نوشتاری از علیرضا باغانی در عصر ایران بعضی ها می گویند : برخی از بازیگران عمده غیر وابسته به دولت برای تقابل با دولت اقدام به فروش گسترده سهام در بورس کرده و اصطلاحا پنیک (Panic in the stock exchange) به وجود آورده اند. عده ای دیگر می گویند : بورس هیجانی رشد کرده بود و معلوم بود یک روزی باید فرو بریزد!برخی دیگر هم معتقدند مقدار قابل توجهی پول هوشمند در ماه های گذشته وارد بورس شده بود و این پول هوشمند با شناسایی بازدهی ٣٠٠ درصدی در برخی سهم ها حالا راهی بازارهای دیگر از جمله سپرده بانکی شده که حالا به طور غیر رسمی بیش از ٢٠ درصد سود به سپرده های خاص می دهد. در این میان این سناریو به طور جدی از سوی منتقدان دولت مطرح می شود که رشد سهمگین بورس و فروریختن آن برنامه ای از قبل تعیین شده برای از بین بردن بخشی از نقدینگی شناور در کشور بوده است ، مثل همان اتفاقی که در بازار ارز رخ داد و دلار بیش از ١٨ هزار تومانی ظرف چند روز ٣٠ درصد افت کرد. درباره این که کدام یک از این سناریوها درست است یا غلط ، نمی توان اظهار نظر کرد ، اما در این میان این توقع بزرگ و اصلی از دولت وجود دارد که در این زمینه شفاف سازی صادقانه ای داشته باشد.اینک سقوط عجیب بورس در ١٠ روز گذشته به راز سر به مُهری تبدیل شده که هر روز همه درباره آن صحبت می کنند.وقتی این رخدادها با اختلال گسترده در سامانه معاملات همراه می شود ،مثل شرایط امروز بورس ، نگرانی ها هم بیشتر می شود. اگر شورای عالی هماهنگی اقتصادی با حضور سران سه قوه در همین چند روزه فکری برای ریزش های سهمگین بورس نکنند ، اعتمادی که به سختی بسیار فراوان به دست آمده از بین می رود.مردمی که خرده سرمایه های خود را به بورس آورده بودند اینک چشم هایشان را به مسئولان دوخته اند و این که آن ها چه تصمیمی می خواهند برای صیانت از سرمایه های آن ها که در حال ذوب شدن است ، بگیرند؟آیا کنترل ریزش های بورس در اراده مسئولان امر هست؟امروز که درباره بورس حرف می زنیم صحبت از استراحت و اصلاح منطقی در میان نیست و به اعتقاد نگارنده رخدادهای چند روز اخیر به معنای از دست رفتن یک سوم از دارایی های مردم سرمایه گذار در بورس است و این اتفاق را باید جدی گرفت.
علیرضا باغانی
بورس در حال پس گرفتن سودهایی است که در هفته های گذشته سرمایه گذاران از محل حضور در این بازار شناسایی کرده بودند.تا نهم مهر ماه در بورس تهران همه چیز بر وفق مراد سهامداران بود ، آن ها دیگر باور کرده بودند که برنامه مجموعه نظام و دولت تقویت بورس و مهار نقدینگی از طریق این بازار است.
در آن روزهای پررونق همه درباره رکوردهای سهمگین بورس حرف می زدند ، از شاخص 200 هزار واحدی ، 250 هزار واحدی و حتی عددهای نجومی مثل شاخص 400 هزار واحدی که قرار بود با ادامه رشدهای بورس دماسنج بورس به چنین ارتفاعی در سال 98 دست پیدا کند!
اما درست وقتی که همه درباره بورس حرف می زدند و فعالان بازار سهام در حال تخمین زدن رکوردهای پیش روی بازار سهام بودند و مردم هم پس از 5 سال دوباره به این بازار اعتماد کرده بودند و پول های ریز و درشت خود را به بورس آورده بودند ، زمین لرزه بیش از 7000 واحدی شاخص بورس در روز دهم مهر از رخداد غیرمنتظره ای خبر داد ، رخدادی به نام آغاز فروریختن قیمت سهام!
