نوشتاری از علیرضا باغانی امروز نوزدهم اسفند ماه است و با احتساب امروز تنها ١١ روز تا پایان سال ١٣٩۶ باقی مانده و با در نظر گرفتن روزهای تعطیل بازار سهام تنها ٨ روز کاری دیگر دارد. شاخص بورس از ابتدای سال جاری تا هجدهم اسفند ماه ٢۵ درصد رشد داشته که به معنای متوسط بازدهی سهامداران است و سودی که سهامدار در مجامع شرکت ها دریافت کرده هم در آن محاسبه شده است. در یک ارزیابی کلی وضعیت بازار سرمایه بهتر از سال قبل است اما بعد از بازگشت نرخ سود بانکی به سطح ٢٠ درصد ، خرید سهام همان جذابیت نیم بند چند ماه گذشته خود را هم از دست داده است.بخش عمده ای از بازدهی بورس در سال جاری مرهون کاهش نرخ سود بانکی بود که از شهریور ٩۶ سبب ورود سرمایه های جدید به بورس شد و در میانه راه رشد نرخ دلار به عنوان متغیری اثرگذار بر سود شرکت های صادرکننده بورس شانس رشد قیمت سهام در بورس را تقویت کرد ، اما به دنبال ورود نقدینگی آزاد شده ناشی از سپرده های بیست و چند درصدی که به سررسید خود رسیده بودند و دیگر نرخ ١۵ درصدی صاحبان این نقدینگی را راضی نمی کرد ، این نقدینگی سنگین که به شکل فراینده ای در حال رشد بود در ابتدا بازار ارز و در مقطع بعدی بازارهای طلا و مسکن را با تکانه هایی نگران کننده و تورمی همراه کرد.در این مقطع تدبیر دولت تدبیر و امید همان تدبیری بود که دولت های پیشین در این طور مقاطع دنبال می کردند یعنی حبس نقدینگی در سپرده ها با نرخ جذاب ٢٠ درصدی.هر چند در تدابیر جدید بانک مرکزی ابلاغ شده در بیست و پنجم بهمن ماه ، مدت زمان انتشار گسترده گواهی سپرده ٢٠ درصدی تنها به مدت دو هفته یعنی تا دهم اسفند ماه اعلام شد،ولی همان طور که پیش بینی می شد با پایان این مهلت دوهفته ای سیر جدیدی از اوراق بدون ریسک و با نرخ جذاب ٢٠درصدی که هیچ با نرخ ٢١ درصد نیز روانه اقتصاد کشور شد تا بدین ترتیب غول نقدینگی کشور که چهار سال پیش فقط یک بچه غول ۴٠٠ هزار میلیارد تومانی بود اکنون با نزدیک شدن به عدد ١۵٠٠ هزار هزار میلیارد تومانی به بلوغ کامل رسیده و با شکل و شمایل فربه تری راه ٢ هزار هزار میلیارد تومانی شدن یا به طور دقیق تر مسیر ٢٠٠٠ تریلیون تومانی شدن را در پیش بگیرد!
علیرضا باغانی
امروز نوزدهم اسفند ماه است و با احتساب امروز تنها 11 روز تا پایان سال 1396 باقی مانده و با در نظر گرفتن روزهای تعطیل بازار سهام تنها 8 روز کاری دیگر دارد.
شاخص بورس از ابتدای سال جاری تا هجدهم اسفند ماه 25 درصد رشد داشته که به معنای متوسط بازدهی سهامداران است و سودی که سهامدار در مجامع شرکت های بورسی دریافت کرده هم در آن محاسبه شده است.
