اکثرما در خانه یخچال فریزر بوش و سامسونگ ، کولر اوجنرال و ... داریم.ولی از صبح جمعه تا حالا همه شدیم، مدافع ارج!این تناقض شدید در بین ما قهرمانان ملی است!
امروز خبرسازی برخی رسانه ها درباره تعطیلی کارخانه ارج سبب شد تا سوژه ای جنجالی برای نخستین جمعه ماه مبارک رمضان به وجود بیاد.حسین خزلی در کانال اختصاصی خود مطلب جالبی در این خصوص منتشر کرده و در نوشتاری طعنه وار به لیدر این جنجال رسانه ای نگاشته است: اکثرما در خانه یخچال فریزر بوش و سامسونگ ، کولر اوجنرال و ... داریم.ولی از صبح جمعه تا حالا همه شدیم، مدافع ارج!این تناقض شدید در بین ما قهرمانان ملی است!
او در ادامه تاریخچه ای از قول حسین دهباشی نقل کرده که خواندن آن خالی از لطف نیست:
یک: بله. من در آخرین سفری که به شوروی کردم در آنزمان نمایشگاهی نیز از کالاهای صنعتی ایران در شوروی ترتیب داده بودیم به نایب نخستوزیر شوروی که قائممقام کاسیگین در امور اقتصادی بود، آقای نوویکو، بهعنوان هدیه، یک یخچال ایرانی [ارج] دادم. او فوقالعاده خوشحال شد و به من تأکید کرد که رانندۀ خودش میآید یخچال را ببرد و تأکید کرد مبادا یخچال را به دفترش بفرستم. میخواستم بگویم یخچال ساخت ایران شهرت داشت. (اقتصادوامنیت/ بهکوششِحسیندهباشی/ تاریخشفاهی دکترعلینقیعالیخانی/ وزیر اسبق اقتصاد ایران/ انتشارات سازمان اسنادوکتابخانه ملی ایران/ ص۲۷۷)
دو:«ارج» به عنوانِ قدیمیترین تولیدکننده لوازم خانگی در ایران،در سال ۱۳۱۶ در یک کارگاه کوچک واقع در خیابان ۳۰ متری تهران با هشت کارگر ساده تاسیس شد. اسم آن هم دربرگیرنده بخشِ اوّلِ نامِ خانوادگیِ موسس آن مهندس خلیل ارجمند، استادِ وقتِ دانشکده فنی دانشگاه تهران بود و هم معرّفِ سهحوزهء نخستینِ فعالیتاش در «آهنگری»، «ریختهگری» و «جوشکاری». درکمتر از پنج سال وسعتِ کارخانهاش چهلبرابر شده و به خیابانِ شوش نقل مکان کرد و ۳۰ سالِ بعد در فضایی صدوخُردهای هزار متری وصدها کارگر و مهندس به جاده کرج رفت. بعد از انقلاب مصادره (وبه اصطلاح ملّی) شد. امّا کمرش نشکست تا زمانی که تحتِ مدیریّت سازمان صنایع ملی ایران در سالِ ۱۳۷۴ با اختلاسی بیستملیارد تومانی روبرو و عمدهء سهامِ آن به بانکِ ملّیایران واگذار شد. دیروز ( پنجشنبه ۲۰ خردادماه ۱۳۹۵) امّا روزی تاریخی برایِ این کارخانهء هشتادساله بود: «ارج مُرد». وقتی که به عنوانِ یکی از پیشروترین صنایعِ ایران متولّد شُد شرکتِ سامسونگ در کشورِکُره در کارِ کمرمقِ فروشِ سبزیخوردن و ماهیِ خام به چین بود. حالا البتّه دههء هفتادوهشتادیهایِ ما که نامِ ارج را هم نشنیدهاند دلشان گوشی و تبلت و یخچال و تلوزیونِ سامسونگ میخواهد و مقاماتِ عالیرتبهمان در تمنّایِ تبدیل چندرغاز ذخایرِ کماکان بلوکه شدهء ارزی به صنایع سنگین، صنایع شیمیایی و پتروشیمی و کشتیسازی و ابررایانههایِ محصولِ همین شرکت.
سه:در مهمانیِ افطارِ دیشبِ ریاستِ محترمِ جمهوریِ اسلامی، بر «ضرورت بهره گیری از فرصت ماه مبارک رمضان بویژه در فضای پسابرجام!» تاکید کردند. یکسال و دوسه روز پس از آنکه در «اهمیتِ پذیرشِ برجام در تامین آبِ آشامیدنیِ ایرانیان!» سخن رانده بودند. همایشان در طولِ سهسالِ فعلی مسئولیتِ خود در جایگاهِ عالیترین مقامِ اجرایی کشور، از افتتاحِ دهها طرحِ صنعتی جدید بازدید نمودند. امّا نه ایشان و نه وزیرِ کهنسالِ صنایعِ دولتِ تدبیرواُمید آخرش هم به دادِ ارج نرسیدند. حالِ آنکه مقامات ارشد وقت دستِکم یازده بار از ارج دیدار و بر حمایتِ ویژه دولتِ وقت در تخصیصِ وامهایِ کمبهره و معافیتهایِ مالیاتی و خریدِ محصولات و بازاریابیِ خارجیِ آن دستور دادهبودند. آنهم در دورهای که سهمِ ایران از فروشِ نفت بین یک تا سهدلار و تنها در سالهایِ آخر دوازده دلار در هر بُشکه بود.
چهار: نگارنده راستاش اصلا نمیداند و هرچقدر هم که در رسانههایِ رسمی جستجو کرده آخرش نفهمیده «اقتصادِمقاومتی» یعنی چه؟ اسماش البته قشنگ است و روحیهبخش و مسمّایش گرچه تاحالا که بیشتر به کارِ سمیناهار و تیتر و تابلو و اینها آمده تا هرچیزِ دیگر. خدا امّا خدا کند روزی معنایش حمایتِ از تولیدِ داخلی باشد و تسریعِ خصوصیسازی باشد و شفافیّتِ مالی باشد و بهادادن به مدیران و مهندسان و مبتکران و کارآفرینان جوان باشد و فسادِ اداری نباشد و مخصوصسازی نباشد و کابوسِ مالیاتهایِ مندرآوردی نباشد و لجولجبازیِ جناحی نباشد و تبلیغ و مبالغه نباشد و... باقی بقایتان باشد.
پنج: روحِ مرحومِ مهندس «سیروس ارجمند» شاد. راهاش پُررهرو باد!
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.