پس از استارت ریزش بازار در مرداد ماه 1399 ، شاخص کل بورس پس از ثبت سقف 2 میلیون و 100 هزار واحدی شروع به عقب نشینی کرد و ظرف مدت چند ماه تا محدوده 1 میلیون 100 هزار واحد هم عقب نشست. به عبارتی دیگر نماگر بورس تهران تقریبا به نصف مقدار خود در پیک قیمتی رسید!
پس از استارت ریزش بازار در مرداد ماه 1399 ، شاخص کل بورس پس از ثبت سقف 2 میلیون و 100 هزار واحدی شروع به عقب نشینی کرد و ظرف مدت چند ماه تا محدوده 1 میلیون 100 هزار واحد هم عقب نشست. به عبارتی دیگر نماگر بورس تهران تقریبا به نصف مقدار خود در پیک قیمتی رسید!
از خرداد ماه سال گذشته و پس از ثبت کف 1 میلیون و 90 هزار واحدی رفته رفته با تقاضای ایجاد شده شاهد فاصله گرفتن ارزش شاخص از کف بودیم. طی این مدت کف های جدید بالاتر از کف قبلی تشکیل شده است که می تواند اخطاری برای تغییر روند باشد. اما هنوز سقفی بالاتر از سقف قبلی نداشتیم. به عبارت دیگر محدوده 1.580 میلیون واحد الی 1.600 میلیون تبدیل به مقاومت مهمی برای شاخص کل شده است.
اما اگر کمی به ساختار اخیر شاخص که با دایره زرد رنگ مشخص شده نگاه کنیم ، با ساختاری دوپلو مواجه می شویم. از طرفی اگر سقف قبلی در محدوده 1.475 میلیون واحد شکسته شود ، الگویی مشابه کف دوقلو می تواند شکل بگیرد. شاید شکل گیری توافق برجام بتواند محرکی برای تشکیل الگوی مذکور شود. در این صورت در مرحله اول شاخص می تواند تا حوالی 1.600 رشد کند و چه بسا اگر این رشد ادامه دار باشد نماگر بازار تا محدوده سقف کانال فرض شده پیش برود.
از طرف دیگر در سناریو بدبینانه که می تواند با برهم خوردن برجام اتفاق بیفتد ، نوسانات موجود در کادر هایلات شده صرفا می تواند یک اصلاح به شکل پهنه یا مثلث باشد و در ادامه شاخص برای کسب انرژی بیشتر به سمت خط روند فرضی در محدوده 1.340 میلیون واحد حرکت کند.
به عنوان جمع بندی می توان گفت که با توجه به موارد مطروحه ، ریسک به ریوارد کلیت بازار در محدوده فعلی مناسب است و با دیدگاه میان مدت سرمایه گذاری در بازار می تواند جذاب باشد.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.