در یک ارزیابی کلی وضعیت بازار سرمایه بهتر از سال قبل است اما بعد از بازگشت نرخ سود بانکی به سطح 20 درصد ، خرید سهام همان جذابیت نیم بند چند ماه گذشته خود را هم از دست داده است.بخش عمده ای از بازدهی بورس در سال جاری مرهون کاهش نرخ سود بانکی بود که از شهریور 96 سبب ورود سرمایه های جدید به بورس شد و در میانه راه رشد نرخ دلار به عنوان متغیری اثرگذار بر سود شرکت های صادرکننده بورس شانس رشد قیمت سهام در بورس را تقویت کرد ، اما به دنبال ورود نقدینگی آزاد شده ناشی از سپرده های بیست و چند درصدی که به سررسید خود رسیده بودند و دیگر نرخ 15 درصدی صاحبان این نقدینگی را راضی نمی کرد ، این نقدینگی سنگین که به شکل فراینده ای در حال رشد بود در ابتدا بازار ارز و در مقطع بعدی بازارهای طلا و مسکن را با تکانه هایی نگران کننده و تورمی همراه کرد.در این مقطع تدبیر دولت تدبیر و امید همان تدبیری بود که دولت های پیشین در این طور مقاطع دنبال می کردند یعنی حبس نقدینگی در سپرده ها با نرخ جذاب 20 درصدی.هر چند در تدابیر جدید بانک مرکزی ابلاغ شده در بیست و پنجم بهمن ماه ، مدت زمان انتشار گسترده گواهی سپرده 20 درصدی تنها به مدت دو هفته یعنی تا دهم اسفند ماه اعلام شد،ولی همان طور که پیش بینی می شد با پایان این مهلت دوهفته ای سیر جدیدی از اوراق بدون ریسک و با نرخ جذاب 20درصدی که هیچ با نرخ 21 درصد نیز روانه اقتصاد کشور شد تا بدین ترتیب غول نقدینگی کشور که چهار سال پیش فقط یک بچه غول 400 هزار میلیارد تومانی بود اکنون با نزدیک شدن به عدد 1500 هزار هزار میلیارد تومانی به بلوغ کامل رسیده و با شکل و شمایل فربه تری راه 2 هزار هزار میلیارد تومانی شدن یا به طور دقیق تر مسیر 2000 تریلیون تومانی شدن را در پیش بگیرد!
این حجم از نقدینگی پاشنه آشیل اقتصاد کشور است و با ورود به هر بازاری می تواند تبعات تورمی بسیار زیاد و به دنبال آن پیامدهای اجتماعی و سیاسی داشته باشد.دیگر وقت آزمون و خطا گذشته است.بخش زیادی از مردم صاحب سرمایه به دریافت سودهای نجومی از محل سرمایه هایی که در بانک ها پارک کرده اند عادت کرده اند و نرخ سود بانکی هیچگاه کاهش پیدا نمی کند.شاه کلید مهار این نقدنگی افسار گسیخته تعامل اقتصادی با جهان است.اگر همین یکی از خودروسازهای مهم دنیا مثل کیا ، هیوندایی یا همین رنو و پژو که همکاری نیم بندی با ایران هم دارند با مشارکت 50 درصدی ایران شرکتی تاسیس کرده و از مردم بخواهند که در این شرکت مشترک ایرانی-خارجی مشارکت کنند آیا مردم سرمایه گذاری نمی کنند؟یا مردمی که به خرید لوازم خانگی بوش،سامسونگ و ال جی عادت کرده اند اگر بفهمند این برندهای مشهور در ایران سرمایه گذاری سنگین و جدی کرده اند حاضر نیستند پول خود را وارد چرخه تولیدی کنند که در نهایت به نفع کشورشان است؟پاسخ مشخص است.دولت حسن روحانی درست درک کرده بود که راه حل مشکلات کشور تعامل با جهان است و نتیجه آن توافقی شد به نام برجام که متاسفانه با بدشانسی های بسیاری مواجه شده است.