همه در آن روز ریزش بیش از 7000واحدی شاخص بورس را یک استراحت کوتاه مدت و یک اصلاح مقطعی ارزیابی کردند اما از آن روز به بعد بورس ما دیگر آن بورس سابق نبود.دومینوی ریزش بورس تا جایی ادامه پیدا کرد که بورس تنها ظرف حدود یک هفته19000واحد افت کرد و تاکنون افت شاخص همچنان ادامه و به بیش از 20 هزار واحد رسیده است ، یعنی عددی معادل 10درصد.
در واقع 10درصد از سود سرمایه گذاران دقیقا همانند بازی دومینو ذوب شد و فروریخت،حال آن که این عدد افت بورس ، یک عدد میانگین است و کاهش قیمت سهام در بسیاری از سهام های بزرگ بورس اینک به مرز 50 درصد هم رسیده است.
چرا این همه فروشنده!؟
ریزش ناگهانی بازار سهام باردیگر این واقعیت تلخ را به نمایش گذاشت که بازار سهام ایران به رغم سپری کردن عمری 50 ساله از عمق زیادی برخوردار نیست و افت و خیزهای آن صرفا ناشی از رفتارهای توده ای است.
این که چه شد که بورس اینگونه شد؟سوال بدون پاسخی است که این روزها مردم حاضر در بورس از یکدیگر می پرسند.
بعضی ها می گویند : برخی از بازیگران عمده غیر وابسته به دولت برای تقابل با دولت اقدام به فروش گسترده سهام در بورس کرده و اصطلاحا پنیک (Panic in the stock exchange) به وجود آورده اند.عده ای دیگر می گویند : بورس هیجانی رشد کرده بود و معلوم بود یک روزی باید فرو بریزد!برخی دیگر هم معتقدند مقدار قابل توجهی پول هوشمند در ماه های گذشته وارد بورس شده بود و این پول هوشمند با شناسایی بازدهی 300 درصدی در برخی سهم ها حالا راهی بازارهای دیگر از جمله سپرده بانکی شده که حالا به طور غیر رسمی بیش از 20 درصد سود به سپرده های خاص می دهد.در این میان این سناریو به طور جدی از سوی منتقدان دولت مطرح می شود که رشد سهمگین بورس و فروریختن آن برنامه ای از قبل تعیین شده برای از بین بردن بخشی از نقدینگی شناور در کشور بوده است ، مثل همان اتفاقی که در بازار ارز رخ داد و دلار بیش از 18 هزار تومانی ظرف چند روز 30 درصد افت کرد.
درباره این که کدام یک از این سناریوها درست است یا غلط ، نمی توان اظهار نظر کرد ، اما در این میان این توقع بزرگ و اصلی از دولت وجود دارد که در این زمینه شفاف سازی صادقانه ای داشته باشد.اینک سقوط عجیب بورس در 10 روز گذشته به رازسربه مُهری تبدیل شده که هر روز همه درباره آن صحبت می کنند.وقتی این رخدادها با اختلال گسترده در سامانه معاملات همراه می شود ،مثل شرایط امروز بورس ، نگرانی ها هم بیشتر می شود.
شفاف سازی کنید ، با سرعت لازم...
بورس تنها بازاری بود که برای رشد ، حمایت مجموعه نظام را پشت خود داشت و چند مصوبه مهم در نشست سران قوا درباره هدایت نقدینگی به بورس نهایی و اعلان عمومی شد.از عالی ترین سطوح سه قوه انتظار می رود به سرعت درباره اوضاع بازار سهام اقدام به شفاف سازی کنند و این که اساسا چه برنامه ای برای صیانت از دارایی های مردم در بورس دارند؟مردم به دعوت مسئولان سرمایه خود را وارد بورس کرده اند و کسانی را می شناسم که دارایی های چند میلیونی خود را برای جانماندن از تورم و حفظ قدرت خرید خود به بورس آورده اند ، کسانی که هیچگاه حاضر نشدند پول خود را تبدیل به دلار کنند تا اقتصاد مملکت آسیب ببیند.به آن ها گفته بودند در بورس سهام شرکت ها را بخر تا چرخ تولید بچرخد ، تا کارخانه ها سرپا بمانند و جوانان کشور شغلی داشته باشند.
