علیرضا باغانی؛ بورس آن قدر سلبریتی شده که حالا حسن روحانی بالاترین مقام اجرایی کشور هم که در ۵ سال نخست ریاست جمهوری نسبت به این بازار بی تفاوت بود، هر از چند گاهی درباره آن حرف می زند و...
علیرضا باغانی؛ این روزها بازار سهام سلبریتی همه بازارهای سرمایه گذاری است. دلار که به مدد کنترل های اعمال شده و حذف بخش قابل توجهی از تقاضاهای موثر و البته کمی هم سیگنال های مثبت سیاسی حاشیه نشین شده و مدتی است، در کانال 11 هزار تومانی درجا می زند.
طلا هم هر چند با اونس بیش از 1500 دلار، اوضاع خوبی در جهان دارد اما در ایران به تاسی از بازار نسبتا بدون هیاهوی ارز، این دارایی فیزیکی کمتر از قبل سرمایه گذاران را به خود جذب می کند و البته فرا رسیدن ایام محرم و صفر خود عاملی است برای کاهش خریدار در این بازار که فعلا از «زرق و برق» افتاده.
تکلیف بازار مسکن هم که مشخص است، قیمت ها آنقدر نجومی شده بود که برای یک آپارتمان بسیار معمولی در جنوب شهر دست کم نیم میلیارد تومان نقدینگی مورد نیاز بود ؛ اما حالا دلالان این بازار و سوداگرانی که یک هفته ای در این بازار 10 درصد سود می کردند با پدیده ای به عنوان قفل دارایی مواجه شده اند.
ملک یا آپارتمانی را بالا خریده اند و حالا تقاضای سرمایه گذاری از این بازار خارج شده و دلالان مانده اند و مصرف کنندگان واقعی و مصرف کننده واقعی هم که یا توان خرید ندارد و یا منتظر کاهش قیمت هاست. این گونه شده که رکود بازار مسکن را فراگرفته و رفته رفته این شرایط رکودی در آمار و ارقام رسمی هم قابل مشاهده است.
باری؛ بازار سهام در سایه آرامش و رکود دسته جمعی همه بازارها در حال ثبت رکوردهایی باور نکردنی است.
شاخص بورس که در ابتدای سال جاری سطح 178659 واحدی را تجربه می کرد حالا خود را حدود 70 درصد بالا کشیده است.می دانید وقتی که شاخص بورس چنین رشدی را ثبت می کند می توانیم این گونه ارزیابی کنیم که قیمت بسیاری از سهم ها در این دوره دست کم دو برابر شده و شاخص میانگین پرش حدود 70 درصدی را نشان می دهد.
بورس آن قدر سلبریتی شده که حالا حسن روحانی بالاترین مقام اجرایی کشور هم که در 5 سال نخست ریاست جمهوری نسبت به این بازار بی تفاوت بود، هر از چندگاهی درباره آن حرف می زند. در سه ماه گذشته روحانی سه بار درباره بورس حرف زده...
«بورس ما را می بینید که با نشاط کار می کند. در ۵ فصل گذشته، بورس ۱۳۳ درصد رشد داشته است. این نشان می دهد مسیر ما مسیر درستی است»
«امروز تمام شاخص های داخلی نشان می دهد وضع ما از سال گذشته در این زمان به مراتب بهتر و آرامش مردم و ثبات بازار اقتصادی بیشتر است. این را هم آمار تورم چند ماهه اخیر، هم صادرات غیر نفتی و هم بورس که بیش از ۱۴۰ درصد در چند ماه اخیر رشد داشته به ما می گوید، البته صادرات غیرنفتی ما در ماه اول کاهش داشت و در ماه دوم و سوم افزایش پیدا کرد.»
«اگر مردم به تولید امیدوار نباشند ، به بازار سرمایه رجوع نمی کنند»
اخیرا هم رئیس جمهور نامه ای به شاپور محمدی رئیس بورس با این مضمون نوشته که : شفافیت و کارایی بازار سرمایه را بردید بالا؛ احسنت!
این خیلی خوب است ، دولتی که اعتقاد زیادی به بازار سرمایه نداشت و بورس را تنها محملی برای تسویه بدهی های خود از طریق انتشار اسناد خزانه و اوراق مشارکت قرار داده بود ، حالا به این نتیجه رسیده که بهترین محل نگهداری مهار نقدینگی بازار سرمایه و سهام شرکت هاست.
