در میان ۲۰ شریک اول وارداتی ایران، نام بسیاری از کشورهای غربی قرار دارد؛ در حالی که ردپای کمرنگی از این کشورها را در میان ۲۰ شریک اول صادراتی میتوان دید. گویا غربیها، میوه برجام را چیدند.
به گزارش بورس24 ، بازار جذاب ایران این روزها دیگر شاهد رفت و آمدهای تجاری به معنای سابقش نیست. ترافیک کاری وزارتخانهها و اتاقهای بازرگانی فروکش کرده و به نظر نمیرسد دیگر آنطور که مسئولان میگفتند، صف انتظاری برای ورود هیاتهای تجاری به کشور وجود داشته باشد. گویا زمان آن رسیده که همه چیز رنگ و بوی منطقی به خود گیرد. رفت و آمدها به شکل معمول خود درآید و حتی برخی کشورها، میوه برجام را با تصاحب بازارهای ایران بچینند.
حال دیگر بسیاری از کشورها، راه بازار خود را پیدا کردهاند و کالاهای مصرفی آنها در میان قفسههای فروشگاهی ایران و تبلیغات و بیلبوردهای سطح شهر جا خوش کرده است. حتی برخی از آنها، به راحتی در میان سایتهای فروش اینترنتی و شبکههای مجازی به راحتی دست به دست میشوند و توانستهاند دل مصرفکنندگان ایرانی را در غیاب سیاستهای حمایت از تولید داخلی بربایند.
همان روزهایی که برجام تازه اجرایی شده بود و همه کشورها و هیاتهای تجاری، رفت و آمدهای سیلواری به بازار ایران داشتند، برخی این را هشدار داده بودند که ممکن است ایران بهشتی برای واردکنندگان شود، موضوعی که البته با موضع سرسختانه برخی اعضای کابینه هم مواجه شد. از معاون اول رئیسجمهور گرفته تا برخی وزرای اقتصادی، همه و همه تاکید میکردند که اجازه نخواهند داد که بعد از برجام، خارجیها بازار ایران را با کالاهای خود تصاحب کنند و به تولید داخلی ایرانی لطمه بزنند. اما حال چنین نشده است.
حتی تا چند ماه پیش، ممکن بود در یک روز، ۵ تا ۶ هیات تجاری از سوی بخشهای مختلف اقتصادی کشور به صورت همزمان پذیرش شوند و صحبت از همکاریهای متقابل با ایران بزنند، اما همان روزها هم، بسیاری بر این باور بودند که هیاتهای تجاری، بیشتر برای شناخت بازار ایران آمدهاند و میخواهند اطلاعات کسب کنند. هر چه باشد، به دلیل تحریمها، چند سالی بود که اطلاعاتشان از بازار ایران، تغییر ذائقه مصرفی مردم و حتی ترکیب جمعیتی و شکلگیری طبقات جدید سرمایهای ایران، بسیار محدود شده بود.
آن روزها بسیاری، این حرفها را خصمانه میخواندند و بر این باور بودند که رفت و آمد هیاتهای تجاری به منظور سرمایهگذاری و مذاکره برای به دست آوردن بازارهای صادراتی منطقه است؛ چراکه تخمین و برآوردشان نشان میداد، صحبت از ۴۰۰ میلیون نفری در میان است؛ اما اکنون، مشخص است که غربیها در اولین گام، سهم بازار ایران را میخواستند و قصد داشتند باز هم کالاهای تولیدی خود را بدون انتقال تکنولوژی و کمترین هزینهکردی، در بازار پر ولع ایران بفروشند. این را از تغییر شکل قفسه فروشگاهها و فروشهای گسترده اینترنتی طی ماههای گذشته و حتی تغییر در ترکیب کشورهای واردکننده به ایران به خوبی میتوان یافت.
روز گذشته هم، مقام معظم رهبری به صراحت نسبت به همین آسیبها هشدار دادند و تاکید کردند: "متاسفانه با وجود تاکید بر ضرورت ممنوعیت واردات کالاهای دارای مشابه داخلی، بازارها پر از کالاهای خارجی است و تولید داخلی در فشار قرار دارد. " ایشان همچنین به این نکته هم اشاره کردند که رفت و آمد ماههای اخیر تجار خارجی، حداقل تاکنون بی نتیجه بوده و تاکید کردند: "هدف آنها، تسلط بر بازار مصرف داخلی است؛ در حالیکه این مراودات باید به سرمایهگذاری واقعی و انتقال فناوری جدید بینجامد. "
اکنون به نظر میرسد این غربیها هستند که تاکنون با تصاحب بازار ایران، میوه برجام را چیدهاند و روز به روز هم تلاش میکنند تا برندهای لوکس خود را در ایران رونمایی کنند. دفاتر و نمایندگیهای رسمی کالاهایشان در ایران را در لوکسترین نقاط شهر راهاندازی کرده و برای خرید املاک تجاری در برجهای صاحب نام تهران و بسیاری از شهرهای کشور، دلاری هزینه کنند؛ اما این هزینه کردن به منظور تصاحب بازاری جذاب است و میخواهند کالاهای تولیدی تولیدکنندگان خود را بفروشند و برای جوانان کشورشان اشتغالزایی کنند.
