بورس تهران این روزها در نوعی بلاتکلیفی غوطهور مانده است.
پس از رشد چشمگیری که برای سطح قیمتها در زمستان سال گذشته رخ داد و همگان از آن بهعنوان اولین دستاورد برجام یاد کردند، حال متولیان بازار به صرافت افتادهاند تا رشد قابل توجه قبلی از دست نرود. ردپای رفتارهای سلیقهای در گوشه گوشه بازار به چشم میخورد. همین مسائل بود که سبب شد فضای بازار طی چند ماه گذشته شاهد پدیدههایی منحصر به فرد باشد. تعداد رخدادهایی که برای اولین بار در بورس تهران رخ میدادند در ماههای اخیر کم نبوده است. رخدادهایی که در وهله اول بهعنوان یاریگر بازار سهام خودنمایی میکنند، اما به مرور زمان دستاورد اصلی آنها که چیزی جز کاهش اعتماد سرمایهگذاران نیست، نمایان میشود.
تجربههای ناکام در گذشته
فعالان این روزهای بازار هنوز بدترین سال تاریخ بورس را به یاد دارند. پس از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید یک فضای خوشبینی قابل توجه در همه بازارها شکل گرفت. نرخ ارز رو به نزول گذاشت و آرام گرفت، شاخص بورس در مدتی کمتر از 6 ماه بیش از 100 درصد رشد کرد و سودآوری شرکتها نیز در سطحی مطلوب قرار داشت. غافل از آنکه قرار بود سال 93 درست همان سالی باشد که نتیجه تمام سالهای تحریم در آن متبلور شود. پس از آنکه شاخص بورس بیشترین رقم تاریخی خود را در بهمنماه سال 1392 تجربه کرد، اندک اندک واقعیت بر انتظارات غلبه کرد و شاخص بورس مسیری نزولی در پیش گرفت. اندکی بعد افت قیمت نفت و قیمتهای جهانی هم مزید بر علت شد و گریبان اقتصاد ایران را گرفت. همین مسائل برای رقم زدن بدترین سال تاریخ بورس از نظر بازدهی کافی بود. اما در کنار این مسائل ناامیدکننده اقدامات نه چندان متناسب نیز باعث شکلگیری مجموعهای از تجربیات نادرست بود که بازار سهام را تا حدودی زمینگیر کرد. تجربیاتی که امروز میتواند بهعنوان درسی از گذشته مورد استفاده نهاد ناظر و اجرایی بازار قرار گیرد.
از گذشتههای نسبتا دور تا کنون تصور نسبتا نادرستی در فضای بازار شکل گرفته است که باعث میشود عملکرد قیمتی در نمادهای مختلف و همچنین شاخص کل به کارنامه مدیریتی متولیان بازار گره بخورد. تصوری که با اصل موضوع شکلگیری بازار سهام در تعارض است. بورس با هدف نقدشونده بودن سهام شرکتها شکل گرفته است تا سرمایهگذاران بتوانند در هر زمانی بسته به صلاحدید و نیاز خود از بازار خارج شده یا وارد بازار شوند. در این صورت است که شرکتها میتوانند از بازار سهام بهعنوان محلی مهم برای تامین مالی پروژههای خود استفاده کنند. در واقع نقدشونده بودن داراییها یکی از اصول جدایی ناپذیر بازار سهام و در کل بازار سرمایه است. هر سیاستی در هر بازه زمانی نباید با این اصل در تعارض قرار گیرد.
اما استراتژیهایی که در آن روزهای بازار سهام اتخاذ میشد، درست در جهت نقض این اصل به کار میرفت. در واقع شاخص کل و بازدهی بازار بهعنوان اولویت اصلی متولیان بازار در نظر گرفته میشد و نقدشوندگی بازار به کلی فراموش شده بود. همین اهداف بود که سبب شد سازمان با دخالت در معاملات حقوقیها و همچنین اشخاص حقیقی تاثیرگذار، سد محکمی در سر راه ارزش معاملات قرار دهد. معاملات بلوکی و برخی دخالتها سبب شد دوره اصلاح بازار به شدت فرسایشی شده و اعتماد سرمایهگذاران کاهش یابد.
نباید فراموش کرد که نماد پالایشگاهها در فاصله اواخر سال 92 تا 93 به دلایل متعدد متوقف ماند. این تجربه نیز از تجربیات تلخ سالهای نه چندان دور بازار سهام است. این موضوع تا حدی روی بازار سهام اثر گذاشت که رئیس فعلی سازمان بورس و اوراق بهادار کشور، که در همان محدودههای زمانی بر کرسی ریاست سازمان تکیه زد، یکی از اهداف خود را جلوگیری از توقف طولانی نمادهای بورسی و فرابورسی اعلام کرد. حال اما به نظر میرسد تجربیات گذشته هنوز رخ نشان میدهند.
