران فعلی و حتی ارتقای برخی از آن هاست.
خبرنگاری در بورس!
17 مرداد ماه مصادف بود با روز خبرنگار. سال روز شهادت محمود صارمی در مزار شریف.مرداد ماه اگر چه یادآور خاطره تلخ شهادت مظلومانه یکی از اهالی عرصه خبر و اطلاع رسانی است، اما این شهادت بهانه ای شد برای یاد کردن از عناصری که ترجیح داده اند به جای فعالیت های اقتصادی و حرفه ها و پیشه های گوناگون از راه نوشتن زندگی بگذرانند و چه بسا هیچگاه نوشتن، خبرنگاری و آگاهی بخشی آن ها را به ثروت حداقلی هم نرسانده چه برسد به پول های هنگفت!
بله؛ عشق به نوشتن مهمترین متغیر قدم گذاشتن و البته دوام آوردن در این حرفه است. برای یک خبرنگار بازدید خبرهایش و بازتاب مثبت آن بسیار بیش از حق التحریری که می گیرد ارزشمند است.
خبرنگاری در بورس نیز هم سخت است و هم به دانش مالی نیازمند؛ به مثابه حرکت روی لبه تیغ. نهاد ناظر معتقد است که چون خبرها روی بازار سرمایه اثر گذار است، مدیران شرکت ها و در برخی مواقع حتی بازیگران و بازیگردانان بازار نباید با خبرنگاران مصاحبه کنند!هر خبر در این حوزه روی ثروت و دارایی مردم تاثیرگذار است و حساس.
در مجموع خبرنگاری در بورس از حیث لزوم اشراف به مسائل مالی و حسابداری و در واقع داشتن سواد مالی و از سویی دیگر محدودیت های موجود یکی از سخت ترین حوزه های خبری است و جا دارد که به خبرنگاران بورسی در همین فرصت دست مریزاد و خدا قوت گفت.
بورس ارز جدی می شود
رئیس جدید سازمان بورس و اوراق بهادار از جدی شدن برنامه راه اندازی بورس ارز خبر داده است.
شاپور محمدی در حاشیه معارفه خود به عنوان رئیس جدید بورس گفته که هماهنگی هایی با بانک مرکزی انجام شده که ان شا الله مقررات آن در شورای عالی بورس تصویب شده و اقدامات لازم برای راه اندازی بازار ارز با تکمیل هماهنگی های بانک مرکزی پیگیری خواهد شد.
او گفت:بورس ارز با هماهنگی کامل با بانک مرکزی در بورس کالای ایران ایجاد خواهد شد، البته نظر بانک مرکزی مثبت بوده ولی باید این نهاد کنترل های لازم را بر بازار ارز داشته باشد. وی پیش بینی کرد: تا چند ماه آینده مقررات تشکیل بورس ارز نهایی شود.
حامد سلطانی نژاد مدیر عامل بورس کالای ایران هم به بهانه برنامه راه اندازی بورس ارز در این بازار در کتابی جامع با عنوان پوشش نوسانات نرخ ارز (بازار قراردادهای آتی) در یازده فصل به بررسی ابعاد مختلف بورس ارز پرداخته است. در بخشی از این کتاب می خوانیم:
یکی از نیازهای فعالان بازار دسترسی به ابزارهای مناسب جهت مدیریت ریسک نوسانات نرخ ارز است،امکانی که در حال حاضر بازارهای مالی ایران از داشتن آن محروم است. در این کتاب به بازار قراردادهای آتی نیز توجه شایانی شده و چندین فصل از آن به این موضوع در بازار ارز پرداخته است. نویسنده در بخشی از کتاب می گوید: استفاده از ابزارهای مشتقه و به خصوص قراردادهای آتی جهت مدیریت نوسانات قیمت به یک رویه و رویکرد استاندارد در جهان تبدیل شده است.
مجموعه رخدادهای چند سال گذشته ایران و دورنمای اقتصاد ایران در سال های آتی لزوم پاسخگویی و نیاز بازار به ابزارهای مشتقه ارزی را بیش از پیش نمایان ساخته است.مطالب این کتاب در سه بخش و در قالب یازده فصل نگارش گردیده است در بخش اول ( فصول سه تا چهار ) مبانی بازار ارز تجزیه و تحلیل گردیده است.
در بخش دوم ( فصول پنج تا هفت ) ساختار این بازار و ویژگی های بازار ارز در ایران به طور دقیق مورد تجزیه و تحللی قرار گرفته اند. بخش سوم این کتاب ( فصول 7 تا 11 ) به قراردادهای آتی ارز اختصاص داده شده است.