حتی فعالان اقتصادی نیز بر این باور بودند که باید سهم بازاری که در اختیار کالاهای غربی قرار می گیرد، تنها برای فروش کالاهای تولیدی شرکای خارجی نباشد، بلکه باید زمینهای برای تولید مشترک فراهم شده و توان تولید داخلی بالا رود؛ درحالیکه حداقل ظواهر بازار ایران و نوع همکاری غربیها با تولیدکنندگان ایرانی هنوز این را نشان نمیدهد. بیشتر آنچه که رفت و آمدهای تجاری به بازار ایران سیگنال میدهد، فروش کالاهای خارجی ساخته شده است.
نگاهی به آمارهای رسمی منتشر شده از سوی گمرک جمهوری اسلامی ایران نشانگر این است که از میان ۲۰ کشوری که جزو شرکای اصلی وارداتی ایران به شمار میروند، نام بسیاری از کشورهای غربی به چشم میخورد. در حالیکه ردپای کمرنگی از این کشورها در میان بیست شریک اول صادراتی ایران به چشم میخورد.
بر اساس آماری که گمرک در سه ماهه ابتدای امسال منتشر کرده، بیست شریک اول تجاری ایران در واردات را به ترتیب، کشورهای چین، امارات، کره، ترکیه، روسیه، هند، آلمان، سوئیس، ایتالیا، هلند، فرانسه، برزیل، انگلیس، سنگاپور، سوئد، مالزی، تایوان، اسپانیا، پاکستان و ژاپن تشکیل میدهند، حال اینکه بیست شریک اول تجاری ایران در صادرات را به ترتیب کشورهای چین، امارات، عراق، کره، هند، افغانستان، ترکیه، ژاپن، عمان، پاکستان، ایتالیا، ترکمنستان، اسپانیا، تایوان، سوریه، آلمان، تایلند، آذربایجان، ویتنام و روسیه تشکیل میدهند.
همین حساب سرانگشتی کافی است تا مشخص شود که بازار کالاهای وارداتی ایران را چگونه غربیها تصاحب کردهاند و در مقابل، سد بزرگی بر سر صادرات کالاهای ایرانی کشیدهاند. البته باید این را هم پذیرفت که شاید کالاهای تولید داخلی، توانایی رقابت در بازارهای اروپایی را نداشته باشند، اما به هرحال این نشانگر آن است که عطش اروپاییها برای بازار ایران، تمامی ندارد و آنها حداقل توانستهاند در رکودی که در بازارهای دنیا وجود دارد، راه بازار ایران را به خوبی پیدا کنند.
اسداله عسگراولادی، عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران نیز در گفتگو با خبرنگار مهر میگوید:غربیها دلشان برای ما نمیسوزد. هیاتهای بیخودی را نباید راه ندهیم و تنها آنهایی بیایند که با پروژه و برنامه سرمایهگذاری وارد کشور میشوند.
وی معتقد است: رفت و آمد خارجیها فقط از نظر روانی، سیاسی و بینالمللی خوب است و باعث بالا رفتن درآمد هتلها، صرافیها و مشاغلی این چنینی میشود، یعنی هر گردشگری که میآید با خود پول میآورد اما هیاتها یا باید در مقابل فروش کالا، از ایران کالا بخرند یا به صورت مشترک با ما سرمایهگذاری کنند؛ یعنی در مقابل خرید تولیداتشان، ماشینآلات و خط تولید به ایران بیاورند، زمین و کارخانه هم از طرف ایرانی باشد؛ سپس تولید مشترک صورت گیرد و مازاد بر نیاز بازار داخلی ایران، صادرات صورت گیرد.
به گفته عسگراولادی، اگر فقط به ایران کالا بفروشند و ما پول نداشته باشیم و نسیه بخریم و بانک مرکزی آن را ضمانت کند، ده سال دیگر ۱۰۰ میلیارد دلار بدهکار خواهیم بود و آنگاه خارجیها پا را روی گلوی ما میگذارند که گمرک و بانک خود را به ما بفروشید؛ همان کاری که با ونزوئلا کردند. او هم به این هشدارها گوش نکرد و هم اکنون اقتصاد این کشور سکته مالی کرده است. سکته مالی این است که کشوری در حال ورشکستگی کامل باشد؛ در حالیکه اگر کشورهای دنیا دریافت این بهرهها را رها کرده و آن را مطالبه نکنند؛ این کشور نجات مییابد.
منبع: مهر
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.