نگارنده امیدوار هستم سیاست تعامل با جهان و حفظ برجام حتی در این لحظات ناامید کننده هم ادامه پیدا کند وگرنه دست کم به لحاظ اقتصادی نمی توان حتی در میان مدت آینده امیدوارکننده ای برای اقتصاد کشور پیش بینی کرد.راه همان است ، آمدن سرمایه گذار خارجی به کشور آن هم به شکل جدی و شریک کردن مردم در شرکت هایی که کمپانی های بزرگ و صاحب نام دنیا در آن شریک اصلی هستند.
بورسی که تورم را دوست دارد
بورس ما تورم را دوست دارد و همیشه در دوران هایی که کشور تورم های اساسی را از سرگذرانده قیمت سهام در بورس رشد کرده چون نرخ فروش شرکت ها هم رشد کرده است.اما این بار بازار سهام به رشد قیمت دلار هم بی تفاوت بود همان طوری که در چند ماه گذشته به سرکوب شدن مهمترین رقیب خود یعنی نرخ سود بانکی نیز آنچنان که باید و شاید اهمیت نمی داد.
حال آن که رشد قیمت دلار و رشد قیمت برخی از کامودیتی ها در برخی صنایع پتانسیل هایی به وجود آورده که نه تنها از دید بازار مخفی مانده بلکه هر چه شدت این پتانسیل ها بیشتر می شود بر فشار فروش سهم های مرتبط به خصوص از جبهه حقوقی ها نیز افزوده می شود. به قول یکی از بزرگان بازار که به نگارنده می گفت: تحلیل بورس این روزها خیلی سخته شده ، همه متغیرهای بورس صعودی است اما در این بازار فعلی « آب سربالا حرکت می کند»
می خواهیم نگاه دقیق تری داشته باشیم به وضعیت صنایع بنیادی بازار سهام و این که واقعا می تواند قیمت سهام آن ها را در بازار فعلی ارزان ارزیابی کرد...
آخرین سود اعلامی شرکت فولاد خوزستان 105 تومان به ازای هر سهم است و با قیمت 480 تومانی ، سهم با P/E (نسبت قیمت به درآمد) 4،5 مرتبه ای در حال معامله است در حالی که آخرین قیمت فروش شمش داخلی شرکت در سطوح 2150 تا 2200 تومان و شمش صادراتی آن بر مبنای متوسط قیمت 530 دلاری بازار CIS 530 دلار و بر مبنای دلار 4700 تومانی قیمت فروش صادراتی شرکت به سطوح 2400 الی 2500 تومان خواهد رسید!
آخرین نرخ فروش محصولات داخلی فولاد خوزستان در بهمن ماه در محدوده 2000 تومان و فروش صادراتی شرکت نیز کمتر از 2200 تومان بوده است.همچنین متوسط قیمت فروش شمش داخلی شرکت برای عملکرد 11 ماهه 1800 تومان و فروش صادراتی شرکت در سطوح کمتر از 1700 تومان قرار داشته است.
پس همانطور که مشاهده می شود محصولات فولاد خوزستان هم اکنون به نسبت آخرین قیمت فروش محصولات در بهمن ماه نیز با رشد قیمتی 10 درصدی همراه شده است.این رشد قیمتی در محصولات داخلی به نسبت عملکرد 11 ماهه 22 درصد و در محصولات صادراتی به بیش از 40 درصد رسیده است.
اما شرکت زمانی که نرخ فروش محصولاتش در دی ماه در سطوح کمتر از 2000 تومان بود هم با قیمت 480 تومان معامله می شد و هم اکنون که قیمت فروش داخلی شرکت با رشد 10 تا 15 درصدی و قیمت فروش صادراتی محصولات شرکت هم با رشد 20 درصدی همراه شده است نیز در همین قیمت های 480 تومانی در حال معامله است ، در حالی که شرکت طی دو مرحله در این مدت با تعدیلات مثبت سنگینی نیز همراه شده است.به عبارتی فشار عرضه های سنگین روزانه به خصوص از سوی سهامداران حقوقی سبب شده تا فولاد خوزستان نه تنها رشد قیمتی نداشته باشد حتی در برهه هایی علی رغم رشد دو مرحله ای سود و رشد و جهش قیمت های فروش محصولاتش که در سال جاری و سال آینده باز هم جا برای تعدیل مثبت سود شرکت باقی می گذارد با نسبت قیمت به درآمد نازل 4.5 مرتبه ای هم خریدار نداشته باشد!!