یکی از دلایل وحشت فروش سهام در بورس ترس از تکرار وقایع سال 92 است.بازار سهام از مهر 91 تا خرداد 92 به دلیل تغییر پایه پولی و رشد قیمت ارز بازدهی بسیار زیادی داشت.رکوردهای بورس از خرداد 92 به بعد با روی کارآمدن حسن روحانی و خوش بینی به آینده سیاسی و اقتصادی کشور رنگ جدی تری به خود گرفت تا جایی که شاخص بازار سهام پس از رشدی بیش از 130 درصدی در 15 دی ماه 92 ارتفاع تاریخی 89500 واحد را نیز لمس کرد.اما دقیقا از همان تاریخ به بعد بازار سهام در یک سیر نزولی فرسایشی روزهای رخوت انگیز و کسل کننده ای را پشت سرگذاشت و تا همین چند ماه پیش زیان سرمایه گذاران در این بازار بدون احتساب خواب سرمایه 5 ساله به 60 درصد می رسید.ولی برنامه دولت برای هدایت نقدینگی به بورس جان تازه ای به بازار سهام بخشید و سبب شد تا شاخص بورس ارتفاع تاریخی 195480 واحد (نهم مهر) را نیز لمس کند.
فکری کنید ، چون...
اگر شورای عالی هماهنگی اقتصادی با حضور سران سه قوه در همین چند روزه فکری برای ریزش های سهمگین بورس نکنند ، اعتمادی که به سختی بسیار فراوان به دست آمده از بین می رود.مردمی که خرده سرمایه های خود را به بورس آورده بودند اینک چشم هایشان را به مسئولان دوخته اند و این که آن ها چه تصمیمی می خواهند برای صیانت از سرمایه های آن ها که در حال ذوب شدن است ، بگیرند؟آیا کنترل ریزش های بورس در اراده مسئولان امر هست؟امروز که درباره بورس حرف می زنیم صحبت از استراحت و اصلاح منطقی در میان نیست و به اعتقاد نگارنده رخدادهای چند روز اخیر به معنای از دست رفتن یک سوم از دارایی های مردم سرمایه گذار در بورس است و این اتفاق را باید جدی گرفت.
بورس را امنیتی نکنید
در خبرها خواندم که یک نماینده مجلس از وزیر اطلاعات خواسته که رخدادهای اخیر بورس که مشکوک هم هست را بررسی کند.پیگیری وضعیت سرمایه های مردم در بورس اقدامی شایسته تقدیر است اما ای کاش این نامه خطاب به رئیس جمهور یا معاون او نوشته می شد یا حتی سران سه قوه.آمیختن بورس با مباحث اطلاعاتی و امنیتی کردن فضای آن نتیجه ای جز افزایش نگرانی سرمایه گذاران ندارد.رصد جریان ورود و خروج نقدینگی به بورس کار پیچیده ای نیست و مطالبه به حقی است که سازمان بورس و اوراق بهادار باید به عنوان نهاد ناظر بازارسرمایه پاسخگوی آن باشد و نسبت به آن شفاف سازی کند.
ما منتظر تلاش ملموس مسئولان برای بازگشت اعتماد به بورس هستیم.نگذارید ویترین اقتصاد کشور نا امیدی نسبت به آینده اقتصادی کشور را به نمایش بگذارد.
روزنامه نگار و تحلیل گر بورس
منبع : عصر ایران
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.