نوشتاری از علیرضا باغانی در عصر ایران بازار سهام تنها بازاری است که در شرایط فعلی مورد حمایت نظام برای ورود نقدینگی و رشد است.شما در شرایط فعلی باید پول خود را در بازاری سرمایه گذاری کنید که حباب ندارد و در حالی که همه ، این روزها درباره حباب سکه و دلار حرف می زنند در بورس صحبت از پائین بودن نرخ ها در مقایسه با تورم واقعی کشور است.بنابراین اگر سهم بنیادی بخرید و سهام شرکتی که کسب و کار برقرار و با چشم انداز مثبتی دارد بدون تردید می توان گفت ضرر نمی کنید.بورس علاوه بر حبابی نبودن در شرایط فعلی یک برگ برنده دیگر در مقابل سایر بازارهای سرمایه گذاری دارد.تصور کنید همین فردا مسئولان سیاسی تصمیم به مذاکره بگیرند یا غرب به هر دلیلی تصمیم بگیرد که فشارهایی که علیه ایران اعمال کرده را کاهش دهد ؛ بورس در آن روز رشد قابل اعتنایی را تجربه خواهد کرد همان طور که سقوط سکه ، ارز و طلا برای آن روز پیش بینی می شود.قدرت نقدشوندگی را هم به دلایلی که بورس را در شرایط فعلی برای سرمایه گذاری جذاب کرده اضافه کنید.البته این را از یادنبرید که سرمایه گذاری در بورس مستلزم آگاهی کامل نسبت به فعالیت در این بازار و یا استفاده از کمک های مشاوران رسمی است.
علیرضا باغانی
بازار سهام آخرین روزهای تابستان 97 را در شرایطی با سرعت پشت سر می گذارد که دو دلیل عمده سبب شده که برنامه مجموعه نظام برای مهار نقدینگی از طریق بورس به درستی اجرا نشود.
در نشست سران قوا دولت مکلف شده که با برنامه ریزی های دقیق ، بازار سهام با رشد و رونق مواجه شده و نقدینگی در این بازار وارد شود تا به جای وارد شدن به بازارهایی مثل ارز و سکه که مخرب و تورم زاست ، با ورود به بورس بخش تولید کشور را تقویت کند.
اما به رغم آن که دست دولت برای تقویت بورس بازگذاشته شده و در عالی ترین سطوح درباره رشد بازار سهام اجماع نظر صورت گرفته است ، قیمتگذاری دستوری محصولات فولادی و پتروشیمیایی توسط دولت سبب شده تا حقوق سهامداران این شرکت ها که طبق قانون اصل 44 سهام شرکت های فلزی ، معدنی و پتروشیمی ها را مطابق با مقررات بخش خصوصی و فارغ از ریسک قیمتگذاری دولتی خریداری کرده اند ، تضییع شود.دولت در این صنایع به بهانه حمایت از مصرف کننده قیمت گذاری دستوری کرده ، در حالی که مصرف کننده از دریافت کالای فلزی یا پتروشیمی با قیمت ارزان ابراز بی اطلاعی کرده است!
با این وصف سهامداران که شرکت های فولادی و پتروشیمی را به دلیل قیمتگذاری دولتی متضرر می بینند ، این روزها دست به عصا شده و کمتر معامله می کنند.
از طرفی دیگر به دلیل نامشخص بودن دورنمای تحریم ها و تحولات سیاسی این روزها گردش نقدینگی در بورس کمتر از روزهای داغ تابستان در جریان است.
بررسی ها نشان می دهد که در هفته دوم شهریور ماه ارزش معاملات خرد بازار سهام به روزانه حدود 550 میلیارد تومان رسیده و نسبت به روزهای داغ مردادماه نصف شده است!!
اما سوالی که این روزها به طور مرتب در بازار سرمایه همه از یکدیگر می پرسند این است که آیا ماندگاری در بازار سهام توجیه دارد؟ آیا باید در بورس بمانیم؟ وقت ورود به بورس است یا خیر...؟
پاسخ سطحی به پرسش های مزبور این است که چون هنوز بخش عمده ای از شرکت های حاضر در بازار سهام به دلیل قیمت گذاری دستوری و سیاست کنترل نرخ ها نتوانسته اند خود را با تورم واقعی موجود در کشور تطبیق دهند ، پس بورس در میان مدت یعنی سه تا شش ماه آینده رشد می کند ، چرا که تورم فعلی به تدریج اثر خود را در افزایش نرخ فروش همه شرکت ها برجای خواهد گذاشت.
اما پاسخ دقیق تر آن است که به دلیل نبود دورنمای مشخص از تاثیرات تحریم ها و تحولات سیاسی که در ماه های آینده رقم خواهد خورد که نقطه پیک آن اعمال تحریم نفتی است که از میانه آبان ماه استارت آن زده می شود ، نمی توان روی رشد بازار سهام حساب ویژه ای باز کرد.