قیمت سهام شرکت ها ارزان است ، ارزان!
اما دیگر لیدر فولادی ها یعنی فولاد مبارکه اصفهان که با 7500 میلیارد سرمایه بزرگترین شرکت بورسی به لحاظ سرمایه است و عنوان غول فولادسازی ایران را یدک می کشد هم با اعلام سود 69 تومانی برای سال 96 در حال معامله در قیمت های 285 تومان و P/E 4.1 مرتبه ای است!!!
شرکتی که طی دو ماه اخیر قیمت ورق صادراتی آن از محدوده 580 الی 600 دلار به سطوح بالای 620 دلار افزایش و قیمت فروش داخلی محصولاتش نیز با رشد متوسط 5 تا 10 درصدی همراه شده است اما نه تنها شاهد رشد قیمتی سهام شرکت نیستیم بلکه علی رغم تعدیل مثبت اخیر و تخمین هایی در خصوص تعدیل مثبت مجدد سود شرکت و دست یابی به سود بالای 70 تومانی فولاد مبارکه که دارای سرمایه گذاری های عظیمی در حوزه سنگ آهن و تولید فولاد بوده با سود 70 تومانی سال جاری و P/E نازل 4 مرتبه هم خریدار نداشته حال آن که با ثبات شرایط فعلی سود سال آینده می تواند به سطوح 85 تا 90 تومان افزایش پیدا کند و بدون در نظر گرفتن سود تقسیمی پیش روی مجمع فولاد مبارکه P/E سهم به 3 مرتبه کاهش می یابد!!!
غول فولادسازی ایران روزانه شاهد عرضه های سنگین حقوقی ها برای جلوگیری از رشد قیمتی سهم و سرکوب تقاضاهای سهامداران حقیقی است ، به طوری که علاوه بر تعدیل مثبت و رشد قیمت های فروش داخلی و صادراتی و شفاف سازی در خصوص طرح های توسعه ای در قالب گزارشات تفسیری ، قیمت سهام شرکت با روند نزولی از سطح 300 تومان به محدوده 280 الی 285 تومان رسیده است.
حالا می خواهیم مثالی از صنعت سنگ آهن بیاوریم.شرکت چادرملو که با ارزش بازار بیش از 7 هزار میلیارد تومانی یکی از 10 شرکت بزرگ بازار سهام است.
بررسی نگارنده نشان می دهد : با رشد قیمت های داخلی شمش از سطوح 2000 تومان به سطوح بالای 2150 تا 2200 تومان قیمت محصولات چادرملو نیز در همین راستا با افزایش نرخ همراه شده است اما این افزایش نرخ 5 تا 10 درصدی در قیمت فروش محصولات چادرملو نه تنها اثرات مثبتی نداشته است بلکه طی دو ماه اخیر قیمت سهام شرکت از محدوده 220 تومان با کاهش حدود 5 تا 6 درصدی به محدوده 208 تومان رسیده است!یعنی طی این دو ماه رشد قیمت فروش محصولات چادرملو نه تنها باعث رشد قیمت سهام شرکت نشده بلکه به دلیل فشار عرضه های حقوقی ها سبب کاهش قیمتی سهام این شرکت هم شده است.
