دکتر ولی نادی قمی : قیمت دلار می تواند بازهم رشد کند اما نرخ واقعی دلار بیشتر از هشت هزار و ۵٠٠ تومان نیست... گمان می کنم سودآوری شرکت ها در سال آینده نسبت به سال ٩٧ کاهش پیدا کند. رونق بازار سهام از لحاظ قدرت سودآوری شرکت ها و نرخ تنزیل تحت فشار خواهد بود. اگر تلاطمی در نرخ ارز رخ دهد که این تلاطم خود را در جاهای دیگری مانند مسکن، خودرو و طلا نشان دهد سپس اثراتش در بازار سهام نشان خواهد داد.
بورس24 : اتفاقات سیاسی، نوسانات نرخ ارز، وضعیت بانکی، بودجه در نظر گرفته شده برای سال 98 و... متغیرهایی هستند که به طور مستقیم در بازار سرمایه تاثیر گذار هستند.
دکتر ولی نادی قمی خبره بازار سرمایه معتقد است با توجه به مدیریت جدیدی که در بانک مرکزی حاکم شده است، تلاش دارند کمکی کنند به بانک ها تا ستون فقرات بخش مالی اقتصاد قوی ترشود. تا به حال نیز تمام سیاست هایی که اتخاذ کرده اند در جهت حمایت از سیستم بانکی کشور بوده است. چنانچه این هدف یعنی استحکام هر چه بیشتر بانک ها محقق شود، قاعدتا نظام مالی کشور قوی تر خواهد شد.
متن کامل این گفت وگو با خبرنگار بورس24 را در ادامه می خوانید:
یکی از متغیرهای تاثیر گذار در وضعیت آینده بازار سرمایه بانک ها هستند. با توجه به زیان ده بودن اکثر بانک ها چشم انداز بازار سرمایه و این صنعت را چطور ارزیابی می کنید؟
هم اکنون بانک ها نقطه ضعف بخش اقتصادی کشور محسوب می شوند. با توجه به مدیریت جدیدی که در بانک مرکزی حاکم شده است، تلاش دارند و کمک می کنند به بانک ها تا ستون فقرات بخش مالی اقتصاد کشور قوی تر شود. تا به حال نیز تمام سیاست هایی که اتخاذ کرده اند در جهت حمایت از سیستم بانکی کشور بوده است. چنانچه این هدف یعنی استحکام هر چه بیشتر بانک ها محقق شود، قاعدتا نظام مالی ما قوی تر خواهد شد. اما با همه این ها، این به منزله آن نیست که کارکردهای خوب بازار سرمایه به عنوان یک بازار مکمل را نادیده بگیریم. چرا که می بینیم در تمامی کشورها برای این که روحیه کارآفرینی و همچنین ریسک پذیری را در اقتصادی قوی کنند این روحیه از طریق سیستم بانکی به اقتصاد آن جامعه تزریق نمی شود. بلکه از طریق سیستم بازار سرمایه که خلاقانه تر و با نوآوری های بیشتری عمل می کند و همچنین شرکت های استارت تاپی که معمولا در این بازار شکل می گیرد ، انجام می شود. چنانچه بانک های ما قوی تر شده و نقش بازار سرمایه نیز پر رنگ تر شود ، سیستم مالی ما با وجود تحریم ها و مشکلات دیگر که کشور با آن مواجه است می تواند همچنان به مسیر خود ادامه دهد.
اما چنانچه بانک های ما همین گونه ضعیف بمانند و همچنان جریان نقدینگی آن ها با مشکل مواجه باشد، در آن صورت شرایط دشوار خواهد شد. در حقیقت احتمال آن که نرخ سود بانکی درسطح بالایی باقی بماند وجود خواهد داشت، در این صورت نیز تولید نقدینگی بی حاصل در اقتصاد بیشتر خواهد شد و همین مهم نیز سبب می شود تا در یک تله تورمی گیر کنیم. در حقیقت نرخ های سود بانکی نقدینگی ایجاد می کند و نقدینگی نیز سبب بروز تورم می شود و در نهایت نیز تورم سبب افزایش نرخ ها می شود. با همه این تفاسیر چنانچه بانک های ما همچنان ضعیف ادامه حیات بدهند، تله نقدینگی ما ادامه پیدا خواهد کرد.
چه راهکارهایی برای خروج بانک ها از این وضعیت وجود دارد؟
برای این که بانک ها از این حالتی که الان در آن به سر می برند خارج شوند باید دو اقدام مهم و اساسی صورت بگیرد. در درجه نخست دولت باید بازپرداخت بدهی هایش را به بانک ها در اولویت قرار دهد و در درجه دوم ارتباطات بین المللی آن ها حتی در سطح محدود هم که شده شکل گیرد. به هر حال ساختار بانک ها ساختن اعتبار است، در حقیقت باعث می شوند که لزوما به معاملات نقدی در اقتصاد تکیه نشود و بر حسب اعتباری که با تجار سایر کشورها داریم معامله کنیم. چنانچه ارتباطات بین المللی ما حتی به صورت محدود هم با سایر کشورها شکل بگیرد ، وضعیت بانک ها یک مقدار نسبت به این شرایطی که وجود دارد بهبود می یابد.