موسم تحریم ها فرا رسیده و دست کم نیمی از شرکت های بورسی از جمله شرکت های پتروشیمی ، فلزی و معدنی به دلیل صادرات با وجود بازگشت تحریم ها با مشکلات زیادی مواجه می شوند و در آن روی سکه شرکت هایی مثل خودروسازان و قطعه سازان که مصرف کننده ارز هستند نیز برای واردات قطعه یا داروسازان که ماده موثره دارو را از آن طرف مرزها تامین می کنند ، طعم تلخ تحریم ها از هم اکنون حس کرده اند ، بنابراین کسب و کار شرکت ها بدون شک در نیمه دوم سال تحت تاثیر این شرایط غیرقابل پیش بینی قرارخواهد گرفت و هر گونه تصمیم سیاسی اعم از مذاکره احتمالی با غرب ، فروریختن برجام ، تداوم برجام با شکل فعلی ، کنارگذاشتن دلار از مبادلات ، سرنوشت سوریه با محوریت ادلب و سایر متغیرهای برون زا می تواند به سرعت تاثیرات بسیاری در بازار سهام ایران برجای بگذارد.
اما نگارنده معتقدم در شرایط کنونی تنها بازاری که از پائین ترین ریسک برای سرمایه گذاری برخوردار است ، بازار سرمایه است به چند دلیل :
- قیمت سکه بیش از 3 برابر شده ، دلار 14 هزار تومانی هم هر آن مترصد افت سنگین است.ساده تر بگویم نرخ هایی که اکنون سکه بهار آزادی ، دلار آمریکا و حتی طلای 18 عیار دارند هیچ دلیل اقتصادی ندارد.این را همه اقتصاددانان بر آن تاکید دارند که قیمت واقعی دلار زیر 10 هزار تومان است حتی اگر برای امسال تورم 50 درصدی پیش بینی کنیم.در واقع همان طوری که دلار 3800 تومانی نشان دهنده ارزش واقعی این ارز بین المللی نبود ، دلار 14 یا 15 هزار تومانی هم دلیلی بر ارزندگی آن نیست.تنها علت دلار 14 هزار تومانی نگرانی های سیاسی است.سکه هم همین طور ، گرچه در ماه های اخیر سکه زیادی در قالب طرح های پیش فروش به مردم تحویل شده لکن مردم سکه را به بازار نیاورده اند چون از رشد شدیدتر قیمت ها واهمه دارند و اصطلاحا سکه را برای روز مبادای خود کنار گذاشته اند.پس خرید دلار و سکه با نرخ های فعلی اصلا توجیه اقتصادی ندارد.
- بازار ملک هرچند این روزها وارد رکود شده اما با دو چالش عمده مواجه شده است.چالش نخست رشد 70 تا 100 درصدی قیمت ها در پایتخت است که قدرت خرید را به شدت کاهش داده و از طرفی دیگر نبود فروشنده جدی در بازار فعلی است.عملا رشد شدید قیمت ها در بازار ملک سبب شده تقاضای سرمایه گذاری در این بازار کاهش پیدا کند و البته مصرف کننده واقعی هم توان خرید نداشته باشد.لذا الان زمانی خوبی برای سرمایه گذاری در بازار مسکن نیست مگر این که فروشنده منصفی را پیدا کنید.
- سپرده بانکی هر چند این روزها دوباره خود را به سود بالای 20 درصد رسانده ، لکن نمی تواند ارزش دارایی شما را در برابر تورم فعلی حفظ کند.حتی اسناد خزانه حاضر در بورس هم که دست کم 25 درصد بازدهی موثر برای شما دارد نیز هرچند سرمایه گذاران ریسک گریز را به سمت خود جلب کرده اما ارزش دارایی شما را در مقابل تورم موجود حفظ نمی کند.
- بازار سهام تنها بازاری است که در شرایط فعلی مورد حمایت نظام برای ورود نقدینگی و رشد است.شما در شرایط فعلی باید پول خود را در بازاری سرمایه گذاری کنید که حباب ندارد و در حالی که همه ، این روزها درباره حباب سکه و دلار حرف می زنند در بورس صحبت از پائین بودن نرخ ها در مقایسه با تورم واقعی کشور است.بنابراین اگر سهم بنیادی بخرید و سهام شرکتی که کسب و کار برقرار و با چشم انداز مثبتی دارد بدون تردید می توان گفت ضرر نمی کنید.بورس علاوه بر حبابی نبودن در شرایط فعلی یک برگ برنده دیگر در مقابل سایر بازارهای سرمایه گذاری دارد.تصور کنید همین فردا مسئولان سیاسی تصمیم به مذاکره بگیرند یا غرب به هر دلیلی تصمیم بگیرد که فشارهایی که علیه ایران اعمال کرده را کاهش دهد ؛ بورس در آن روز رشد قابل اعتنایی را تجربه خواهد کرد همان طور که سقوط سکه ، ارز و طلا برای آن روز پیش بینی می شود.قدرت نقدشوندگی را هم به دلایلی که بورس را در شرایط فعلی برای سرمایه گذاری جذاب کرده اضافه کنید.البته این را از یادنبرید که سرمایه گذاری در بورس مستلزم آگاهی کامل نسبت به فعالیت در این بازار و یا استفاده از کمک های مشاوران رسمی است.
روزنامه نگار و تحلیل گر بورس
منبع : عصر ایران
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.