نوشتاری از همایون دارابی کارشناس بازار سرمایه گفت و گوی خبری امشب در مورد بازار فولاد یک نمونه بارز و شفاف از ناکارآمدی مدیریت متمرکز دولتی را به نمایش گذاشت.مدیریت دولتی که علت را نادیده گرفته و به معلولها می پردازد:علت کاملا شفاف است قیمت گذاری با ارز ۴هزار و ٢٠٠تومانی محصولات فولادی در بورس کالا در حالی که قیمت مورد قبول ارز در بازار آزاد ١٠هزار تومان است موجب شده است اولا خریداران برای برخورداری از رانت صف بکشند و مازاد تقاضا در بازار به چشم بخورد و در مقابل مصرف کننده نهایی نیز با قیمت آزاد محصول را دریافت کند امری که سودی باد آورده را از کارخانه بخش عمومی و سهامی عام به خریداران منتقل می کند.
همایون دارابی
1.گفت و گوی خبری امشب در مورد بازار فولاد یک نمونه بارز و شفاف از ناکارآمدی مدیریت متمرکز دولتی را به نمایش گذاشت.مدیریت دولتی که علت را نادیده گرفته و به معلولها می پردازد:علت کاملا شفاف است قیمت گذاری با ارز 4هزار و 200تومانی محصولات فولادی در بورس کالا در حالی که قیمت مورد قبول ارز در بازار آزاد 10هزار تومان است موجب شده است اولا خریداران برای برخورداری از رانت صف بکشند و مازاد تقاضا در بازار به چشم بخورد و در مقابل مصرف کننده نهایی نیز با قیمت آزاد محصول را دریافت کند امری که سودی باد آورده را از کارخانه بخش عمومی و سهامی عام به خریداران منتقل می کند.
2.از ابتدای امسال 2میلیون و 768هزار تن محصول فولادی در بورس کالا با قیمت غیر واقعی ارز 4هزار و 200تومان قیمت گذاری شده و بفروش رفته است و برای آن 6میلیون تن تقاضا وارد بازار شده است سال گذشته عرضه 2میلیون و 727هزار تن بوده و برای آن 3میلیون و 100هزار تن تقاضا وارد شده است.مدیریت دولتی قادر به درک این حقیقت آشکار نیست که این تقاضا دوبرابر شده ناشی از اختلاف قیمت میان بازار آزاد و بورس کالا است نه افزایش تولید یا مصرف.وقتی ورق کیلویی 2400و قراضه کیلویی 2600 و محصول پروفیل کیلویی 7هزار تومان است و آمار صادرات قراضه و محصول از مرزهای عراق و افغانستان جهش می یابد از چه چیزی تعجب می شود؟تنها نکته تعجب آور اینست که چرا تقاضا بجای 6میلیون تن 60میلیون تن نشده است همانطور که در بحث ثبت سفارش با ارز 4هزار و 200تومان میزان ثبت سفارش جهش فوق العاده ای کرد تا وزارت صمت در نهایت مجبور به متوقف کردن ثبت سفارش شد.
3.وقتی بورس کالا برای کشف قیمت عادلانه طراحی می شود صدور دستورالعمل 14بندی به معنای از کار انداختن بورس کالاست.وقتی قیمت پایه و دامنه نوسان دستوری تعیین شود عملا همان سیستم حواله قدیم است نه مکانیزم بورس و بازار آزاد.
4.هیچ عرضه ای وقتی اختلاف قیمت میان دو بازار بیش از صد درصد است نمی تواند پاسخگوی تقاضا در بازار با قیمت پایین تر باشد چرا که مکانیزم آریبتراژ تا آنجا ادامه می یابد که یا سه فولاد ساز مادر ورشکست شوند یا موادی برای تولید دیگر وجود نداشته باشد.
5.وقتی سه فولاد ساز مادر مجبور به فروش محصولات خود با ارز 4هزار و 200تومانی هستند و مواد و ماشین آلات و قطعات مورد نیاز خود را با ارز آزاد تامین می کنند این از دست رفتن 50درصد ارزش فروش نه تنها تنبیه تولید کنندگان است بلکه به بهای نابودی آنها تمام خواهد شد.
6.-قوانین بد رفتار بد ایجاد می کنند مصوبه فروش تیرآهن و میلگرد به دارندگان پروانه ساختمانی قطعا به مصرف بالای آهن در صنعت ساختمان و ضربه به بازار سیمان منجر می شود سازندگان با دریافت تیرآهن ارزان کیلویی 3200تومان و فروش بخشی از آن با نرخ 7هزار تومان به سود باد آورده ای می رسند لذا مصرف کالا آهن را بر سیمان ترجیح خواهند داد.
7.وقتی دولت یک اصل اساسی یعنی کشف قیمت عادلانه را زیر پا می گذارد نیازمند صدها دستورالعمل 14بندی و دهها سازمان داغ و درفش برای رفع تاثیرات قیمت تعادلی دستکاری شده می شود و در نهایت تولید کننده فرسوده و مصرف کننده ناراضی باقی خواهد ماند. به راستی چه چیزی مانع از درک مشکل و پرداخت چنین هزینه ای می شود ، آیا این هزینه بهای آشکار فساد سیستماتیک در میانه راه تولید به مصرف نهایی است؟
کارشناس بازار سرمایه
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.