عدم شفافیت؛ مهمترین نقیصه بورس
علاوه بر نقدشوندگی داراییها که از اصول جدایی ناپذیر بازار سرمایه است، شفافیت اطلاعات و انتشار سریع اخبار مهم به فعالان بازار نیز بخش مهمی از کارآیی بازار را تشکیل میدهد. نه تنها در بازار سهام، بلکه در همه بازارها، تقارن توزیع اطلاعات بین خریداران و فروشندگان از اهمیت خاصی برخوردار است. در واقع چنانچه خریداران از اطلاعات دقیقتری برخوردار شوند امکان خرید سهام (یا هر محصول، کالا و دارایی دیگر) به قیمت پایینتر از ارزش واقعی برای آنها فراهم میشود. در طرف دیگر فروشندگان نیز میتوانند با استفاده از اطلاعات دقیقتر دارایی خود را احتمالا با قیمتهایی بالاتر از ارزش واقعی به فروش برسانند.
عدم شفافیت اطلاعات میتواند بازار را محل جولان شایعات کند و منجر به شکلگیری رانتهای خبری در بازار شود. این در حالی است که قانون بازار سرمایه ایران بهطور صریح شرکتها را ملزم به انتشار اخبار با اهمیت در اسرع وقت کرده است. همچنین قانون، نهاد ناظر را ملزم به نظارت در این مورد کرده است. چنانچه ثابت شود فرد یا افراد وابسته یا غیر وابسته به شرکت، از اخبار درونی شرکت برای معاملات خود استفاده کردهاند، دو مجرم قابل شناسایی است. اول مدیران شرکت که بازار را زودتر از خبرهای شرکت مطلع نکردهاند و دوم کسانی که از اخبار درونی شرکت برای معاملات خود استفاده کردهاند. نمونه بارز این مساله درست دو روز قبل اتفاق افتاد. نماد یک شرکت بدون اطلاعرسانی نهاد ناظر به ناگاه متوقف شد. پس از چند دقیقه مشخص شد که این نماد به دلیل تعدیل قابلتوجه درآمد هر سهم توسط نهاد ناظر متوقف شده است. در حالی که در تمام محافل بورسی صحبت از تعدیل مثبت در این نماد بود، هنوز اطلاعیهای روی شبکه کدال قرار نگرفته است. اما این مسأله به اینجا ختم نمیشود. روز گذشته و درست یک روز پس از توقف نماد آن شرکت مشخص شد که سهام قابل معامله است. حال سوالی که پیش میآید این است که چرا اخبار تاثیرگذار به سرعت منتشر نمیشوند؟
نمونه دیگری که چند ماه پیش بازار سهام را بهت زده کرد، اتفاقی بود که برای یک شرکت مشهور رخ داد. در مدت کمتر از یک ماه قیمت سهام آن از 900 تومان به 2000 تومان رسید. پس از این رشد چشمگیر، نماد متوقف شد و خبر قرارداد آن برای فروش گسترده محصول منتشر شد. به نظر میرسد کسانی از این خبر مطلع بوده و پیش از بازار اقدام به خرید کردهاند. در دوره یک ماههای که سهام این شرکت از 900 تومان به سمت 2000 تومان حرکت میکرد، نه خبری از شفافسازی بود و نه مدیران این شرکت حاضر به مصاحبه با رسانهها بودند. در این میان احتمالا کسانی بودهاند که از اخبار اصطلاحا رانتی شرکت باخبر بودهاند اما نهتنها شخصی در این میان مجرم شناخته نشد، بلکه هیچ معاملهای نیز ابطال نشد.
در این فضا بدیهی است که برخی افراد در شبکههای اجتماعی (که این روزها فضای بازار را گلآلودتر کرده است) با افتخار از دارا بودن اخبار رانتی شرکتها صحبت کنند. اخباری که چنانچه وجود داشته باشند، استفاده از آنها توسط هر شخصی با توجه به قانون جرم محسوب میشود.
اصل دیگری که عدم رعایت آن باعث از دست رفتن اعتماد سرمایهگذاران میشود، ثبات در مدیریت و هدفگذاریها است. اتخاذ استراتژیهای کلان در هر بازاری، بر پایه قوانینی شکل میگیرد که نهاد قانونگذار کشور تصویب کرده است. علاوه بر آن لازم است که تصمیمات اتخاذ شده به گونهای نباشند که رفتار سلیقهای را به اذهان متبادر کنند. اصلی که این اواخر چندان رعایت نشده است.
بهرغم آنکه بورس تهران در سالهای اخیر چه به لحاظ عمقی و چه به لحاظ عرضی رشد کرده و پیشرفت داشته است، اما همچنان نواقصی در این بازار وجود دارد که باعث جلوگیری از رشد بیشتر این بازار میشود. از طرفی زیرساختهای سختافزاری و نرمافزاری بورس تهران برای پیوستن به بورسهای بزرگ جهانی بسیار ضعیف است.
عدم اقدام قاطع سازمان در مقابله با افرادی که با استفاده از رانتهای اطلاعاتی خرید و فروش میکنند، سهامداران خرد را نسبت به معاملات مردد میکند. طبیعی است که تعداد زیادی از فعالان خرد بازار، روی به کانالهای تلگرامی آورند، تا بدون توجه به تحلیل بازار و صورتهای مالی به دنبال همجهت شدن با جریانهای پولی خاص باشند. تا زمانی که رویهای منظم بر بازار حاکم نباشد، نمیتوان از فعالان بازار انتظار داشت که نگاهی تحلیلی و علمی به بازار داشته باشند.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.