شرکتی که قیمت فروش فعلی محصولات آن به نسبت متوسط 11ماهه در سنگ آهن حدود 20 درصد و در گندله حدود 15 درصد رشد داشته است حال آن که با توجه به ماهیت شرکت و ثبات هزینه های معدن و با جهش قیمت های فروش سال 97 قطعا سود این شرکت به نسبت سال جاری بالاتر بوده و این شرکت کمترین ریسک را در سهام بنیادی بازار دارد اما با فشار عرضه های حقوقی ها بر خلاف جریان آب هر چه قیمت فروش محصولات شرکت های سنگ آهنی افزایش یافته قیمت سهام این شرکت به موازات آن با کاهش همراه شده است!!!
در این بین سازمان بورس باید علت عرضه های سنگین را با شناسایی کد های عرضه کننده پیگیری نماید ، کدهایی که اغلب جز سهامداران زیر 1 درصد بوده و با معاملات دو طرفه سعی در کاهش عمدی قیمت سهام بنیادی بازار علی رغم وضعیت رو به رشد آن ها دارد اگر این فروش ها از سوی صندوق های بازنشستگی بود که به هزاران بازنشسته تعهد دارند جای نقدی باقی نبود اما طرف اصلی در فروش این روزها کدهایی هستند که لزوما تعهد سنگینی هم ندارند!!!
نگاهی به تغییرات معنادار نرخ فروش محصولات شرکت های بزرگ بورس
متوسط نرخ فروش 11 ماهه | آخرین نرخ فروش بهمن | نام شرکت |
شمش داخلی1760 تومان شمش صادراتی1800 تومان | شمش داخلی 1970 تومان شمش صادراتی2180 تومان | فولاد خوزستان |
ورق گرم2180 تومان ورق سرد2620 تومان | ورق گرم2520 تومان ورق سرد2840 تومان | فولاد مبارکه |
کنسانتره 232 هزار تومان گندله 368 هزار تومان | کنسانتره 265هزار تومان گندله410 هزار تومان | چادرملو |
اوره صادراتی903 تومان | اوره صادراتی1149 تومان | پتروشیمی کرمانشاه |
متانول1362 تومان | متانول1911 تومان | پتروشیمی زاگرس |
این جدول به شکل کاملا گویایی نشان می دهد :
* فولاد خوزستان در فروش داخلی به نسبت آخرین قیمت بهمن ماه با رشد 5 تا 10 درصدی و در فروش صادراتی با رشد نرخ 10 درصدی همراه شده است.
*فولاد مبارکه اصفهان نیز در فروش داخلی و صادراتی خود با رشد متوسط 5 تا 10 درصدی قیمت فروش به نسبت بهمن ماه همراه شده است.
*چادرملو نیز در راستای افزایش قیمت فروش شمش داخلی حدود10 درصد رشد قیمت فروش را تجربه کرده است.
*شرکت های تولید کننده اوره عمدتا به دلیل رشد قیمت دلار شاهد رشد 20 تا 25 درصدی قیمت فروش در بهمن ماه بوده اند و این قیمت های بالای فروش کماکان ادامه دارد ، چنین جهش قیمتی می تواند زمینه ساز جهش سود این شرکت ها شود.
*در لیدر تولید کننده متانول اختلاف قیمت فروش متانول در بهمن ماه به نسبت متوسط سال بسیار بالا بوده و چنین اختلاف بالایی نشان از رشد سود شرکت برای سال 97 دارد، اما هر چه قیمت فروش شرکت بالا می رود شاهد افت قیمتی و نوسانات منفی در قیمت سهام پتروشیمی زاگرس هستیم.
لازم به ذکر است این رشد قیمت ها تنها در مقطع کنونی به نسبت بهمن ماه می باشد و همان طور که مشاهده می شود نرخ های فروش بهمن ماه نیز به نسبت متوسط 11 ماهه بالاتر بوده که نشان می دهد اختلاف قیمتی بالایی در فروش محصولات شرکت های سنگ آهنی و فولادی در مقطع کنونی به نسبت 11 ماهه به وجود آمده اما قیمت سهام این شرکت ها برعکس روند کاهشی در پیش گرفته اند!
روزنامه نگار اقتصادی
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.