نوشتاری از علیرضا باغانی تحلیل گر بازار سرمایه علی نیکزاد گفته که نرخ میلگرد و آهن و سیمان و محصولاتی از این دست طی یک ماه اخیر رشد کرده است؛ سوال من این است که آقای نیکزاد نمیداند حدود ۴۵ روز برق این صنایع قطع بوده است؟ زنجیره فولاد و سیمان حدود ۴۵ روز برق کافی دریافت نکرده بودند و گزارشهای منتشرشده روی کدال از سوی این شرکتها نشان از کاهش تولید در تیرماه و مردادماه سالجاری داشت. این کاهش دقیقا به دلیل قطعی برق رخ داده بود. اما ایشان به جای اینکه به دنبال شناسایی علت اصلی گرانی برود و مشکل را از ریشه حل کند، به بورس تاخته است. ایشان در واقع به عنوان مقام دوم مجلس هیچ اقدامی برای تامین برق صنایع انجام نداده است. اما از آنجا که ورود سیمان به بورس کالا با قطعی برق صنایع سیمانی و فولادی و در نتیجه کاهش تولید مواجه شد، بورس به عنوان متهم معرفی میشود. این یک مساله روشن و مشخص است که هر بازاری و هر حوزهای که با کاهش تولید مواجه شود، به دلیل افت عرضه با رشد تقاضا مواجه میشود که در نهایت افزایش قیمت را به دنبال دارد. آیا زمانی که قیمت هویج تا نرخهای ۳۰ و ۴۰ هزار تومان بالا رفته بود، عرضه این محصول در بازار میوه و ترهبار قطع شد و بازار ترهبار مقصر افزایش قیمت شناخته شد؟
علیرضا باغانی
آقای نیکزاد در دوره مسوولیت خود در وزارت راهوشهرسازی عملکرد چندان بدی نداشت و برخی پروژههای موفق را هم به سرانجام رساند، اما متاسفانه به وضوح مشخص است که دانشی درباره بازارهای مالی از جمله بازار سرمایه و به ویژه بورس کالا ندارد.
ایشان بورس را با ستاد تنظیم بازار اشتباه گرفته و به عنوان یک کارشناس جزء توصیه میکنم حتما یک دوره مقدماتی اصول بازار سرمایه را آموزش ببیند. واقعیت این است که افراد یا نباید اظهارنظر کنند یا زمانی که به ویژه در مقام نایبرییس مجلس اظهارنظر میکنند باید سواد آن را هم داشته باشند. ایشان باید بدانند که بورس ستاد تنظیم بازار یا سازمان تعزیرات حکومتی نیست و قرار نیست بازار و قیمتها را کنترل کند، بلکه بازاری است که عرضهکننده و خریدار بر اساس مکانیسم عرضه و تقاضا و با هدف حذف واسطهها و افزایش شفافیت قیمت، بر سر نرخی توافق کرده و معامله میکنند.
این مکانیسم، میتواند قیمتهای کاذب را در بازار محصولات مختلف از بین ببرد. سوال من از آقای نیکزاد این است که آیا تجربه قبلی مبنی بر تعطیلی بازار آتی سکه توانست نتیجه مثبتی حاصل و رشد قیمت این کالا را کنترل کند یا خیر؟ در سال ۹۷ که بازار آتی سکه تعطیل شد، قیمت سکه پنج میلیون تومان بود اما نرخ این کالا پس از تعطیلی بازار آتی تا ۱۶ میلیون تومان هم بالا رفت!
واقعیت این است که اگر تورمی در حوزه کالایی وجود دارد به دلیل سیاستگذاریهای غلط افرادی مانند ایشان است نه بورس کالا و بازار سرمایه! ایشان عنوان کرده است هر کالایی به بورس رفت، گران شد. به نظر میرسد ایشان نمیداند در مورد چه بازاری صحبت میکند.
ایشان گفته که نرخ میلگرد و آهن و سیمان و محصولاتی از این دست طی یک ماه اخیر رشد کرده است؛ سوال من این است که آقای نیکزاد نمیداند حدود ۴۵ روز برق این صنایع قطع بوده است؟ زنجیره فولاد و سیمان حدود ۴۵ روز برق کافی دریافت نکرده بودند و گزارشهای منتشرشده روی کدال از سوی این شرکتها نشان از کاهش تولید در تیرماه و مردادماه سالجاری داشت.
این کاهش دقیقا به دلیل قطعی برق رخ داده بود. اما ایشان به جای اینکه به دنبال شناسایی علت اصلی گرانی برود و مشکل را از ریشه حل کند، به بورس تاخته است. ایشان در واقع به عنوان مقام دوم مجلس هیچ اقدامی برای تامین برق صنایع انجام نداده است. اما از آنجا که ورود سیمان به بورس کالا با قطعی برق صنایع سیمانی و فولادی و در نتیجه کاهش تولید مواجه شد، بورس به عنوان متهم معرفی میشود.
این یک مساله روشن و مشخص است که هر بازاری و هر حوزهای که با کاهش تولید مواجه شود، به دلیل افت عرضه با رشد تقاضا مواجه میشود که در نهایت افزایش قیمت را به دنبال دارد. آیا زمانی که قیمت هویج تا نرخهای ۳۰ و ۴۰ هزار تومان بالا رفته بود، عرضه این محصول در بازار میوه و ترهبار قطع شد و بازار ترهبار مقصر افزایش قیمت شناخته شد؟
متاسفانه اظهارنظرهای عجیبی از سوی برخی مسوولان شنیده میشود در حالی که دلیل اصلی تمامی این مشکلات، سیاستگذاریهای غلط همین افراد بوده است. زمانی هم آقای بهمنی رییس بانک مرکزی دولت آقای احمدینژاد گفته بود که بورس قمارخانه است!
به نظر میرسد مردم بیش از مسوولان با بازار سرمایه آشنا هستند و سازوکار آن را بهتر درک میکنند. بورس در واقع یک پلتفرم برای معامله است اما برخی مسوولان از دانش مالی خوبی برخوردار نیستند یا اینکه خدای ناکرده منافع مشترکی با دلالان دارند و از همین رو به بورس میتازند. البته اتهامزنی نمیکنم و ادعا هم نمیکنم که بازار سرمایه ما خالی از هر گونه اشکالی است اما تنها راه شفافیت معاملاتی که دنیا آن را طی کرده و توانسته واسطهها را حذف و قیمتها را بر اساس عرضه و تقاضا کنترل کند، بورس بوده است. اگر دوستان راه دیگری را برای کنترل بازار فولاد و سیمان و غیره و حذف دلالان بلد هستند بسمالله! هم به ما معرفی کنند و هم به جهان. من به عنوان یک کارشناس جزء راه بهتری غیر از بورس نمیشناسم!
روزنامه نگار اقتصادی و تحلیلگر بازار سرمایه
منبع : روزنامه جهان صنعت
نظرات :
این مطلب 2 نظر دارد.
عالی بود. حرف دل سهامدارن است
3 سال پیشبه نظر من آقای باغانی با دلیل و منطق حرف خود را زده است والبته درست هم گفته.
3 سال پیش