دولت خوشحال است از عبور ارزش بورس تهران از یک تریلیون تومان و روزهایی که در آن 3000 میلیارد تومان سهم معامله می شود.در واقع به جای آن که این پول در سایر بازارهای سرمایه گذاری التهاب آفرینی کند ، حالا در بورس به جوش و خروش درآمده تا نمایشی ، دست کم ظاهری باشد از امیدواری ، کنترل نقدینگی و سرمایه گذاری مردم در بخش تولید و زنده ماندن تولید کننده!
اما آیا این واقعیت ماجراست؟آیا پولی که اکنون در بورس در حال گردش است به واقع وارد جیب تولید کننده واقعی می شود؟دولتی که حالا رشد بورس را به عنوان گزارش عملکرد خوب خود ارائه می کند چه می داند که در پس پرده بورس چه می گذرد و عملا پول هایی که هر روز به عنوان ارزش معاملات این بازار اعلام می شود نقدینگی است که تنها در حال دست و به دست شدن و شناسایی سود است.
سهمی که امروز خریداری می شود اگر در بازار پایه فرابورس بود 5 روزه 50 درصد سود می داد و اگر در بورس 25 درصد.
همیشه موافق ورود نقدینگی به بورس بوده و هستم، اما نقدینگی پایدار.این نقدینگی که با سرعت بسیار بالا وارد بورس ما شده را پیش بینی می کنم با همین سرعت از بازار خارج شود.چون نوعی از نقدینگی هوشمند است که حالا بورس را تنها بازار برای کسب سود روزانه 5 درصد می داند، متاسفانه این سود وارد چرخه تولید نمی شود و هر روز در حال گردش در سهم های مختلف است.
یک روز سهمی از گروه «خ» پروژه می شود و روزی دیگر سهمی از گروه «د» ، «ر» ، «و» و ... . آن وقت است که نقدینگی پشت یک سهم می آید و آن را چندین و چند درصد بالا می برد و در اوج قیمت به سهامدارانی فروخته می شود که از همه جا بی خبرند.مثل اتفاقی که در بازار پایه فرابورس رخداد و با اقدام هرچند دیرهنگام نهادهای نظارتی و اجرایی فرابورس و تدوین دستورالعمل های جدید کنترلی ، متوقف شد.
بورس محل امنی برای نقدینگی می تواند باشد ، در صورتی که این نقدینگی ماندگار باشد و وارد چرخه تولید شود.اما بازیگر این روزهای بورس ما نوسان گیران هستد و حالا سهامداران بلندمدت نگر گذشته هم نوسان گیر شده اند.چون سودی که نوسان گیری دارد ، سهامداری ندارد.
از طرفی سقوط بازار سهام پس از رشدهای عجیب سال 92 هم سبب شده تا هر سهامداری به خود حق دهد که نوسان گیر باشد و قبل از این که سودهای شناسایی شده با سقوط های احتمالی بازار بسوزد ، پارکینگ جدیدی برای پول های خود پیدا کند.
توصیه من این است ؛ این روزها ریسک بازار سرمایه بالاست.مردم به طور غیر مستقیم و از طریق صندوق های سرمایه گذاری به این بازار ورود کنند.حتما بخشی از سرمایه خود را در دارایی های فاقد ریسک مثل اوراق مشارکت و اسناد خزانه متمرکز کنید.
بازاری که با این سرعت رشد کرده چون محرک قابل اعتنایی برای ادامه حرکت ندارد ، ریسک بالایی دارد. سهم هایی انتخاب کنید که واجد متغیرهای بنیادی برای رشد هستند.
اگر کسی به شما سهمی معرفی کرد ، مراقب باشید و از نهادهای رسمی مشاوره بگیرید. بورس ما فعلا ، روی بورس است اما هر لحظه امکان قفل شدن سرمایه مردم در صف فروش قابل پیش بینی است اما اگر سهم های بنیادی و بزرگ را انتخاب کنید، بدون تردید اتفاقی که در بازار پایه برای خیلی ها رخداد برای شما تکرار نمی شود.
با این وجود بورس در مقطع فعلی همچنان در سهم های بزرگ واجد جذابیت های لازم برای سرمایه گذاری میان مدت است.
نظرات :
این مطلب 1 نظر دارد.
بادرود به استاد جناب آقا ی باغانی و تشکر از تمامی نظرات و زحمات جنابعالی.
5 سال پیش