شرایط امروز بازار سرمایه مشابه وضعیت ما در سالهای ۹۲ تا ۹۵ است که متاسفانه در بلاتکلیفی مذاکرات گرفتار شدیم ، و تردید فضای بازار و کشور را گرفت و همه چیز را به مذاکرات گره زدیم، نقدینگی تعمدی به سمت بازار پول رفت و نرخ بهره بانک‌هایی مانند قوامین حتی من شاهد بودم به ۳۲ درصد رسید ، این تجربه امتحان شده است ، شاید امروز نقدینگی را به طرف سیستم بانکی هدایت کنیم و با هر ابزاری نگذاریم وارد بازار سرمایه بشود ، اخرش را هم فکر کردیم ؟
شاهین چراغی
از سال ۷۰ من با بازار سرمایه اشنا شده ام و مرتب فرایند شرایط امروز را به مراتب دیده ام ، اما
شرایط امروز بازار سرمایه مشابه وضعیت ما در سالهای ۹۲ تا ۹۵ است که متاسفانه در بلاتکلیفی مذاکرات گرفتار شدیم ، و تردید فضای بازار و کشور را گرفت و همه چیز را به مذاکرات گره زدیم، نقدینگی تعمدی به سمت بازار پول رفت و نرخ بهره بانک‌هایی مانند قوامین حتی من شاهد بودم به ۳۲ درصد رسید ، این تجربه امتحان شده است ، شاید امروز نقدینگی را به طرف سیستم بانکی هدایت کنیم و با هر ابزاری نگذاریم وارد بازار سرمایه بشود ، اخرش را هم فکر کردیم ؟
با هیچ عقل سلیمی قیمت کالا و خدمات با قیمت سهام همخوانی ندارد این نشان می دهد مشکلی وجود دارد.
۱- منافع سهامدار عمده با سهامدار خرد کاملا متفاوت است، سهامدار عمده سیاسی می اندیشید سهامدار خرد اقتصادی
۲- منافع بخش زیادی مدیران شرکتهای ، از پورسانت در خرید و فروش و.. تعیین میشود نه درصدی از سود قابل تقسیم شرکت ، پس اصلا قیمت سهام شرکت یا سود اوری شرکت برای عمده مدیران معنا ندارد ، و اصلا چنان ناچیز است آن منافع را بر دریافت پاداش ترجیح می دهد.
۳- روایط بین مدیران شرکت ها و هلدین گهای بالاسری بر اساس منافع شرکت نبست بلکه به میزان حرف شنویی مدیران عملیاتی در جهت اجرای سیاست های سهامدار عمده است، لذا مجامع ما یک نمایشنامه از قبل نوشته شده است که چند بار نقش ها تمرین شده است.
۴- نرخ سود بین بانکی سیگنالی است که دولت به چه سمتی علاقه دارد.
۵- وزیر اقتصاد تنها تصمیم گیر نیست بعضا نظر تخصصی وزیر نیز به جهت مصالح حاکمتی ندیده گرفته می شود لذا وزیر اقتصاد اگر چه رییس شورای بورس است اما عمدتا باید به موضوعاتی حواب بدهد که اصلا در حوزه تصمیم گیری آن نیست ( مثل بودجه ، عین قیمت خودرو ، نرخ سود بین بانکی و….)
۶- دولت باید باور داشته باشد راه خروج از وضعیت فعلی کشور و توسعه اقتصادی ، صرفا توسعه بازار سرمایه و جذب نقدینگی در بازار اولیه خواهد بود برای رشیدن به بازار اولیه باید ابتدا بازار ثانویه را منطقی اداره کرد.
۷- دوستان دکتر عشقی را من سالیان میشناسم ، خود ایشان کارشناس بسیار خوش فکر و منطقی است ، شرایط موجود در کشور به سمتی رفته است یک نفر به تنهایی نمی تواند روند بازار را تغییر دهد یک تصمیم در سطح حاکمیت است حتی فراتر از شورای بورس.
۸- تصمیمات شورای بورس باید ضمانت اجرایی داشته باشد اعضا تصویب کنند اجرا نکند می شود عین دولت قبل ، لذا اعضای شورا باید مصوبه شورا را کمال و تمام اجرا کنند.
۹- سازمان در شرایط کنونی باید از فرصت استفاده کند قوانین دست و پاگیر را را کند و به سیستم IT را کاملا بروز رسانی کند به خصوص در حوزه سپرده گذاری.
۱۰- چه دولت بخواهد چه نخواهد شرایط سال ۹۸ و هجوم مردم به بازار سرمایه برای در امان ماندن منابع با این حجم نقدینگی شروع می شود ، آن زمان نباید دنبال مقصر بود ، عدم تصمیم گیری بموقع شرایط را برای هجوم مردم به بورس فراهم می کند ، هیچ منطقی امروز بین قیمت سهام و وضعیت تورم کشور وجود ندارد و سهامداران به هر حال متوجه می شود خواهند شد که عمده قیمت ها بسیارپایین تر از ارزش ذاتی است.
لذا تا فرصت هست باید تصمیمات درست گرفته شود بعد قطعا دیر است و شرایط برای ما تصمیمم گیری خواهد کردو با توجه به حجم نقدینگی امروز داریم که با سالهای ۹۲ تا ۹۵ قابل مقایسه نیست اثرات مخربی در اقتصاد ایجاد می کند و چه بحرانی در ارز و مسکن و تورم ایجاد کند خدا می داند.
باید تصمیمات در سطح حاکمیتی کرفته شود تکلیف وضعیت نقدینگی را مشخص کنند، تکلیف کسر بودجه ، تکلیف دستکاری در قمیت گذاری محصولات و…این تصمیمات حاکمیتی است نه تصمیماتی حتی در بدنه شورای عالی بورس.
کارشناس بورس
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.