در خصوص بودجه و به طور کلی اقتصاد ما نقطه اتکا، فروش نفت است. در بودجه یک میلیون و 550 هزار بشکه در روز فروش نفت پیش بینی شده است که به ازای هر بشکه نیز قیمت 54 دلار در نظر گرفته شده است. قیمت نفت با توجه به پیش بینی هایی که کارشناسان بین المللی دارند، به نظر منطقی می رسد. اما در خصوص مقدار فروش با توجه به تحریم هایی که وجود دارد به نظر مشکل می رسد که این پیش بینی محقق شود. لذا احتمال عدم تحقق درآمدهای نفتی وجود دارد.
آیا از محل اخذ مالیات امکان جبران آن وجود دارد؟
در حقیقت به نظر من درآمدهای مالیاتی که در بودجه سال 98 پیش بینی شده معقول به نظر می رسد. در حوزه مالیات عملکرد از آنجا که سود امسال شرکت ها خوب بوده ، بنابراین مالیاتی که برای سال آینده خواهند داشت قابل وصول است. چنانچه قصد دارند کاهش درآمدهای حاصل از نفت را از محل اخذ مالیات جبران کنند ناچارند بروند سراغ افزایش نرخ مالیات بر ارزش افزوده که به نظر من کار راحتی نیست.البته با توجه به این که برآورد می شود فروش شرکت ها در سال 98 با توجه به قدرت اقتصادی مردم و با توجه به اوضاع و مشکلات اقتصادی کمتر شود، لذا مالیات بر ارزش افزوده کاهش خواهد داشت مگر این که نرخ بالاتری برای مالیات بر ارزش افزوده در نظر بگیرند که موضوع ساده ای نیست.
پس دولت چطور می تواند درآمدهای حاصل از فروش نفت را جبران کند؟
در این شرایط معمولا فروش اوراق قرضه در اولویت قرار می گیرد. البته آن نیز با توجه به ظرفیت بازار بدهی و آن چیزی که در بودجه 98 پیش بینی می شود، شاید این ظرفیت را بودجه بازار بدهی ما نداشته باشد.
بازار بدهی ما کمتر از ۶ سال است که ایجاد شده و گمان می کنم در این مدت کوتاهی که از عمر آن می گذرد عملکرد خوبی داشته است. اما این بازار قرار است بخش خصوصی را تامین مالی کند. البته در همه جای دنیا دولت نقش خیلی قوی در بازار بدهی دارد اما نباید به گونه ای تمامی ظرفیت ها را اشغال کند که جا برای نفس کشیدن بخش خصوصی نباشد. لذا احتمال این که کسری مالی دولت فشار بیاورد بر بخش بازار بدهی و این فشار باعث افزایش نرخ اوراق بشود ، در حقیقت این احتمال وجود دارد.
اتفاقات سیاسی مانند تصویب FATF تا چه حد می تواند به بازار سرمایه ما کمک کند؟
در خصوص اتفاقات سیاسی ما یک تنش منطقه ای داریم با عربستان و یک تنش نیز با آمریکا داریم. چنانچه این شرایط ادامه پیدا کند یا تشدید شود احتمال این که ما در زمینه اقتصادی با مشکل بیشتری مواجه شویم وجود دارد.این امیدواری وجود دارد که موضوع تشدید نشود. چنانچه این مدیریت صورت بگیرد در خیلی از حوزه ها می توانیم امیدوار باشیم که اتفاق های خوبی رخ خواهد داد.
یکی دیگر از متغیرهای تاثیرگذار در رشد بازار سرمایه نرخ ارز است. آیا سال آینده هم شاهد نوسانات ارزی خواهیم بود؟
مسئله ارز وابستگی بسیاری به موضوعات سیاسی و اقتصادی دارد. چنانچه افزایش تنش داشته باشیم احتمال این که نرخ ارز افزایش پیدا کند وجود دارد.در غیر این صورت نرخ واقعی دلار بیشتر از هشت هزار و 500 تومان نیست. در صورتی که این شرایط همچنان بدون هیچگونه تغییری تداوم داشته باشد 2 اتفاق رخ خواهد داد. شرکت ها با این که مقدار فروششان کاهش پیدا می کند اما ریال فروششان تغییری نخواهد کرد. چرا که نرخ ارز بالا آن کاهش فروش را جبران می کند. در تحریم های سال 91 ما شاهد اوج سودآوری شرکت ها بودیم اما در سال 1392 این سودآوری کاهش داشت. بنابر این گمان می کنم سودآوری شرکت ها در سال آینده نیز نسبت به سال 97 کاهش پیدا کند. در این صورت قدرت سودآوری کاهش پیدا می کند زیرا بسیاری از آن ها در تامین مواد اولیه و فروش محصولات خود دچار مشکل می شوند.
از آن طرف نیز نرخ تنزیل بازار نیز به نظرم یک رویه رو به صعود دارد. در حقیقت احتمالا نرخ بازده بدون ریسک را اگر همان 20 درصد در نظر بگیریم در حالی که در حالت خوب اقتصادی می توانستیم آن را 15 درصد درنظر بگیریم. با صرف ریسک ۱۰ درصدی ، نرخ تنزیل ۳۰ درصد می شود که برای بازار ما بالا است. لذا رونق بازار سهام از لحاظ قدرت سودآوری شرکت ها و نرخ تنزیل تحت فشار خواهد بود. اما اگر تلاطمی در نرخ ارز رخ دهد که این تلاطم خود را در جاهای دیگری مانند مسکن، خودرو و طلا نشان دهد سپس اثراتش در بازار سهام نشان خواهد داد.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.