در همین حال محمدرضا پورابراهیمی، رییس کمیسیون اقتصادی مجلس در خصوص بورس ارز گفته:بانک مرکزی در دوره پیشین ( دولت قبل) خیلی با بازار مشتقه ارزی موافق نبود و به عبارتی پای کار نمی آمد. اما بانک مرکزی کنونی با ریاست دکتر سیف، نگاه مثبتی به استفاده از ابزارهای مالی برای مدیریت و تنظیم بازارها از جمله بازار ارز دارد.با این تفاسیر در صورت اقدامات عملی بانک مرکزی، مجلس نیز آماده همکاری در این زمینه است تا دغدغه ریسک نوسانات نرخ ارز برای فعالان اقتصادی به حداقل برسد.
پورابراهیمی با بیان این که در صورت حمایت جدی و عملیاتی باک مرکزی به زودی شاهد راه اندازی بازار مشتقه ارزی خواهیم بود، گفت: مجوز خرید و فروش ارز به بانکها در این راستا یک گام به جلو است و مقدمهای برای تاسیس بازار مشتقه ارزی به حساب می آید.
رییس کمیسیون اقتصادی مجلس در پایان گفت: بورس کالای ایران آمادگی خود را برای راه اندازی بازار مشتقه ارزی یا به عبارت بهتر ایجاد بازار آتی ارز در این مرحله، اعلام کرده است که این بورس در زمینه راه اندازی و مدیریت بازار آتی سکه طلا از سال ها پیش تجربیات موفقی دارد.
در بازار چه خبر بود؟
بورس تهران در معاملات آخرین روز کاری هفته باری دیگر زیر تیغ عرضه ها قرار گرفت و شاهد فشار فروش در اکثر گروه ها بودیم. به نظر می رسد بازار برای برگشت نیاز به درجا زدن بیشتری دارد ضمن این که با رقم فعلی موجود در بازار نمی توان انتظار رشد قیمت ها را داشت. اما بازار روز چهارشنبه چندنکته را به خوبی نشان داد. نکته اول این که عطش تقاضا در مقطع فعلی فروکش کرده و فعلا خبری از خرید های به اصلاح رو به بالا و رِنجی نیست. این جمله در زبان تکنیکال بدین معناست که اندیکاتورها در منطقه اشباع از خرید قرار گرفته اند و شرایط فعلی برای معامله گران ریسک به ریوارد جذابی ( خصوصا در نمادهایی که رشد بیشتری داشته اند ) ندارد. لذا بازار نیاز به تخلیه هیجان دارد. نکته بعدی این که جریان نقدینگی بعد از افت روزهای اخیر، اندکی افزایش یافت و به نوعی شاهد توقف کاهش حجم معاملات بودیم و این موضوع تا حدودی نگرانی ها از بابت خروج پول از بازار را ( موقتا ) بر طرف می کند. به زبان ساده تر باید گفت که بازار به یک تعادل نسبی رسیده و این دقیقا همان چیزی بود که بعد از یک رشد نیاز داشتیم.
نکته مهم دیگر که باید به آن اشاره داشت ، افزایش حجم تقاضا از سوی حقوقی ها در قیمت های منفی است که می تواند به بسته شدن کف بازار و اعتمادسازی کمک شایانی کند. این دیدگاه از سوی حقوقی ها و حقیقی هایی که سنگین خرید می کنند نشان می دهد که این بار خبری از رها کردن بازار نیست و باید در بازار ماند و البته بطور مداوم اقدام به اصلاح پرتفوی نمود و سهام مناسب را از سهام نامناسب تمیز داد. به نظر شرایط به گونه ای است که برخی از بزگان بازار با در نظر گرفتن شرایط و با برنامه مشخص اقدام به سرمایه گذاری به دید برداشت ثمره آن برای یک بازه زمانی 2 – 3 ساله می کنند و شاید این یکی از مهمترین خبرها برای بازار باشد. البته در این میان تحولات سیاسی و اقتصادی در دنیا، وضعیت دولت در انتخابات بعدی، کاهش نرخ سود بانکی، کنترل تورم، رشد اقتصادی و تحولات بازار ارزی در روند حرکتی بازار موثر خواهد بود.
در سوی دیگر بحث ورود بخشی از نقدینگی صندوق های سرمایه گذاری به بازار را داریم که اگر این موضوع جدی شود ، حرکت قوی و خوبی برای بازار رقم خواهد خورد که کمک به بهبود و پویایی آن می کند.
در هفته سپری شده ارزش معاملات در دو بازار بورس و فرابورس به 1.957 میلیارد تومان رسید و ارزش معاملات خرد ( بدون معاملات بلوکی و اوراق مشارکت ) هم معادل1.190 میلیارد تومان رقم خورد.
شاخص بورس اما از ابتدای هفته تا انتهای هفته در حرکتی از 77.883 تا 78.190 واحد معادل 0.39 درصد رشد کرد و شاخص فرابورس هم 0.36 درصد مثبت بود.
*روزنامه نگار و کارشناس بازار سرمایه
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.