نوشتاری از داریوش عباسی در اقتصاد کارا ما به ایران ١۴٠٠ نزدیک و متاسفانه از همه پیش بینیها و انتظارات در برنامهریزیهای کلان دور ماندهایم. جهان با سرعتی حیرتزا در مسیر رشد و توسعه و فتح قلههای جدید در ساحت زندگی و علم و کسبوکار است و ما بیاغراق، در حال درجا زدنیم... کاری کنیم تا این دوره به همت مردان و زنان جوان و خلاق و پویایی که به اتاقها و در نهایت اتاق ایران راه مییابند، دورهای طلایی را در عمر این نهاد مردمی و خصوصی پدید آورند.؛ نهادی که تاسیس آن با همت نیکو مردی چون امینالضرب در سال ١٢۶٢ در قالب " مجلس تجارت " آغاز شد و در سال ١٣۴٨ با ادغام اتاق بازرگانی و اتاق صنایع و معادن با رویکردی جامعتر به پیش رفت. کاری کنیم دولتیها هم از اتاق آینده الهام بگیرند و کوچک، کارا و توانمندتر شوند...
داریوش عباسی
اتاق بازرگانی را پارلمان بخش خصوصی لقب دادهاند.
اتاقی که بعدها و در ادامه فعالیت خود، واژههای صنعت، معدن و کشاورزی نیز به آن پیوست شد، محلی برای هماندیشی، همگرایی و تقویت بخش خصوصی و نیز مذاکره با سایر ارکان حاکمیت برای هماهنگی و رفع مشکلاتی است که فعالان بخش خصوصی با آن دست به گریبانند.
اتاق با همین رویکردها در سالهای پیش از انقلاب و در شرایطی که بخش خصوصی و غیردولتی در مسیر رشد و پیشرفت بود، شکل گرفت. بنیانگذاران آن روزگاران اتاق هم کارآفرینانی بودند خوشنام که رویاهای بزرگی در سر داشتند. شرح حال زندگی و رفتار و کردار آنان منبعی ارزشمند برای همه کسانی است که به دنبال رشد کمی و کیفی محیط کسب و کار برای بخش خصوصی و بهبود پایدار معیشت مردم هستند.
اتاق بازرگانی اما در سالهای پس از انقلاب، فراز و فرودهای زیادی داشته که پرداختن به جزئیات آن، مجال فراختری میطلبد. معالوصف در ترسیم مسیر طی شده، ضمن قدردانی از تلاشهای مختلفی که صورت گرفته، باید به این موضوع اشاره کرد که اتاقهای بازرگانی، هیچگاه نتوانستهاند در قامت بخش خصوصی ایران عمل کرده و برآورنده مطالبات و خواستهای به حق خیل بزرگ کارآفرینان باشند. چه در دورهای که طیف سنتی جناح راست بر اتاق مدیریت داشت و چه در دورههایی که طیف مدرن جناح راست و اصلاح طلبان، صاحب مناصب و کرسیهای انتخابی اتاق شدند.
این روزها بازار خبررسانی و تبلیغات و یارگیریهای رسمی و غیررسمی برای انتخابات نهمین دوره اتاقهای بازرگانی در 11 اسفند گرم است. ائتلافهای جدیدی در حال شکلگیری است و ائتلافهایی در حال از هم گسستن. برخی چهرههای مطرح چون محسن جلالپور، پدرام سلطانی و محسن خلیلی هر کدام به دلایلی در این دوره شرکت نکردند و ترجیح دادند در فهرست غایبان باشند. تعدادی از نیروهای جدید هم از راه رسیدهاند و خواستار مشارکت در هرم مدیریتی اتاقهای تهران و شهرستانها هستند.
برگزیده شدن برای کمک به رشد و نمو بخش خصوصی، آن هم در دورهای که مصائب اقتصادی، عرصه را برای فعالان واقعی - که به دور از رانت و کمکهای پیدا و پنهان و یا تقلب در عرضه خدمت یا محصول روزگار را سپری میکنند - سخت است. با این اوصاف باید تاکید کرد که مشکلات فراوانند و زمان اندک.
آنها که میآیند، از هر مسلک و مرام و گرایش، نباید اتاق را به محلی برای وقتگذرانی، خوش و بشهای متداول بین مقامات، نان قرض دادنها، لابیگری شخصی و محل شعارهای پوچ و تهی تبدیل کنند. آنچه مهم است، تلاش صادقانه برای بر صدر نشاندن بخش خصوصی و تصمیمگیری بر مبنای منافع ملی است. اتاقهای بازرگانی در سراسر کشور، نیازمند پوستاندازی و به روزرسانی هستند. کمک و فشار به ارکان حاکمیت برای به روزرسانی قوانین تجارت و بازرگانی، تسهیل راهاندازی کسب وکارها و توجه ویژه به بنگاههایی که برآمده از رویکرد استارتآپی هستند، تنها نمونههایی اندک از اولویتهای به زمین مانده و البته عاجل است.
ما به ایران 1400 نزدیک و متاسفانه از همه پیش بینیها و انتظارات در برنامهریزیهای کلان دور ماندهایم. جهان با سرعتی حیرتزا در مسیر رشد و توسعه و فتح قلههای جدید در ساحت زندگی و علم و کسبوکار است و ما بیاغراق، در حال درجا زدنیم.
کاری کنیم تا این دوره به همت مردان و زنان جوان و خلاق و پویایی که به اتاقها و در نهایت اتاق ایران راه مییابند، دورهای طلایی را در عمر این نهاد مردمی و خصوصی پدید آورند.؛ نهادی که تاسیس آن با همت نیکو مردی چون امینالضرب در سال 1262 در قالب " مجلس تجارت " آغاز شد و در سال 1348 با ادغام اتاق بازرگانی و اتاق صنایع و معادن با رویکردی جامعتر به پیش رفت. کاری کنیم دولتیها هم از اتاق آینده الهام بگیرند و کوچک، کارا و توانمندتر شوند.
امید که انتخابات اسفندماه، فصلی تازه پیش روی اتاقهای بازرگانی باشد.
مدیرمسئول اقتصاد کارا
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.